به گزارش رسانههای غربی قرار است گل محمد زدران؛ یک دیپلمات امارت اسلامی، کار خود را در کنسولگری افغانستان در استانبول شروع کند.
بی بی سی مدعی شده که آقای زدران در حال حاضر به عنوان کارمند این کنسولگری وظیفه اجرا خواهد کرد؛ اما بعید نیست سرپرستی کنسولگری را نیز به عهده بگیرد.
آقای زدران شش ماه پیش از سوی امارت اسلامی معرفی شده و دولت ترکیه نیز او را پذیرفته بود؛ اما بنا به دلایلی تاکنون نتوانسته بود کار خود را آغاز کند.
شمار زیادی از مهاجرین افغانستانی در ترکیه و به ویژه در استانبول زندگی میکنند و کنسولگری افغانستان در این شهر یکی از مهمترین مراکز دیپلماتیک افغانستان به شمار میرود.
اخیرا نیز تایید شد که ایران سرپرستی سفارت افغانستان در تهران را به نماینده معرفی شده طالبان میسپارد.
کشورهای پاکستان، ترکمنستان، چین، قطر و روسیه نیز سرپرستی سفارتهای افغانستان در پایتختهای خود را به نماینده طالبان سپرده اند.
بر این اساس انتظار می رود که به زودی کنسولگری افغانستان در استانبول نیز به امارت اسلامی واگذار شود و این امر، یک رویداد غیرمعمول نیست؛ بلکه گامی در جهت توسعه تعامل مستقل دولت های منطقه با دولت واقعی مستقر در کابل است.
از سوی دیگر، هیچ تردیدی وجود ندارد که این گام مهم، کمک قابل توجهی به تسهیل خدمات و تحقق نیازهای حقوقی، کنسولی و قانونی صدها هزار شهروند افغانستان در ترکیه می کند؛ چیزی که اهمیت آن درباره ایران، میلیون ها بار بیشتر از ترکیه است؛ زیرا در ایران، حدود شش میلیون مهاجر و پناهجوی افغانستانی، زندگی می کنند که نیازمند دسترسی به تسهیلات و خدماتی هستند که تنها یک سفارتخانه متصل به دولت مستقر در کابل قادر به تامین آن است.
با اینهمه، آنچه قرار است در کنسولگری افغانستان در استانبول رخ دهد، از نظر ماهوی، تفاوتی با آنچه در تهران و مشهد واقع شد ندارد. افزون بر این، تصمیمات دولتمردان در تهران و استانبول برای واگذاری مسئولیت نمایندگی های دیپلماتیک افغانستان به دیپلمات های معرفی شده از سوی امارت اسلامی، لزوما یک بدعت گذاری غیرقابل قبول نیست؛ بلکه این اتفاقی است که پیش از این در پاکستان، ترکمنستان، چین، قطر، ازبکستان و روسیه نیز رخ داده و این کشورها همه یا بخشی از دیپلمات های امارت اسلامی را به عنوان نمایندگان قانونی نظام مستقر در کابل، پذیرفته اند.
در این میان اما شماری از رسانه های معاند با جوسازی و دامن زدن به مسایل بیهوده، تلاش می کنند تصمیم جمهوری اسلامی ایران برای موافقت با واگذاری سرپرستی سفارت به دیپلماتی که پیش از این در همان سفارت، مشغول به کار بوده و پایان دادن به کار دیپلمات هایی که دوره مأموریت قانونی شان به اتمام رسیده، غریب و غیرقانونی نشان داده و آن را در راستای تغییر موضع روشن سیاست خارجی جمهوری اسلامی در قبال امارت اسلامی، تفسیر کنند. این در حالی است که در پی این تغییرات و جا به جایی ها وضعیت حقوقی سفارت تغییر نمی کند.
افزون بر این، همان گونه که در بالا نیز اشاره شد، این کاری است که پیش از این، چندین کشور دیگر در منطقه و جهان هم انجام داده اند؛ اما اقدام هیچیک از این کشورها از جانب همان رسانه هایی که اکنون نسبت به تصمیم ایران، حاشیه سازی می کنند، حتی در حد یک خبر ساده هم مورد توجه قرار نگرفت.
نکته دیگر این است که تعامل دیپلماتیک با امارت اسلامی، اگر غیرمجاز و نامشروع است، پس چرا امریکا، کشورهای اروپایی، سازمان ملل و کشورهای اسلامی، انجام می دهند؟ بدیهی است که چنین تعاملی مبتنی بر منافع دوجانبه است و بی تردید به حل و فصل بسیاری از مسایل، شفاف سازی و ابهام زدایی در قبال موضوعات بحث برانگیز و تلاش برای دستیابی به صلح پایدار و استقرار عدالت سیاسی و قومی در افغانستان، مفید و مؤثر است و کابل هم نشان داده است که در زمینه پاسخگویی به نگرانی ها، پرسش ها و دغدغه های همسایگان و کشورهای منطقه و جهان، مسئول و متعهد می باشد و این چیزی است که در شعاع تعامل دیپلماتیک و توسعه روابط سیاسی افغانستان و جهان به دست آمده است.
در این میان، واکنش ناشیانه شماری از رهبران فراری به واگذاری سرپرستی سفارت افغانستان در تهران به یک دیپلمات امارت اسلامی نیز ناشی از بی خبری آنها نسبت به وقوع این رویداد در کشورهای دیگر از یکسو، و تاثیرپذیری کودکانه شان از رسانه های اغواگر و غوغاسالار غربی از جانب دیگر است. آنها در عین حال، با این واکنش نابخردانه نشان دادند که همچنان منافع سیاسی و قومی شان را بر نیازهای مبرم میلیون ها نفر از مردم افغانستان، ترجیح می دهند؛ همان گونه که با فرار از کشور، مردم را تنها رها کردند و خودشان در کشورهای توسعه یافته منطقه و جهان، با پول بیت المال، خانه های لوکس خریدند و زندگی های افسانه ای بنا کردند.