محمد موحدی/ تعامل: از باب تفاعل و به معنای ارتباط متقابل میان دو یا چند فرد یا گروه است. این ارتباط ممکن است برای انجام امورات فردی، اجتماعی و یا کشوری باشد. پس تعامل ارتباط و عمل متقابل است نه عمل یک جانبه و نه لزوما جذب و حل شدن یک گروه در گروه دیگر. یعنی درمقابلِ کاری که گروهی انجام میدهد بالمقابل گروه دیگر نیز یکسری وظایفی دارد که باید انجام دهد.
حالا با توجه به معنی دقیق واژهٔ «تعامل» میپردازیم به تعامل مورد نظر مرکز تبیان با امارت اسلامی.
مرکز تبیان که در رأس آن جناب حجت الاسلام والمسلمین حسینی مزاری قرار دارد طی یک مقالهٔ مفصل به دلایل تعامل با امارت اسلامی پرداخته است که بصورت شماره وار از طریق صفحه رسمی فیسبوک آقای مزاری هم به نشر رسید. در این مقاله تمام دلايل به گونه واضح، شفاف و با جزئیات مطرح گردیده است چه اگر واقعا از سوی هرکسی دقیق و عمیق مورد مطالعه قرار بگیرد کاملا مجاب خواهد شد. کما اینکه خیلی از بزرگوارانی که انتقادات تندی نسبت به این قضیه داشتند بعد از شنیدن این دلايل قانع گرديدند.
اما با تأسف مشکل اینجاست که عدهی که خود در منجلاب تعصب، تحزب و حسادت غرقند و از سویی هم در دام توطئههای اطلاعاتی غربیها افتاده اند، با غوغاسالاری و تحریف بیانات و خواستهای مبتنی بر حقیقت و واقعيت، تلاش دارند اذهان عمومی را مغشوش سازند. این قشر که خود را روشنفکر و با سواد قلمداد میکنند، حتی یکبار به خود اجازه نمیدهند همین دلايل را بشنوند و یا مطالعه نمایند. لذا بدون مطالعه و از روی کینه ورزی مرکزتبیان و شخص حسینی مزاری را مورد انواع تهمتها و توهینها قرار میدهند و به ایشان و به همه اعضای مرکز تبیان انگ جاسوسی و نوکری و بیغيرتی می زنند.
تعامل مورد نظر مرکز تبیان البته بعد از مطالعه دقیق اوضاع با درک این که در طول تاريخ افغانستان بهترین و ناب ترین فرصت برای داشتن یک افغانستان واقعا مستقل، آزاد و آباد مهیا شده است. این است که شیعیان افغانستان نه تنها شیعیان بلکه تمام جریاناتی سیاسی، فکری و فرهنگی که در شرایط فعلی از چوکات نظام و حکومت بیرون مانده اند، باید در کنار امارت اسلامی با وصفی نواقص و معایبی که ممکن است داشته باشد، ایستاد شوند و از این حکومت پشتیبانی کنند. اما در کنار این حمایت و پشتیبانی تمام مطالبات و خواستههای منطقی، معقول و مشروع خود شان را مطرح کنند. که این روش:
اولا؛ از تنشها جلو گیری میکند و باعث میشود دیگر مردم افغانستان در گیر یک نزاع و درگیری تباه کننده دیگر نشوند که در شرایط حاضر هيچگونه زمینهای برای آن وجود ندارد.
ثانیا؛ باب گفتگو باز میشود و فرهنگ مذاکره جایگزین مشاجره و منازعه خواهد شد که ازین طریق میتوان بربسیاری از مشکلات کشور که ریشه داخلی دارد، فائق آمد. چون مشکلات افغانستان راهحل داخلی دارد.
ثالثا؛ بهترین و کوتاهترین راه برای ایجاد و تقویت هرچه بیشتر وحدت و همدلی میان اقوام افغانستان و حرکت به سمت ملت شدن خواهد بود.
رابعا؛ وقتی مردم افغانستان در کنار هم قرار بگیرند دست خارجیها نیز از این کشور کوتاه خواهد شد. که متأسفانه تا امروز عامل اصلی بدبختیها و مشکلات کشور مداخلات خارجی بوده است.
روی همین سبب است که سرویسهای اطلاعاتی خارجیها بویژه آمريکا، اسرائیل و انگلیس روی گسل قومی و مذهبی در داخل افغانستان متمرکز گردیده اند و از هر بهانهای و حتی ایجاد بهانه مانند انتحاری های پی هم در مراکز شیعیان و اهل سنت، اولین کار شان در بوغ و کرنا کردن مسئله قومیت و مذهب است.
با توجه به آنچه بیان شد، اهمیت کار و روش در پیش گرفته شدهی مرکز تبیان، آشکار میگردد و طبیعی است که دشمن از این رویکرد به شدت خشمگین است و برای مقابله و به انحراف کشاندن اذهان عمومی نسبت به مرکز تبیان از هیچ سعی و تلاشی دریغ نخواهند کرد. اما مرکز تبیان بی توجه به این داد و فریادها در مسیر خود استوارتر از همیشه گام بر خواد داشت و وجود چنین حملات و هجمههای تبلیغاتی بیانگر آن است که تبیان دست روی نقطه حساس خلاف میل دشمن گذاشته است.
۳۰ میزان ۱۴۰۱ شمسی
حالا با توجه به معنی دقیق واژهٔ «تعامل» میپردازیم به تعامل مورد نظر مرکز تبیان با امارت اسلامی.
مرکز تبیان که در رأس آن جناب حجت الاسلام والمسلمین حسینی مزاری قرار دارد طی یک مقالهٔ مفصل به دلایل تعامل با امارت اسلامی پرداخته است که بصورت شماره وار از طریق صفحه رسمی فیسبوک آقای مزاری هم به نشر رسید. در این مقاله تمام دلايل به گونه واضح، شفاف و با جزئیات مطرح گردیده است چه اگر واقعا از سوی هرکسی دقیق و عمیق مورد مطالعه قرار بگیرد کاملا مجاب خواهد شد. کما اینکه خیلی از بزرگوارانی که انتقادات تندی نسبت به این قضیه داشتند بعد از شنیدن این دلايل قانع گرديدند.
اما با تأسف مشکل اینجاست که عدهی که خود در منجلاب تعصب، تحزب و حسادت غرقند و از سویی هم در دام توطئههای اطلاعاتی غربیها افتاده اند، با غوغاسالاری و تحریف بیانات و خواستهای مبتنی بر حقیقت و واقعيت، تلاش دارند اذهان عمومی را مغشوش سازند. این قشر که خود را روشنفکر و با سواد قلمداد میکنند، حتی یکبار به خود اجازه نمیدهند همین دلايل را بشنوند و یا مطالعه نمایند. لذا بدون مطالعه و از روی کینه ورزی مرکزتبیان و شخص حسینی مزاری را مورد انواع تهمتها و توهینها قرار میدهند و به ایشان و به همه اعضای مرکز تبیان انگ جاسوسی و نوکری و بیغيرتی می زنند.
تعامل مورد نظر مرکز تبیان البته بعد از مطالعه دقیق اوضاع با درک این که در طول تاريخ افغانستان بهترین و ناب ترین فرصت برای داشتن یک افغانستان واقعا مستقل، آزاد و آباد مهیا شده است. این است که شیعیان افغانستان نه تنها شیعیان بلکه تمام جریاناتی سیاسی، فکری و فرهنگی که در شرایط فعلی از چوکات نظام و حکومت بیرون مانده اند، باید در کنار امارت اسلامی با وصفی نواقص و معایبی که ممکن است داشته باشد، ایستاد شوند و از این حکومت پشتیبانی کنند. اما در کنار این حمایت و پشتیبانی تمام مطالبات و خواستههای منطقی، معقول و مشروع خود شان را مطرح کنند. که این روش:
اولا؛ از تنشها جلو گیری میکند و باعث میشود دیگر مردم افغانستان در گیر یک نزاع و درگیری تباه کننده دیگر نشوند که در شرایط حاضر هيچگونه زمینهای برای آن وجود ندارد.
ثانیا؛ باب گفتگو باز میشود و فرهنگ مذاکره جایگزین مشاجره و منازعه خواهد شد که ازین طریق میتوان بربسیاری از مشکلات کشور که ریشه داخلی دارد، فائق آمد. چون مشکلات افغانستان راهحل داخلی دارد.
ثالثا؛ بهترین و کوتاهترین راه برای ایجاد و تقویت هرچه بیشتر وحدت و همدلی میان اقوام افغانستان و حرکت به سمت ملت شدن خواهد بود.
رابعا؛ وقتی مردم افغانستان در کنار هم قرار بگیرند دست خارجیها نیز از این کشور کوتاه خواهد شد. که متأسفانه تا امروز عامل اصلی بدبختیها و مشکلات کشور مداخلات خارجی بوده است.
روی همین سبب است که سرویسهای اطلاعاتی خارجیها بویژه آمريکا، اسرائیل و انگلیس روی گسل قومی و مذهبی در داخل افغانستان متمرکز گردیده اند و از هر بهانهای و حتی ایجاد بهانه مانند انتحاری های پی هم در مراکز شیعیان و اهل سنت، اولین کار شان در بوغ و کرنا کردن مسئله قومیت و مذهب است.
با توجه به آنچه بیان شد، اهمیت کار و روش در پیش گرفته شدهی مرکز تبیان، آشکار میگردد و طبیعی است که دشمن از این رویکرد به شدت خشمگین است و برای مقابله و به انحراف کشاندن اذهان عمومی نسبت به مرکز تبیان از هیچ سعی و تلاشی دریغ نخواهند کرد. اما مرکز تبیان بی توجه به این داد و فریادها در مسیر خود استوارتر از همیشه گام بر خواد داشت و وجود چنین حملات و هجمههای تبلیغاتی بیانگر آن است که تبیان دست روی نقطه حساس خلاف میل دشمن گذاشته است.
۳۰ میزان ۱۴۰۱ شمسی