در این وجیزه امکان پرداختن به بسیاری از موضوعات درسی آن نیست بلکه تعداد انگشت شماری را فهرست می کنم؛
۱- تقوا محوری
اولین درس قیام محرم به رهبری حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام، تقوا محوری است. وقتی پرهیز از محرمات و پرداختن به واجبات و نیز مستحبات در وجود انسان نهادینه شد، بصیرت به وجود می آید و آنگاه است که تشخیص حق از باطل تسهیل گردیده، فرد متقی در کنار حق قرار گرفته، در برابر باطل قیام می کند و تا آخر و بدون کمترین لغزش و تمایل به چپ و راست، صراط مستقیم را ادامه می دهد تا به مقصود نهایی یعنی ادای تکلیف الهی دست پیدا کند.
این خصوصیت باعث شد یاران امام حسین علیه السلام، در کنار او قرار بگیرند و با تحمل تمام موانع، کارشکنی ها، توطئه ها و تبلیغات مسموم، تا پای جان تحت فرمان امام خود، به مبارزه بپردازند تا تاریخ نو بسازند و اسلام را زنده کرده، زمینه تداوم خط دیانت و ولایت را فراهم کنند تا ما امروز با افتخار در مسیر آنها و در مقابل استکبار جهانی قرار بگیریم و برای آماده کردن اسباب و شرایط ظهور حضرت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در تمام عرصه ها برزمیم.
بنابراین با ورود به ماه محرم، خودرا آماده کنیم تا با پیشه کردن تقوا، متقی شویم و اگر متقی هستیم در راستای تقویت آن جدیت به خرج بدهیم تا بصیر شویم و با حضور در جبهه حق، در مقابل جبهه باطل قرار بگیریم و اینگونه عزت دنیا و سعادت اخرای را نصیب گردیم، در غیر آن، سردادن شعار دوستی با امام حسین و آباء و اجداد و اولاد و اصحابش علیهم السلام، چه رسد به پیروی از آنها، ادعای عبثی بیش نخواهد بود.
۲- ولایت مداری
تنها تقوا محوری به معنای عام نمی تواند رساننده انسان به مطلوب حقیقی باشد بلکه ولایت مداری اساس تقوا محوری است و این خصوصیت است که باعث استقامت انسان در راستای دفاع از حق و تداوم خدشه ناپذیر تقابل با جبهه باطل می گردد. ارتباط قلبی و دلی با امام معصوم و عمل بی چون و چرا به دستورات و رهنمایی های او نشانگر ولایتمداری خواهد بود و این خصوصیت در وجود یکایک فرزندان، یاران و اصحاب امام حسین علیه السلام در سرزمین کربلا دیده می شود که باعث گردید در قالب ۷۲ نفر، بهترین و نادرترین صحنه های عشق بازی با معبود و ایثارگری پای فرمان امام خود خلق کنند و همین شاخصه باعث شد اسلام زنده شود و خون تازه ای به خط ولایت تزریق گردد و پایه های کفر و نفاق رو به تزلزل بگراید.
امروزه نیز اگر قرار است باعث تداوم این خط باشیم و با حضور پرشور خود در عرصه، جبهه حق را یاری رسانده، برای خشکاندن ریشه باطل، صحنه گردان باشیم، خصوصیت ولایت مداری را در وجود خود نهادینه کنیم و تحت فرمان امام حسین زمان که ادامه دهنده خط خدا، پیامبر و سایر معصومین علیهم السلام، به ویژه محقق کننده خواست حضرت امام عصر(عج) است، شرایط توفیق خویش در تقابل جدی با یزیدیان عصر را فراهم کنیم و بدین ترتیب با درس گرفتن مناسب از روند حرکت عاشورای حسینی، زمینه های ظهور حضرت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را مهیا نماییم.
۳- سازمان یافتگی
ولایتمداری که اساس تقوا محوری است، نتیجه معرفت دینی بالا در فرد است که اگرچه باعث قوام اعتقادی انسان و فراهم شدن زمینه به بهشت رسیدن او می شود اما به خودی خود نمی تواند نتیجه مطلوب در راستای اجرایی کردن خواست و اوامر خدا در سطح کلان اجتماعی داشته باشد، بلکه نیازمند حرکت جمعی و تشکیلاتی می باشد، چنانچه در نهضت حضرت امام حسین علیه السلام از ابتدا تا انتها این رویکرد به عنوان یکی از اصول مستحکم کار دیده می شود و با آنکه امام، خود به عنوان یک فرد از هرجهت کامل است و جامع اما با آنهم برای اجرایی کردن خواست خدا که همان امر به معروف و نهی از منکر است، در سطح کلان مدیریت اجتماعی، اقدام به کار جمعی متشکل می کند و همان است که حرکتش نتیجه می دهد و باعث احیای اسلام و تداوم خط ولایت می شود، در غیر آن، در اولین دیدارش با حاکم تازه به دوران رسیده مدینه، یا تابع و یا دستگیر می شد و به شهادت می رسید.
از این رو، بزرگترین درس قیام محرم برای ما مدعیان پیروی امام حسین علیه السلام کار جمعی سازمان یافته است، به ویژه در شرایط موجود که دنیا براساس سازمان یافتگی و کار جمعی مدیریت می شود و اگر فرد یا افرادی با این روند همراه نباشد در حقیقت عمله و پادو فرد یا افراد معتقد و عامل به کار سازمانی است و در این صورت حتی زمینه زندگی سالم از افراد و اجتماعات دینی نیز گرفته می شود و دشمن نمی گذارد به هیچ وجه نامی از خدا و دین در روی زمین باقی باشد.
۴- هدف مشخص و روشن
در یک حرکت مبارزاتی، وجود هدف روشن، از ضروریات و بلکه به عنوان موتور محرک و هدایت کننده آن به حساب می آید و به همین لحاظ حضرت امام حسین علیه السلام از بدو حرکت و بلکه قبل از آن دارای هدف مشخصی است، چنانچه خود در نامه ای به محمد حنفیه، به این هدف تصریح می کند که عبارت از امر به معروف و نهی از منکر می باشد. حال اگر امام برای اقامه ی این واجب موفق می شد حتما حکومت تشکیل می داد، اما چون در برابر رژیم ستم پیشه یزید علی الظاهر موفقیتی حاصل نکرد، به شهادت رسید و همین هدف مقدس و الهی بود که اگرچه در زمان حیات امام محقق نشد اما پس از شهادت ایشان تا حالا، چنان تاثیر گذاری عمیقی در اجتماع بشری گذاشته که تاریخ نظیرش را ندارد و قطعا تا زمان ظهور حضرت حجت علیه السلام تداوم خواهد یافت و هر روز بیشتر از روز قبل به هدایت انسانها می پردازد، تا زمینه ظهور فراهم گردیده و برقراری حکومت عدل علوی و مهدوی دست یافتنی شود.
بنابر این، چه خوب است که عزاداران حسینی به ویژه در ایام و لیالی محرم و صفر به این مهم توجه داشته، از یکسو خودرا با لباس تقوای ولایی مجهز کرده و از سوی دیگر با انتحاب یک حرکت متشکل و هدفی مقدس که امام در سال ۶۱ هجری برای تمام بشریت خداخواه اعلام کرد، هم خود صراط مستقیم را به درستی بپیمایند و هم اذهان عامه را به خوبی جهت داده و رهبری کنند و برای به خدا رساندن عموم توفیق یابند، در غیر آن، عزاداری بی روح و بدون پند پذیری از درس های قیام حضرت امام حسین علیه السلام، نه تنها دردی دوا نخواهد کرد که فرصت و امکانات ناچیز خودرا نیز به هدر خواهیم داد و خسران دنیا و آخرت شامل حال ما خواهد شد.
۵- برنامه ریزی
برنامه ریزی یکی از اصول کارهای تشکیلاتی است که متناسب با هدف روی دست گرفته می شود تا مسئولین و اعضای یک حرکت متشکل را جهت رسیدن به آن هدف کمک کند و چون حرکت امام حسین علیه السلام از مدینه تا مکه و سپس کربلا، متشکل ترین است، با برنامه ریزی دقیق آنهم متناسب باهدف قیام که عبارت از امر به معروف و نهی از منکر بود، صورت می گیرد.
برنامه ریزی در همه حوزه ها و عرصه هایی چون فرهنگی تبلیغی و رسانه ای، سیاسی اجتماعی و امنیتی، اقتصادی و نیز حتی نظامی در نهضت امام حسین علیه السلام واضح و مشهود است، به گونه ای که نه تنها کوچکترین فرصتی از دست نمی رود و کمترین کاری، لغو صورت نمی گیرد که لحظه به لحظه و قدم به قدم، هر فرصت و فعالیتی، با برنامه ی از پیش تعیین شده، مورد بهره برداری اعظمی قرار می گیرد.
چه اگر حرکت حضرت امام حسین علیه السلام با برنامه دقیق و از پیش تعیین شده صورت نمی گرفت، بگذریم از موانع ایجاد شده از سوی حاکمیت فاسد یزید، تنها منفی بافی خواص بی بصیرت و مخالفت آنها با اقدام آن حضرت و در عوض پیشنهاد مخفی شدن و یا فرار و پناهنده شدن به مکان های خاصی، باعث می شد هیچ حرکتی علیه یزید صورت نگیرد و در نتیجه، امروز اسلام انقلابی و مکتب ولایی را نمی داشتیم.
از این رو ماه محرم فرصت خوبی است تا عزاداران حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و یاران باوفایش، قیام آن حضرت را زیر بررسی دقیق قرارداده و برنامه ریزی مورد استفاده ایشان را به عنوان یک درس بسیار بزرگ و نیز مهم، در سطح زندگی فردی و اجتماعی خود، الگو قرار بدهند.
امر مهمی که در دنیای امروز پرکاربردترین است و بدون آن کوچکترین رشد و موفقیتی در هیچ زمینه ای در فراراه انسان ها و اجتماعات آنها قرار نخواهد گرفت.
۶- مدیریت
مدیریت از دیگر اصول حرکت جمعی و تشکیلاتی است و اگر تمام اجزاء و بخشهای حرکت فعال و به روز و تمام امکانات مادی و معنوی نیز فراهم باشد اما مدیریت صحیح و سالم وجود نداشته باشد قطعا نه تنها پیشرفتی در کار نخواهد بود که انحراف و در نهایت نابودی مجموعه ها و ملل متصور خواهد گردید.
در قیام محرم عالی ترین مدیریت در همه اشکال و زوایا وجود داشت، به گونه ای که تاریخ نشان می دهد؛ از زمان حیات معاویه و سپس به قدرت رسیدن یزید، رهبری حرکت، چنان دقیق، به مدیریت اوضاع و فعالیت همه جانبه قیام می پردازد که در دنیا سابقه ندارد و همین مدیریت عالی است که حضرت امام حسین علیه السلام از کمترین نیرو و امکانات بهره جسته، با وصف وجود صدها و هزاران مانع و توطئه، بزرگترین تکان و تحول تاریخی را در سطح بشر ایجاد می کند تا از یکسو اسلام اصیل احیا شده، مردم مسیر خدارا بپیمایند و از دیگر سو هرچه از عمر نهضت می گذرد به جوش و خروشِ علاقه عمومی به امام حسین علیه السلام و خط و جهت او بیشتر از پیش افزوده شده، می رود تا بدین ترتیب زمینه های ظهور حضرت حجت ابن الحسن العسکری علیهماالسلام و شرایط برقراری حکومت عدل علوی و مهدوی را مهیا کند.
بنابراین ماه محرم، بهترین فرصت است تا عزاداران حسینی به این مهم توجه داشته و با مطالعه دقیق نهضت حسینی و تمرکز روی آموزه های انسان ساز و حیات بخش آن، برای اجرایی کردن اصل مدیریت حسینی در اجتماع خود همت بگمارند. چه اینکه مدیریت عاشورایی، از حوزه نهاد خانواده گرفته تا حرکتهای جمعی محدود و بزرگ، مورد نیاز جدی است و همین اصل است که اگر به درستی به کار گرفته شود؛ رشد و توسعه و عزت دنیوی و سعادت اخروی درکار خواهد بود، وگرنه بایستی با ذلت و شقاوت، زندگی هردو جهان را گذراند.
چنانچه امروز در افغانستان خلاء این اصل به شدت احساس می شود.
۷- تبلیغات و رسانه
فعالیت تبلیغی و رسانه ای از اهمّ امور در یک حرکت مدیریتی و مبارزاتی است. اگرچه بسیاری معتقدند این امر سهم حداکثری در مقابله با دشمن و پیروزی یک حرکت دارد که به هیچ وجه بیراه نیست اما نمیتوان نقش حداقل ۵۰ درصدی آن را منکر شد.
به همین لحاظ حضرت امام حسین علیه السلام در پیشبرد امور قیام، روحیه بخشی نیروهای همراه و جهت دهی اطرافیان، دوستان و آشنایان خود و سازماندهی افکار عامه، از قدرت تبلیغات و رسانه بهره می برد.
صحبت های خصوصی امام با یاران، مواعظ و سخنرانی های ایشان با مجموعه های بی طرف و نیز لشکریان دشمن در مقاطع مختلف حرکت، حتی در روز عاشورا و در بحبوحه جنگ، نامه نگاری ها و ارسال پیک های مختلف به دَور و اطراف مسیر حرکت مبارزان، گویای توجه امام به امر تبلیغ و رسانه است و نه تنها امام به این بخش در زمان حیات خود توجه دارد بلکه پس از عاشورا نیز شرایط کار تبلیغی و رسانه ای را مد نظر گرفته و در پیش گرفتن همین روند توسط آن حضرت، کمک کرد تا به رغم ابزار، امکانات و امواج به ظاهر فوق العاده قوی تبلیغات و رسانه دستگاه یزید، اسلام ولایی زنده و مردم به مرور به اهداف امام حسین علیه السلام آگاه شود، تا جایی که امروز در اوج تبلیغات فوق العاده سنگین، فراگیر و زهرآگین دشمنان، حسین خواهی و حسین اندیشی فراگیر گردد.
بنابراین نحوه و میزان استفاده از قدرت رسانه و تبلیغات، می تواند به عنوان یک درس بسیار مهم و اثر گذار از نهضت حضرت امام حسین علیه السلام فراگرفته شود.
عزاداران حسینی عزیز، فرصت را در ایام و لیالی محرم الحرام غنیمت بشمارند و با دقت به واقعه خونبار کربلا، تمرکز نموده، با نگاه درس آموزانه به آن، بهره کافی برده و به اهمیت فعالیت تبلیغی و رسانه ای پی ببرند، به ویژه در شرایط موجود که استفاده از توان تبلیغ و رسانه اگر بیش از سایر امور در مدیریت کلان اجتماع استفاده نشود، کمتر نیز نخواهد بود.
۸- عملیات روانی
عملیات روانی حرکتی است که دشمن را زیر سوال می برد و در اذهان عامه چراهای زیادی را به وجود آورده، پاسخش را نیز به گونه ای می دهد که روح و روان عموم به شمول نیروهای خط مقابل را علیه دشمن بسیج و حتی تهییج می کند.
عملیات روانی معمولا با حرکت فیزیکی صورت می گیرد اما الزاما به معنای عدم استفاده از ابزار تبلیغات و رسانه نمی باشد.
در نهضت حضرت امام حسین علیه السلام عملیات روانی به وضوح دیده می شود و در این قسمت به دونمونه اشاره می کنم؛
۱- امام حسین علیه السلام از سوی حاکم یزید در مدینه ملزم به بیعت می شود و برای این امر شدیدا تحت فشار قرار می گیرد اما پس از حضور در محل کار حاکم و سرباز زدن از بیعت، شبانه با خانواده و یاران مدینه را ترک می گوید. طبعا یک چنین حرکتی برای اذهان عامه سوال برانگیز است. شخصیتی مثل امام حسین علیه السلام چرا مدینه را ترک بگوید؟! چرا شبانه محل زندگی خودرا رها کرده، راهی مسافرت شود؟! چرا زن و بچه را باخود برده است؟! حاکم یزید، در برابر امام حسین علیه السلام چه گستاخی و اهانتی کرده است که ایشان اینگونه باید اقدام به خروج از مدینه کند و ده ها سوال دیگر و قطعا اینگونه عملیات روانی به شدت جهت دهنده افکار عمومی علیه دشمن است.
۲- حرکت امام از مکه به سوی کوفه در روز عرفه و پس از پایان دعای عرفه و قبل از اتمام اعمال حج، آنهم به صورت علنی و از میان جمعیت حجاج! همه را حیران می کند که یعنی چه امام اینگونه و با این حالت و بدون آن که مراسم مهم حج را به پایان برساند از مکه خارج می شود؟!
در نهضت امام حسین علیه السلام از اینگونه عملیات ها زیاد دیده می شود و گاهی یک عملیات روانی از سوی امام به مراتب بیشتر و سنگین تر از سایر ابعاد تبلیغات، ضربه زننده به هویت و تمامیت دشمن است، نه فقط برای همان زمان بلکه تا دنیا دنیاست سوال بر انگیز می نماید و مخاطب را به حقانیت حرکت امام و بطلان جبهه دشمن رهنمون می سازد.
عاشقان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و عزاداران دلسوخته آن حضرت می توانند با تتبع روند کار نهضت حسینی و دقت به ظرافت های آن، به این نکات مهم پی برده، با درس گرفتن از آنها، در حرکت مبارزاتی امروز شان علیه استکبار جهانی مورد بهره برداری قرار بدهند. عملیاتی که هزینه کم در برمی گیرد اما بیشترین تاثیرگذاری را جهت روشنگری افکار عمومی و تحت فشار گذاشتن دشمن دارد.
۹- شناخت ریشه مشکلات
راهکار یک حرکت مبارزاتی آنهم از نوع اسلامی، بالا بردن معرفت دینی، ارتقاء فرهنگ درست زندگی و تلاش برای مقابله با ناهنجاری های گوناگون در فراراه زندگی مردم و رفع معضلات اعتقادی، عبادی، اخلاقی، فرهنگی اجتماعی، سیاسی امنیتی و حتی اقتصادی جامعه است، اما این تمام کار نیست، بلکه شناخت عامل اصلی مشکلات، محور کار، جهت ریشه کن کردن آن است.
در نهضت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام این روند کاملا مشهود است. یعنی هدف امام، اقامه امر به معروف و نهی از منکر از راه بالا بردن آگاهی های مردم و بیدار کردن توده ها و مصئونیت بخشی آنها در برابر منکرات و نیز مقابله با آن است اما می داند که ریشه به خواب بردن عمومی و ایجاد و ترویج منکرات اجتماعی، یزید و دستگاه حاکمه اوست، ازین رو تمرکز امام روی تقابل با یزید، افشای چهره و نوع برنامه او و چگونگی اجرایی کردن آن در برابر دین و مردم و در نهایت اضمحلال و از میان برداشتن یزید و تفکرات اوست و موفقیت امام هم با در پیش گرفتن همین روند است، در غیر آن اگر ایشان تنها به اقامه معروف و مبارزه با خرده منکرات می پرداخت، به هیچ وجه راه به جایی نمی برد.
بنابراین، چه زیباست که پیروان راستین حسینی(ع) با درس گرفتن از نکات پند آموز نهضت آن امام، در جهت بیدار کردن و آگاهانیدن مردم و ارتقای معارف الهی و فرهنگ درست زندگی آنان و مقابله با ناهنجاری ها بپردازند، اما ریشه مشکلات را نیز بشناسند که امروزه آمریکا و توابع او یعنی انگلیس، فرانسه، رژیم صهیونیستی و عوامل منطقه ای آن هاست و ما برای اقامه امر به معروف و نهی از منکر زمانی پیروز خواهیم شد که منبع و سرمنشاء مشکلات را شناخته با آنها مبارزه جدی کنیم و از راه و روش ایجاد مشکلات توسط آنها مردم را آگاه نماییم و راهکار درست و مناسب برای رسیدن به این هدف ارائه کنیم.
در غیر آن، ادعای شیعه بودن و علاقمندی به امام حسین و آباء و اجدادش و اولاد و اصحابش علیهم السلام دروغی بیش نخواهد بود.
۱۰- جذب خصوصی و هدایت عمومی
قدرت فکری و پیام انگیزشی حرکت مبارزاتی به گونه ای باشد که اولا بستر نهضت را برای جذب حداکثری فراهم کند تا از تمام عناصر مرتبط با دیگر تفکرات و جریانها حتی ادیان مختلف که دسترسی فیزیکی به تشکیلات نهضت دارند، توان پذیرش داشته و ثانیا افکار و اذهان عمومی را فراتر از مکان استقرار و فعالیت نهضت و زمان حیات آن تحت تاثیر قرار داده، قدرت انگیزش و رهبری کنندگی داشته باشد تا خط فکری نهضت تداوم داشته و فراگیر گردد.
چنانچه این خصوصیت در نهضت امام حسین علیه السلام به صورت شاخص و برجسته وجود دارد و از یکسو اندیشه مبارزاتی حضرت امام حسین علیه السلام به گونه ای قدرتمند، تاثیر گذار و آماده جذب دیگران است که فرد مسیحی مثل وهب و یا شخصیت عثمانی مثل زُهَیر ابن قَین و یا عناصری مثل سعد ابن حارث و برادرش ابوالحتوف ابن حارث، از خوارج نهروان و یا حُرّ ابن یزید رِیاحِی از فرماندهان برجسته لشکر دشمن، به سپاه حضرت می پیوندند و مانند سایر جوانان هاشمی می جنگند و در نهایت در رکاب امام شهید می شوند و از سوی دیگر، پیام اندیشه و فکر نهضت کربلا آنگونه عمومی و فراگیر است که فرد و جریان و دین و مذهب و منطقه نمی شناسد بلکه از لحظه آغاز و شکل گیری نهضت تا قام قیامت کل بشریت را هدف قرارداده، برای هدایت تمام ابنای آدم فراگیری، تاثیرگذاری و رهبری کنندگی دارد. چنانچه اندکی بعد از قیام محرم به رهبری حضرت امام حسین علیه السلام، حرکت های دیگری مثل توابین، مختار و... به تاسی از نهضت حسینی صورت می گیرند تا امروز که دیده می شود چه طیف های وسیع فکری تحت تاثیر افکار و اهداف امام حسین علیه السلام قرار گرفته، علاوه بر شکل گیری حرکتهای خاص جهادی چه به شکل کشوری مثل انقلاب اسلامی ایران و چه به صورت گروهی مثل جنبش حزب الله لبنان و...، سیل خروشانی از حسین خواهان را به وجود آورده که نمونه کوچک آن در ایام محرم و صفر به ویژه اربعین حسینی هر سال در عراق و بل کل دنیا قابل مشاهده است و انشاالله می رود تا زمینه ظهور حضرت حجت ابن الحسن العسکری علیهماالسلام را فراهم آورد.
ازین رو لازم است پیروان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام نیز به خصوص ایام و لیالی محرم را غنیمت شمرده، در فراگیری این درس مهم همت بگمارند و به ویژه افراد و جریان هایی که به عنوان عناصر مبارز چه نام و عنوان تشکلات فکری فرهنگی و سیاسی را یدک می کشند و چه ازین پس تصمیم به حضور در عرصه مبارزه داشته، با تاسیس سازمانها، احزاب، جمعیت ها و جنبش های اسلامی، قصد مبارزه اسلامی علیه استکبار را دارند، به فکر در پیش گرفتن یک چنین فرایندی باشند.
۱۱- شهادت طلبی
برای اصلاح جامعه و زدودن پستی ها و پلشتی های آن و مبارزه قاطع با دشمن و کوتاه کردن دستهایش از دخالت در عرصه های مختلف جامعه اسلامی و باز کردن راه رسیدن به سعادت و خوشبختی برای عموم افراد آن، نیاز به روحیه شهادت طلبی در سطح نیروهای مبارز اعم از مدیران بالادستی، میانی و بدنه و نترسیدن از مرگ و بلکه در آغوش گرفتن آن است.
چنانچه این شاخصه در وجود یاران امام حسین علیه السلام تلاء لوء می کند و همین عامل است که از یکسو اگرچه تعداد یاران امام حسین علیه السلام اندک اند اما در روز عاشورای سال ۶۱ هجری قمری حماسه می آفرینند و تا آخرین رمق از امام و اهداف او حمایت کرده، با ایثار گری و جان گذشتگی با خدای خود معامله می کنند و اوج شهادت طلبی را به نمایش می گذارند و از سوی دیگر خط حسینی را تا دنیا دنیاست ماندگار کردند.
در مورد شهادت طلبی شهدای کربلا صرفا دو نمونه یادآوری می کنم؛
یکی خود سرور و سالار شهیدان در راس شهادت طلبان بود تا آنجا که می فرماید؛ انی لا ارای الموت الا سعاده و الحیات مع الظالمین الا برما، من مرگ را جز سعادت و زندگی با ستم کنندگان را جز ملال نمی بینم.
دوم فرزند ۱۳ ساله امام حسن، حضرت قاسم سلام الله علیهما است وقتی که عموی ایشان حضرت امام حسین علیه السلام از او می پرسد که مرگ در نظر او چگونه است درجواب می گوید؛ "احلی من العسل" یعنی شیرین تر از عسل است و همینطور نمونه های دیگر نشان می دهد که امام حسین و یاران باوفای ایشان در اوج شهادت طلبی قرار داشته اند.
پس چه خوب است که عزاداران حسینی و عاشقان راه و رسم قیام عاشورا، ایام و لیالی محرم را مغتنم شمرده، با بهره برداری این درس از نهضت اباعبدالله الحسین علیه السلام خودرا آماده برای سربازی در راه رسیدن به اهداف عالیه آن حضرت بکنند و به ویژه در شرایط موجود، کشور را از ورطه هلاکت و نابودی نجات بدهند.
ناگفته پیداست تا روحیه شهادت طلبی در صف مبارزان و مجاهدان فی سبیل الله وجود نداشته باشد راه به جایی نخواهیم برد و قطعا دشمن برما پیروز خواهد گردید.
۱۲- تقدم منافع تشکیلات و جمع، به منفعت فرد
حرکت مبارزاتی زمانی از قوت و استحکام بیشتر برخوردار می گردد که تمام اعضای آن، منافع کل حرکت را مقدم بر منافع فردی بدانند و نیز منفعت جمع را مقدم بر منفعت شخصی بشمارند.
چنانچه این خصوصیت در نهضت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام به صورت بسیار برجسته و شاخص مشهود بود، تا جایی که هر یکی از یاران آن حضرت به غیر از رسیدن به هدف کلی، هیچ منفعت دیگری را در نظر نداشتند و انگار تمام نفرات، ذوب به بوته هدف شده و برای رسیدن به آن حاضر بودند جان بدهند، چنانچه در نیم روز عاشورا، بالاترین عشق بازی با خدای متعال آنهم تحت رهبری و هدایت امام خود را با دادن جانهای شیرین خویش به نمایش گذاشتند، به گونه ای که حتی نیم نگاه کوچکی هم به غیر هدف تشکیلات و کل حرکت نداشتند.
ایثار و از خود گذشتگی نیز در برابر یک دیگر در قیام عاشورا بی نظیر است و در این رابطه شاید به ذکر یک نمونه کافی باشد، که حضرت ابالفضل العباس علیه السلام، در کنار شط فرات با لب تشنه حاضر نمی شود آب بنوشد تا مگر مشک خودرا پر آب کند و به خیام حرم برساند تا اولتر از خودش، دیگران استفاده کنند، به خصوص اطفالی که وعده آب داده بود.
بنابراین، یک چنین رویکردی از سوی عاشورائیان سال ۶۱ هجری قمری، الگو و نمونه اعلی برای پیروان و علاقمندان به حضرت اباعبدالله الحسین علیه آلاف التحیه والثنا می تواند باشد و بسیار راهگشا خواهد بود، به ویژه در شرایط موجود که حرکت ها و تشکلات اسلامی سخت به این خصوصیات نیاز دارند.
خصوصیاتی که متاسفانه نبود آن ضربات جدی بر پیکر سازمانها و جریان های اسلامی وارد آورده، به صورتی که در بسیاری مقاطع، منافع فرد و یا افراد خاص، مقدم تر از جمع و تشکیلات گردیده، تاجایی که موجبات رکود و حتی فروپاشی آنهارا فراهم کرده و تنها تعداد معدودی به ویژه دسته ای از مدیران و رهبران، فربه می شوند و کل جمع و تشکیلات فدای آنها می گردند و یا حد اقل جریان ها روز به روز فقیرتر گردیده، از حرکت تاثیر گذار باز می ایستند، اما عناصری از این جریان ها توامندتر و ثروتمند تر می گردند که البته ناگفته نباید گذاشت که در دراز مدت، اتخاذ یک چنین شیوه ای از سوی رهبران و مدیران سواستفاده گر به منفعت شان نخواهد بود، چون دیر یا زود آنها نیر زمینگیر خواهند شد.
بنابراین، قوت حرکتها و تشکلات باعث قوت و توان بالا و تاثیر گذار حداکثری افراد عضو آنها خواهد گردید، پس بایستی منافع جمع و کل حرکت را مقدم بر منافع شخصی و فردی دانست.
۱۳- سختی ها و دشواری ها، عامل رشد ولی نه بازدارنده
در زندگی، وجود سختی همزاد انسان هاست، اما جریان مبارزه نه تنها در برابر آن توقف نمی کند بلکه از یکسو با هرگونه سختی و مشکلات مقابله نموده، برای برداشتن آن زحمت می کشد و در نهایت برداشته هم می شود، چون مشکلات در برابر اراده انسان ها ماندنی نیست، چنانچه بارها گفته ام؛ وجود مشکلات در فراراه زندگی انسان ها و به ویژه مبارزه الهی، مثل سراب است. اگر قیامی علیه آن صورت گرفت و در مقابلش حرکتی شد از جلو پای انسان عقب می رود، اما اگر قیام و ایستادگی در برابر آن صورت نگرفت قطعا جابجا به عنوان یک سد بازدارنده خواهد ماند و از سوی دیگر چه بسا مشکلات و سختی ها به عنوان عامل رشد و بالندگی انسانها بر سر راه شان قرار می گیرد و اما عناصر فهیم و جریان های بالنده، از آن به عنوان یک فرصت، در راستای رشد و تعالی حرکت و رسیدن به هدف، بهره برداری مناسب می کنند.
نهضت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام نیز از ابتدا تا انتها مواجه با سختیها و مشکلات عدیده ای بود، آنهم مشکلات و سختیهایی که در قالب هیچ حرف، جمله و متنی قابل توصیف و تعریف نیست، به خصوص مشکلاتی که از عصر عاشورا شروع شد و اخصا زنان، کودکان و مردان، مثل حضرات زینب و سیدالساجدین سلام الله علیهما را در برگرفت.
اما مطالعه تاریخی نشان می دهد که نه تنها این مشکلات و سختی ها مانعی در مسیر مبارزه امام و یاران و اهل بیتش ایجاد نکرد، بلکه از یکسو در برابر تمام آنها ایستادند و یکی پس از دیگری از مقابل خود برداشتند و از آن همه رنج و مصیبتی که دیده بودند نه تنها اظهار عجز و شکوه نکردند که حضرت زینب سلام الله علیها در پاسخ به خطاب ابن زیاد که به حضرتش گفت؛ دیدی خداوند باخاندانت چه کار کرد؟ اما پاسخ داد"و ما رایت الاجمیلا" جز زیبایی ندیدم و از سوی دیگر به عنوان یک فرصت و امکان برای افشای چهره یزید و دستگاه او و هدایت مومنان و حتی کل بشریت بهره بردند.
اینجاست که مقابله حضرت امام حسین علیه السلام و یاران با وفایش با سختی ها و دشواری ها و رفع آنها و چه بسا بهره برداری مناسب برای رشد و رسیدن به هدف، الگوی رساننده و هدایت کننده ای است که پیروان نهضت عاشورا بایستی به آن تاسی کنند و زندگی امروز خودرا به سامان برسانند و نه تنها در برابر سختی ها و مشکلات، کمترین نق نزنند و ناله سرندهند و ناراحتی نکنند که چون یاران اباعبدالله الحسین علیهم السلام با حمد و سپاس خدای متعال از آن بهره برداری مناسب و به عنوان یک پل و فرصت در جهت سازماندهی حرکت و رسیدن به هدف استفاده کنند.