در این شکی نیست که آنچه در پشت حملات خونین تروریستی نهفته است از نظر طراحان و مجریان آن بسیار مهم تر و ارزشمندتر از آن چیزی است که در عمل از سوی آنها انجام می شود.
حمله انتحاری امروز پنجشنبه که حوالی ساعت ۸ صبح در منطقه شاه شهید مربوط به حوزه هشتم شهر کابل روی داد بیش از ۴۰ کشته و زخمی برجای گذاشت که بازهم طبق معمول، بیشترین آمار قربانیان این رویداد را غیرنظامیان و بدتر از آن کودکان بی گناه تشکیل می دادند.
براساس گزارش ها شدت انفجار به حدی بود که شیشه های خانه ها تا چند صد متری محل انفجار شکسته است.
همچنین در حدود ۱۰۰ متری محل حادثه یک پایگاه نیروهای ناتو قرار دارد و هدف این حمله نیز کاروان نظامی نیروهای خارجی بوده است که براساس اعلامیه این نیروها از میان ۱۲ فرد کشته، ۶ نفر از آنها عضو نیروهای خارجی بوده اند.
پس از یک وقفه دوماهه، این پرقدرت ترین انفجار انتحاری بود که در یکی از مهم ترین نقاط کابل رخ داد. افزون بر این، برخلاف موارد پیشین، مسئولیت این انفجار را حزب اسلامی به رهبری گلبدین حکمتیار به عهده گرفت.
این در حالی است که حزب اسلامی دست کم در زمینه حملات انتحاری کمتر فعال بوده؛ اما شدت مواضع این حزب در ضدیت با نیروهای خارجی، همسنگ با رویکرد طالبان است.
گلبدین حکمتیار بارها در گفتگوهای تلویزیونی خود را با رسانه های داخلی گفته است که تا زمان ادامه "اشغال" افغانستان از سوی نیروهای خارجی به رهبری امریکا، به نبرد خود با این نیروها ادامه خواهد داد.
او فردی است که طی چندین دهه اخیر، با همه رژیم های سیاسی افغانستان به شمول دولت مجاهدین جنگیده است و حتی در دوران طالبان نیز با آن گروه سرگرم جنگ مسلحانه بود.
با این حال از حزب اسلامی به رهبری حکمتیار همواره به عنوان گروهی طرفدار صلح یاد می شود که در مواردی حتی خود دست به حرکت هایی در راستای تسهیل روند صلح زده است.
این گروه تنها جریان در حال جنگ با دولت افغانستان است که با رهبران مجاهدین سابق نیز به مذاکره پرداخته و همچنین فراخوان ها و طرح هایی را برای برون رفت از وضع موجود و پیش شرط خود برای شرکت در آینده سیاسی افغانستان ارائه کرده است.
با اینهمه به نظر می رسد دولت افغانستان، به ابتکارات و طرح های این حزب، اقبال کمتری نشان داده و در روند صلح دولت نیز بیشترین تمرکز تلاش های صلح بر جلب نظر گروه طالبان استوار بوده و به حزب اسلامی حکمتیار، توجه کمتری صورت گرفته است.
بنابراین انفجار روز پنجشنبه شهر کابل می تواند این پیام را به دولت و نیروهای خارجی منتقل کند که نادیده گرفتن حزب اسلامی در زمینه صلح می تواند پیامدهای مخربی داشته باشد و نیز در آستانه امضای پیمان امنیتی با امریکا و تلاش برای ایجاد پایگاه های دایمی آن کشور در افغانستان، حزب اسلامی با این اقدام نادر، این نکته را می خواهد بازگو کند حزبی که طی نزدیک به چهار دهه گذشته با ۵ رژیم سیاسی مختلف جنگیده است، بازهم آماده است؛ تا برای چندین سال دیگر به بهانه حضور نیروهای خارجی، آتش جنگ را در افغانستان شعله ور نگهدارد.
البته براساس گزارش های منتشرشده نیروهای خارجی از ابتدای ماه جاری میلادی تاکنون، شاهد حوادث و رویدادهای مرگباری بوده اند و گفته می شود که از آغاز ماه می تاکنون حداقل ۱۵ نظامی خارجی در حملات جداگانه در افغانستان کشته شده اند؛ اما حمله امروز کابل از آنجایی که در ۱۰۰ متری یک مرکز ناتو صورت می گیرد و ۶ عضو این نیروها را قربانی می کند، می تواند حامل پیام سیاسی مهمی برای این نیروها باشد.
قضاوت در مورد اینکه تلفات ماه جاری نیروهای خارجی می تواند نشانه ای از واکنش گروه های شورشی و تروریستی به تلاش های فشرده برای امضای پیمان امنیتی باشد یانه، هنوز زود است؛ اما دست کم این معنا را دارد که حضور نیروهای خارجی برخلاف تصویری که از آن ارائه می شود، مساوی با صلح و پایان کشتار و ناامنی نیست و اگر خود این نیروها به دلیل تلاش های دولت در راستای قانونمند کردن حضور آنها از اقدامات مرگبار خود علیه غیرنظامیان بکاهند، تبعات وضعی و جانبی این حضور، چنین پیامدی نخواهد داشت؛ زیرا به توجیه اقدامات تروریستی شورشیان و تشجیع آنها در پیگیری این هدف کمک خواهد کرد.
حمله انتحاری امروز پنجشنبه که حوالی ساعت ۸ صبح در منطقه شاه شهید مربوط به حوزه هشتم شهر کابل روی داد بیش از ۴۰ کشته و زخمی برجای گذاشت که بازهم طبق معمول، بیشترین آمار قربانیان این رویداد را غیرنظامیان و بدتر از آن کودکان بی گناه تشکیل می دادند.
براساس گزارش ها شدت انفجار به حدی بود که شیشه های خانه ها تا چند صد متری محل انفجار شکسته است.
همچنین در حدود ۱۰۰ متری محل حادثه یک پایگاه نیروهای ناتو قرار دارد و هدف این حمله نیز کاروان نظامی نیروهای خارجی بوده است که براساس اعلامیه این نیروها از میان ۱۲ فرد کشته، ۶ نفر از آنها عضو نیروهای خارجی بوده اند.
پس از یک وقفه دوماهه، این پرقدرت ترین انفجار انتحاری بود که در یکی از مهم ترین نقاط کابل رخ داد. افزون بر این، برخلاف موارد پیشین، مسئولیت این انفجار را حزب اسلامی به رهبری گلبدین حکمتیار به عهده گرفت.
این در حالی است که حزب اسلامی دست کم در زمینه حملات انتحاری کمتر فعال بوده؛ اما شدت مواضع این حزب در ضدیت با نیروهای خارجی، همسنگ با رویکرد طالبان است.
گلبدین حکمتیار بارها در گفتگوهای تلویزیونی خود را با رسانه های داخلی گفته است که تا زمان ادامه "اشغال" افغانستان از سوی نیروهای خارجی به رهبری امریکا، به نبرد خود با این نیروها ادامه خواهد داد.
او فردی است که طی چندین دهه اخیر، با همه رژیم های سیاسی افغانستان به شمول دولت مجاهدین جنگیده است و حتی در دوران طالبان نیز با آن گروه سرگرم جنگ مسلحانه بود.
با این حال از حزب اسلامی به رهبری حکمتیار همواره به عنوان گروهی طرفدار صلح یاد می شود که در مواردی حتی خود دست به حرکت هایی در راستای تسهیل روند صلح زده است.
این گروه تنها جریان در حال جنگ با دولت افغانستان است که با رهبران مجاهدین سابق نیز به مذاکره پرداخته و همچنین فراخوان ها و طرح هایی را برای برون رفت از وضع موجود و پیش شرط خود برای شرکت در آینده سیاسی افغانستان ارائه کرده است.
با اینهمه به نظر می رسد دولت افغانستان، به ابتکارات و طرح های این حزب، اقبال کمتری نشان داده و در روند صلح دولت نیز بیشترین تمرکز تلاش های صلح بر جلب نظر گروه طالبان استوار بوده و به حزب اسلامی حکمتیار، توجه کمتری صورت گرفته است.
بنابراین انفجار روز پنجشنبه شهر کابل می تواند این پیام را به دولت و نیروهای خارجی منتقل کند که نادیده گرفتن حزب اسلامی در زمینه صلح می تواند پیامدهای مخربی داشته باشد و نیز در آستانه امضای پیمان امنیتی با امریکا و تلاش برای ایجاد پایگاه های دایمی آن کشور در افغانستان، حزب اسلامی با این اقدام نادر، این نکته را می خواهد بازگو کند حزبی که طی نزدیک به چهار دهه گذشته با ۵ رژیم سیاسی مختلف جنگیده است، بازهم آماده است؛ تا برای چندین سال دیگر به بهانه حضور نیروهای خارجی، آتش جنگ را در افغانستان شعله ور نگهدارد.
البته براساس گزارش های منتشرشده نیروهای خارجی از ابتدای ماه جاری میلادی تاکنون، شاهد حوادث و رویدادهای مرگباری بوده اند و گفته می شود که از آغاز ماه می تاکنون حداقل ۱۵ نظامی خارجی در حملات جداگانه در افغانستان کشته شده اند؛ اما حمله امروز کابل از آنجایی که در ۱۰۰ متری یک مرکز ناتو صورت می گیرد و ۶ عضو این نیروها را قربانی می کند، می تواند حامل پیام سیاسی مهمی برای این نیروها باشد.
قضاوت در مورد اینکه تلفات ماه جاری نیروهای خارجی می تواند نشانه ای از واکنش گروه های شورشی و تروریستی به تلاش های فشرده برای امضای پیمان امنیتی باشد یانه، هنوز زود است؛ اما دست کم این معنا را دارد که حضور نیروهای خارجی برخلاف تصویری که از آن ارائه می شود، مساوی با صلح و پایان کشتار و ناامنی نیست و اگر خود این نیروها به دلیل تلاش های دولت در راستای قانونمند کردن حضور آنها از اقدامات مرگبار خود علیه غیرنظامیان بکاهند، تبعات وضعی و جانبی این حضور، چنین پیامدی نخواهد داشت؛ زیرا به توجیه اقدامات تروریستی شورشیان و تشجیع آنها در پیگیری این هدف کمک خواهد کرد.