علما باید پاسخگوی بسیاری از معضلات اجتماعی در کشور باشند/اگر روحانی ها به وظیفه اصلی خود عمل کنند در افغانستان دیگر مشکلی باقی نخواهد ماند

حسینی مزاری با اشاره به اینکه علما باید پاسخگوی بسیاری از معضلات اجتماعی در کشور باشند گفت: اگر روحانیت به وظیفه اصلی خود عمل کنند دیگر در افغانستان مشکلی باقی نخواهند ماند. به گزارش خبرگزاری صدای افغان(آوا) سید عیسی حسینی مزاری نماینده تام الاختیار حضرت آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی در کل افغانستان، روز دهم محرم الحرم در مسجد امام زمان(عج) در کابل در اجتماع هزاران زن و مرد عزادار، به بررسی آموزه های عاشورا و حادثه کربلا پراختند و نماز اول وقت خواندن، وقت شناس بودن، قبله شناس بودن و کنترل احساسات را از مهمترین آموزه های عاشورا دانستند. مشروح سخنان حجت الاسلام والمسلمین حسینی مزاری در روز عاشورا و در مسجد امام زمان(عج) کابل: این روز بزرگ و حادثه دلخراشی را که در سرزمین کربلا اتفاق افتاد به عزادار اصلی یعنی حضرت امام زمان (عج) و به نائب برحقش حضرت امام خامنه ای و مراجع عظام به ویژه حضرت آیت الله العظی ناصر مکارم شیرازی و شما عزیزان عزادار اعم از خواهران و برادران و همه مردم مسلمان افغانستان تسلیت عرض می کنم. وقت محدود است و صحبت پیرامون نهضت عاشورا بسیار زیاد، من با استفاده از این فرصت به آموزه های عاشورا و درس های نهضت کربلا می پردازم. درس ها و آموزه های نهضت امام حسین(ع) پر شمارند و بسیار زیاد، من سعی می کنم که به یکی از این آموزه ها بپردازم. پیامبر بزرگ اسلام (ص) می فرمایند: به خاطر شهادت حضرت امام حسین (ع) حرارت و شور و هیجان وصف ناپذیری در قلوب همه مومنین تا ابد وجود خواهد داشت، خوب طبیعی است که این شور، این هیجان و این حرارت، مؤمنین را وا می دارد که بیش از هر زمان دیگر به حادثه کربلا متوجه باشند و وظایف سنگینی به عهده مومنین می گذارد تا از نهضت کربلا درس و پند بگیرند. انسان ها اگر می خواهند خود را به خدا برسانند و علاقمندند عزت دنیا و سعادت آخرت نصیب شان شوند اول باید خود را حسینی بسازند، خود را به امام خود وصل کنند. حسینی شدن، آن خواهد بود که ما از نهضت عاشورا درس و پند بگیریم. خوشا به حال شماهایی که زحمت می کشید و در منابر و تکایا و مساجد حضور به هم می رسانید و حداقل سالی یکبار پای صحبت سخنرانها و واعظان می نشینید و از درس ها و آموزه های کربلا می شنوید و در جهت حسینی ساختن خودتان تلاش می کنید و زحمت می کشید. حالا ممکن است در طول سال ضعف ها و مشکلاتی در زندگی انسان و در ارتباط انسان با خدا پیش آید اما شیعیان واقعی حداقل سالی یکبار در چنین روزهایی از اول محرم تا روز عاشورا و تا آخر صفر با امام حسین(ع) خود تعهد و پیمان می بندند و یا تجدید تعهد و پیمان می کنند که به تو وفاداریم و پیرو واقعی تو می خواهیم باشیم. به پیامبر خود و به سایر ائمه خود وعده می سپاریم که ان شاء الله ازین پس پیروان واقعی ائمه خود خواهیم شد. نماز اول وقت یکی از آموزه های نهضت کربلا یکی از آموزه های مهم و عمده ای که در نهضت کربلا مطرح است بحث برپا داشتن نماز اول وقت است. سوال جدی برای هر پژوهشگر و هر آدم عاقلی پیش می آید که چه لزومی داشت امام حسین (ع) و یارانش در آن بحبوحه جنگ و در حالت مقابله ی با دشمن، با آنکه تعدادشان خیلی اندک اند و تعداد دشمن پرشمار، دست از جنگ می کشند و می آیند صف نماز جماعت تشکیل می دهند و با امامت امام حسین(ع) نماز برپا می دارند؟ چگونه می شود که امام حسین(ع) حاضر می شود یک چنین نمازی برپا دارد که تعدادی از یارانش در دفاع از امام حسین(ع) در حال نماز جان خود را از دست می دهند و شهید می شوند؟ برخی از صاحب نظران و بزرگان گفته اند چون نماز رابطه ی بی واسطه با خداوند و معراج مومن است ازین رو امام حسین(ع) در آخرین لحظات عمرش خواسته که این رابطه برقرار باشد و برای آیندگان هم درسی باشد که از این رابطه غافل نباشند. اما برخی دیگر می گویند این دلیل کافی نیست چون نماز قبل از اینکه رابطه ی انسان با خدا باشد، رابطه انسان با انسان است. رابطه انسان، اول با خودش است بعد با دیگران است، قبل از اینکه در بحث نماز خداگرایی مطرح باشد دیگر گرایی مطرح است، به گفته شهید مطهری (ره) کسی که می خواهد نمازگزار واقعی باشد و نمازِ مقبول به درگاه خدا بخواند اول باید انسان واقعی باشد، تا کسی انسان واقعی نباشد نمی تواند رابطه خوب با خداوند برقرار کند و آن نماز نمی تواند به عنوان معراج مومن باشد. نمازش ممکن است قابل قبول واقع نشود و اگر هم نماز می خواند یک نماز ظاهری است و خم و راست شدن ظاهری است. اصلاً بهره ای از این نماز نمی برد، پس بنابراین انسان واقعی می تواند نماز واقعی برپا بدارد. خوب حالا انسان واقعی از چه ویژگی هایی برخوردار است؟ انسان واقعی اولین ویژگی و خصوصیتش این است که به حقوق اجتماعی دیگران احترام می گذارد. مثلاً وقتی ما می خواهیم نماز بخوانیم از آبی که استفاده می کنیم باید پاک باشد، غصبی نباشد، لباسی که در تن ما است از پول حلال استفاده و خریده شده باشد، غصبی نباشد، مکانی که در آن نماز می خوانیم مکان غصبی نباشد، معنای این چیست؟ غذایی که می خوریم غذای حلال باشد، وجودمان از همه نجاسات پاک و پاکیزه باشد، معنای این چیست؟ یعنی یک نماز گزار واقعی نمی تواند یک دزد باشد، نماز گزار واقعی نمی تواند یک رشوه خوار باشد، کسی هم رشوه بخورد و خون مردم را در ادارات دولتی بمکد بعد محاسن خوب بگذارد بعد اگر از قشر روحانیت باشد، عبا و قبای تمیز و مرتب بپوشد هر روز هم در خانه ی مجلل و زیبا دوش بگیرد و حمام کند و بعد در اجتماع ظاهر شود. اگر از قشر روحانیت نباشد، از دانشگاهیان باشد، از سایر اقشار باشد بازهم همینطور. طبیعی است که با رشوه خواری آدم نمی تواند انسان واقعی باشد و نمی تواند با این پول نماز بخواند، انسان واقعی ضررش به فامیل، محله، ولسوالی، شهر، ولایت حتی به کل مملکتش نمی رسد. آدمی قاتل نیست، آدمی جانی نیست، آدمی نیست که در راستای ناامن کردن کشور موثر باشد، آدمی نیست که در باندهای تروریستی حضور داشته باشد، انسان واقعی کسی نیست که دستش به خون انسان های بیگناه آلوده باشد. این رعایت حقوق اجتماعی دیگران است. ببینید که نماز چه مقدار برای ما اهمیت دارد، قبل از اینکه به ادای احترام به خدا، به گفتگو با خدا و برقراری رابطه با خدا بپردازیم باید در رابطه با خود و مردم خود بپردازیم و فکر کنیم. اینجاست که انسان واقعی حقوق اجتماعی را رعایت می کند، حق کسی را غصب نمیکند، کسی را بیجا لت و کوب نمی کند، غیبت کسی را نمیکند، به کسی دروغ نمی بافد، سخن چینی کسی را نمی کند، زیر پای کسی را خالی نمی کند، جیب کسی را نمی بُرد و امثال مسایل اجتماعی که در زندگی و دور و برش وجود دارد همه را رعایت می کند. خب اگر یک انسان اینگونه عمل کند ببینید چه مقدار می تواند یک انسان واقعی باشد. مسئله حل است، امام حسین (ع) به نماز اول وقت ارج می گذارد با آنکه جان خودش و اصحابش در خطر است برای همین اهمیت است. اصولاً نهضت امام حسین (ع) برای برپا داشتن نماز و اقامه نماز است و شما شنیده اید که می گویند نماز ستون دین است، اگر نماز ستون دین است یک موضوع کاملاً واقعی است و کافی است که در جامعه ما نماز به صورت درست و حقیقی برپا شود، و اگر نماز واقعی و حقیقی بخواهیم قبلش باید ما خودمان را انسان واقعی بسازیم. انسانی بسازیم که نه تنها حقوق دیگران را رعایت کنیم و بر کسی جبر نکنیم و بر کسی ظلم نکنیم و فشار وارد نکنیم، بلکه منفعت ما به دیگران برسد. مسوولیت های اجتماعی خود را در زندگی به درستی ایفا کنیم، انسان واقعی کسی نیست که اگر همسایه اش گرسنه باشد راحت سر بر بالین بگذارد. انسانی واقعی کسی نیست که اگر در محله اش خانواده شهید، پابرهنه و مستضعف باشد اما توجه نکند، هر روز و شب پاکت های بزرگ پلاستیکی را پر از سودا و امکانات نموده و به خانه خود بیاورد و همه کوچه گی ها و هم محله ای ها گرسنه ببینند اما او با افتخار بخواهد زندگی خود را پیش ببرد. من پیرو خط ولایت فقیه هستم و از حکومت وحدت ملی هم حمایت می کنم انسان واقعی در رابطه با تامین امنیت کشور خودش مسوولیت دارد، نمی تواند بگوید که به من چه؟ این کلمه به من چه در رابطه با یک انسان واقعی اصلاً معنا ندارد، همسایه من آدم به درد نخور است، به من چه؟ در کوچه ی من آدم های مشکوکی رفت و آمد می کند و ضد نظام و دولت ماست بگوییم به من چه؟ انسان واقعی کسی نیست که در ولایتش عوامل ناامنی وجود داشته باشد، دست روی دست بگذارد، در کشور ناامنی وجود داشته باشد، دست روی دست بگذارد و ناراحت نباشد، غمگین نباشد و براساس این احساس مسوولیت اقدامی نکند. باید در حد توان خود حضورِ در صحنه داشته باشد، چنانچه امروز شرایط کشور ما اینگونه است، آحاد افراد این جامعه به عنوان انسان واقعی مسوولیت دارند که در همه عرصه ها در راستای ایفای مسوولیت خودشان عمل کنند. در عرصه اقتصادی باید درست عمل شود، در عرصه های فرهنگی مسوولیت انسان های واقعی باید به درستی به فرجام برسد، در عرصه سیاسی، در عرصه امنیتی. ما چه مقدار در رابطه با ناامنی ها با بخش امنیت خود همکاریم و در ارتباطیم؟ ما چه مقدار با پولیس ملی، امنیت ملی و اردوی ملی خود همکاریم؟ آیا کدام زمان شده است که حرکت های مشکوک دشمن را دیده باشیم و سریع به مراجع مربوطه خبر داده باشیم؟ اگر خبر داده باشیم انسان واقعی هستیم. شاید شما فکر کنید که این حسینی مزاری چه قدر کاسه داغ تر از آش طرفدار این دولت و نظام است. صحبت من و اندیشه من اندیشه ولایت فقیه است، در این راستا حرکت می کنیم، هم من و هم همکاران و مجموعه تشکیلات. خب سوال ایجاد می شود که چگونه این طرز تفکر به دنبال حمایت این دولت است؟ بلی من هم خطی را که خدا و پیامبر و ائمه معصومین (ع) گفته اند پیروی می کنم و تا آخر هم در این مسیر هستم و از خداوند متعال می خواهم که در این راه شهادت را نصیب من و همکارانم بکند اما از این نظام و از این حکومت حمایت می کنم، وظیفه همه مردم افغانستان است که از این حکومت حمایت کند. خیلی از دوستان ما که امروز در برابر دولت موضعی دارند موضع شان موضع غلط است معنای پیروی از یک اندیشه این نیست که ما بیاییم در برابر دولت خود بایستیم و در راستای تخریب آن کار کنیم، آخر خود ما پای صندوق های رای آمدیم و به این نظام رای دادیم، به این حکومت و دولت رای دادیم، به شخصیت های موجود رای دادیم. نمی شود همین که رییس جمهور و رییس اجرایی به سمت ما نگاه مثبت و خندان نکرد ناراحت شویم و بلافاصله از این حکومت برگردیم و آب به آسیاب دشمن بریزیم. خیلی از دوستان ما که امروز در برابر دولت موضعی دارند موضع شان موضع غلط است، حرف دارند حرف هایشان حرف های غلط است و آب ریختن به آسیاب دشمن است. نظام افغانستان زمانی قدرتمند می شود که مردم از آن حمایت کنند ما زمانی می توانیم در راستای تربیت یک انسان واقعی حرکت کنیم که در کشور امنیت وجود داشته باشد، این امنیت با وجود یک نظام قدرتمند امکان پذیر است، نظام زمانی قدرتمند می شود که مردم پشت این نظام باشد، از این نظام حمایت کنند. ما اگر در دنیا الگوی دیگری نداریم، امروز جمهوری اسلامی ایران بهترین الگوست، مردم ایران، اقشار و طبقات مختلف گاهی انتقادات بسیار تندی علیه نظام، حکومت و دولت خودشان دارند، شخصیت های مختلف انتقاد دارند بین خود که می نشینند جنگ و جنجال دارند، اما در رابطه با حفظ نظام شان با جان و دل آماده هستند. نه تنها در داخل خود ایران حتی اگر در خارج از ایران هم صلاح بدانند حضور پیدا می کنند و برای خط شان، فکرشان و اندیشه نظام شان می جنگند ، اما ما را چه شده است؟ این مردم مسلمان، این ملتی که 14 سال تنها در 30 سال گذشته جهاد کرده اند، بزرگترین قدرت دنیا را و ابر قدرت شرق را درهم شکستند و کمونیزم و مکتب کمونیزم را به زباله دان تاریخ انداختند. حالا چه شده است که این ملت اینگونه درمانده شده است؟ چه شده که ما اینهمه دچار سیاه روزی و بدبختی شده ایم؟ چه شده که تنها از ناحیه دشت برچی بیش از 4 هزار معتاد جوان زیر پل سوخته تجمع میکنند؟ انسان واقعی دنبال این عوامل می گردد. به دنبال آسیب شناسی می گردد و در راستای حل این موضوع گام برمی دارد، نمی گوید به من چه؟ از سر پل سوخته زمانیکه رد می شد و چشمش به این جوانان افتاد خنده نمی کند احساس مسوولیت می کند و ناراحت می شود. حالا 4 هزار نفر است، 6 ماه بعد 8 هزار می شود، یکسال دیگر ممکن از ده هزار و ده ها هزار نفر در این ولایت کابل بیشتر شود. آهسته آهسته دامن همه خانواده ها را می گیرد. شما فکر می کنید که جوان معتادی در کوچه شما باشد، پسر و دختر شما در امان است؟ اگر نا امنی در قندوز شود و سایر ولایات شما و یا در کابل در امان هستید؟ خیر!! ما مسوولیت اجتماعی خود را در همه شرایط و زمینه ها باید ایفا کنیم و بی حال نباشیم. اگر بی حال باشیم معلوم است که انسان واقعی نیستیم. انسان واقعی نبودیم اولین شرط اینکه ما بتوانیم نماز مقبول برپا بداریم را نداریم و از این شرط محرومیم. دومین ویژگی انسان واقعی وقت شناس بودن است شما ببیند که در 5 وقت ما مجبوریم باید نماز بخوانیم و سعی بر این است که نماز را اول وقت ادا کنیم که این خود نمونه وقت شناسی است. در سایر عرصه ها هم مومن و مسلمان وقت شناس است. اگر شما دیدید که در زندگیِ یک فرد وقت شناسی وجود ندارد مثلاً با شما ساعت 8 قرار می گذارد بعداً خودش یا نمی آید و یا اینکه دیر از قرار خود می آید( این وقت نشناسی نمونه انسان واقعی نیست) انسان واقعی وقت شناس است. با وقت شناسی هم به طرف خود احترام می گذارد هم به خود. اگر ما در زندگی اجتماعی خود وقت شناس نباشیم با خدا هم نمی توانیم وقت شناس باشیم. با خدا هم نمی توانیم بگوییم خدایا ما ملزم به ادای نماز در اول وقت هستیم. شما اگر در دنیا اقتصاد خوب می خواهید، زندگی خوب و مرفه می خواهید داشته باشید، مشکلات تان می خواهید وجود نداشته باشد. باید شما نماز اول وقت برپا کنید. متاسفانه در جامعه ما در اکثر مواقع اینگونه نیست، احسنت بر مردم اهل سنت افغانستان که در هر شرایطی نماز را اول وقت بر پا می دارند، اما متاسفانه در جمع شیعیان ما و در بین مردم شیعه ما یک چنین رسم و رسومی به صورت فراگیر وجود ندارد (نمیگویم که اصلا وجود ندارد، وجود دارد بلکه به صورت فراگیر وجود ندارد.) اکثر مساجد ایام نماز خالی هستند، بعد به خصوص اگر روزهایی اتفاق بیافتد که خیراتی باشد، جلسه این چنینی برگزار شود، روضه ای باشد، فاتحه باشد و نان چاشت هم داشته باشد ما اول به اذان شکم لبیک می گوییم. علما باید پاسخگوی بسیاری از معضلات اجتماعی در کشور باشند وقتی دعوت می کنیم از برگزار کننده ها و مردم، که عزیزان نمازِ اول وقت مهم تر است، گوش دادن به اذان خدا مهم تر است از گوش دادن به اذان شکم، چرا اینگونه عمل می کنید؟ چرا با خدایی که رزاق و رازق است و ما بایستی در زمان عبادت در برابر او بایستیم و عبادت او را کنیم اینکار را نمی کنیم و می نشینیم غذای خود را می خوریم. به روحانیتی که در مساجد حضور دارند چندین بار من تذکر دادم. چند هفته قبل در یکی از مساجد مجلسی بود که از من دعوت کردند برای سخنرانی، مجلس ترحیمی بود، من بعد از سخنرانی گفتم آقایان اول نماز؛ بعد همه مردم بلند شدند کسانی که وضو داشتند در صف ایستادند و کسانی که وضو نداشتند سریع رفتند وضو گرفتند و آمدند در صف ایستادند. نماز برپا و اقامه شد و بعد وقتی بیرون می شدم به ملا امام مسجد گفتم که آقای جناب شیخ ببین من امروز در مسجد شما نماز اول وقت را افتتاح کردم شما سعی کنید که این کار و این روال ادامه پیدا کند. اما جناب شیخ می خندد و میگوید که نه آقا واجب نیست بستگی به مسایل اجتماعی و مردم دارد. آقای شیخ، آقای روحانی!!! شما مسوولیت دارید، امروز اگر بسیاری از معضلات اجتماعی در این کشور وجود دارد، بسیاری از خدا نشناسی ها در این کشور وجود دارد، بسیاری از مصائب در این کشور وجود دارد، اولین پاسخگو علما و روحانیت ما خواهند بود. علمای ما خطوط حق از باطل را درست نشان نمی دهند علمای ما به صراحت موضع نمی گیرند. اکثر علمای ما به صراحت حرف نمی زنند، خطوط حق را از باطل درست نشان نمی دهند، قاطع نیستند. می ترسند که اگر این کار را ما کنیم، هیئت امنای مساجد ما را مرخص می کنند. خوب به جهنم که مرخص کنند، مگر روزی شما را هیئت امنای مساجد می دهند. شما مامور خدا هستید، شما نماینده خدا در روی زمین هستید، علما! دانشمندان! روحانیت! از هر قشری که هستید شما مزدور اهالی مسجد نیستید که هر چه آنها دستور داد شما بپذیرید. اگر هیئت امنای مساجد در راه خدا باشند نوکر همه شان هستیم اگر هیئت امنای مساجد به گونه ای باشند که دو روز قبل از روز عید بیایند و بگویند که نماز عید فطر اقامه کنید اینجا دیگر روحانی وظیفه ندارد، وظیفه روحانی این است که مردم را هدایت کند. مردم را جهت بدهد در همه عرصه ها، امام جماعت تنها وظیفه اش این نیست که تنها امام نماز جماعت باشد، امام جماعت باید در همه عرصه ها از جمله فرهنگی، سیاسی، نظامی، امنیتی و ... امام و پیشگام باشد. مردم در جهت شناخت روحانیت خود حساس باشند من از مردم خود خواهش می کنم که در جهت شناخت روحانیت خود حساس باشند، روحانیتی که احساس مسوولیت های مختلف دارد او روحانیت می تواند پیشگام باشد. اگر روحانی ای را حرف غیر معقول و غیر منطقی زدید، به خاطر پول، موقعیت و وظیفه شما پذیرفت از آن روحانی باید دست بردارید چون اینها روحانی نیستند بلکه روحانی نما هستند و در روز قیامت هم کسانی که بیشترین پاسخ را خواهند گفت کسانی اند که قیافه خود را به شکل روحانی در می آورند ولی وظیفه اصلی روحانی را انجام نمی دهند. روحانیت مسوولیت دارند. من نسبت به مردم شریف افغانستان بسیار خوشبین هستم، چون مذهبی ترین مردم در کل دنیا مردم افغانستان است. اگر روحانی ها به وظیفه اصلی خود عمل کنند در افغانستان دیگر مشکلی باقی نخواهد ماند حتی نسبت به مردم ایران که انقلاب آن چنانی برپا کردند مردم افغانستان مذهبی ترند و روحانیت در میان این مردم از جایگاهی بسیار بالا برخوردارند. اگر روحانیت به وظیفه اصلی خود عمل کنند و انجام وظیفه کنند شما مطمئن باشید که در این کشور دیگر مشکلی باقی نخواهد ماند، اصلاً مشکل بروز نمی کند و اگر بروز هم کند به زودی رفع می شود. ما هزاران نفر روحانی اهل سنت داریم، هزاران نفر روحانی شیعه در این مملکت داریم، بیش از ده هزار روحانی در ایران داریم. اگر اینها همه مسوولیت های دینی، فرهنگی، سیاسی و مذهبی و مکتبی خود را به خوبی انجام بدهند یقیناً جامعه افغانستان یک جامعه قدرتمند و باوقار و با عظمت می شود. امروز اگر اختلافات است، امروز اگر عدم آگاهی مردم با مسایل دینی شان هست (خمس نمیدهند، زکات نمیدهند، دست فقرا را نمیگیرند) بخش عمده مسوولیت به عهده روحانیت است. من از روحانیت معظم تقاضامندم که بر اساس وظایف دینی ی که خداوند به عهده شان گذاشته است عمل کنند و در غیر این صورت هم در دنیا ذلیل هستند و هم در آخرت، ما به هیچ وجه سعادتمند نه تنها نخواهیم بود که جای ما در پایین ترین نقطه جهنم خواهد بود. اینجاست که بحث وقت شناسی دومین ویژگی یک انسان واقعی خواهد بود. قبله شناس بودن سومین ویژگی مسلمان واقعی انسان واقعی به یک طرف توجه دارد آن هم به خانه خدا، خانه ای که به دست حضرت ابراهیم ساخته شده است و مظهر فرهنگ و معارف اسلامی است. انسان واقعی فقط به آن سمت توجه دارد. انسان واقعی به سمت واشنگتن و لندن و هیچ قدرت و عظمت پوشالی دنیایی توجه ندارد، بلکه فقط به آن سمت توجه دارد و اگر یک چنین توجهی به سمت خدا وجود داشته باشد و وقتی توکل ما بر خدا بود و براساس فرامین او عمل کردیم او حافظ و حامی ماست. روزی ما را او می دهد، عزت و عظمت ما را او می دهد، اقتدار ما را او می دهد، در دنیا خوشنامی ما را او نگه می دارد و در آخرت هم جای ما بهشت برین خواهد بود. شما قدرت های مختلفی را در این دنیا دیدید که توجه به خدا نداشتند اما توجه به امریکا و انگلیس و فرانسه داشتند ولی ذلیل و زبون شدند و چنان به زمین خوردند که دیگر توان بلند شدن ندارند. شما رژیم مبارک را دیدید که چند سال نوکری کرد، چند سال ذلت کشید، ده ها سال مزدور غیر از خدا بود اما همان صاحبی که این آقای حسن مبارک به او گرویده بود و قبله عالمش بود آخر او را به چه روزی انداخت؟ رژیم تونس و رژیم هایی که در همین سالهای اخیر سقوط کردند همین صدام حسین چقدر خدمت برای امریکا و روس کرد، آخر سرنوشت صدام به کجا رسید؟ طالبان برای غرب چقدر خدمت کردند، چقدر تلاش کردند که از اسلام یک چهره خشن و غیر اسلامی نشان بدهند. اولین گروهی که بر علیه اسلام از این گروه استفاده شد گروه طالبان است. گروهی که مردم دنیا را از اسلام گریزان کرد. گروهی که انسان هایی را که در سرزمین غرب تلاش داشتند به اسلام رو بیاورند همه فراری داد. گروه القاعده، بعد از آن امروز گروه داعش و النصره و سایر گروه ها اینها همه شان قبله عالم شان غیر خدا هستند. وقتی قبله عالم شان غیر خدا باشد شما می بینید، طالبان را که خود دیدید، خود امریکا به وجود آورد، با اجرای پاکستان با پول عربستان و با نقشه انگلستان به گفته خانم بوتو، آخر چه روزی بر سرشان آوردند. این توجه و تکیه کردن برای غیر خداست، بن لادن چقدر زحمت برای غربی ها کشید، چقدر جهاد کرد که در برابر روسها بجنگد. جنگ علیه روسها یعنی تامین منافع غربی ها، در راستای جهاد مردم افغانستان که اینها عمل نمی کردند آخر چه کارش کردند. آخر سرباز امریکایی می رود و با گلوله هایش او را می کشد. اینجاست که انسان واقعی همیشه توجه به خدا دارد و این توجه همیشه مرتب و دوامدار است و انسان واقعی به شرق و غرب پیوسته نمی شود به گفته امام خمینی نه شرقی و نه غربی. اگر انسان واقعی یک چنین موضعی داشت، مثل امام خمینی جهانی می شود و مثل امام خمینی با عظمت و با قدرت می شود. امروز یکی از دلایلی که ملت ایران در راس رهبری قطب عالم اسلام قرار دارد دلیل اش اینست که تنها تکیه بر خدا دارند. در افغانستان اگر ما روحانیت یا غیر روحانیت را می گوییم، آقایان بیایید برای ساختن این کشور کار کنید و برای استحکام این نظام کار کنید برای حمایت این کشور کار کنید، می گویند که آقا تا امکانات و پشتوانه نباشد نمی شود. خاک بر سرما که حتی روحانیت ما هم با این طرز تفکر استعماری و استکباری همراه شده اند. امام خمینی که انقلاب را شروع کرد از کدام کشور کمک گرفت؟ انقلاب اسلامی در ایران با استفاده از کدام کشور به پیروزی رسید؟ بفرمایید. انقلاب های سالم و اصیلی که در دنیا قبل از انقلاب جمهوری اسلامی ایران اتفاق افتاده است از کجا کمک گرفته اند. اینها از درون خودشان از ظرفیت های درونی خودشان استفاده کرده اند. امروز در افغانستان خیلی ظرفیت های بلند درونی وجود دارد. هم منابع انسانی غنی داریم و هم منابع اقتصادی غنی و هم منابع معنوی، هم در سطح اهل تشیع و هم در سطح اهل سنت داریم. ما چرا از این منابع استفاده نمی کنیم و چرا به دنبال کشف این منابع نیستیم و همیشه چشم به بیرونی ها دوخته ایم. این ضعف ما مردم است. این ضعف انسانی است که به عنوان یک انسان واقعی مطرح نیست. شاید تنها یک چهره یک انسان را داشته باشد که می توانیم بگوییم انسان نما. این سومین ویژگی یک انسان واقعی است. انسان واقعی احساسات خود را کنترول می کند و چهارمین ویژگی این است که انسان واقعی احساسات خود را کنترول می کند و شخص خود را از احساسات و غرایض غیر انسانی و غیر اخلاقی و غیر اسلامی پاک نگه می دارد و به رذایل اخلاقی گرفتار نمی شود. و نماز گزار، خود را از نجاسات دور نگه می دارد و پاک نگه می دارد. در مجالسی که احساس می کند هم روحش کثیف می شود و هم بدنش، از شرکت در آن محافل و مجالس خود داری می کند. این تعدادی از ویژگی های انسان واقعی بود حالا این انسان واقعی با این ویژگی ها و با این صفات از اولین آموزه عاشورا حسن استفاده را بکند. اولین آموزه عاشورا برپایی نماز است که این نماز با این صفات معراج مومن است. همه باید سعی کنیم که اگر در گذشته این ویژگی ها در وجود ما ضعیف تر بوده را باید قوی بسازیم. این ویژگی ها را به نحوه احسن قوی بسازیم. امروز اگر گرفتاری های مختلفی در جامعه ما وجود دارد علت آن روگردانی ما از خدا است، چون خداوند در هیچ شرایطی از بنده اش رویگردان نمی شود. با این ویژگی ها ما میتوانیم حسینی واقعی باشیم. آموزه های عاشورا متعدد است اما در محور آموزه های عاشورا بجا آوردن نماز اول وقت است، با تمام شرایط و لوازم اش. اگر ما توجه به این آموزه ها کردیم طبعاً حسینی هستیم. مردم عراق و سوریه و یمن و بحرین و لبنان، کشمیر هند و تمام آحاد مسلمانان که مورد هجمه دشمنان قرار دارند اینها خاطرشان جمع باشد که دشمنان اسلام به هیچ وجه به مقاصد و اهداف طولانی مدت خود نخواهد رسید. حالا شاید ما را بکشند و تهدیدات متعددی را متوجه ما بسازند و اختلافاتی مختلف را راه بیاندازند، اینها به جایی نمی رسند. دشمن هیچ وقت به هیچ جایی نمیرسد و این وعده خداوند است. و این زمین تحت فرمان فرزند خلف امام حسین (ع) قرار خواهد گرفت و ظهور نزدیک است و ان شاءالله امام منتقم ما ظهور خواهد کرد و زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد. منتهی وظیفه ما اینست که زمینه ظهور امام زمان(عج)را آماده کنیم و در صورتی می توانیم این زمینه را آماده کنیم که پیرو خاص امام حسین (ع) باشیم و فرهنگ عاشورا را در همه امورات زندگی خود پیاده کنیم. و من در آخر از حکومت افغانستان که توجه ویژه در برقراری امنیت مراسمات ما در سالهای گذشته داشتند تشکر می کنم. از حکومت وحدت ملی که با فراخوان علمای اهل تشیع دستور ویژه به نیروهای امنیتی دادند تا اینکه تامین امنیت شود تشکر می کنم. از اردو، امنیت ملی، پولیس ملی و از تمام نهادهای امنیتی به خاطر گرفتن تدابیر امنیتی مراسم عاشورا تشکر می کنم. از تمام مردم افغانستان به عنوان نماینده تام الاختیار حضرت آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی در افغانستان تشکر میکنم که در رابطه با برگزاری مراسمات مذهبی اینگونه با خروش و باجوش و با هیجان حضور به هم رساندید. تشکر می کنم از جوانان عزادار، از هیئت امنای مساجد به خصوص مسجد امام زمان (عج) که این مسجد و اهالی و هیئت امنای آن در سطح کابل نمونه است، تشکر ویژه میکنم از جناب آقای سید خادم حسین هاشمی رییس بخش فرهنگی مسجد امام زمان که واقعاً افتخار جوانان و روحانیت شیعه است که زندگی خود را وقف چنین برنامه هایی کرده است. در اخیر امیدوار هستم که همه ما و شما در مسیر امام زمان (عج) در مسیر خط ولایت فقیه و در مسیر اندیشه ولایت فقیه قرار داشته باشیم و همه با هم برای طولانی شدن عمر حضرت امام خامنه ای، نائب برحق امام زمان (عج) با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد(ص)، دعا کنیم. لینک گزارش تصویری: https://www.avapress.net/vglhv6nzw23nziu..f22tdtyz.html