حجت الاسلام و المسلمین، حاج شیخ باقر سلطانی رئیس مدرسه سلطانیه و از همسنگران شهید مصباح از دیگر سخنرانان همایش یاران آسمانی بود که از سوی دفتر نمایندگی مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان در شهر مزارشریف، به مناسبت تجلیل از بیست و دومین سالروز شهادت شهید مصباح و هفت تن از یارانش برگزار گردیده بود.
در حالی که هزاران مرد و زن در مسجد بزرگ حضرت محمد رسول الله(ص) در جنوب شهر مزار شریف اجتماع کرده بودند، آقای سلطانی گفت: بعضی افراد تنگ نظر و کور دل شاید با مشوره و حمایت کمونیستهای شکست خورده طرح ترور شهید مصباح و یارانش را ریخته و در روز روشن و در پیش چشم مردم این دیار توسط افراد جانی خود، مصباح و یارانش را شهید کردند.
وی افزود: هر چند قاتلین شهید مصباح توسط حکام وقت مجازات نشدند ولی باید آنها بدانند که روز قیامت روز سخت و طاقت فرسا است چنانچه خداوند می فرماید "وَمَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِيهَا وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِيمًا"
متن سخنان حجت الاسلام والمسلمین شیخ باقر سلطانی، فرمانده برجسته و لایق سالهای پر رنج و خطر جهاد و از شخصیتهای مطرح سیاسی دینی کنونی، به شرح زیر است:
اعوذ باالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
وَلَاتَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فِی سبیلِ اللّهِ أَمواتاً بَلْ أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یرزقونَ
در ابتدا بیست و دومین سالگرد شهادت شهید مظلوم سید علی اکبر مصباح و همراهانش را به مردم افغانستان و خانوادههای آن شهیدان عزیز تسلیت میگویم و امیدوارم که خداوند بزرگ روح همه شهدا را از ما خوشنود گرداند.
اینک به صورت اختصار در مورد فضیلت جهاد، مقام شهدا و خاطره ای از خاطرات شهید قهرمان شهید مصباح را خدمت شما عزیزان به عرض میرسانم.
خداوند بزرگ برای انسانها حیات داد و انواع نعمتها را در اختیار او قرار داد، بالاتر از همه توان اراده و انتخاب را در وجودش نهادینه کرد، چنانچه قرآن کریم در این مورد می فرماید: "إنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً" ما راه را به انسانها نشان دادیم، یا آنها شاكر میشوند و یا نعمتها را کفران میکنند.
بناء انسانها تمام کارهای نیک و شایسته و یا عملهای بد و زشت را به انتخاب خودشان انجام میدهند و خداوند متعال هیچکسی را به انجام کاری مجبور نکردهاست.
جای شک نیست که هدف آفرینش تکامل و سعادت انسان است و رسیدن به کمال و خوش بختی بدون تلاش و اراده ممکن نیست؛ اما از آنجایی که انسانها محدود اند بسیاری از اوقات در تشخیص راه سعادت و آنچه به نفع او است دچار اشتباه و خطا میشوند، لذا خدای بزرگ از راه لطف پیامبران را جهت هدایت بشر فرستاد تا آنها در ارتباط به جریان ماورای طبیعت این راه را به درستی بیابند و به انسانها نشان دهند.
قرآنکریم نیز در این مورد میفرماید: "هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الأُمِّيّينَ رَسولًا مِنهُم يَتلو عَلَيهِم آياتِهِ وَيُزَكّيهِم وَيُعَلِّمُهُمُ الكِتابَ وَالحِكمَةَ وَإِن كانوا مِن قَبلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ" و کسی است که در میان جمعیت درس نخوانده رسولی از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنها میخواند و آنها را تزکیه میکند و به آنان کتاب (قرآن) و حکمت میآموزد هر چند پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند.
اما این پیامبران باید دارای مقام عصمت باشند و هیچ نوع خطا و گناهی را مرتکب نشوند تا گفتار و رفتار شان مورد اعتماد انسانها قرار گیرد.
براساس آیههای قرآنکریم و گفتههای پیامبران الهی یکی از گروههایی که به مقام عالی و درجات متعالی رسیدهاند و نسبت به دیگران برتری دارند، کسانی هستند که در راه خدا جهاد و مبارزه نموده در این راه شربت شهادت بنوشند.
خداوند در قرآنکریم در این مورد فرمودهاست "وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا" فضیلت، برتری و پادش بزرگ داد خداوند مجاهدین را نسبت به خانه نشینها.
کسانیکه خیرشان به مردم میرسد و به خاطر دیگران و جهت حفظ نوامیس و دفاع از وطن و حفاظت از دین و ایمان شان جهاد نموده شهید شدند، والاترین مقام را دارند و خداوند در چندین جای قرآنکریم در مورد درجات آنها یاد کرده میفرماید "وَلَاتَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فِی سبیلِ اللّهِ أَمواتاً بَلْ أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یرزقونَ" مرده مپندارید کسانیرا که در راه خدا کشته شدهاند؛ چون آنها زنده اند و نزد پروردگارشان روزی میخورند.
بدون شک یکی از افراد خیرخواه، جهادگر و دلسوز کشور شهید بزرگوار سیدعلیاکبر مصباح بود، واقعاً او دانشمند توانا، نویسنده چیره دست، مرد دلیر و شجاع بود و در حالی که کمونیستها در این شهر حاکم بودند و مردم این شهر را دسته دسته دستگیر، زندانی و شهید می کردند؛ اما سیدعلیاکبر مصباح نه تنها فرار نکرد، بلکه در جهت مبارزه با روسها تشکلی را در داخل کشور به وجود آورد و مبارزه را در دو بخش فرهنگی -پخش اطلاعیهها و شبنامهها- و نظامی -عملیات مسلحانه- از اوایل انقلاب از داخل و شهر مزارشریف آغاز کرد و در شرایط خفقان، کشتار، زندان و شکنجه کمونیستها هیچگاهی ترسی به خود راه نداد؛ بلکه خودش شخصاً عملیات نظامی را در داخل شهر با بعضی از یارانش انجام میداد.
شاید خیلی ها آن زمان را به یاد داشته باشند؛ اما چون افراد جوان و نوجوان از آن قضایا آگاهی ندارند، لذا بعضی خاطرات آن دوران سخت را یادآور میشوم.
شهید قهرمان مصباح در سالهای 57-58 و 59 در شهر مزارشریف به صورت مخفیانه در خانههای تیمی زندگی میکرد و دهها عملیات شهری را بالای کمونیستها و روسها راهاندازی کرد و از جمله بالای مقر روسها در نزدیک دروازه بلخ شخصاً بمب دستی پرتاپ کرد که چندین تن از روسها در این حمله کشته و زخمی شدند.
شهید مصباح نیز بعد از اجرای این عملیات دستگیر شد و او را در کمیته حزبی نزدیک قومندانی امنیه انتقال دادند؛ اما او به کمک الهی یک ساعت بعد از ظهر همانروز به صورت معجزه آسا از نزد خلقیها فرار کرد.
همچنان در سال 59 یکی از عملیاتهای موفق که از طرف شهید مصباح طراحی شده بود و بنده نیز در آن شرکت داشتم را بیان میکنم:
به تاریخ 6 ثور سال 1359 در یکی از خانههای تیمی، شهید مصباح با سه تن از مجاهدین جلسه داشت که بنده هم جزء آن جمع بودم و در این جلسه فیصله شد که فردا جشن 7 ثور کمونیستها باید به همبخورد، لذا هر یکی از این چهار نفر وظیفه گرفتند تا فردا رأس ساعت 8 صبح، یک، یک بمب ساعتی را در داخل جوی های اطراف روضه شریف جاسازی کنند.
شهید مصباح و بنده ساعت 7 صبح، روز هفتم ثور جهت شناسایی اطراف روضه رفتیم و دیدیم که در اطراف روضه و در تمام نقاط شهر سربازان مسلح مستقر بودند، با آنهم هر یکی از این چهار نفر یک عدد بمب ساعتی را با خود انتقال داده و رأس ساعت 8 صبح روز هفتم ثور در حضور سربازان، قسمی در جویهای اطراف روضه جاسازی کردند که اصلاً سربازان متوجه نشدند.
ساعت 9 صبح با رسیدن تانگها و سربازان مسلح خلقی به روضه شریف انفجار آغاز شد و بعد از چند انفجار تمام خلقیها، سربازان و تانگهای شان از اطراف روضه شریف فرار کردند و بعد از چند دقیقهای هیچکسی در لوژ جشن و در اطراف روضه باقی نماند و خلقیها در برگزاری جشن سال 1359 ناکام ماندند.
آری شهید مصباح نه تنها در داخل شهر بلکه از اواخر سال 1359 در جبهات تنگی شادیان، تنگی مارمل و جبهه البرز حضور یافته و عملیات جبههی را در برابر روسها فرماندهی میکرد و تا پیروزی جهاد در سنگر و یا پشت جبهه ایفای نقش موثر میکرد.
بعد از پیروزی نیز او عضو شورای مرکزی حزب وحدت و مسوول فرهنگی شمال آن حزب بود، ایشان در رادیو و تلویزیون بلخ همیشه برنامه اجرا میکرد و مشغول تبلیغ و کارهای فرهنگی بود و در قلب مردم بلخ جا داشت.
با کمال تاسف باید گفت که بعضی افراد تنگ نظر و کور دل شاید با مشوره و حمایت کمونیستهای شکست خورده طرح ترور شهید مصباح و یارانش را ریخته و در روز روشن و در پیش چشم مردم این دیار توسط افراد جانی خود، مصباح و یارانش را در عصر روز نهم دلو سال 1373 شهید کردند.
دوستان عزیز؛ هر چند قاتلین شهید مصباح توسط حکام وقت مجازات نشدند ولی باید آنها بدانند که روز قیامت روز سخت و طاقت فرسا است چنانچه خداوند می فرماید "وَمَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِيهَا وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِيمًا"
و من الله توفیق
گفتنی است حجت الاسلام والمسلمین شیخ باقر سلطانی فرمانده ارشد سازمان فدائیان اسلام، جبهه متحد انقلاب اسلامی و اتحاد احزاب جهادی بود و عملیاتهای بزرگ و به نامی را با رهبری هزاران مجاهد علیه نیروهای روس و عوامل مزدور خلق و پرچم به موفقیت رسانده است.
وی هم اکنون مدرسه بزرگی از یادگارهای آیت الله شیخ سلطان ترکستانی، پدر بزرگوارش را تحت مدیریت دارد و خدمات شایانی در عرصه فکر و فرهنگ و دین مردم ارائه می کند.