خبرگزاری صدای افغان(آوا) - نگاه روز: افغانستان می تواند با برقراری روابط نزدیک، سازنده و مبتنی بر احترام به منافع، تمامیت ارضی، حاکمیت سرزمینی و استقلال سیاسی با هند، بیش از هر زمان دیگری از ظرفیت عظیم و بی بدیل خود یعنی زمینه همکاری و تعامل و سازش و صلح میان قدرت های رقیب و متخاصم، و مدیریت و هدایت تضاد منافع قدرت های بزرگ منطقه و فرامنطقه به سمت بهره وری حداکثری در جهت امنیت و اقتدار و پیشرفت و توسعه و آرامش و صلح در کشور بهره بگیرد.
یک مقام ارشد وزارت خارجه هند با وزیر خارجه «امارت اسلامی» در کابل دیدار کرده است.
عبدالقهار بلخی؛ سخنگوی وزارت خارجه در توییترش نوشته که در دیدار جی. پی سینگ؛ دبیر مشترک وزارت خارجه هند و امیرخان متقی؛ وزیر خارجه، در مورد روابط دوجانبه و کمکهای بشردوستانه صحبت شده است.
آقای متقی دیدار هیات هندی از کابل را «یک آغاز خوب» در روابط «امارت اسلامی» با هند خوانده و «خواستار از سرگیری پروژههای توسعهای به کمک هند و حضور دیپلماتیک و خدمات کنسولی هند در افغانستان، به ویژه برای بیماران و دانشجویان افغان عازم هند شده است.»
وزارت خارجه هند هم گفته که گروهی از دیپلماتهای این کشور برای دیدار با مقامهای طالبان و بررسی کمکهای بشردوستانه به کابل رفتهاست.
پیشتر نیز آقای متقی گفته بود اگر هند فعالیت سفارت و کنسولگریهای خود را در افغانستان از سر بگیرد، طالبان به تأمین امنیت آنها «توجه ویژهای» خواهند داشت.
این یک تحول مهم برای آینده افغانستان است؛ کشوری که به دلیل موقعیت ژئوپلیتیک خود در طول ده ها سال گذشته، میدان تقابل قدرت های استعماری، جنگ نیابتی طرف های متخاصم و رقابت های منفی و مرگبار و ویرانگر دشمنان استراتژيک در منطقه و جهان بوده است و بیشترین هزینه را مردم آن پرداخته اند.
در این شکی نیست که هند دشمن پاکستان است و پاکستان دوست دولت کنونی افغانستان؛ بنابراین طبق یک قاعده مشهور که می گوید: دشمن دشمن من، دوست من است و عکس آن هم صادق است، یعنی دوست دشمن من، دشمن من است، هند باید با طالبان نیز خصومت و دشمنی داشته باشد.
این چیزی بود که پیش از این به نظر می رسید درست است؛ زیرا هند با دولت پیشین افغانستان، روابط راهبردی داشت و آن دولت با طالبان می جنگید، پاکستان را متهم به حمایت از تروریزم و دخالت در امور داخلی کشور می کرد و عامل اصلی ترورها، کشتارها، ناامنی ها و جنگ های کشور را در «آن سوی مرزها» معرفی می کرد.
هند همچنین پس از تسلط دوباره «امارت اسلامی» تمامی روابط سیاسی، کنسولی و پروژه های اقتصادی زیر نظر خود را در افغانستان، متوقف کرد؛ برخلاف کشورهای دیگر منطقه مانند روسیه، چین، ازبکستان، ایران، پاکستان و...
دهلی نو همچنین به یکی از مراکز عمده اجتماع عناصر مخالف طالبان تبدیل شد؛ چهره های سیاسی و فرماندهان نظامی که پس از تسلط طالبان از کشور گریختند.
دولتمردان هندی در عین حال طی ماه های گذشته بارها از نشست های مهم امنیتی در ابعاد منطقه ای درباره افغانستان میزبانی کردند تا «نگرانی» خود درباره «رشد تروریزم و افراط گرایی» و لزوم «تشکیل دولت فراگیر» در کابل را با شرکای منطقه ای خود در میان بگذارند.
با این حال، اکنون ظاهرا آنها هم به این نتیجه رسیده اند که تقابل یا تلاش برای تقابل، بی فایده است. هندی ها در حالی که می دانند بسترهای تقابل و ستیز و سازش ناپذیری در افغانستان همچنان فراهم است و آنان می توانند با تزریق دیوانه وار پول و سلاح به مخالفان «امارت اسلامی» موج تازه جنگ های خونین داخلی را پدید آورند یا به آن دامن بزنند؛ اما در نهایت چه چیزی به دست می آید؟ این پرسشی است که هیچ پاسخ معناداری برای آن وجود ندارد؛ زیرا تجربه چند ده سال گذشته نشان می دهد که پایان این راه بن بست است و هیچ افق و چشم اندازی برای پیروزی وجود ندارد؛ آنهم در شرایطی که همه کشورها تلاش می کنند «واقعیت طالبان» را بپذیرند و به جای نفی و انکار کامل، راه تعامل و ارتباط و همکاری را در پیش بگیرند تا هم از منافع راهبردی و حیاتی خود پاسداری کنند، هم از تنش و تقابل بیشتر جلوگیری کنند و هم راهی تازه، امن، مصون و مطمئن را برای تحقق ثبات و امنیت و صلح منطقه ای بپیمایند و نتایج متفاوتی به دست آورند.
اکنون افغانستان می تواند با برقراری روابط نزدیک، سازنده و مبتنی بر احترام به منافع، تمامیت ارضی، حاکمیت سرزمینی و استقلال سیاسی با هند، بیش از هر زمان دیگری از ظرفیت عظیم و بی بدیل خود یعنی زمینه همکاری و تعامل و سازش و صلح میان قدرت های رقیب و متخاصم، و مدیریت و هدایت تضاد منافع قدرت های بزرگ منطقه و فرامنطقه به سمت بهره وری حداکثری در جهت امنیت و اقتدار و پیشرفت و توسعه و آرامش و صلح در کشور بهره بگیرد. این چیزی است که هم به نفع مردم و دولت افغانستان است و هم به سود کشورهای همسایه و منطقه و جهان، علیرغم همه خصومت ها و رقابت هایی که باهم دارند.