تاریخ انتشار :يکشنبه ۱۰ عقرب ۱۳۹۴ ساعت ۱۲:۳۸
کد مطلب : 118458
ناامنی در افغانستان نشأت گرفته از نبود مواضع شفاف اسلامی است/ در افغانستان گاهی شعار داده می شود اما عمل نمی شود
از چه می ترسیم؟ از کی می ترسیم؟ آیا نگفتن و خانه نشستن و داشتن مواضع مبهم ما را از مرگ نجات میدهد؟ آقا! اگر قرار باشد برویم، در حرم امن الهی هم می رویم، کرن چپ می کند 107 نفر کشته می شود، موضوع منا پیش می آید هفت هزار و چند صد نفر کشته و زخمی می شوند، آنجا حرم امن الهی است، اگر قرار باشد جان ما گرفته شود، آنجا هم گرفته می شود. اگر فی‏ بُرُوجٍ مُشَیَّدَة هم باشیم خواهیم رفت، خیلی از شخصیت های ما رفتند، خیلی از بزرگان ما رفتند ما هم خواهیم رفت
حسینی مزاری طی سخنانی در مراسم شام غریبان ضمن بیان اینکه ناامنی در افغانستان نشأت گرفته از نبود مواضع شفاف اسلامی و دینی است، گفت: در کشور ما گاهی شعار داده می شود اما عمل نمی شود. به گزارش خبرگزاری صدای افغان(آوا) حجت الاسلام و المسلمین سید عیسی حسینی مزاری نماینده تام الاختیار حضرت آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی در کل افغانستان و رهبر حزب اسلامی تبیان طی سخنانی در مراسم شام غریبان حسینیه کاظمیه تایمنی کابل به یکی دیگر از آموزه های عاشورا اشاره کرد و تطابق عمل با شعار را دیگر خصوصیت نهضت عاشورا بیان داشت. مشروح سخنان آقای حسینی مزاری به شرح زیر است: بسم الله الرحمن الرحمین من هم به نوبه خود سالروز شهادت حضرت امام حسین (ع) و یاران با وفایش را به محضر عزادار اصلی این روز مولای ما حضرت مهدی (عج) و سپس نائب برحقش حضرت امام خامنه ای و سایر مراجع عظام و شما عزیزان اعم از خواهران و برادران تسلیت می گویم. همچنین موظف هستم سلام مرجع عالیقدر جهان اسلام حضرت آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی را به یکایک شما برسانم چون در دیدار اخیری که با ایشان داشتم تاکید فرمودند و با توجه بر اینکه نماینده تام الاختیار معظم له در کل افغانستان هستم وظیفه دادند که در هر محفل و در هر مجلس سلام ایشان را به مردم افغانستان برسانم. امشب شب مهمی است و در مجالسی که تا هنوز حضور داشتم بیشتر عناوین سخنم در رابطه با آموزه های عاشورا، یا وظایف عاشورائیان یا خصوصیات جوان عاشورایی بوده که طی چند روز گذشته در هرات و کابل پیرامون این موضاعات صحبت کردم اما با توجه به فرصت اندکی که دارم علاقه مندم پیرامون یکی دیگر از این آموزه ها صحبت کنم. نهضت عاشورا پر از راز، نکته، درس و پر از آموزه ها است. چند صد سال است که سخنرانان پیرامون این آموزه ها و درس ها صحبت می کنند اما هر چه ایام می گذرد و ماه ها و سال ها میگذرد نکات جدیدتری از نهضت عاشورا به دست می آید. تطابق عمل با شعار، یکی دیگر از آموزه های مهم نهضت عاشورا یکی از آن آموزه هایی که مورد توجه و در نهضت عاشورا بسیار درخشان است تطابق عمل با شعار می باشد و شعار هم نشأت یافته از مکنونات قلبیست، و طبعاً حضرت امام حسین (ع) از ته دل با نظام حاکم مخالف است با توجه به سیاست ضد دینی که نظام حاکم در پیش داشته و با توجه بر آن مکنونات قلبی امام، که باز الهام یافته از اسلام و قرآن و مکتب پیامبراسلام(ص) است بایستی بر اساس آن مکنونات صحبت کند و شعار سر بدهد و برای اعلام موضع قد علم کند و باز اینجا شما می بینید که امام حسین (ع) مثل برخی منبری ها نیست که تنها حرف بزند، تنها شعار بدهد، تنها دیگران را برای مبارزه و جهاد تشویق کند اما خودش کاری نکند و ساکت بنشیند. نخیر! امام حسین(ع) شعاری که در برابر یزید سر می دهد بر اساس آن شعار خودش هم عمل می کند. قبل از رسیدن به مکه و از مکه تا کربلا و تا یک چنین روزی در سال 61 شما متوجه هستید که امام حسین (ع) بر اساس این شاخصه فکری حرکت می کند. بهتر است که بگویم این یک نوع شاخصه فکری بود که امام ارائه داد. اگر حرکت و مواضع امام روشن نمی بود، عمل اش مطابق با شعارش نمی بود، شعارش برخاسته از دلش نمی بود و آن مکنونات قلبی که الهام گرفته از مکتب پیامبر است، طبعاً و قطعاً امام حسین (ع) هیچ کاری را نمی توانست از پیش ببرد، در کربلا اگر جنگی هم اتفاق می افتاد نهضت امام حسین (ع) با خود امام حسین و با خط امام حسین (ع) مدفون می شد. و آنگاه زینب هم چیزی برای گفتن نداشت، زینب هم برای بیان مواضع صریح و آشکار مطلبی نداشت که می گفت. بعد از آن سایر وعاظ و سخنرانها و عناصر تبلیغی که بعد از نهضت عاشورا می خواستند حرف بزنند چیزی نداشتند که بگویند، مواضع، مواضعِ آشکار و روشن نبود ابهام وجود داشت و طبیعتاً یک چنین نهضتی نمی توانست از جغرافیای کربلا بیرون برود، یک چنین نهضتی نمی توانست که حالا بعد از هزار و سیصد و چند سال هم چنان روز به روز رو به درخشش باشد. اینجاست که تنها چیزی که یا عمده موارد و مطلبی که توانست نهضت امام حسین(ع) را از سرزمین کربلا به بیرون انعکاس بدهد و جهانی بکند این حرکت امام حسین (ع) است، این مواضع شفاف و صریح اسلامی اش است، امام حسین (ع) حاضر نیست که به اندازه یک سر مو از حقایق دینی تجاوز کند حاضر نیست که معامله کند معامله بر سر هیچ چیزی نمی خواهد بکند. راه امام حسین(ع)، همان راه پیامبر(ص) است امام حسین(ع) فقط راه دین، راه اسلام و راه پیامبراسلام(ص) را می خواهد و اهداف دینی را می خواهد که در جامعه پیاده شود و این اهداف هم بدون داشتن مواضع شفاف و صریحی محقق نمی گردید. این مواضع از تطابق عمل با شعار پیدا می شود و از شعار نشأت یافته از قلب یک سیاست مدار پیدا می شود و اینست اثرگذاری نهضت امام حسین (ع). البته این تنها سیاست امام حسین(ع) نیست، سیاستی است که پیامبر اسلام به ودیعه گذاشته بود، سیاستی است که امام علی (ع) به ودیعه گذاشته بود، امام علی(ع) در زمان خودش یک چنین مواضعی داشت، سیاست علوی یعنی این و امام حسین(ع) هم همان سیاست را دنبال می کند. امام حسین(ع) از پیش خود ابداع خاصی ندارد، همان راه پیامبر(ص) است و راه علی و فاطمه و امام حسن(ع) که امام حسین در زمان خودش در پیش می گیرد و بر اساس این مبارزه خود را شکل می دهد. این یک آموزه بسیار مهم برای ما مسلمان هاست. حالا ما بیاییم بررسی کنیم که در دنیا به خصوص در بین مسلمان ها این آموزه وجود دارد؟ چه مقدار مسلمان ها بر اساس این آموزه عمل کرده اند؟ شخصیت های سیاسی، علمای ما، مبارزین ما، مجاهدین ما و کشورهای اسلامی تا چه حد و اندازه بر اساس این آموزه عمل کرده اند؟ بررسی نشان می دهد که شخصیت هایی که در طول تاریخ و جریان هایی که در طول تاریخ و کشورهایی که بر اساس این آموزه عمل کرده اند در زندگی خود آقا و قدرتمند و مطرح بوده اند، حتی دشمنان هم یک چنین شخصیت و انسان ها و کشورها را به رسمیت می شناسند. اما کسانی که مواضع مبهم، دو پهلو و نامشخص و ناروشن داشته باشند حتی دشمن هم آنها را به رسمیت نمی شناسد، در عصر زندگی خود ما، شما متوجه هستید که یکی از آن شخصیت هایی که بر اساس این آموزه عمل کرد و اسلام را احیا کرد و ملت ها را بیدار کرد، حضرت امام خمینی (ره) بود. اگر حضرت امام خمینی (ره) بر اساس این آموزه عمل نمی کرد و سیاست روشن و شفاف نمی داشت، نمی توانست در دنیا تاثیرگذاری داشته باشد، نمی توانست در جمهوری اسلامی ایران انقلاب به پا کند، نمی توانست که این فکر از جغرافیای ایران هم بیرون برود و در سطح کشورهای اسلامی تحول ایجاد کند، در سطح کشورهای غربی حتی تاثیرگذار باشد و کشورهای غربی را نگران بکند و امروز اگر نظامی هم مبتنی بر این تفکر در ایران تاسیس می شود باز هم شما می بینید که در برابر قدرت های دنیا یک قدرت است، ما چه بخواهیم چه نخواهیم. امروز در دنیای اسلام این کشور به عنوان الگوی موفق مطرح است. اگر به دنبال زندگی مناسب هستیم باید به آموزه ی تطابق شعار با عمل توجه کنیم اگر ما واقعاً به دنبال زندگی مناسب هستیم به خصوص در کشور خود نسبت به این آموزه باید توجه داشته باشیم، ما ببینیم که این آموزه آیا تاثیر داشته یا نداشته، ما ببینیم کسانیکه بر اساس این آموزه عمل می کنند موفق اند یا نه، که قطعاً موفق اند. من یک مثال از امام خمینی (ره) گفتم، امروز خلف صالح ایشان حضرت امام خامنه ای نیز یک چنین موضعی دارد، خیلی شفاف و روشن، آقا این حق است این باطل است! این را میخواهیم این را نمیخواهیم! خیلی راحت. خب وقتی که خط مشخص شد اینجا فرد و شخصیت سیاسی، شخصیت روحانی می تواند نسبت به جامعه تاثیرگذار باشد، جامعه را به یک سمت و سو سوق بدهد، جهت بدهد، رهبری کند و مردم را به هر سمتی که بخواهد حرکت بدهد، امروز یک چنین شرایطی در جمهوری اسلامی ایران وجود دارد اما چرا در ممالک دیگر وجود ندارد؟ ناامنی در افغانستان نشأت گرفته از نبود مواضع شفاف اسلامی است امروز در افغانستان ما اگر بیاییم بررسی کنیم یکی از مشکلات و معضلات ما این است که مواضع شفاف اسلامی وجود ندارد، صراحت و قاطعیت وجود ندارد. البته نه همه بلکه اکثریت شخصیت ها از راس حکومت و علمای بزرگ این کشور بگیرید تا طلبه ها و شخصیت هایی که در راس این مملکت حضور دارند در هیچ یکی از صحبت ها و سخنرانی ها، مسایل اصلی این مملکت گفته نمی شود. اگر گفته می شود برخلافش عمل می شود یا اصلاً عمل نمی شود، شما که متوجه هستید! به همین خاطر است که مشکلات این کشور روز به روز رو به بحران به پیش می رود. مردم سرگردان اند، مردم حیران اند، مردم نمیدانند که حقایق در این کشور چیست؟ ما نمی دانیم که واقعاً مواضع جدی نظام ما با پاکستان باید چگونه باشد و دولت با پاکستان چگونه عمل کند، دولت با سایر کشورها چگونه باید عمل کند. ما نمی دانیم چون مواضع روشن و شفاف وجود ندارد، چون شعاری که داده می شود بر اساس آن شعار عمل نمی شود، عمل مطابق شعار نیست، گاهی اوقات هم اگر شعاری سر داده می شود و سخنی هم گفته می شود آن سخن، سخنِ ته دلش نیست و نشأت یافته از برنامه ها و آموزه های اسلامی نیست. اینجاست که ما در یک گرداب خطرناک در کشور قرار داریم، هر روز یک شهر سقوط می کند، هر روز یک ولسوالی سقوط می کند، در حالیکه هزاران نیروی نظامی در آن شهر حضور و وجود دارند. یک کشور قدرتمندی که دارای منابع انسانی، فکری و فرهنگی است، دارای قدامت چند هزار ساله است، باز هم ما می بینیم که در برابر حل مشکلات و حل معضلات وا مانده، هر روز یک گروه از یک گوشه کشور سر بلند می کند و زندگی و هستی و تمام امکانات ما را مورد تهدید قرار میدهد، چرا؟ اگر بر اساس وظایف اسلامی و دینی خود عمل نکنیم ما رو به اضمحلال خواهیم رفت، برای اینکه ما از آموزه های اسلامی جداً فاصله داریم، اگر از آموزه های اسلامی ما فاصله نداشته باشیم و از فرهنگ عاشورا و آموزه های عاشورا درست استفاده کنیم و حق و حقایق را برای مردم بیان کنیم و آنچه که دین ما می گوید، آنچه که مذهب ما می گوید برای مردم به صراحت بیان کنیم و بر اساس آن عمل صورت بگیرد، خدا شاهد است که در این مملکت مشکلی باقی نمی ماند. من امروز در مسجد امام زمان(عج) غرب کابل گفتم که اکثر مشکلات و معضلاتی که ما امروز در کشور داریم ناشی از اشتباهات، گناهان، معاصی، مصیبت هایی است که خودمان داریم، عقب نشینی هایی است که خودمان داریم، ابهام گویی هایی است که خودمان داریم. از چه می ترسیم؟ از کی می ترسیم؟ آیا نگفتن و خانه نشستن و داشتن مواضع مبهم ما را از مرگ نجات میدهد؟ آقا! اگر قرار باشد برویم، در حرم امن الهی هم می رویم، کرن چپ می کند 107 نفر کشته می شود، موضوع منا پیش می آید هفت هزار و چند صد نفر کشته و زخمی می شوند، آنجا حرم امن الهی است، اگر قرار باشد جان ما گرفته شود، آنجا هم گرفته می شود. اگر فی‏ بُرُوجٍ مُشَیَّدَة هم باشیم خواهیم رفت، خیلی از شخصیت های ما رفتند، خیلی از بزرگان ما رفتند ما هم خواهیم رفت. پس بنابراین موضع خود را با مرگ مشخص کنیم، موضع خود را با این زندگی دنیای دنی مشخص کنیم که اگر بر اساس وظایف اسلامی و دینی خود عمل نکنیم ما رو به اضمحلال خواهیم رفت. اگر علما مباحث را درست برای مردم روشن کنند این مملکت باز هم افتخار خواهد آفرید امروز علمای ما مسوولیت جدی دارند، مردم افغانستان شدیدًا مردم مسلمان و مذهبی هستند، اگر علما در این کشور دست به دست هم بدهند و مباحث را درست برای مردم روشن کنند، خدا شاهد است که این ملت و این مملکت همانگونه که در طول چهارده سال افتخار آفریدند باز هم افتخار خواهد آفرید. بحث من این نیست که ما بیاییم در برابر دولت، خیر! یکی از صحبت های عمده من در همه مجالس این بوده است که ما باید در راستای تقویت این نظام و این حکومت کار کنیم، تخریب این نظام، تضعیف این نظام، تضعیف این دولت فایده ندارد جز این که ضرر و زیان بسیار زیاد شامل حال مردم ما کند و ما را به دهه هفتاد پس برگرداند. همه علما، اندیشمندان، متفکران، متنفذین و آحاد این مردم در رابطه با تقویت و حمایت این دولت وظیفه دارند، اما! در روند کار و روند امور باید اصلاحات جدی ایجاد شود، هم در سطح دولت افغانستان، هم در سطح احزاب و گروه های جهادی، هم در سطح رهبران و علمای بزرگ دینی باید اصلاح رفتار و گفتار و شعار ایجاد شود، و الا مردم افغانستان در حال اضمحلال و نابودی قرار دارد و خطر جدی، کشور ما و شما را تهدید می کند. همین وضعیت است که امروز دنیای اسلام درگیر است، امروز یک کشور بزرگ مثل عراق توسط چند نفر داعشی درگیر است، و صدها هزار کشته می دهد. اگر اندیشه ولایت فقیه در کشور وجود نداشته باشد از این مصیبت خلاصی نداریم بحث یمن و بحرین و لبنان را شما نگاه کنید، اینها ناشی از چه است؟ ناشی از این است که شخصیت های ممالک اسلامی مطابق آموزه های اسلام عمل نمی کنند، اگر عمل کنند خدا شاهد است که کل امت مسلمه در کنار یکدیگر یک قدرت بزرگ و عظیمی را شکل خواهند داد که آنگاه هم رفاه دنیوی و عظمت دنیایی شامل حال ما خواهد شد، هم سعادت اخروی. امروز اگر دشمن در کل دنیا در برابر دنیای اسلام، تفکر، مذهب و دیانت ما صف کشیده اند بخاطر ترس شان است، می دانند که در درون این کشورها چه قدرت و چه منابع مهمی نهفته است که اگر درست سازماندهی شود و اگر درست رهبری شود خواب کشور های غرب و سلطه گر و قدرت های ظالم این دنیا را پریشان خواهد کرد. امروز امریکا و اسرائیل در سطح دنیا خیلی جنایت می کنند، در کشور ما هر روز تعداد زیادی کشته می شوند، مثل اینکه اصلا هیچ اتفاقی نیافتاده است. اگر در ایران یک نفر، موش را بکشد باز سر و صدای رسانه های غرب را نگاه کنید، چه شده است؟ چه خبر است؟ چرا اینهمه تفاوت؟ چرا مثلاً شما به طرف ما خنده می کنید اما به طرف مردم فلسطین گلوله شلیک می کنید؟ بین ما و مردم سوریه چه فرق است؟ بین ما و مردم یمن و لبنان چه فرق است؟ چه تفاوتی است؟ همه ما مسلمانیم! پس اینجا معلوم است که سیاست های شان ایجاب میکند که امروز به طرف ما خنده کنند اما زیر این نقاب خنده شان خنجر بزنند ولی آن طرف رسماً و علناً خنجر بزنند. امیدوار هستیم که ان شاءالله تعالی همه ما و شما از عناصر و شخصیت ها و افرادی باشیم که توفیق عمل به آموزه های عاشورا را پیدا کنیم و امشب که در این مجلس آمدیم دست توسل خود را به ائمه معصومین (ع) دراز بکنیم که خداوند ما را توفیق بدهد که واقعاً عاشورایی باشیم، واقعاً حسینی باشیم، واقعاً امام زمانی باشیم، امروز امام زمان(عج) از همه ما بیشتر ناراحت بود، قلبش از همه ما بیشتر دردناک تر بود، بیایید همه ما و شما دست به دست هم دهیم با پیروی از آموزه های عاشورا قلب امام زمان(عج) را شاد کنیم و زمینه های ظهور آن آقا را فراهم کنیم، اگر ما حرکت نکنیم و بر اساس فرهنگ عاشورا عمل نکنیم و علی وار و حسین گونه در صحنه نباشیم، و خط امام خمینی(ره) و اندیشه ولایت فقیه در کشور وجود نداشته باشد، مطمناً ما از این مصیبت خلاصی پیدا نخواهیم کرد چون اندیشه ولایت فقیه همان اندیشه اهل بیت است، همان اندیشه امام حسین است، همان اندیشه پیامبر و خدا است و امیدوار هستم که همه ما و شما از سربازان این تفکر و مسیر باشیم.
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا) - کابل
https://avapress.net/vdcenv8zvjh8zei.b9bj.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما