تحرکات مداخله جویانه و تجاوزکارانه همسایه جنوبی، پاکستان طی روزها و هفته های اخیر به میزان نگران کننده ای افزایش یافته است.
به دنبال انتشار اسناد و شواهدی مبنی بر حضور مستقیم فرماندهان نظامی پاکستان در خطوط مقدم جنگ تروریست های طالبان با نیروهای امنیتی در ولایت هایی مانند هلمند و پس از آن، دستگیری ده ها تبعه پاکستانی با پاسپورت ها، سلاح ها و کارت های عضویت در سازمان های نظامی و گروه های تروریستی مورد حمایت دولت پاکستان که به زبان اردو سخن می گفتند و اخیرا نیز انتشار خبر حفر خندق در امتداد مرز دیورند توسط نظامیان پاکستانی به بهانه جلوگیری از نفوذ تروریست ها و قاچاق مواد مخدر و همچنین بیانیه نگران کننده تازه طالبان پنجاب پاکستان مبنی بر ترک مبارزه مسلحانه این گروه تروریستی در درون آن کشور و رویکرد به روش های صلح آمیز و تبلیغی برای اشاعه شریعت در پاکستان و در برابر آن، تمرکز فعالیت های خشونت آمیز و تروریستی این گروه علیه «نیروهای کافر» در خاک افغانستان که با واکنش های شدید و گسترده در افغانستان مواجه شده است، شماری از ناظران می گویند که این تحرکات، اگرچه تازگی ندارد و پاکستان پیش از این نیز از هر طریق ممکن تلاش کرده است همه ابعاد و زمینه های مربوط به زندگی جمعی و حیات سیاسی مردم و دولت افغانستان را آماج قرار دهد؛ اما این اقدامات تازه، نشانگر بی قراری ها و نگرانی های عمیق پاکستان در مورد آینده افغانستان است.
اصلی ترین عامل برانگیزنده این نگرانی از دید ناظران، بیم و هراس آن کشور از شکل گیری یک دولت ملی و مقتدر در افغانستان است.
پیش از این نیز شماری از مقام های امنیتی تصریحا یا تلویحا اذعان داشته باشند که رد پای خارجی در تنش های انتخاباتی افغانستان مشهود است و این تعبیر، غالبا در مورد مداخلات پاکستان به کار می رود؛ کشوری که به دخالت های گسترده و همه جانبه در امور داخلی افغانستان شهرت دارد.
پاکستان نمی خواهد افغانستان، دارای دولتی ملی، همه شمول و مبتنی بر وحدت سیاسی همه گروه ها و طیف های سیاسی، قومی و مذهبی در کشور باشد. این برای سلطه سیاسی و امنیتی پاکستان بر افغانستان خطرناک و درد سرساز است.
پاکستان همواره نسبت به افغانستان، نگاهی سلطه جویانه داشته و همیشه در تلاش بوده است؛ تا با حد اکثر سلطه و نفوذ بر دستگاه های قدرت در افغانستان، این کشور را به عنوان عمق استراتژیک خود، حفظ کند.
در این راستا، وجود یک افغانستان ضعیف، آشفته، وابسته، آسیب پذیر و بی ثبات که از تنش های گسترده و عمیق سیاسی، قومی و مذهبی در رنج باشد، مطلوب سیاستمداران مسلط بر اسلام آباد است.
آنها از هر مسیر ممکن، برای تحقق این مأمول تلاش می کنند و اقداماتی که در بالا به اجمال به آنها اشاره شد نیز بخشی از همین تلاش ها به حساب می آید.
پاکستانی ها پس از آنکه از درافتادن افغانستان به دام و دامن بحران های فراگیر و غیر قابل مهار و ویرانگر سیاسی در نتیجه تنش های پس از انتخابات ریاست جمهوری، ناامید شدند، هراس شان از شکل گیری یک افغانستان باثبات، امن و مقتدر، به نحو بی سابقه ای چندبرابر افزایش یافت.
اگر دو نامزد انتخابات ریاست جمهوری بتوانند به زودی به توافقی برای پایان بن بست چندماهه انتخابات ریاست جمهوری برسند، این امر، بدون شک، چون شرنگی، کام پاکستان را تلخ خواهد کرد و تمامی نقشه های آن را برای استیلا بر یک افغانستان ضعیف، درگیر هرج و مرج، بحران، جنگ و کشمکش های خونین همیشگی، نقش بر آب خواهد ساخت.
افغانستانی که دولت داشته باشد، نیروهای سیاسی متحد داشته باشد، ارتش نیرومند و وفادار به وطن داشته باشد، از شقاق و شکاف سیاسی، دست شسته باشد و برای خود مستقلانه، تصمیم بگیرد، سیاست گذاری کند و با قدرت هایی مانند هند و... روابط راهبردی ایجاد نماید، طبیعتا برای پاکستان، قابل تحمل نیست.
به همین دلیل، پاکستان نگران است؛ نگران پایان بحران و تشکیل یک دولت فراگیر، ملی، مستقل و همه شمول در افغانستان و اقدامات اخیر این کشور نیز تکاپویی مذبوحانه برای توسعه و تعمیق بحران در افغانستان می باشد.
به دنبال انتشار اسناد و شواهدی مبنی بر حضور مستقیم فرماندهان نظامی پاکستان در خطوط مقدم جنگ تروریست های طالبان با نیروهای امنیتی در ولایت هایی مانند هلمند و پس از آن، دستگیری ده ها تبعه پاکستانی با پاسپورت ها، سلاح ها و کارت های عضویت در سازمان های نظامی و گروه های تروریستی مورد حمایت دولت پاکستان که به زبان اردو سخن می گفتند و اخیرا نیز انتشار خبر حفر خندق در امتداد مرز دیورند توسط نظامیان پاکستانی به بهانه جلوگیری از نفوذ تروریست ها و قاچاق مواد مخدر و همچنین بیانیه نگران کننده تازه طالبان پنجاب پاکستان مبنی بر ترک مبارزه مسلحانه این گروه تروریستی در درون آن کشور و رویکرد به روش های صلح آمیز و تبلیغی برای اشاعه شریعت در پاکستان و در برابر آن، تمرکز فعالیت های خشونت آمیز و تروریستی این گروه علیه «نیروهای کافر» در خاک افغانستان که با واکنش های شدید و گسترده در افغانستان مواجه شده است، شماری از ناظران می گویند که این تحرکات، اگرچه تازگی ندارد و پاکستان پیش از این نیز از هر طریق ممکن تلاش کرده است همه ابعاد و زمینه های مربوط به زندگی جمعی و حیات سیاسی مردم و دولت افغانستان را آماج قرار دهد؛ اما این اقدامات تازه، نشانگر بی قراری ها و نگرانی های عمیق پاکستان در مورد آینده افغانستان است.
اصلی ترین عامل برانگیزنده این نگرانی از دید ناظران، بیم و هراس آن کشور از شکل گیری یک دولت ملی و مقتدر در افغانستان است.
پیش از این نیز شماری از مقام های امنیتی تصریحا یا تلویحا اذعان داشته باشند که رد پای خارجی در تنش های انتخاباتی افغانستان مشهود است و این تعبیر، غالبا در مورد مداخلات پاکستان به کار می رود؛ کشوری که به دخالت های گسترده و همه جانبه در امور داخلی افغانستان شهرت دارد.
پاکستان نمی خواهد افغانستان، دارای دولتی ملی، همه شمول و مبتنی بر وحدت سیاسی همه گروه ها و طیف های سیاسی، قومی و مذهبی در کشور باشد. این برای سلطه سیاسی و امنیتی پاکستان بر افغانستان خطرناک و درد سرساز است.
پاکستان همواره نسبت به افغانستان، نگاهی سلطه جویانه داشته و همیشه در تلاش بوده است؛ تا با حد اکثر سلطه و نفوذ بر دستگاه های قدرت در افغانستان، این کشور را به عنوان عمق استراتژیک خود، حفظ کند.
در این راستا، وجود یک افغانستان ضعیف، آشفته، وابسته، آسیب پذیر و بی ثبات که از تنش های گسترده و عمیق سیاسی، قومی و مذهبی در رنج باشد، مطلوب سیاستمداران مسلط بر اسلام آباد است.
آنها از هر مسیر ممکن، برای تحقق این مأمول تلاش می کنند و اقداماتی که در بالا به اجمال به آنها اشاره شد نیز بخشی از همین تلاش ها به حساب می آید.
پاکستانی ها پس از آنکه از درافتادن افغانستان به دام و دامن بحران های فراگیر و غیر قابل مهار و ویرانگر سیاسی در نتیجه تنش های پس از انتخابات ریاست جمهوری، ناامید شدند، هراس شان از شکل گیری یک افغانستان باثبات، امن و مقتدر، به نحو بی سابقه ای چندبرابر افزایش یافت.
اگر دو نامزد انتخابات ریاست جمهوری بتوانند به زودی به توافقی برای پایان بن بست چندماهه انتخابات ریاست جمهوری برسند، این امر، بدون شک، چون شرنگی، کام پاکستان را تلخ خواهد کرد و تمامی نقشه های آن را برای استیلا بر یک افغانستان ضعیف، درگیر هرج و مرج، بحران، جنگ و کشمکش های خونین همیشگی، نقش بر آب خواهد ساخت.
افغانستانی که دولت داشته باشد، نیروهای سیاسی متحد داشته باشد، ارتش نیرومند و وفادار به وطن داشته باشد، از شقاق و شکاف سیاسی، دست شسته باشد و برای خود مستقلانه، تصمیم بگیرد، سیاست گذاری کند و با قدرت هایی مانند هند و... روابط راهبردی ایجاد نماید، طبیعتا برای پاکستان، قابل تحمل نیست.
به همین دلیل، پاکستان نگران است؛ نگران پایان بحران و تشکیل یک دولت فراگیر، ملی، مستقل و همه شمول در افغانستان و اقدامات اخیر این کشور نیز تکاپویی مذبوحانه برای توسعه و تعمیق بحران در افغانستان می باشد.