عباس نادری/ داعش یک پروژه پر ریسک دنیای غرب بود که با هزینه هنگفت هفت تریلیون دالری غربیها در عراق و سوریه ظهور کرد که به نفع آمریکا و همپیمانانش در خاورمیانه حکومت کند.
البته میشود زمینه به وجود آمدن داعش را در مقاله "جنگ 30 ساله مذهبی"، نوشته "ریچارد هاس"، رئیس شورای روابط خارجه آمریکا در دوران اوباما جستجو کرد. وی در این مقاله از جنگ 30 ساله مذهبی قرون وسطا در دنیای مسیحیت صحبت میکند که باعث رنسانس شد و سپس بهار عربی را به آن تشبیه میکند.
امثال "ریچارد هاس" و "فرانسیس فوکویاما" افرادی هستند که در دستگاه "سی آی ای"، تئوریسینهای استراتژیهای طولانیمدت ناتو به حساب میآیند.
چنانکه گذشت و مشاهده شد، دنیا و کیان اسلام، جبهه مقاومت شیعه و سنی را در مقابل آن علم کرد تا هم به این فتنه غربی خاتمه دهد و هم به دنیا بفهماند داعش هیچ ربطی به اسلام ندارد. این جریان مقاومت نهایتا توانست این خلافت عبری ـ غربی را در عراق و سوریه با شکست مواجهه کند، اما این پایان کار نبود. داعش نابود شد، اما فکر آن همچنان پابرجاست.
فکر داعش میتواند از هر جایی در این کره خاکی ظهور کند، ولی چگونه؟
افغانستان در این چند سال دچار تغییرات متفاوتی شده است. کشور پس از چهل سال درگیری و خونریزی در شرف صلح تحمیلی قرار دارد، اما آیا این صلح منجر به ثبات میشود یا نه، جای بحث است.
طالبان که با آمریکا به توافق رسید و در شرف مذاکره با کابل است، یک کتله تروریستی واحد نیست، بلکه خود طالبان دارای انشقاقهای زیادی است، تا جایی که بعضی از شاخههای طالبان پیش از پیش از صلح اعلام برائت کردند. این انشقاق می تواند بر طبل تداوم جنگ بکوبد، ولی آیا بازهم به عنوان طالب؟
در این چند هفته شبکه یک و طلوع به صورت مرموزی در حال نشر پرچم فاطمیون در کنار پرچم داعش است تا قبل از قبل ذهنیت تفرقهاندازی را در میان ملت ایجاد کند.
آمریکا برای پساطالبان مسلما پروژه داعش را از افغاستان شروع خواهد کرد تا به سیاست منافقانه خویش در این جغرافیا ادامه دهد. در این بین، طالبانی که از پروسه صلح جا مانده و یا منافع آنها در صلح تبلور پیدا نمیکند، مسلما شامل گروههای تروریستی دیگر خواهد شد.
بر این اساس، شبکههای طلوع و یک از قبل برای اینکه به طالبان از قافله مانده خط و نشان دهند، علیه داعش تبلیغ و این گروه تروریستی را برجستهتر میکنند. مسلما باید پس از این شاهد حملات داعش در افغانستان باشیم تا گروه داعش به عنوان یک گروه جدید در اذهان مردم جا بیفتد و برای کشورهای منطقه هم ثابت شود که داعش در این کشور به صورت جدی شروع به فعالیت کرده است.
اما منافقت رسانههای وابسته به آمریکا بیش از حد تصور است. نشر پرچم فاطمیون توسط این شبکهها، می تواند اذهان را به اینسو ببرد که با آمدن داعش در افغانستان و هدف قرار دادن شیعه، مسلما گروههای مقاومت شیعی تشکیل خواهد شد و آنچه فعلا سمبل مقاومت علیه تروریستها و مخصوصا داعش در جهان از جانب افغانستان معرفی شده، لشکر فاطمیون میباشد. بر این اساس، آمریکا برای پروژه داعش در افغانستان باید پیشاپیش به دنبال سرکوب گروههای مقاومت باشد؛ برای همین در زمان دولت غنی، فرمانده علی پور به شدت تحت مراقبت بود.
آمریکا در آینده ترس از حضور فاطمیون در افغانستان علیه داعش را دارد، برای همین توسط رسانههای وابسته به خود پیشاپیش آن را به عنوان یک گروه تروریستی تبلیغ میکند تا راه برای حضور و پیروزی در مقابل داعش در افغانستان را از دست بدهد و مردم شروع به مخالفت با حضور فاطمیون در افغانستان کند.
البته میشود زمینه به وجود آمدن داعش را در مقاله "جنگ 30 ساله مذهبی"، نوشته "ریچارد هاس"، رئیس شورای روابط خارجه آمریکا در دوران اوباما جستجو کرد. وی در این مقاله از جنگ 30 ساله مذهبی قرون وسطا در دنیای مسیحیت صحبت میکند که باعث رنسانس شد و سپس بهار عربی را به آن تشبیه میکند.
امثال "ریچارد هاس" و "فرانسیس فوکویاما" افرادی هستند که در دستگاه "سی آی ای"، تئوریسینهای استراتژیهای طولانیمدت ناتو به حساب میآیند.
چنانکه گذشت و مشاهده شد، دنیا و کیان اسلام، جبهه مقاومت شیعه و سنی را در مقابل آن علم کرد تا هم به این فتنه غربی خاتمه دهد و هم به دنیا بفهماند داعش هیچ ربطی به اسلام ندارد. این جریان مقاومت نهایتا توانست این خلافت عبری ـ غربی را در عراق و سوریه با شکست مواجهه کند، اما این پایان کار نبود. داعش نابود شد، اما فکر آن همچنان پابرجاست.
فکر داعش میتواند از هر جایی در این کره خاکی ظهور کند، ولی چگونه؟
افغانستان در این چند سال دچار تغییرات متفاوتی شده است. کشور پس از چهل سال درگیری و خونریزی در شرف صلح تحمیلی قرار دارد، اما آیا این صلح منجر به ثبات میشود یا نه، جای بحث است.
طالبان که با آمریکا به توافق رسید و در شرف مذاکره با کابل است، یک کتله تروریستی واحد نیست، بلکه خود طالبان دارای انشقاقهای زیادی است، تا جایی که بعضی از شاخههای طالبان پیش از پیش از صلح اعلام برائت کردند. این انشقاق می تواند بر طبل تداوم جنگ بکوبد، ولی آیا بازهم به عنوان طالب؟
در این چند هفته شبکه یک و طلوع به صورت مرموزی در حال نشر پرچم فاطمیون در کنار پرچم داعش است تا قبل از قبل ذهنیت تفرقهاندازی را در میان ملت ایجاد کند.
آمریکا برای پساطالبان مسلما پروژه داعش را از افغاستان شروع خواهد کرد تا به سیاست منافقانه خویش در این جغرافیا ادامه دهد. در این بین، طالبانی که از پروسه صلح جا مانده و یا منافع آنها در صلح تبلور پیدا نمیکند، مسلما شامل گروههای تروریستی دیگر خواهد شد.
بر این اساس، شبکههای طلوع و یک از قبل برای اینکه به طالبان از قافله مانده خط و نشان دهند، علیه داعش تبلیغ و این گروه تروریستی را برجستهتر میکنند. مسلما باید پس از این شاهد حملات داعش در افغانستان باشیم تا گروه داعش به عنوان یک گروه جدید در اذهان مردم جا بیفتد و برای کشورهای منطقه هم ثابت شود که داعش در این کشور به صورت جدی شروع به فعالیت کرده است.
اما منافقت رسانههای وابسته به آمریکا بیش از حد تصور است. نشر پرچم فاطمیون توسط این شبکهها، می تواند اذهان را به اینسو ببرد که با آمدن داعش در افغانستان و هدف قرار دادن شیعه، مسلما گروههای مقاومت شیعی تشکیل خواهد شد و آنچه فعلا سمبل مقاومت علیه تروریستها و مخصوصا داعش در جهان از جانب افغانستان معرفی شده، لشکر فاطمیون میباشد. بر این اساس، آمریکا برای پروژه داعش در افغانستان باید پیشاپیش به دنبال سرکوب گروههای مقاومت باشد؛ برای همین در زمان دولت غنی، فرمانده علی پور به شدت تحت مراقبت بود.
آمریکا در آینده ترس از حضور فاطمیون در افغانستان علیه داعش را دارد، برای همین توسط رسانههای وابسته به خود پیشاپیش آن را به عنوان یک گروه تروریستی تبلیغ میکند تا راه برای حضور و پیروزی در مقابل داعش در افغانستان را از دست بدهد و مردم شروع به مخالفت با حضور فاطمیون در افغانستان کند.