سید ایوب حسینی*/ بعد از حمله آمریکا و ناتو در سال ۲۰۰۱ به افغانستان به بهانه مبارزه با تروریسم، دلیل اینکه مردم از این اقدام امریکا استقبال کردند، برخی سیاستهای اشتباه و تکرویهای طالبان در حکومت قبلیشان بود. در آن دوره کشور هیچ رشدی نکرده بود، هم دولت طالبان در انزوا بود و هم اقوام دیگر را به انزوا برده بود. این در حالی است که جامعه باید از طریق ارتباطات رشد کند و تمام اقوام با یکدیگر رابطه داشته باشند و با استفاده از مهارت و تخصص همگانی کشور را رشد بدهند.
برای مثال قوم هزاره یک قوم متفکر و با سواد است. هزارهها نشان دادهاند که هیچ چیز برایشان غیرممکن نیست. با تلاشهایی که داشتهاند در رابطه با نگاه به آینده به سوی علمآموزی و کسب مهارت رفتهاند. مردم عامه هزاره را در اتحاد هم میتوان نمونه دانست و میتوانند برای سایر اقوام کشور یک الگو باشند. لذا نگاه دولتمردان باید انسانی و اسلامی باشد.
دنیا هم در دوره اول حکومت امارت اسلامی بزرگترین اشتباهی که مرتکب شد قطع رابطه با افغانستان بود و به فرمان و تصمیم برخی بازیگران بینالمللی و منطقهای افغانستان و نظام امارت اسلامی را به انزوا بردند. از سوی دیگر سایر بازیگران سیاسی که امروز فراریها لقب دارند هم به کشور و ملت خودشان خیانت کردند و هم جامعه جهانی را فریب دادند که فقط بر سر قدرت باشند و کمکهای آنها را دریافت کنند. این کاملا درست است که آنها جزیرههای قدرت بودند و هر کدام در مناطق خاص خودشان و با استفاده از قوم خودشان و با هزینه کردن خون جوانان و تمام ملت و اقوام بقای خود را حفظ میکردند.
بعد از پیروزی امارت اسلامی بسیاری از سیاست مداران منطقه و جهان طالبان را یک واقعیت انکار ناپذیر برشمردند. همان طور که گفته شد اشتباه خود در سال ۱۹۹۶ را در سال۲۰۲1 تکرار نکردند. تعامل را مفید ارزیابی کردند که بهترین تصمیم بوده است. اما واقعیت بزرگتری هم وجود دارد، اینکه سایر اقوام و جریانها هم به امارت اسلامی کمک کردند تا به پیروزی رسید. نقش سایر اقوام نباید فراموش شود.
آقای امیر خان متقی با مردم و بزرگان ولسوالی کجران ولایت دایکندی که یک منطقه فارسی زبان و شیعهنشین است دیدار داشت، خواست نظام اسلامی را هم برای اهل سنت دانست و هم برای شیعیان، تلاش امارت اسلامی را برای برقراری نظم و امنیت تشریح کرد و امارت اسلامی را حامی تمام مردم از هر رنگ، زبان، مذهب و قوم دانست. کجران از مناطقی بوده در زمان جمهوریت که در آن دشمان تبلیغات منفی میکردند و جنگ میان افغانها را به راه میانداختند و جوانان دو طرف را به کشتن میدادند. بزرگان این منطقه تعریف میکنند که از گذشتههای دور مردم کجران با مردم باغران، زرد گلان و مناره شریک و دوست بودند، داد و ستد داشتند یکدیگر را مهمان میکردند و در غم و شادی یکدیگر شریک بودند، اما در دوران جهاد عدهای در بین مردم شروع به شیطنت کردند و مردم کجران را مقابل یکدیگر و آتش بر سر مردم انداختند.
در زمان اشغال هم همین جریانها و جنگسالاران بودند که از حکومت فاسد جمهوریت حمایت کردند و تلاش کردند رشتههای دوستی کجران را با مردم باغران، مناره، زردگلان که بیشترشان پشتو زبان و اهل سنت هستند قطع کنند، با تمام این قضایا بزرگان و ریش سفیدان دو طرف همیشه در صحنه بودند و دوستیهای گذشته را یاد آوری میکردند میانجی میشدند و بسیاری از جنگها را ختم میکردند.
مسئولان امارت اسلامی باید برای جلب رضایت مردم و بقای حکومتشان اصلاحات را به وجود بیاورند و در سیاستگذاریهای خود بازنگری کنند، مطالبات مردم را به رسمیت بشناسند و مردم و جوانان را درک کنند. اکنون ملت ما جهان بین شدهاند و حق و حقوق خود را کاملا درک میکنند. مردم افغانستان هم همانند سایر ملل مطالبات اینزمانی دارند. ارزشهایی چون نظام مردمسالار، حق انتخاب فردی، حقوق زنان، آزادی زیستی و آزادی بیان از اهمیت فوقالعادی برایشان برخوردار است.
در بحث مکاتب دخترانه و فعالیت زنان در چارچوب ارزشهای ملی و اسلامی، تاکید ما هم بر حفظ چارچوبها است اما نه اینکه مانع فعالیت و مانع تحصیل دختران شویم. زنان نیمی از پیکر جامعه ما هست زنان و دختران افغانستان دانش و استعدادهای فوق العادهای دارند که میتوانند تحول عظیمی را ایجاد کنند و حضور آنها یک نیاز واجب است.
از طرفی این فکر کاملا اشتباه است که بسیاری از مسائل داخلی است و به دنیای خارج از افغانستان مربوط نمیشود. تمام دنیا بحث کنوانسیون حقوق زنان را پذیرفتهاند افغانستان هم شامل آن است. نمیشود که امارت اسلامی بگوید خودمان در پی طرح قانون هستیم. البته این موضع امارت اسلامی هم تا حدودی قابل تایید است، چرا که ما نیاز داریم که استقلال عمل داشته باشیم و طبق ارزشهای خودمان رفتارها را کنترل کنیم یا از تجربه دیگران استفاده کنیم.
برای مثال در جمهوری اسلامی ایران در دوران آقای خاتمی محدودیتها را کم کردند و به بهانه حقوق زن و آزادی، جامعه اسلامی ایران را به دست دشمنان اسلام سپردند که امروز کنترلاش سخت شده است. کشور اسلامی باید مطابق قوانین اسلام اداره شود و زنان و دختران حجاب اسلامی را رعایت کنند؛ چرا که زن مدیر خانواده است و امر نگهداری و حفظ خانواده و تربیت فرزندان به دوش زن است. زن باید آگاه به امور اسلامی باشد نه آگاه به امور بی بندباری. از یک سو این رفتار امارت اسلامی، نگرانی و حفاظت از ناموس مسلمان افغانی را تایید میکنیم اما توصیه خود را داریم که هرچه زودتر این مشکل حل شود.
جهان هم باید تعامل و همکاری خود را بیشتر کند و این به نفع همه کشورهای منطقه و جهان است که تلاش کنند تا در افغانستان ثبات برقرار باشد و یک حکومت مقتدر داشته باشد. رابطه دنیا و منطقه با امارت اسلامی و افغانستان خوب باشد و حمایتهای هرچه بیشتر داشته باشند در حین تعامل. مسئولان امارت اسلامی در چارچوب قوانین و مقررات بینالمللی با تمام کشورها رابطه داشته باشد و این رابطه حفظ شود.
از قوانین اسلام و ارزشهای ملی هم نباید تخطی کرد. این را باید کشورهای خارجی درک کنند که هیچ امکان ندارد که چهرههای خائن و فراری درون نظام امارت اسلامی جای بگیرند. آنان باید تشکیل حکومت فراگیر را با هدف سرکار آمدن چهرهها و جریانهای مفسد و جنگسالار گذشته فراموش کنند. البته برای آینده نظام و کشور تمام اتباع افغانستان نقش دارند و باید نقش خود را ایفا کنند. امارت اسلامی تغییرات و اصلاحاتی را در شیوه حکومتداری خود باید به وجود آورد. سیاستگذاریهای حکومت باید به گونهای باشد که نیازهای مردم و کشور را برآورده کند.
نابرابریها و ناسازگاریهای موجود در کشور به نفع امارت اسلامی نیست. حکومت باید به دنبال طرح برنامههای قوی ملی باشد و از ظرفیتهای داخلی استفاده کند. ما جوانان خوشفکر، متخصص و تحصیلکرده داریم که میتوان از آنها برای ترقی و آبادانی کشور استفاده کرد. بزرگترین دغدغه امروز ملت اشتغال و اقتصاد است. یکی از وظایف گروه تماس امارت اسلامی شناسایی و دعوت از افراد متخصص باشد به معنای واقعی ارتباط بگیرد و در این زمینه استراتژی مشخص و دراز مدت داشته باشد.
*فعال سیاسی