دنیای مادی همواره به زن به عنوان مزدور با مزد کم نگریسته است. در همه جا باید زن مطابق خواست و میل هوسرانان عمل کند و حق تصمیم گیری و تمامی اختیارات را از او گرفته است، در حالی که زن فطرتا از بدو آفرینش حیا و عفت دوست است و هیچ زنی دوست ندارد در انظار عمومی و مورد تماشای هر چشم نامحرمی قرار گیرد.
زن تا در جهان پا میگذارد، مقام دارد و به یُمن قدوم اوست که خداوند والدینش را مشمول رحمت قرار میدهد. زن به حیث همسر، برای جامعه آرامش خلق میکند و منحیث مادر، بهشت زیر قدومش جا میگیرد و باید همهی فرزندانش برای به دست آوردن بهشت در خدمت مادر باشند.
اسلام زن را موجودی با کرامت و مورد احترام معرفی کرده است. رسول رحمت(ص)، خود در مقابل فاطمه زهرا سلام الله از جا بلند میشد، دست دخترش را میبوسید و میفرمود: من از فاطمه بوی بهشت را استشمام میکنم.
همینطور امیرالمومنین علی علیهالسلام، زن را گل خطاب کرده که نباید کارگر باشد، بلکه جامعه را آگاه کرده که به زن به دیده درست بنگرد.
اما از سویی هم دین اسلام، زن را به انجام کارهای اجتماعی و شغل بیرون از منزل مخیر کرده که می تواند با پوشش اسلامی که در حقیقت باعث امنیت و سلامت اوست، در جامعه حضور یابد و نقش اجتماعی، فرهنگی و سیاسی اش را انجام بدهد.
اما دنیای غرب همواره برای رسیدن به اهداف شیطانی و خواستههای مادی، روی تمام حقوق و خواستهای انسانی زنان پا گذاشته، او را مانند مردمان جاهلیت، اما به شیوه مدرن در معرض نابودی قرار داده و حتی حقوق اولیه زن را زیر پا گذاشته است.
در غرب حق مادری، اکرام و احترام از زن گرفته شده، زن تحقیر و حتی منحیث جنس خرید و فروش گردیده و حتی ابزاری برای فروشات اجناس قرار گرفته است. در چنین فضایی، دیگر خانواده که امن ترین پناهگاه زن است، وجود ندارد و نقش آرامش دهندگی از زن گرفته شده، زیرا دیگر کسی نیست او را مادر و یا محور خانواده عنوان کند و یا خدمتگزار او باشد.
دنیای مادی غرب، برای سرپوش گذاشتن به این جنایت بزرگ، همیشه تلاش دارد شعار حقوق زن سر بدهد تا مبادا افکار عمومی بیشتر متوجه این فساد بزرگ شود و از طرفی هم زنانی که مورد ظلم قرار گرفته اند، فکر کنند که فراموش نشده اند.
همین که غرب در دنیای اسلام پشت موضوع حقوق زن را جدی گرفته و داعیهی دایهی مهربانتر از مادر را دارد نیز حاکی از آن است که زنان آگاه جامعهی اسلامی را از یک طرف به سمت آن منجلابی که زنان جامعهی خودشان را برده، بکشاند و از طرفی میخواهد پیش دستی کند که جهان متوجه این ظلم نشود و آنان همچنان به کارشان ادامه بدهند.
گاهی آنان با شعار «زن، زندگی و آزادی» وارد میشوند و به زنان ما مژدهی زندگی و آزادی میدهند، اما غربیها غافل اند و فکر می کنند زنان جامعهی اسلامی فریب این شعارهای پوسیده و پوشالی را میخورند و آسایش و آرامش زندگی شان را خراب و تباهی و سیاهی را انتخاب می کنند، اما زهی خیال خام و باطل، زیرا زنانی که الگوی زندگی شان فاطمهی زهرا سلام الله است و میدانند زن محور خلقت است و جامعه در خدمت او، هیچ گاهی به بیراهه نخواهد رفت. این شعارهای پوچ تان که هیچ، اگر شیطان را با تمام دار و دسته اش موظف به گمراهی زنان مسلمان کنید، تا نیم درصد هم موفق نخواهید شد، زیرا زنان فاطمی چنان خود را غرق در فضایل مادرشان فاطمهی زهرا کرده اند که نور الهی و موهبت خدایی آنان را فراگرفته و دست هیچ پدیدهی گمراه کننده به آنان نخواهد رسید.
آری! زن مسلمان برای خود الگو انتخاب کرده است و زمانی که الگوی زن مسلمان، فاطمهی زهرا و زینب کبری سلام الله علیهما باشند، فهم شان درست بوده، و در درک موقعیتها و انتخاب بهترین کارها هوشیار خواهند بود؛ ولو با فداکاری و ایستادن پای همه چیز برای انجام تکلیف بزرگی که خدا بر دوش انسان گذاشته است، همراه باشد.
زن مسلمان میداند که اگر به فکر تجملات، خوشگذرانی و هوسهای زودگذر و تسلیم شدن به احساسات بی بنیاد و بی ریشه باشد، نمیتواند آن راه را برود؛ باید وابستگیهایی را که مثل تار عنکبوت بر پای یک انسان رهرو است، از خود دور کند، تا بتواند آن راه را برود.
آری! همواره با فرارسیدن ایام یاد بود از الگوهای انسان سازی چون فاطمهی زهرا سلام الله علیها، زن مسلمان با روح این بانوی بزرگ تجدید پیمان میکند که در مسیر الهی باشد و فاطمهگونه از انسان در مقابل شیاطین حفاظت و مانند این بانو در رساندن جامعه به کمال انسانی گام برداشته و فداکاری کند.