این روند ترس و دلهره و ارعاب عجیبی را در سطح خانواده های مهاجر ایجاد کرده که شیرازه زندگی شان را در معرض فروپاشی قرار داده است.
فعلا زندگی مهاجرین در مشهد حالت عادی نداشته و هر آن احتمال بالای دستگیر شدن، وضعیت آشفته روانی خطرناکی را در فراراه آنان قرار داده است، به اضافه اینکه نحوه دستگیری نیز به هیچوجه محترمانه نبوده، توام با توهین، تحقیر و بعضا با لت و کوب همراه می باشد.
وجود یک چنین شرایطی، از مهاجر یک موجود مرعوب با آرامش مسلوب ساخته، قطعا به نفع مهاجرین نیست، اما آیا به نفع ایران هم است؟! آیا رشته ده ها ساله دولتهای مختلف این کشور، به یکباره پنبه نمی شود؟!
متاسفانه با روشهای آزمون و خطای ادارات مرتبط ایران در موضوع مهاجرین باعث گردیده درصد بالایی از این جمعیتِ به شدت نافع در اقتصاد ایران، به عنوان ناراضیان انسانی تبارز کنند و ظرفیت بزرگِ موثرِ مهاجر از دست برود!
آیا لازم نیست عقلای دولت و دلسوزان انقلابی ایران وارد عمل گردیده، تداوم ظلم و حق کشی در حق مهاجر را متوقف کنند؟!
باور کنید من یکی به عنوان دوست دار انقلاب اسلامی، هم نگران وضعیت مردم خودم هستم و هم نگران انقلاب اسلامی و نوع نگاه مردمم به آن و شکل و نحوه تعامل میان این دو در آینده!!!
باپوزش که مجبور شدم بی انصافی برخی ادارات ایران در حق مردمم را از این آدرس منعکس کنم تا شاید به گوش مسئول دردمندی برسد تا جلو تبدیل شدن این روند به فاجعه ی غیر قابل ترمیم گرفته شود!
فاعتبروا یا اولی الالباب!