تاریخ انتشار :سه شنبه ۲۰ جوزا ۱۳۹۹ ساعت ۰۸:۰۰
کد مطلب : 211671
مشکلات هزار و یک رنگ مهاجرین در ایران و فرافکنی دولت افغانستان
سید عباس حسینی/ روابط رو به گسترش افغانستان و ایران در یک ماه گذشته به دنبال دو واقعه برای شهروندان کشور که در تلاش برای مهاجرت و ورود غیرقانونی به ایران بودند، با آسیب و افت و خیزهایی همراه بوده است؛ نخست حادثه 13 ثور و به آب افتادن نزدیک به 50 تن از شهروندان کشور که تلاش داشتند از نوار مرزی سخت‌گذر و آبی افغانستان در ولایت هرات(رودخانه هریرود) عبور کرده و وارد خاک ایران شوند و حادثه دوم، آتش گرفتن موتر حامل اتباع کشور در ولایت یزد ایران که در یک تعقیب و گریز دچار سانحه شد.
 
جدای از کیفیت وقوع این دو رویداد، عوامل و مسببین آن، سوءاستفاده رسانه‌های معاند با جمهوری اسلامی ایران و پیامدهای ناگواری که این حوادث برای دو کشور به همراه داشت، نوع موضع‌گیری دولت افغانستان به خصوص ارگ ریاست جمهوری و وزارت امورخارجه در دفاع از شهروندان کشور قابل توجه و تأمل است. رییس‌جمهور غنی روز دوشنبه(19 جوزا) در نشست کابینه از پی‌گیری‌های محمد حنیف اتمر، سرپرست وزارت امورخارجه در مورد سرنوشت شهروندان آسیب‌دیده کشور در ایران قدردانی کرده و بر ضرورت ادامه پی‌گیری‌ها از مجاری دیپلماتیک تأکید کرده است، اما مسئولیت دولت تنها به این‌جا ختم نمی‌شود.
 
حال جای سوال این‌جاست که آیا همین موضع‌گیری‌ و پی‌گیری‌های شتاب‌زده، احساساتی و تحت تأثیر فشار برخی رسانه‌های معاند با جمهوری اسلامی ایران، در قبال سرنوشت شهروندان کشور به خصوص مهاجرین در ایران کافی است؟ آیا دولت افغانستان در طول دو دهه گذشته به مسئولیت‌های خود در قبال وضعیت مهاجرین در ایران عمل کرده است؟ آیا از وضعیت این مهاجرین و مشکلات و چالش‌های هزار و یک رنگی که با آ« دست به گریبان اند، آگاه است؟ چه اقداماتی برای حل مشکلات مهاجرین صورت گرفته است؟ واقع‌بینانه باید گفت که نظام و دولت جمهوری اسلامی ایران، به خصوص در شرایط همواره تحریمی که با آن مواجه است، به خصوص تحریم‌های ظالمانه اقتصادی امریکا، فراتر از تعهدات خود در قبال سه میلیون مهاجر افغانستانی که در این کشور به سر می‌برند، عمل کرده است؛ تمدید اقامت‌ها، پذیرش بیش از 500 هزار دانش‌آموز و دانشجو، ارائه خدمات بهداشتی و درمانی و... اما در مقابل، دولت افغانستان تا چه اندازه به تعهدات خود در قبال شهروندان مهاجر خویش عمل کرده است؟ آیا فراتر از تخفیفی که برای صدور پاسپورت داده شده، آن‌هم به دلیل پافشاری‌های مهاجرین، دست‌آورد دیگری وجود دارد؟!
 
متأسفانه به دلیل کم‌کاری دولت افغانستان، مهاجرین کشور در جمهوری اسلامی ایران به عنوان بدیهی‌ترین مسائل، با مشکلات اساسی هویتی و اقامتی مواجه اند؛ و اقدام موثری نیز برای حل این مشکلات صورت نگرفته است. با وجود کوله‌باری از مشکلات و چالش‌های لاینحل مهاجرین در ایران، آیا مسئولیت دولت کشور به پی‌گیری دو رویداد اخیر خلاصه می‌شود؟ آیا مشکل مهاجر قانونی و غیرقانونی افغانستانی در ایران با نوع موضع‌گیری‌ها و پی‌گیری‌های یک ماه گذشته وزارت امورخارجه و ارگ ریاست جمهوری حل شدنی است؟! حل که نمی‌شود، هیچ، بلکه فشارها بر آن‌ها افزایش می‌یابد!
 
به عنوان نمونه، به چند مشکل بنیادی مهاجرین در ایران و عدم توجه دولت به حل آن اشاره می‌کنم:
1ـ حدود سه میلیون مهاجر قانونی و غیرقانونی در جمهوری اسلامی ایران، با یک مشکل بنیادی و بدیهی مواجه اند؛ تثبیت هویت. دولت ایران از دولت افغانستان و سفارت کشور در تهران خواسته که شهروندان خود را تثبیت هویت کند. این تثبیت هویت، پایه و اساس صدور مدارک هویتی و اقامتی برای مهاجرین به حساب می‌رود. این تثبیت هویت به خصوص برای قانونی شدن حضور بیش از 800 هزار مهاجر غیرقانونی سرشماری شده در ایران و بیش از 400 هزار مهاجر دارای پاسپورت‌های قلمی و دست‌نویس قدیمی، یک نیاز اساسی و فوری است. قرار بود حداقل یک تیم صد نفری از ریاست ثبت احوال و نفوس کشور به ایران بیاید و یک طرزالعمل و مکانیزم اجرایی، استخدام کارمندان محلی و آغاز روند تثبیت هویت در سراسر شهرهای بزرگ مهاجرپذیر در ایران روی دست گرفته شود، اما تنها در حدود 10 کارمند به تهران و مشهد فرستاده شد که پس از آن، تعدادی از این کارمندان را مجددا کم کرده و به کابل فراخواندند. گزارش‌هایی در مورد تصویب اجرای طرح تثبیت هویت مهاجرین در ایران از سوی کابینه و وزارت مالیه شنیده شده، اما ماه‌هاست که خبری از آن نیست.
 
حال جای سوال این‌جاست که با 4 کارمند ثبت احوال و نفوس، تثبیت هویت نزدیک به 3 میلیون مهاجر چند سال را در بر خواهد گرفت؟ و دولت میزان تا چند سال می‌تواند برای قانون‌مند و نظام‌مند کردن حضور مهاجرین در این کشور، منتظر اجرای کامل این روند باشد؟ این در حالی است که مهاجرین در قبال دریافت این خدمات از دولت خود، حق‌الزحمه پرداخت می‌کنند.
 
در حال حاضر روند تثبیت هویت در ایران، فقط برای بیش از 400 هزار مهاجر دارای پاسپورت طرح خانوار اجرا می‌شود، در حالی که سفارت افغانستان در تهران، در بهترین حالت، ظرفیت پاسخ‌گویی به 300 نفر در روز را دارد!! فکر می‌کنید تکمیل این روند چند سال به طول خواهد کشید؟ و چند ماه و سال نیاز است که نوبت تثبیت هویت به یک مهاجر نیازمند برسد؟!
 
این در حالی که مهاجرین دارای پاسپورت، از پاسپورت‌های قلمی و دست‌نویس قدیمی استفاده می‌کنند که دیگر در هیچ نقطه از جهان، مدار اعتبار نیست. دولت افغانستان تاکنون چندین بار برای توزیع پاسپورت‌های جدید برای مهاجرین موعد تعیین کرده، اما هر بار به وعده خود عمل نکرده است. متأسفانه به دلیل کم‌کاری دولت افغانستان، اقامت پاسپورت‌های طرح خانواری و بیش از 400 هزار مهاجر در این بخش، در دو سال گذشته تمدید نشده و این مهاجرین با مشکلات متعدد اقامتی و حقوقی مواجه اند.
 
2ـ در کنار روند پر چالش تثبیت هویت، صدور پاسپورت‌های ماشین‌خوان یا الکرونیک نیز برای مهاجرین با مشکلات جدی مواجه است. در حال حاضر، صدور پاسپورت برای مهاجرین پس از تکمیل روند تثبیت هویت، در کابل صورت می‌گیرد و پس از تکمیل ثبت بایومتریک مشخصات، روند صدور و انتقال پاسپورت از کابل به تهران، عملا بیش از سه ماه را در بر می‌گیرد. این در حالی است که سفارت افغانستان با وجود خریداری دو دستگاه چاپ پاسپورت جدید، پس از ماه‌ها هنوز نتوانسته آن را فعال کند.
 
3ـ ساختمان‌هایی که سفارت افغانستان در تهران موقعیت دارد، به هیچ وجه پاسخ‌گوی مراجعه حجم عظیمی از مهاجرین نیست. در حالی که ساختمان قنسولی این سفارت برای پاسخ‌دهی به چند ده مهاجر ظرفیت دارد، این محل روزانه پذیرای یک تا دو هزار مهاجر است که ازدحام عجیبی در آن موج می‌زند. در چنین شرایطی، دولت افغانستان در راستای ایجاد یک کمپلکس بزرگ سفارتی و قنسولی در ایران که جواب‌گوی نیازمندی موجود باشد، بی‌توجه بوده است. روند اجازه ساختمانی بزرگ‌تر نیز با چالش‌هایی همراه بوده است. این در حالی است که فعالیت بخش قنسولی سفارت و هم‌چنین دیگر نمایندگی‌های کشور در ایران، پس از گذشت بیش از سه ماه از شیوع ویروس کرونا در ایران، هنوز به حالت عادی برنگشته و از این‌رو، مهاجرین با مشکلات متعددی مواجه هستند.
 
4ـ کم‌بودن تعداد دیپلمات‌ها و کارمندان محلی، برخی برخوردهای سلیقه‌ای و نادرست با مراجعه‌کنندگان، نبود بودجه و امکانات لازم و بسته بودن دست سفارت در استفاده از درآمدهای خود، بخش دیگری از مشکلات رایج در ایران است. این کمبود کارمندان و دیپلمات‌ها سبب شده که سفارت و نمایندگی‌های کشور که هر کدام چندین ولایت ایران را تحت پوشش خدمات خود دارند، نتوانند به بسیاری از مشکلات روزمره مهاجرین، به خصوص به همین مسأله حوادث و سوانح رسیدگی نمایند. مهاجرین همواره از نحوه رسیدگی‌های سفارت و نمایندگی‌های قنسولی در ایران به حوادث و رویدادها، شکایت دارند.
 
متأسفانه دولت افغانستان و وزارت امورخارجه کشور به این مشکلات و ده‌ها مشکل و نیازمندی دیگر جامعه سه میلیونی مهاجر در ایران بی‌توجه بوده و در مقابل، در بسا موارد، دولت ایران با ساز و کارهایی که تعریف کرده، جور سستی و ضعف طرف مقابل را به دوش کشیده است. به عنوان مثال، به دلیل عدم توانایی در توزیع گسترده پاسپورت، دولت ایران برای حل مشکل رسیدگی به مهاجرین، اقدام به چاپ و توزیع دفترچه‌های مخصوص سبزرنگ در بین مهاجرین کرده که در موارد متعدد، به جای پاسپورت افغانستانی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
 
متأسفانه باید گفت که این مشکل و ده‌ها مشکل و نارسایی دیگری که مهاجرین به دلیل ارائه خدمات محدود سفارت و نمایندگی‌های قنسولی با آن مواجه اند، با موضع‌گیری‌ها و پی‌گیری‌های احساساتی و مقطعی دولت افغانستان حل شدنی نیست؛ بلکه نیاز به رویکرد همه‌جانبه و پایدار دارد.
 
این در حالی است که بخشی از مشکلات مهاجرت به سوی ایران، به خصوص مهاجرت‌های غیرقانونی و طعمه شبکه‌های قاچاق انسان و تروریستی شدن، ریشه در نارسایی‌ها و مشکلات متعدد در داخل کشور دارد. جدای از مشکلات اقتصادی در داخل و گسترش فقر که زمینه افزایش بیکاری و مهاجرت‌های پرخطر و غیرقانونی را فراهم کرده، دولت افغانستان از مدیریت و کنترل مرزهای خود نیز با همسایگان شانه خالی کرده و به عنوان مثال، در سال‌های اخیر بیش از 50 پاسگاه مرزی در مرز با ایران را تخلیه نموده، در حالی که بیشتر آن‌ها با کمک ایران ساخته شده بود. وزارت امورخارجه ایران می‌گوید که در ماه‌های اخیر و پس از شیوع ویروس کرونا، بیش از 160 هزار شهروند افغانستانی به صورت غیرمجاز وارد این کشور شده‌اند و این آمار، به شدت تکان‌دهنده است. با این حجم زیاد از ورود غیرقانونی با استفاده از شبکه‌های قاچاق انسان و مواد مخدر به ایران، آن‌هم از راه‌های سخت و تحمل شرایط دشوار، قطعا دو رویداد اخیر، اولین و آخرین رویدادها نخواهد بود؛ کما این‌که ده‌ها مورد پیش از این حوادث در مسیر قاچاق انسان به ایران روی داده و پس از این نیز موارد متعدد دیگر روی خواهد دارد که مدیریت آن از عهده کشور میزبان خارج است. در این زمینه، دولت افغانستان به جای انداختن بار مسئولیت به شانه کشور دیگر، باید اندکی به چگونگی عمل به تعهدات خود در قبال شهروندان کشور و امنیت مرزها توجه کند و فرافکنی در این زمینه، مشکلی از مشکلات موجود را حل نخواهد کرد. دولت می‌بایست از یک‌سو زمینه قاچاق انسان و مهاجرت‌های غیرقانونی را بگیرد و از سوی دیگر، با حل اختلافات داخلی و به نتیجه رساندن روند صلح، زمینه بازگشت آبرومندانه مهاجرین به وطن‌شان را فراهم نماید.
https://avapress.net/vdcfeyd0yw6dyva.igiw.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما