قهرمانی تیم ملی فوتبال افغانستان تمام بت های ذهنی و کلیشه های برساخته واقعی و غیرواقعی در مورد افغانستان را فروریخت و از بیخ و بن دچار دگرگونی و تغییر کرد.
نام افغانستان پیش از این در هر نقطه از جهان، با چاشنی آزار دهنده و همیشگی جنگ و فقر و مهاجرت و تروریزم و بمب گذاری و خون ریزی و خشونت و آدم ربایی و زن ستیزی و تنش های قومی همراه بوده است. این تصویری است چندبرابر آنچه با واقعیت های عینی این کشور سازگاری دارد بنگاه های سخن پراکنی، رسانه های مغرض، نگاه های مسموم و دیدگاه مخرب در ارائه چنین تصویر زشت و خشنی از افغانستان نقش و سهم داشته اند.
هیچکس تاکنون از خود نپرسیده است که بر چه اساسی باید بپذیریم این تصویری که از افغانستان ارائه می شود؛ آیا با واقعیت های موجود و عینی در این کشور، همخوانی دارد یاخیر و اگر ندارد، چه کسانی و چرا دست به چنین اقدامی می زنند و اگر دارد دلایل آن چیست، عوامل آن کدام است و ریشه های این امر در کجا قرار دارد.
وقتی یکی از سیاستمردان مطرح کشور، مدعی می شود که گروه طالبان، افغانی نیستند؛ زیرا آنها برای افغانستان و مردم این کشور، جز جنگ و ویرانی و خشونت و خون ریزی و آتش افروزی چیزی به ارمغان نیاورده اند، می توان با همین یک جمله همه ماجراهای دیروز و امروز سیاست و امنیت افغانستان را تحلیل کرد.
اینکه هیچیک از مشکلات دیروز و امروز افغانستان ریشه داخلی و افغانی ندارند و اینکه قدرت های بزرگ همواره در زمین افغانستان بر سر منافع بزرگ و استراتژیک خود شان جنگیده اند و در این میان به صورت بی رحمانه ای از خون این ملت در راستای رسیدن به اهداف خویش، هزینه کرده اند.
همین اکنون نیز امریکا به بهانه مبارزه با تروریزم در افغانستان حضور دارد؛ در حالی که لانه های تروریزم در خاک پاکستان قرار دارد و از آنجا به کشور ما گسیل می شوند و خون و خشونت راه اندازی می کنند. این رویه از زمان اشغال افغانستان توسط ارتش اشغالگر شوروی پیشین تاکنون ادامه داشته است.
طالبان به هدف استقرار حکومت اسلامی و برقراری شریعت مورد نظر خود به افغانستان آمده اند؛ این در حالی است که هیچکس نمی پرسد آنها چرا چنین کاری را در پاکستان انجام نمی دهند؟!
هدف از این مقدمه این است که افغانستان همواره مردمانی صلح جو، جنگ ستیز و خشونت گریزی داشته است. تصویری که از این کشور ارائه می شود، هیچ سنخیت و همخوانیای با اخلاق و آداب و سنت های مردم این سرزمین ندارد.
کشوری که با وجود تنوع مذهبی، هیچگاه شاهد جنگ های فرقه ای نبوده و جنگ های قومی نیز بیشتر به دستور خارجی ها انجام شده است.
ملتی که با یک پیروزی فوتبال می تواند چنان شوری برپا کند که در آن همه مردم افغانستان بدون توجه به مذهب و قومیت و حزب سیاسی و دیدگاه دینی، در کنار همدیگر چندین شبانه روز به شور و شعف بپردازند.
افغانستان کشوری است که از نو باید شناخت و فوتبال تنها محمل و بهانه ای کوچک برای این اتفاق بزرگ است. در بزرگداشت و تقدیر از کار سترگی که مردان ملی پوش کشور مان در بازی فینال مسابقات جنوب آسیا از خود به نمایش گذاشتند، مردم افغانستان ثابت کردند که هنوز و به رغم سنگ اندازی ها، دروغ پردازی ها و بازی با احساسات و فرهنگ غنی و دیرپا و سنت های پسندیده و ارجمند این مردم از سوی دستگاه های سیاسی و رسانه ای کشورهای بیگانه، مردمی شاد، دگردوست، صمیمی، عاشق و پرشور و تحرک هستند.
آنها یکبار دیگر جهان و همه کسانی که نسبت به این سرزمین و مردمان سربلند و متمدن آن به دیده عناصری خشن، ستیزه جو و جنگ طلب نگاه می کنند را به چالش طلبیدند؛ تا افغانستان را از نو بشناسند و تاریخ، فرهنگ، پیشینه تمدنی و شکوه و مجد و افتخار و عزت این سرزمین را دوباره بخوانند.
نام افغانستان پیش از این در هر نقطه از جهان، با چاشنی آزار دهنده و همیشگی جنگ و فقر و مهاجرت و تروریزم و بمب گذاری و خون ریزی و خشونت و آدم ربایی و زن ستیزی و تنش های قومی همراه بوده است. این تصویری است چندبرابر آنچه با واقعیت های عینی این کشور سازگاری دارد بنگاه های سخن پراکنی، رسانه های مغرض، نگاه های مسموم و دیدگاه مخرب در ارائه چنین تصویر زشت و خشنی از افغانستان نقش و سهم داشته اند.
هیچکس تاکنون از خود نپرسیده است که بر چه اساسی باید بپذیریم این تصویری که از افغانستان ارائه می شود؛ آیا با واقعیت های موجود و عینی در این کشور، همخوانی دارد یاخیر و اگر ندارد، چه کسانی و چرا دست به چنین اقدامی می زنند و اگر دارد دلایل آن چیست، عوامل آن کدام است و ریشه های این امر در کجا قرار دارد.
وقتی یکی از سیاستمردان مطرح کشور، مدعی می شود که گروه طالبان، افغانی نیستند؛ زیرا آنها برای افغانستان و مردم این کشور، جز جنگ و ویرانی و خشونت و خون ریزی و آتش افروزی چیزی به ارمغان نیاورده اند، می توان با همین یک جمله همه ماجراهای دیروز و امروز سیاست و امنیت افغانستان را تحلیل کرد.
اینکه هیچیک از مشکلات دیروز و امروز افغانستان ریشه داخلی و افغانی ندارند و اینکه قدرت های بزرگ همواره در زمین افغانستان بر سر منافع بزرگ و استراتژیک خود شان جنگیده اند و در این میان به صورت بی رحمانه ای از خون این ملت در راستای رسیدن به اهداف خویش، هزینه کرده اند.
همین اکنون نیز امریکا به بهانه مبارزه با تروریزم در افغانستان حضور دارد؛ در حالی که لانه های تروریزم در خاک پاکستان قرار دارد و از آنجا به کشور ما گسیل می شوند و خون و خشونت راه اندازی می کنند. این رویه از زمان اشغال افغانستان توسط ارتش اشغالگر شوروی پیشین تاکنون ادامه داشته است.
طالبان به هدف استقرار حکومت اسلامی و برقراری شریعت مورد نظر خود به افغانستان آمده اند؛ این در حالی است که هیچکس نمی پرسد آنها چرا چنین کاری را در پاکستان انجام نمی دهند؟!
هدف از این مقدمه این است که افغانستان همواره مردمانی صلح جو، جنگ ستیز و خشونت گریزی داشته است. تصویری که از این کشور ارائه می شود، هیچ سنخیت و همخوانیای با اخلاق و آداب و سنت های مردم این سرزمین ندارد.
کشوری که با وجود تنوع مذهبی، هیچگاه شاهد جنگ های فرقه ای نبوده و جنگ های قومی نیز بیشتر به دستور خارجی ها انجام شده است.
ملتی که با یک پیروزی فوتبال می تواند چنان شوری برپا کند که در آن همه مردم افغانستان بدون توجه به مذهب و قومیت و حزب سیاسی و دیدگاه دینی، در کنار همدیگر چندین شبانه روز به شور و شعف بپردازند.
افغانستان کشوری است که از نو باید شناخت و فوتبال تنها محمل و بهانه ای کوچک برای این اتفاق بزرگ است. در بزرگداشت و تقدیر از کار سترگی که مردان ملی پوش کشور مان در بازی فینال مسابقات جنوب آسیا از خود به نمایش گذاشتند، مردم افغانستان ثابت کردند که هنوز و به رغم سنگ اندازی ها، دروغ پردازی ها و بازی با احساسات و فرهنگ غنی و دیرپا و سنت های پسندیده و ارجمند این مردم از سوی دستگاه های سیاسی و رسانه ای کشورهای بیگانه، مردمی شاد، دگردوست، صمیمی، عاشق و پرشور و تحرک هستند.
آنها یکبار دیگر جهان و همه کسانی که نسبت به این سرزمین و مردمان سربلند و متمدن آن به دیده عناصری خشن، ستیزه جو و جنگ طلب نگاه می کنند را به چالش طلبیدند؛ تا افغانستان را از نو بشناسند و تاریخ، فرهنگ، پیشینه تمدنی و شکوه و مجد و افتخار و عزت این سرزمین را دوباره بخوانند.