تاریخ انتشار :پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳ ساعت ۱۳:۳۷
کد مطلب : 289372
کودتای هفت ثور؛ آغاز یک جنگ ایدئولوژیک با باورهای مردم
هفتم ثور، سالروز کودتای خونین علیه حکومت وقت افغانستان به ریاست محمد داود خان است. این کودتای ننگین زمینه تجاوز نظامی شوروی سابق به داخل خاک افغانستان را فراهم نمود.
فعالان احزاب کمونیستی خلق و پرچم، مورد حمایت شوروی سابق بودند که به مدت بیش از هشت سال قدرت را تصاحب نمودند و زمام امور را به دست گرفتند، بر این اساس، بدون تردید نقش شوروی سابق به منظور سلطه کامل بر افغانستان و تحقق اهداف نظامی و سیاسی آن کشور، در وقوع این اتفاقات، تعیین کننده و تأثیرگذار بوده است.
کمونیست ها زمانی بر کل کشور مسلط شدند که افغانستان یکی از امن ترین کشورهای منطقه به حساب می آمد.
نکته مهم دیگر این است که خلقی های تندرو و دو آتشه پس از سرنگونی حکومت مقتدر داوود خان و حمایت های همه جانبه شوروی سابق، خیال می‌کردند که دیگر کسی در افغانستان جلودارشان نخواهد بود، از این رو، بدون توجه به پایبندی مردم به ارزش های ملی و اعتقادی و درک این حقیقت که مردم افغانستان بیش از ۹۹ درصد مسلمان بوده و دارای عمیق ترین گرایش های دینی و اسلامی هستند، یک جنگ تمام عیار ایدئولوژیک را در سرتاسر کشور به راه انداختند.
کمونیست ها علنا در مراکز علمی و ادارات دولتی خداپرستی را خیال پرستی و دین را افیون جامعه می‌خواندند، و در یک مبارزه پیگیر با مبدأ هستی و ذات ربوبی چنان عجولانه، شتاب زده، تند و خشن عمل کردند که گویا می‌خواستند و مصمم بودند تمام قوانین کمونیستی و اهداف لنین و کارل مارکس را یک شبه در جامعه اسلامی افغانستان پیاده و عملی نمایند.
آنها در این جنگ تمام عیار باور و عقیده، دست به فجیع ترین جنایات زدند، علماء و شخصیت‌های برجسته‌ علمی و فرهنگی جامعه را به سرعت دستگیر و به شهادت رساندند، چهره های مذهبی و متنفذین دینی اجتماعی را به طرز وحشیانه ای زنده به گور نمودند، تجار ملی کشور را تحت عنوان طرفداران نظام های سرمایه داری و کاپیتالیسم قتل عام کردند، مساجد و تکایا را بستند، مراکز فسق و فحشاء را توسعه دادند، کشتارهای فجیع، قتل عام ها و جنایات فاجعه باری را در کشور بنا نهادند و تاخت و تازهای ظالمانه و مستبدانه ای را بر مردم تحمیل نمودند.
در چنین وضعیتی، مردم مسلمان افغانستان حاکمیت نظام کمونیستی و ضد دینی را نپذیرفتند و از نقاط مختلف علیه حکومت کمونیستی و نیروهای اشغالگر شوروی سابق دست به قیام و مبارزه زده، و با گام‌های استوار در مقابل یک ابرقدرت جنایت کار و متجاوز، باتحمل مشکلات فراوان و درد و رنج های طاقت فرسا در داخل و عالم مهاجرت، ایستادند. در نهایت، مردم مجاهد کشور پس از سالها جهاد و مقاومت و با اتکاء به نیروی ایمان، الطاف و عنایات خاصه پروردگار عالم، نیروی های اشغالگر و متجاوز شوروی را وادار به خروج ننگین و مفتضحانه از کشور نمودند و حکومت دست نشانده کمونیستی را ساقط و سرنگون کردند.
کودتای هفت ثور ۱۳۵۷ در افغانستان، در حقیقت آغاز یک جنگ ایدئولوژیک و تقابل میان دو تفکر اسلامی و کمونیستی بود. از این‌رو ارتش سرخ شوروی  به منظور نابودی و ریشه کن نمودن باورها و عقائد اسلامی، و روی کار آوردن یک حکومت و نظام کمونیستی وفادار به مسکو، به افغانستان حمله کردند،  اما زمانی که مجبور به ترک کشور گردیدند، برخلاف تمام برنامه ریزی ها و محاسباتی که نموده بودند، حکومت مورد حمایت و وفادار به خود در کابل را در وضعیت فروپاشی کامل رها کردند.
نکته مهم دیگر این است که در بررسی سایه روشن های دوران مقاومت، پس از آنکه مناطق بسیاری در ولایات مختلف افغانستان از کنترل حکومت کمونیستی خارج گردید و نیروهای مردمی عوامل و حکام کمونیست را از مناطق و محل زندگی شان دور نمودند، گروه های جهادی در تمام مناطق آزاد شده شکل گرفت و در مسیر مجاهدت های اسلامی مورد حمایت های همه جانبه مردم قرار گرفتند.
پس از افول کمونیسم و سقوط آخرین دولت دست نشانده شوروی سابق در کشور، گروه های جهادی وارد مراکز شهرها و ولایات مختلف شدند. اما با توجه به اینکه مردم انتظار داشتند، پس از سالها جهاد و مقاومت، شاهد تشکیل حکومت اسلامی باشند و پس از مدتها جنگ و ناامنی، آسایش، امنیت و عدالت اجتماعی را زیر سایه یک نظام اسلامی تجربه کنند، ولی متاسفانه گروه های جهادی به منازعه و جنگ های خانمانسوز داخلی برسر تصاحب قدرت پرداختند. در این بین، رهبران جهادی اکثرا به رهبران قومی تبدیل شدند،
و بار دیگر برای رسیدن به مقام و مناصب بالا و کلیدی حکومتی، جنگ های فرسایشی، ویرانگر و خانمانسوز داخلی در کابل و برخی نقاط دیگر اوج گرفت و استمرار یافت.
 در بررسی عوامل خارجی جنگ های فاجعه بار داخلی، لازم به ذکر است که آمریکایی ها با شکست کمونیست ها موافق بودند، اما از روی کار آمدن یک حکومت مستقل و غیروابسته و اسلامی به شدت نگرانی داشتند، به همین دلیل از راه های مختلف و طرق گوناگون به تجهیز گروه های درگیر پرداخته و با استفاده از عوامل وابسته، به تشدید تضادهای قومی، تباری، زبانی و منطقه ای در سرتاسر کشور اقدام نمودند.
در نتیجه ی عوامل متذکره، بار دیگر جامعه و مملکت ما دست خوش حوادث و وقایع تلخ و ناگواری گردید؛ کشتار و قتل عام مردم در جنگ های خونین داخلی بین گروه های متخاصم ادامه یافت و ازهم‌گسیختگی قانونی، بی نظمی های اجتماعی و نظامی و فسق و فجور روز افزون و بی پایان، هر روز دامنه وسیع تری پیدا می کرد.
این وضعیت تا جایی ادامه پیدا کرد که جمع کثیری از علماء مجاهد کشور، بر مبنای وظایف شرعی و احساس مسئولیت در قبال جامعه و مردم در قالب یک جریان مردمی تحت عنوان " تحریک اسلامی طالبان" با حمایت های همه جانبه ملت مسلمان وارد عمل شدند، و با مبارزات و مجاهدت های پیگیر، تمام ولایات کشور را از وجود نیروهای "شر و فساد" پاکسازی نمودند. در نتیجه، این تحریک در مدت کوتاهی در سرتاسر افغانستان زمام امور را به دست گرفت و نظام امارت اسلامی را روی کار آورد.
اما محققین، مورخین و آگاهان کشور نیک می‌دانند که آمریکا و دیگر کشورهای استکباری و سلطه طلب دنیا، نتوانستند استقلال و آزادی افغانستان زیر سایه یک نظام و حکومت اسلامی را تحمل نمایند، از این رو به بهانه واقعه ۱۱ سپتامبر، به طرز ناجوانمردانه ای با استفاده از پیشرفته ترین تجهیزات نظامی به کشور ما حمله نمودند و پس از بمباران های وحشیانه و بی وقفه، حملات مرگبار  هوایی و زمینی و قتل عام های مستمر مردم بی دفاع، بار دیگر سرزمین اسلامی ما را اشغال نظامی نمودند.
در این برهه از تاریخ، آمریکای جنایتکار و هم پیمانانش در یک تصمیم خائنانه و جنایتکارانه حکومت جمهوریت غربی و آمریکایی را در افغانستان روی کار آوردند و تقسیم قدرت برمبنای قومیت را در این حکومت فاسد برجسته نمودند. بدون شک، قصد و نیت غرب و آمریکا از این اقدام، تشدید تضادها و درگیری های مستمر و پایان ناپذیر قومی در افغانستان بود.
این بار نیز اشغال کشور ما توسط آمریکایی ها و دیگر هم پیمانانشان بیش از بیست سال به طول انجامید، اما تاریخ گواه بزرگی است که ملت مسلمان افغانستان این بار نیز مانند همیشه به هیچ وجه سلطه اجانب را نپذیرفتند و در طول این بیست سال، به جهاد و مقاومت شان در قالب تحریک اسلامی طالبان در نقاط مختلف کشور پرداختند. حتی در داخل شهرها نیز جهاد و مبارزات اسلامی مردم، علیه جمهوریت آمریکایی و تهاجم فرهنگی غرب و اروپا در افغانستان به طور مستمر و خستگی ناپذیر ادامه یافت.
شایان ذکر است که مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان نیز در مناطق مختلف کشور، در مراکز ولایات، در طول بیست سال اشغال افغانستان همواره مواضع روشن و شفاف ضد آمریکایی داشته و به مبارزات همه جانبه فرهنگی، رسانه ای و اجتماعی علیه اشغالگران پرداخته است.
در نهایت، این بار نیز رزم بی امان مجاهدین جان بر کف کشور ما، ثمر داد و با یاری خداوند متعال پس از بیست سال جهاد و مقامت، اشغال گران آمریکایی و ناتو نیز مانند دیگر متجاوزین با تحمل خسارات فراوان، با شکست و سرافکندگی از افغانستان فرار نمودند.
امروز بدون تردید امارت اسلامی افغانستان محصول سالها درد و رنج ملت مسلمان افغانستان است و بايد آحاد مردم و شخصیت‌ها در حراست از نظام اسلامی و بهبود وضعیت در تمام عرصه های امنیتی، اقتصادی، فرهنگی، علمی و اجتماعی مجدانه بکوشند.
همانگونه که شکست نظام کمونیستی خلق و پرچم نقش مهمی در فروپاشی نظام شوروی سابق داشت و ثابت شد که هیچ تفکر و مکتبی، ولو با تجهیزات پیشرفته نظامی، توان ایستادگی در برابر جهاد و مقاومت اسلامی را نخواهد داشت، این بار نیز مجاهد مردان افغانستان به اثبات رساندند که شکست خفت بار آمریکا و نیرو های متجاوز ناتو نیز درس عبرت دیگری برای همه ی کشورهای مستکبر و سلطه طلب دنیاست و این درس سرنوشت ساز را، جهاد و مقاومت مردم افغانستان، به همه ی انسانهای آزاده و آزادیخواه جهان داده است.
https://avapress.net/vdciy3arrt1avp2.cbct.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما