معرفی الگوهای ربانی در قرآن کریم، پاسخ به همین نیاز فطری انسانهاست:
«لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللَّهَ وَ الْیَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَکَرَ اللَّهَ کَثیراً» (احزاب،۲۱) مسلّماً براى شما در زندگى رسول خدا سرمشق نیکویى بود، براى آنها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد مىکنند.
«قَدْ کانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فی إِبْراهیمَ وَ الَّذینَ مَعَه...» (ممتحنه، 4) براى شما سرمشق خوبى در زندگى ابراهیم و کسانى که با او بودند وجود داشت.
«لَقَدْ کانَ لَکُمْ فیهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللَّهَ وَ الْیَوْمَ الْآخِرَ» (ممتحنه، 6) براى شما در زندگى آنها اسوهی حسنه و سرمشق نیکویى بود، براى کسانى که امید به خدا و روز قیامت دارند.
به هرحال، نخستین عامل سرنوشتساز در تربیت انسان و شکلگیریِ شخصیت، داشتن الگو و همانندسازی با الگوهای برتر است. از این روی، انتخاب پیامبر الهی و فرستادگان خدا که در نوع خود انسانهای کاملی بودند از میان سایر انسانها به خاطر آن است که بتوانند الگو و سرمشق عملى براى امتها باشند، چرا که مهمترین و مؤثرترین بخش تبلیغ و دعوت انبیاء، دعوتهاى عملىِ آنها است. برنامههاى عملى، همیشه مؤثرترین برنامهها است. چون عمل حکایت از ایمان عمیق انسان به گفتارش دارد. به قول معروف: «سخنى کز دل برآید لا جرم بر دل نشیند».
در ادامه به سه ویژگی مورد نیاز امروز جامعه، از یک اسوهی کامل میپردازیم که عبارتند از: موعظهگری، مدیریت و استفادهی درست از فرصت.
موعظهگری
از وظایف هر مسلمان موعظهی دیگران و نصیحت خویشان است. در قالب موعظه دعوت به پرهیزکاری و امر به معروف و نهی از منکر انجام دهد و مردم را به خیر و نیکی و ترک گناه و بدی بخواند. امام صادق(ع) خود این گونه عمل میکرد. البته در جایی که مرافعه و دعوایی است گاه لازم است با صدای بلند آنان را به آرامش و تقوا دعوت کرد. در سیره و سبک زندگی آن حضرت(ع) این روش نقل شده است. غیاث بن ابراهیم میگوید: امام صادق(ع) هرگاه به گروهی میگذشت که مشغول دعوا بودند، از آنان نمیگذشت مگر آنکه سه بار با صدای بلند به آنها خطاب میکرد: "از خدا پروا کنید" باید توجه داشت، نزاع و دعوا میان افراد، اغلب ریشه در بیتقوایی دارد. اگر تقوا حاکم باشد نه کسی به دیگری ظلم میکند، نه فحش و ناسزا میدهد و نه حق دیگران را ضایع میکند. در نتیجه زمینهای برای خصومت و نزاع باقی نمیماند. در صورت بروز نزاع، باز هم تقوا سبب میشود دعوا حل شود و نزاع ادامه نیابد. به این سبب، امام، اهل دعوا را به تقوا دعوت میکرد، تا خدا را در نظر داشته باشند. رفتار امام، به ما میآموزد که نسبت به ناهنجاریها بیتفاوت نباشیم و در حد توان اصلاح کنیم.
سفارش اصحاب برای کارهای خیر، از جمله اموری است که در روایات بسیار نقل شده است. بهعنوان نمونه؛ ابن سعد ازدی میگوید: بیشترین چیزی که امام صادق(ع) ما را بدان سفارش میکرد نیکوکاری و پیوند با خویشاوندان (صله رحم) بود.
تأکید بر نیکی، احسان و صلهیرحم، از آنروست که رابطهها را تقویت میکند و موجب رضای الهی است.
مدیریت و استفادهی درست از فرصت
در حکومت اموی به علت درگیریهای امویان با عباسیان، آزادی بیشتری برای ابراز عقیده به وجود آمد و بحثهای علمیِ بسیاری پیرامون موضوعات مختلف درگرفت. این آزادی علمی و دینی که برای کمتر امامی از ائمه دوازدهگانه وجود داشت، فرصتی پیشآمده و مدیریت امام(ع) از یکسو سبب شد شاگردان امام آزادانه در مباحث علمی شرکت کنند و از سویی فضای باز علمی سبب گردید از امام صادق(ع) روایات فراوانی در زمینههای گوناگونِ فقه، کلام و... نقل شود. به گفتهی ابنحَجَر هیتمی، مردم از او دانشهای فراوان نقل میکردند و آوازهی او به همهجا رسیده بود. ابوبحر جاحظ هم نوشته است: "دانش و فقه او دنیا را پر کرده بود." حسن بن علی وَشّاء هم گفته است: "نُهصد نفر را در مسجد کوفه دیده ام که از امام صادق(ع) حدیث نقل میکردند." علامه طهرانی معتقد است که پس از ارتحال پیامبر(ص) و حوادث تلخی که رُخداد جامعهی مسلمین نیاز به دو تکان و شوک و نهضت داشت یکی شوک عملی؛ به منظور بیدار ساختن امت که توسط امام حسین(ع) و نهضت او صورت گرفت و دیگری شوک علمی برای احیاء معارف قرآن و دین که این کار توسط امام صادق(ع) صورت گرفت.
با توجه مطالبی که بیان شد، ما میتوانیم با الگوپذیری از امامجعفر صادق علیهالسلام تحول عظیمی در زندگی دنیوی خود و جامعه ایجاد نماییم.