تاریخ انتشار :شنبه ۲۱ جدی ۱۳۹۲ ساعت ۱۵:۱۱
کد مطلب : 83302
کابل، شهری که خانه هیچیک از ساکنانش نیست!
جالب است که علما و دانشمندان دینی، همواره سخنان و افاضات شان را با توصیه به این دو مهم آذین بسته و آغاز می کنند؛ رعایت تقوای الهی و نظم داشتن در امور. 
صرف نظر از باقی موارد، در ردیف قرار گرفتن پروای از خداوند متعال و رعایت نظم، اهمیت نظم در امور را از منظر آموزه های اسلامی به ذهن متبادر می کند.
معنی دوم نظم و دسپلین، هنجار و تناسب است. یکی از عمده علل زیبایی و شکوهمندی آفرینش، رعایت هنجار و تناسب در آن است.
پدیده های هستی، از یک گیاه و نبات گرفته تا انسانها و پرندگان و خزندگان و... تماما بر اساس نظمی دقیق و تناسب خیره کننده ای آفریده شده اند!
در معنی عدل و عدالت نیز نوعی ظریفی از هنجار و تناسب نهفته است. ساده و روان، عدل را به گذاشتن هر چیزی سر جای خودش معنی کرده اند؛ و این معنی در هنجار و تناسب نیز به گونه مشخصی وجود دارد؛ چرا که نمی شود پدیده های جهان، هنجارمند آفریده شده باشند، اما جایگاههای آنان مشخص و معین نشده باشد .
پیامبربزرگ اسلام)ص( نیز در حدیثی بدین حقیقت توجه می دهد، آنجا که خلقت آسمانها و زمین را بر اساس عدل معرفی می کند: » بوسیله عدل، آسمانها و زمین استوار نگهداشته شده اند .«
دلیل زیبایی و فریبایی هر آفریده ای، تناسب است؛ چنانچه علت هر زشتی و نازیبایی نیز در عدم تناسب و ناهنجاری نهفته است.
پدیده هایی که ساخته دست آفریدگار جهان و دستگاه آفرینش اند، همه زیبا، ستودنی و تحسین برانگیز هستند؛ چرا؟ چون در بند بند ساختمان وجودی آنها، هنجار و تناسب رعایت شده است .
شما درخشش مهتاب در شب و در پهنه آسمان را در نظر بگیرید که در پایین آن رودخانه ای از دل سبزه زاری در جریان است که منتهی می شود به جنگلی انبوه با درختان سر به فلک کشیده که همه ی اینها به کوهی تکیه داده باشند! از این نمونه ها فراوان در دل طبیعت وجود دارد. اساسا وجود کوهستان های رفیع، دشتهای پر از گل های وحشی، آسمان آبی ای که با ابرهای سفید در روز و با ستاره های درخشان در شب تزئین شده است، سبزه زارها و چمنزارهایی که سطح وسیعی از زمین را پوشانده اند، رودخانه ها، دریاها و اقیانوسها و تمامی پدیده هایی که در آسمان و زمین، با زیبایی خیره کننده ای دست به دست هم داده اند، همگی از طفیل سر هنجار و تناسبی است که در آنان بکار گرفته شده است .
روانکاوان بر این باوراند که هنجارمندی، لذت و آرامش روحی و روانی را به دنبال دارد و ناهنجاری و عدم تناسب، اختلال ذهن و خستگی و پریشانی روح و جسم را باعث می شود. آنان توصیه می کنند که یک بار، به منظره ای نگاه کنید که هیچ یک از اجزای آن سر جای خودش نیست و هیچ گونه نظم، هنجار و تناسبی ندارد و بار دیگر به منظره ای خیره شوید که تمامی اجزای تشکیل دهنده آن با رعایت هنجار، تناسب و نظم در کنار یکدیگر قرار گرفته اند. حالا بعد از تماشای هر دو منظره، وضعیت روحی و ذهنی تان را بررسی کنید .
یقیناً دو حالت کاملاً متفاوت و متضاد به شما دست خواهد داد؛ اولی حالت اشمئزاز، خستگی و زدگی روحی است و دومی حالت فرح، انبساط و شادمانی روحی و ذهنی است که به شما دست می دهد !__
در کشوری مانند افغانستان و در شهری مانند کابل، وقتی اول صبح پا از دروازه حویلی بیرون می گذاری، با دنیایی از ناهنجاری و عدم تناسب مواجه می شوی! به خصوص اگر در مناطق فقیر نشین هم، زندگی کنی. در قدم اول، نخستین ناهنجاری ای که توجه ات را جلب کرده و روحت را آزار می دهد، وجود آبرَو هایی است که از کمر دیوار خانه ها برآمده و مشرف بر مسیر عابرانی است که از کوچه ها عبور می کنند! این، یک منظره نابهنجار و زجر دهنده! منظره بعدی، حویلی ها و ساختمانهای بدون نقشه و کج ومعوجی است که در هر خالیگاه و زاویه ای از کوچه وخیابانها و به طور خودسر، آباد شده اند !
ناهنجاری سوم جوبهای داخل کوچه های فرعی است که به خصوص در بهار و تابستان، محل نشو و نمای انواع و اقسام باکتری ها و میکروب ها به اضافه پشه ها و مگسهای آلوده به انواع ویروسهاست؛ کوچه هایی که اگر بشود با زدن ماسکهای ضد شیمیایی و پوشیدن لباسهای کارمندان نیروگاههای هسته ای، ازآنها عبور کنید، بسیار مناسب تر است !!
سرکها و جاده های قیر نشده، کوچه های فرعی واصلی خاکی، تقریبا سرریز شدن جوب های دو طرف جاده های عمومی و انبار شدن کثافات در کنار سرکها و اطراف و اکناف شهر، تماما مناظر نابهنجار و چشم و دل آزاری است که روح و روان هر افغان درمند و وطن دوستی را شدیدا مکدر و افسرده می کند .
۱۲ سال تمام از برقراری نظام جدید در کشور می گذرد و به اذعان خارجی و داخلی و دشمن و دوست، در این مدت، کمکهای ملیاردی و سرسام آوری به نام بازسازی افغانستان، وارد این کشور شده است.
پرسشی که هر تبعه افغان از دولت و حکومت خود دارد، این است که از حجم سنگین این همه کمک، آیا نمی شد در عرض و طول این ده سال، فقط به سیستم کانالیزاسیون و فاضلاب این کشور یتیم، توجه جدی و اصولی می شد؟ !
از دید بسیاری از کارشناسان، در مدت این ۱۱ سال به اندازه بازسازی لااقل دو شهر کابل به این ولایت پول سرازیر شد و اگر کمکها در جای خود شان به مصرف می رسید، دولت و ملت افغانستان بر بسیاری از این ناهنجاری ها فایق آمده بودند. اما دریغا که این گونه نشد و قسمت اعظمی از دالرهای کمک شده یا در داخل کشور میان تعدادی مشخص تقسیم شد و یا با چالاکی موسسات خارجی، دوباره به کشورهای کمک کننده عودت داده شد !
اگر دولت و حکومت افغانستان به هر دلیلی کاری دیگری برای ملت محروم خویش نمی کنند و یا نمی توانند انجام بدهند، لااقل این یک کار را که در واقع به حیثیت و آبروی خود آنان مربوط می شود، انجام بدهند و آن ایجاد و راه اندازی سیستم کانالیزاسیون و فاضلاب استندرد و مناسب برای شهرهای بزرگ کشور از جمله پایتخت است. 
اقدامی که مطمئناً تا حدود زیادی از ناهنجاری و عدم تناسب چهره چند شهر بزرگ افغانستان خواهد کاست. به خصوص که چند کلان شهر کشور از نظر حفاری ها تا کنون بکرِبکر مانده و استعداد بالفعل جهت راه اندازی سیستم کانالیزاسیون و فاضلاب را دارا می باشند .

به نظر می رسد پس از ۱۱ سال، این کمترین توقعی است که مردم افغانستان و به خصوص پایتخت، می توانند از دولتمردان و حکومتگران خدمتگذار شان داشته باشند! تا شاید پس از قرنها، این مردم نیز چیزی از لذت تناسب و هنجار را درک کرده باشند .__
مولف : سیدفاضل محجوب
https://avapress.net/vdcf0mdc.w6dmxagiiw.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

حکومتی که فقط به فکر جیب خویش باشد چهره شهر بهترازاین نمی شود