دوازدهم دلو (بهمن) همزمان است با سالروز ورود حضرت امام خمینی (ره) به ایران وآغاز جشن های دهه فجر پیروزی انقلاب اسلامی، و بسیار به جا بود تا بار دیگر حوادث و وقایع آن ایام را مرور نمایم و
با تبیین وتفسیر بیشتر این پدیده قرن، درس هایی از این انقلاب برداشت و به طرح آن اقدام کنم تا باشد که مردم ما نیز با استفاده جدی تر از تجربیات ایرانیان، امور خویش را سامان داده، برهمه معضلات موجود فایق آیند اما مطابق نیاز های موجود، لازم دیدم تا به این سوال پاسخ گفته شود که:
چرا انقلاب اسلامی ایران درمیان توده ها ازجایگاه رفیعی برخورداربوده وهمواره و در مقاطع مختلف، مورد حمایت مسلمانان قرار می گیرد و از آن، گرامیداشت و یاد بود به عمل می آورند و دراکثرمواقع، مسلمانان، به تاسی از رهنمودهای رهبری این کشور، واکنش مثبت نشان داده عملا و به طور گسترده وارد معرکه می گردند؟
در پاسخ به این سوال اگر چه می توان خیلی عمیق و وسیع وارد عرصه شد و موضوعات گوناگونی را برای روشن شدن خوبتر بحث مطرح نمود اما به خاطر جلوگیری از اطاله نوشتار، به طور گذرا و فهرست وار به جواب آن سوال این گونه می پردازم:
حمایت از اصل انقلاب اسلامی ایران و گرامیداشت ازمناسبت های متعدد مربوط به این کشور، دلایل وعلل گوناگونی می تواند داشته باشد اما اولین عاملی که باعث گردیده تاهرمسلمانی وحتی غیر مسلمان منصف، به دیده احترام به این انقلاب بنگرد و درنهایت به عنوان حامی آن عمل نماید، عظمت وکم نظیر بودن این حادثه و شیوه به پیروزی رسیدن انسان های دست خالی در برابر قدرت بزرگ منطقه و جهان و به ثمر رساندن انقلاب اسلامی و حفاظت جانانه و قدرتمندانه از دست آوردهای آن است. حکومت شاه در آن زمان تقریبا تنها قدرت منطقه بود که امریکا نیز با تمام توان از آن حمایت می کرد و هرگز گمان نمی رفت که این حکومت با این امکانات و آن پشتوانه به این زودی ازمیان برداشته شود. اما رهبری های داهیانه امام خمینی(ره)، عملکرد درست علمای دینی، اندیشمندان مسلمان و درصحنه بودن مردم ایران واتکای رهبری وعلما وهم مردم این کشور به خدای یگانه، سبب گردیدند تا به طور معجزه آسایی، رژیم تا به دندان مسلح شاه سرنگون گردد و انقلاب اسلامی، به سلامتی به پیروزی برسد و باز همانگونه که اصل پیروزی انقلاب برای مردم دنیا تعجب برانگیز بود، نحوه ایجاد حکومت نیز حیرت جهانیان را به وجود آورد. چه اینکه علاوه بردشمنان، خود مسلمانان نیز، از بس تحت تاثیرالقاءات خصمانه اجانب قرارگرفته بودند باور نمی کردند که این انقلاب پس از پیروزی، قادر برایجاد حکومت دلخواه اسلامی، مبتنی بر آرای مردمی باشد. ولی هم دشمن وهم تمام مسلمانان شاهد بوده وهستند که تنها حکومت واقعی برمبنای رای مردم در منطقه و کل دنیا که براحکام اسلام نیز استوار باشد، حکومت جمهوری اسلامی ایران است تا جایی که حتی انتخاب نام این نظام به رفراندم گذاشته شد و مردم مسلمان این سرزمین، از لایه های مختلف اجتماعی، باحضور درانتخابات گوناگون درتعیین سرنوشت سیاسی شان، نه درقالب حرف و شعار که در عمل، نقش محوری دارند.
آنچه از پیروزی انقلاب و تاسیس حکومت نیز مهمتر به نظر می رسد تداوم قدرتمندانه این نظام است. همگان می دانند که جمهوری اسلامی ایران ابتدا درمیان دولت های دنیا کمترین طرفدار را داشته و سران بسیاری از کشور های قدرتمند، نه تنها همکاری با این نظام نوپا نداشتند که در راستای سنگ اندازی و ایجاد مانع دربرابر روند رو به جلو ایران اسلامی، بنیانگذار توطئه های زیادی گردیدند. جنگ تحمیلی ۸ ساله عراق علیه ایران، سال ها تحریم اقتصادی و صد ها مشکل دیگر، نمونه هایی از این توطئه هاست و معضلات به وجود آمده از سوی این قدرت های بد سگال درصحنه های داخلی وعرصه های بین المللی تا هنوز نیز به شدت ادامه دارد اما این حکومت نه تنها گامی به عقب نگذاشته که همچنان به پیش می تازد وهر روز بیشتر از دیروز به اقتدار آن افزوده شده، جایگاه مختلف ملی، منطقه ای و بین المللی آن چه درمیان دولت ها و چه دربین ملت ها برهیچ آدم عاقلی پوشیده نیست و این روند است که دل هر مسلمان آزاده را به سرور آورده، تشویق می نماید که هرچه بیشتر به این انقلاب ونظام دل ببندند و ضمن حمایت ازآن، از درس های معنوی آن سود کاملی را ببرند.
عامل دیگرمحبوبیت انقلاب اسلامی درمیان امت مسلمه، بیداری شگرفی است که دربین مسلمانان از ناحیه این انقلاب به وجود آمد و اسلامی که رو به اضمحلال بود با برنامه های ابتکاری و تدابیر داهیانه رهبری نهضت، حضرت امام خمینی(ره)، جان دوباره گرفت.
چه اینکه قبل از به وجود آمدن انقلاب اسلامی ایران، اکثر مسلمان ها، به خواب غفلت فرورفته بودند. ارزش های اسلامی کم کم داشت ازنزد مسلمان ها گم می شدند و ضد ارزش های غربی وشرقی جاگزین آن می گردیدند وقدرت های استکباری هر روز بیشتر از دیروز برجوامع مسلمان و مستضعف حکم فرما می گردیدند و تمام سرمایه های مسلمین توسط چپاولگران استثمارگر به یغما می رفتند. فشار، ظلم و تعدی برهمه توده های مسلمان آشکارا اعمال می شد وکسی را یارای اعتراض واعلان ناراحتی نبود و اختلافات مذهبی هم، به عنوان عاملی مشکل زا میان مسلمین، مزید بر علت بود. اما همزمان با آغاز حرکت های انقلابی درایران، آهسته آهسته زنگ بیداری امت مسلمه نیزنواخته شد وبا پیروزی این انقلاب، موج بیداری، بخش های بزرگی از سرزمین های اسلامی را فراگرفت وهمین بود که نهضت ها وحرکت های اسلامی درگوشه و کنار جهان به وجود آمد و به طور قطع می توان عنوان کرد که آغاز جهاد مردم مسلمان افغانستان نه تنها بی ارتباط با انقلاب اسلامی ایران نبود که مبارزان افغانی ازآن، به خوبی الهام گرفتند وهدایات رهبری انقلاب، راهگشای بسیاری ازگره های کور روند رو به پیشرفت جهاد بود و تاثیرگزاری رهنمود های امام بزرگوار(ره) بر رهبران جهادی و مبارزان تحت امرشان از روز روشنتر به نظر می رسد.
سومین عامل مهم جاگیر شدن انقلاب اسلامی ایران درمیان بخش های بزرگی از مستضعفین عالم، سیاست وحدت طلبانه آن بین همه اقشار وطبقات اجتماعی به خصوص پیروان دومذهب شیعه وسنی است.
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی اگرچه در مصر، حرکت های تقریب، روی دست گرفته شد و فعالیت هایی دراین زمینه صورت پذیرفته بود اما یکی از پیامدهای انقلاب اسلامی ایران دراین راستا، به وجود آمدن فرهنگ عملی هماهنگی و وحدت میان تشیع وتسنن بود و عمده کار فوق العاده مهم حضرت امام خمینی(ره) دراین رابطه، اعلان هفته وحدت بود که از دوازدهم ربیع الاول شروع وتا هفدهم این ماه ادامه دارد. دراین یک هفته، به خصوص از طرف دولت و مردم ایران، برنامه های بسیار اثربخشی درجهت نزدیک ساختن اهل سنت و تشیع روی دست گرفته می شود و این حرکت به قدری از تاثیر برخورداربوده که سال ها است که فرهنگ ترویج هماهنگی و تفاهم شیعه وسنی، از مرزهای ایران خارج شده و درسرتاسر عالم مرسوم گردیده است.
البته این اثر گذاری زمانی نمود عینی پیدا می نماید که خود جمهوری اسلامی ایران، به طور عملی دراین میدان گام گذاشته، دربسیاری از سیاست ها و برنامه ها چه در داخل ایران وچه درحوزه بین المللی، به همان میزان که منافع شیعه ها را درنظر دارد، به همان پیمانه نظر به اهل سنت داشته، به همین خاطر است که ایران به اندازه ای که توجه به شیعیان جنوب لبنان دارد همان قدرهم، سنی های فلسطین را مورد حمایت قرار می دهد وهمان گونه که درجنگ ۳۳ روزه حزب الله با اسراییل، تب و تلاش سیاسی و تبلیغاتی به نفع حزب الله داشت به همان شکل در جنگ ۲۲روزه حماس علیه اسراییل، زحمات طاقت فرسایی را درعرصه های مختلف سیاسی و تبلیغاتی وحتی تامین کمک های بشر دوستانه به حمایت از مردم مسلمان غزه وسازمان های مبارز سنی آن به خصوص حماس، متقبل بود.
مبارزه با تبعیض نژادی از دیگر رویکردهای جمهوری اسلامی ایران است و دراین راه هزینه های هنگفتی را به صرف رسانده که می توان مثال های متعددی را در این حوزه هم بازگو کرد و تا کنون به یاد نداریم که حکومت و یا مردم کشورخاصی از حکومت و مردم ایران، بیشتر وجدی تر با تبعیض نژادی به مبارزه برخواسته باشند.
عامل دیگر جلب توجه ملت ها به جمهوری اسلامی ایران که می توان بدان اشاره کرد، حمایت نظام برآمده از متن انقلاب، از مستضعفین دربرابر مستکبرین است .
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تنها کشوری که از گلوی رهبری، مبارزان ودولت مردان آن فریاد حمایت از مستضعفان بیرون گردیده، ایران اسلامی بوده و هست و مسلما این روند تنها درشعار خلاصه نگردیده که درمیادین عمل هم حمایت ها به شدت ادامه داشته است، که به عنوان نمونه می توان به حمایت های بی دریغ ایرانی ها از مردم مجاهد افغانستان اشاره نمود: از رهبری انقلاب گرفته تا تمام مسؤلین ذیربط، ازمجاهدین مسلمان افغانی، دربرابر کودتا وتجاوز، حمایت نمودند و این پشتیبانی حتی به بهای سنگین موشکباران تهران در زمان جنگ ایران باعراق، با موشک های اهدایی روس ها به صدام ادامه پیداکرد. چه اینکه یکی از شروطی که از سوی وزیر خارجه وقت شوروی درملاقات با حضرت امام خمینی(ره) در خصوص ندادن موشک های دور برد به صدام مطرح گردید، دست برداشتن ایران ازحمایت از مجاهدین افغانستان بود و درحالی که تهران و دیگرشهرهای ایران با این موشک ها مورد حمله قرارمی گرفتند، این پیشنهاد با عدم استقبال حضرت امام(ره) روبرو گردیده و به هیچ قیمتی دولتمردان، به خصوص رهبری آن حاضر نمی شوند حتی به قیمت جان خود و شهروندان خویش دست از حمایت مستضعفین افغانستان بردارند. توجه جدی و به مراتب قاطع به فلسطین از مصادیق بارز دیگر حمایت ایران از مستضعفین است وهمچنان حمایت از مسلمانان کوزوو ویا مسلمانان هرجای دیگر کره زمین و حتی غیر مسلمانان نیز از این موهبت استفاده جسته مانند به خصوص دولت ها ومردم کشورهای آمریکای لاتین که همواره مورد حمایت وسیع جمهوری اسلامی ایران بوده وحالا نیزمی باشند.
وجود این خصوصیات وده ها ویژه گی دیگر درانقلاب اسلامی ایران و نظام برآمده از متن آن، هرفرد مسلمان و غیر مسلمان منصف و آزاده را به تفکر واداشته، درنهایت این احساس واعتقاد را به وجود می آورد که جمهوری اسلامی ایران تنها مال ایرانی ها نبوده بلکه مربوط به همه مسلمین عالم وآزادگان جهان است.
ازاین رو تمام مسلمانان و مبارزان راه آزادی به خصوص آنانی که ازقید و بند سیاست های این جهانی وارسته بوده و یا خیلی تحت فشار جو خفقان استکباری نباشند علاقه خود را نسبت به جمهوری اسلامی بروز داده و آنچه مشخص و واضح به نظر می رسد روند روبه ازدیاد این علاقه و پیوستگی میان اکثر ملل ونحل عالم به جمهوری اسلامی ایران می باشد.
یادآوری: این مقاله در دهم دلو سال ۱۳۸۷ به رشته تحریر درآمده است و در خبرگزاری صدایافغان(آوا) نیزانعکاس یافته است
با تبیین وتفسیر بیشتر این پدیده قرن، درس هایی از این انقلاب برداشت و به طرح آن اقدام کنم تا باشد که مردم ما نیز با استفاده جدی تر از تجربیات ایرانیان، امور خویش را سامان داده، برهمه معضلات موجود فایق آیند اما مطابق نیاز های موجود، لازم دیدم تا به این سوال پاسخ گفته شود که:
چرا انقلاب اسلامی ایران درمیان توده ها ازجایگاه رفیعی برخورداربوده وهمواره و در مقاطع مختلف، مورد حمایت مسلمانان قرار می گیرد و از آن، گرامیداشت و یاد بود به عمل می آورند و دراکثرمواقع، مسلمانان، به تاسی از رهنمودهای رهبری این کشور، واکنش مثبت نشان داده عملا و به طور گسترده وارد معرکه می گردند؟
در پاسخ به این سوال اگر چه می توان خیلی عمیق و وسیع وارد عرصه شد و موضوعات گوناگونی را برای روشن شدن خوبتر بحث مطرح نمود اما به خاطر جلوگیری از اطاله نوشتار، به طور گذرا و فهرست وار به جواب آن سوال این گونه می پردازم:
حمایت از اصل انقلاب اسلامی ایران و گرامیداشت ازمناسبت های متعدد مربوط به این کشور، دلایل وعلل گوناگونی می تواند داشته باشد اما اولین عاملی که باعث گردیده تاهرمسلمانی وحتی غیر مسلمان منصف، به دیده احترام به این انقلاب بنگرد و درنهایت به عنوان حامی آن عمل نماید، عظمت وکم نظیر بودن این حادثه و شیوه به پیروزی رسیدن انسان های دست خالی در برابر قدرت بزرگ منطقه و جهان و به ثمر رساندن انقلاب اسلامی و حفاظت جانانه و قدرتمندانه از دست آوردهای آن است. حکومت شاه در آن زمان تقریبا تنها قدرت منطقه بود که امریکا نیز با تمام توان از آن حمایت می کرد و هرگز گمان نمی رفت که این حکومت با این امکانات و آن پشتوانه به این زودی ازمیان برداشته شود. اما رهبری های داهیانه امام خمینی(ره)، عملکرد درست علمای دینی، اندیشمندان مسلمان و درصحنه بودن مردم ایران واتکای رهبری وعلما وهم مردم این کشور به خدای یگانه، سبب گردیدند تا به طور معجزه آسایی، رژیم تا به دندان مسلح شاه سرنگون گردد و انقلاب اسلامی، به سلامتی به پیروزی برسد و باز همانگونه که اصل پیروزی انقلاب برای مردم دنیا تعجب برانگیز بود، نحوه ایجاد حکومت نیز حیرت جهانیان را به وجود آورد. چه اینکه علاوه بردشمنان، خود مسلمانان نیز، از بس تحت تاثیرالقاءات خصمانه اجانب قرارگرفته بودند باور نمی کردند که این انقلاب پس از پیروزی، قادر برایجاد حکومت دلخواه اسلامی، مبتنی بر آرای مردمی باشد. ولی هم دشمن وهم تمام مسلمانان شاهد بوده وهستند که تنها حکومت واقعی برمبنای رای مردم در منطقه و کل دنیا که براحکام اسلام نیز استوار باشد، حکومت جمهوری اسلامی ایران است تا جایی که حتی انتخاب نام این نظام به رفراندم گذاشته شد و مردم مسلمان این سرزمین، از لایه های مختلف اجتماعی، باحضور درانتخابات گوناگون درتعیین سرنوشت سیاسی شان، نه درقالب حرف و شعار که در عمل، نقش محوری دارند.
آنچه از پیروزی انقلاب و تاسیس حکومت نیز مهمتر به نظر می رسد تداوم قدرتمندانه این نظام است. همگان می دانند که جمهوری اسلامی ایران ابتدا درمیان دولت های دنیا کمترین طرفدار را داشته و سران بسیاری از کشور های قدرتمند، نه تنها همکاری با این نظام نوپا نداشتند که در راستای سنگ اندازی و ایجاد مانع دربرابر روند رو به جلو ایران اسلامی، بنیانگذار توطئه های زیادی گردیدند. جنگ تحمیلی ۸ ساله عراق علیه ایران، سال ها تحریم اقتصادی و صد ها مشکل دیگر، نمونه هایی از این توطئه هاست و معضلات به وجود آمده از سوی این قدرت های بد سگال درصحنه های داخلی وعرصه های بین المللی تا هنوز نیز به شدت ادامه دارد اما این حکومت نه تنها گامی به عقب نگذاشته که همچنان به پیش می تازد وهر روز بیشتر از دیروز به اقتدار آن افزوده شده، جایگاه مختلف ملی، منطقه ای و بین المللی آن چه درمیان دولت ها و چه دربین ملت ها برهیچ آدم عاقلی پوشیده نیست و این روند است که دل هر مسلمان آزاده را به سرور آورده، تشویق می نماید که هرچه بیشتر به این انقلاب ونظام دل ببندند و ضمن حمایت ازآن، از درس های معنوی آن سود کاملی را ببرند.
عامل دیگرمحبوبیت انقلاب اسلامی درمیان امت مسلمه، بیداری شگرفی است که دربین مسلمانان از ناحیه این انقلاب به وجود آمد و اسلامی که رو به اضمحلال بود با برنامه های ابتکاری و تدابیر داهیانه رهبری نهضت، حضرت امام خمینی(ره)، جان دوباره گرفت.
چه اینکه قبل از به وجود آمدن انقلاب اسلامی ایران، اکثر مسلمان ها، به خواب غفلت فرورفته بودند. ارزش های اسلامی کم کم داشت ازنزد مسلمان ها گم می شدند و ضد ارزش های غربی وشرقی جاگزین آن می گردیدند وقدرت های استکباری هر روز بیشتر از دیروز برجوامع مسلمان و مستضعف حکم فرما می گردیدند و تمام سرمایه های مسلمین توسط چپاولگران استثمارگر به یغما می رفتند. فشار، ظلم و تعدی برهمه توده های مسلمان آشکارا اعمال می شد وکسی را یارای اعتراض واعلان ناراحتی نبود و اختلافات مذهبی هم، به عنوان عاملی مشکل زا میان مسلمین، مزید بر علت بود. اما همزمان با آغاز حرکت های انقلابی درایران، آهسته آهسته زنگ بیداری امت مسلمه نیزنواخته شد وبا پیروزی این انقلاب، موج بیداری، بخش های بزرگی از سرزمین های اسلامی را فراگرفت وهمین بود که نهضت ها وحرکت های اسلامی درگوشه و کنار جهان به وجود آمد و به طور قطع می توان عنوان کرد که آغاز جهاد مردم مسلمان افغانستان نه تنها بی ارتباط با انقلاب اسلامی ایران نبود که مبارزان افغانی ازآن، به خوبی الهام گرفتند وهدایات رهبری انقلاب، راهگشای بسیاری ازگره های کور روند رو به پیشرفت جهاد بود و تاثیرگزاری رهنمود های امام بزرگوار(ره) بر رهبران جهادی و مبارزان تحت امرشان از روز روشنتر به نظر می رسد.
سومین عامل مهم جاگیر شدن انقلاب اسلامی ایران درمیان بخش های بزرگی از مستضعفین عالم، سیاست وحدت طلبانه آن بین همه اقشار وطبقات اجتماعی به خصوص پیروان دومذهب شیعه وسنی است.
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی اگرچه در مصر، حرکت های تقریب، روی دست گرفته شد و فعالیت هایی دراین زمینه صورت پذیرفته بود اما یکی از پیامدهای انقلاب اسلامی ایران دراین راستا، به وجود آمدن فرهنگ عملی هماهنگی و وحدت میان تشیع وتسنن بود و عمده کار فوق العاده مهم حضرت امام خمینی(ره) دراین رابطه، اعلان هفته وحدت بود که از دوازدهم ربیع الاول شروع وتا هفدهم این ماه ادامه دارد. دراین یک هفته، به خصوص از طرف دولت و مردم ایران، برنامه های بسیار اثربخشی درجهت نزدیک ساختن اهل سنت و تشیع روی دست گرفته می شود و این حرکت به قدری از تاثیر برخورداربوده که سال ها است که فرهنگ ترویج هماهنگی و تفاهم شیعه وسنی، از مرزهای ایران خارج شده و درسرتاسر عالم مرسوم گردیده است.
البته این اثر گذاری زمانی نمود عینی پیدا می نماید که خود جمهوری اسلامی ایران، به طور عملی دراین میدان گام گذاشته، دربسیاری از سیاست ها و برنامه ها چه در داخل ایران وچه درحوزه بین المللی، به همان میزان که منافع شیعه ها را درنظر دارد، به همان پیمانه نظر به اهل سنت داشته، به همین خاطر است که ایران به اندازه ای که توجه به شیعیان جنوب لبنان دارد همان قدرهم، سنی های فلسطین را مورد حمایت قرار می دهد وهمان گونه که درجنگ ۳۳ روزه حزب الله با اسراییل، تب و تلاش سیاسی و تبلیغاتی به نفع حزب الله داشت به همان شکل در جنگ ۲۲روزه حماس علیه اسراییل، زحمات طاقت فرسایی را درعرصه های مختلف سیاسی و تبلیغاتی وحتی تامین کمک های بشر دوستانه به حمایت از مردم مسلمان غزه وسازمان های مبارز سنی آن به خصوص حماس، متقبل بود.
مبارزه با تبعیض نژادی از دیگر رویکردهای جمهوری اسلامی ایران است و دراین راه هزینه های هنگفتی را به صرف رسانده که می توان مثال های متعددی را در این حوزه هم بازگو کرد و تا کنون به یاد نداریم که حکومت و یا مردم کشورخاصی از حکومت و مردم ایران، بیشتر وجدی تر با تبعیض نژادی به مبارزه برخواسته باشند.
عامل دیگر جلب توجه ملت ها به جمهوری اسلامی ایران که می توان بدان اشاره کرد، حمایت نظام برآمده از متن انقلاب، از مستضعفین دربرابر مستکبرین است .
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تنها کشوری که از گلوی رهبری، مبارزان ودولت مردان آن فریاد حمایت از مستضعفان بیرون گردیده، ایران اسلامی بوده و هست و مسلما این روند تنها درشعار خلاصه نگردیده که درمیادین عمل هم حمایت ها به شدت ادامه داشته است، که به عنوان نمونه می توان به حمایت های بی دریغ ایرانی ها از مردم مجاهد افغانستان اشاره نمود: از رهبری انقلاب گرفته تا تمام مسؤلین ذیربط، ازمجاهدین مسلمان افغانی، دربرابر کودتا وتجاوز، حمایت نمودند و این پشتیبانی حتی به بهای سنگین موشکباران تهران در زمان جنگ ایران باعراق، با موشک های اهدایی روس ها به صدام ادامه پیداکرد. چه اینکه یکی از شروطی که از سوی وزیر خارجه وقت شوروی درملاقات با حضرت امام خمینی(ره) در خصوص ندادن موشک های دور برد به صدام مطرح گردید، دست برداشتن ایران ازحمایت از مجاهدین افغانستان بود و درحالی که تهران و دیگرشهرهای ایران با این موشک ها مورد حمله قرارمی گرفتند، این پیشنهاد با عدم استقبال حضرت امام(ره) روبرو گردیده و به هیچ قیمتی دولتمردان، به خصوص رهبری آن حاضر نمی شوند حتی به قیمت جان خود و شهروندان خویش دست از حمایت مستضعفین افغانستان بردارند. توجه جدی و به مراتب قاطع به فلسطین از مصادیق بارز دیگر حمایت ایران از مستضعفین است وهمچنان حمایت از مسلمانان کوزوو ویا مسلمانان هرجای دیگر کره زمین و حتی غیر مسلمانان نیز از این موهبت استفاده جسته مانند به خصوص دولت ها ومردم کشورهای آمریکای لاتین که همواره مورد حمایت وسیع جمهوری اسلامی ایران بوده وحالا نیزمی باشند.
وجود این خصوصیات وده ها ویژه گی دیگر درانقلاب اسلامی ایران و نظام برآمده از متن آن، هرفرد مسلمان و غیر مسلمان منصف و آزاده را به تفکر واداشته، درنهایت این احساس واعتقاد را به وجود می آورد که جمهوری اسلامی ایران تنها مال ایرانی ها نبوده بلکه مربوط به همه مسلمین عالم وآزادگان جهان است.
ازاین رو تمام مسلمانان و مبارزان راه آزادی به خصوص آنانی که ازقید و بند سیاست های این جهانی وارسته بوده و یا خیلی تحت فشار جو خفقان استکباری نباشند علاقه خود را نسبت به جمهوری اسلامی بروز داده و آنچه مشخص و واضح به نظر می رسد روند روبه ازدیاد این علاقه و پیوستگی میان اکثر ملل ونحل عالم به جمهوری اسلامی ایران می باشد.
یادآوری: این مقاله در دهم دلو سال ۱۳۸۷ به رشته تحریر درآمده است و در خبرگزاری صدایافغان(آوا) نیزانعکاس یافته است
مولف : سیدعیسی حسینی مزاری