این نشست صبح پنجشنبه (۲۴ سنبله) آغاز شده و حدود ۳۰ چهره سیاسی در آن شرکت دارند.
احمد مسعود، رنگین دادفر سپنتا، زلمی رسول، رحمت الله نبیل، فوزیه کوفی، نظیف الله شهرانی، شاه گل رضایی، میرویس بلخی، طیب جواد، منصور نادری، شکریه بارکزی، حسین یاسا و برخی چهرههای سیاسی دیگر مخالف طالبان در این نشست شرکت دارند.
هدف نشست بحث درباره آینده افغانستان و «مقاومت سیاسی و نظامی» علیه دولت سرپرست خوانده شده است.
این نشست در شرایطی برگزار می شود که توطئه قدرت های خارجی برای تشدید بحران در افغانستان طی هفته های اخیر افزایش قابل توجهی پیدا کرده است. امریکا به کمک رژیم های سرسپرده منطقه به ویژه پاکستان در حال نقض صریح حریم هوایی کشور است و پیش بینی می شود که دامنه این مداخلات در سایه تئوری توطئه قدرت های غربی و ارزیابی های انحرافی سازمان های اطلاعاتی غرب درباره رشد افراط گرایی و هسته گذاری تروریزم در افغانستان، بیش از این گسترش یابد.
از جانب دیگر، «امارت اسلامی» برای برچیدن آخرین کانون های ناامنی و بحران، علمیات پاکسازی بزرگی را در پنجشیر راه اندازی کرده که گفته می شود تاکنون ده ها کشته برجای گذاشته و حساسیت های قومی و دغدغه های حقوق بشری شدیدی را برانگیخته است.
بنابراین، کشور هرگز مسیر درستی را طی نمی کند. نعمت عظیم استقلال که می تواند در تاریخ سیاسی معاصر کشور دست کم طی یک قرن اخیر، بی مانند باشد، در خطر نابودی قرار گرفته و چشم انداز دستیابی به راه حل های صلح آمیز برای بحران های جاری، روز به روز تیره و تار می شود.
نشست ویانا اما برخلاف نمایه به ظاهر «ملی» و فراقومی آن، هرگز کمکی به کاهش خطر و مهار بحران نمی کند؛ بلکه گامی در راستای تشدید بحران های جاری و چه بسا ایجاد بحران های تازه به شمار می رود؛ زیرا این نشست به میزبانی یک کشور اروپایی برگزار می شود و بدون شک، در پشت صحنه آن، دستگاه های استخباراتی و اطلاعاتی بیگانه قویا فعال هستند و مهره های وابسته به خود را به نیابت از منافع و اولویت ها و دغدغه های شان به این نشست فرستاده اند.
این می تواند توطئه تازه ای علیه استقلال افغانستان باشد؛ چیزی که در حال حاضر در اختیار «امارت اسلامی» است.
اینکه این توطئه علیه استقلال چگونه باید خنثی، مهار و کنترل شود، چالشی است که در برابر «امارت اسلامی» قرار دارد؛ اما آنچه مسلم است اینکه جنگ و سرکوب و کشتار، راه حل نیست و هرگز نبوده است.
این چیزی است که تاریخ چند دهه اخیر کشور به وضوح بر درستی آن شهادت می دهد. اگر جنگ راه حل بود، جنگ افروزترین ها اکنون قدرت را قبضه کرده و مملکت را اداره می کردند؛ اما اکثر آنها یا کشته شده اند و یا به طرز تحقیرآمیزی مجبور به فرار گشته و در دخمه های تنگ و تاریک و حقارت بار تبعید خودخواسته در کشورهای بیگانه زندگی می کنند.
پس هم چهره هایی که دلخوش به وعده های سرخ و سبز استعمار در ویانا گرد هم آمده اند تا علیه استقلال و حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشورشان دسیسه چینی کنند و هم «امارت اسلامی» که کنترل کشور را در دست دارد و برای حفظ آن، یک جنگ خونین را در پنجشیر راه اندازی کرده، مسئول دریافت یک راه حل معقول و میانه برای برون رفت از بحران اند.
گفتگو برای دستیابی به یک سازش سیاسی منتهی به ایجاد نظامی فراگیر با مشارکت معنی دار همه اقوام و مذاهب، یک راه خردمندانه، کم هزینه، زودبازده و پایدار برای افغانستان بوده است؛ چیزی که طرف های متخاصم به دلیل وابستگی شان به قدرت های خارجی یا تحت تاثیر عصبیت های ویرانگر قومی و قبیله ای هرگز نخواسته اند به آن اهمیت و اعتبار ببخشند و آن را به کار ببندند.
اکنون اما این فرصت طلایی و استثنایی به وجود آمده؛ زیرا کشور به طور کم سابقه ای به استقلال از استعمار مستقیم خارجی دست یافته و صیانت از آن، مسئولیت همه جریان ها و جناح های سیاسی و قومی است که از طریق دیالوگ راهگشای ملی به دست خواهد آمد.
انتظار می رود چهره هایی که در ویانا جمع شده اند، فراخوان تازه سراج الدین حقانی؛ وزیر امور داخله طالبان را بشنوند و به کشور بازگردند و برای راه اندازی یک گفتمان سیاسی در سطح ملی، کار و تلاش کنند. البته این نیازمند تحقق پیش شرط های مهم دیگری نیز است که رهبران طالبان باید انجام دهند.