سید عباس حسینی/ به دنبال پایان بینتیجه مذاکرات حکومت با هیأت فنی طالبان در مورد رهایی زندانیان طالبان و بازگشت این هیأت، طی چند روز گذشته حکومت در سه مرحله، 300 زندانی طالبان را آزاد کرده است. در تازهترین مورد، شورای امنیت ملی امروز یکشنبه(24 حمل) از آزادی 100 زندانی دیگر طالبان خبر داده است. این زندانیان بر اساس فرمان محمد اشرف غنی و با در نظر داشت وضعیت صحی، سن و مدت مجازات باقیمانده، آزاد شده و بهعنوان بخشی از تلاشها برای صلح و مهار ویروس کرونا خوانده شده است.
این در حالی است که پیش از این، گروه طالبان با عدم تأیید هویت زندانیان رها شده از سوی حکومت، رهاشدگان را "افراد نامعلوم" خوانده و تأکید کرده، حکومت در رهایی زندانیان طالبان بهانهگیری میکند.
با این وجود، در اقدامی تازه از سوی طالبان، سخنگوی دفتر سیاسی این گروه در قطر اعلام کرده که امروز یکشنبه(24حمل)، 20 زندانی حکومت در ولایت قندهار از زندان رها شده و به اداره صلیب سرخ سپرده میشوند.
پیرامون این تلاشها برای رهایی زندانیان دو طرف، چند نکته حائز اهمیت است:
1ـ تلاش حکومت برای رهایی زندانیان طالبان، بدون اینکه این رهایی به دنبال توافق با هیأت فنی طالبان صورت بگیرد، به نوعی کوبیدن آب در هاون است. در حالی که طالبان در مورد رهایی این زندانیان و هویت آنها تردید دارد و این زندانیان بدون حضور هیأت طالبان و بدون توافق با این گروه رها شده، هیچ تأثیری در روند آزادی 5 هزار زندانی خواسته شده طالبان و زمینهسازی برای آغاز مذاکرات بینالافغانی نخواهد داشت. قطعا در صورت آغاز گفتوگوهای دو طرف در مورد رهایی زندانیان، طالبان این 300 زندانی و ادامه آن را در زمره 5 هزار زندانی خود محاسبه نخواهد کرد.
بر این اساس، محمد اشرف غنی همان طور که در اعیاد فطر و قربان سال گذشته صدها زندانی طالبان را آزاد کرد، بدون اینکه ذرهای بر روند صلح تأثیر بگذارد، همچنان بر اساس محاسبه اشتباه پیش میرود و این رویکرد، نه تنها کمکی به روند صلح و آغاز مذاکرات بینالافغانی نمیکند، که این روند با موانع روبرو میسازد.
بر این اساس، بهترین راه و تصمیم در شرایط کنونی، زمینهسازی برای بازگشت طالبان به میز مذاکره در مورد رهایی زندانیان، البته با در نظرداشت منافع ملی کشور است.
2ـ گروه طالبان از همین اکنون به روشنی نشان میدهد که توانایی لازم برای مدیریت کشور و بازگشت به عرصه سیاسی را ندارد. نمایندگان این گروه در طول دوران مذاکره با امریکا، با عدم قبول مذاکره و گفتوگو با حکومت افغانستان از یکسو، و عدم نشان دادن انعطاف در خواستها و پیشنهادهای خود، به روشنی با لجاجتهای خود نشان دادند هنوز آماده مذاکره و دیپلماسی نیستند؛ چه اینکه این مسأله در اولین مذاکرات رو در روی هیأت این گروه با نمایندگان حکومت در مورد رهایی زندانیان نیز دیده شد.
بر اساس گفتههای رییس ارگانهای محل و عضو هیأت مذاکرهکننده با طالبان، این گروه بیش از اینکه به دنبال آزادی زندانیان خود باشد، به دنبال رهایی فرماندهان کلیدی و ارشد خود از زندانهای حکومت است؛ مسألهای که حکومت، نهادهای مدافع حقوق بشر و همچنین مردم نگرانیهای جدی در مورد بازگشت آنها به میدانهای جنگ دارند.
از سوی دیگر، اگر طالبان چنانکه ادعا دارند، معیارهای شرعی و دینی را مد نظر بگیرند، کسانی که در کشتار بیرحمانه غیرنظامیان دست داشته و دست به جنایات جنگی زدهاند، و جدای از دعوای حقالعبد و حق حکومت، دعوای حقالناسی دارند، چگونه میتوانند مورد عفو و بخشش قرار گرفته و رها شوند؟!
بر این اساس، طالبان که سالهای سال در کوه و دشت مشغول نبرد و منازعه بودهاند، هنوز به لحاظ فکری و عملی آماده پذیرش آموزههای مدرن، به خصوص معیارهای دیپلماسی و مذاکره نبوده و نیستند؛ چه اینکه انعطاف دو طرف در خواستها و شروط خود و زمینهسازی برای دستیابی به یک نتیجه برد ـ برد، یکی از محوریترین اصول دیپلماسی و مذاکره است. با وجود عقبنشینیهای حکومت افغانستان در طول دو سالی که از آغاز روند مذاکرات صلح با طالبان میگذرد، در موارد متعدد "مرغ طالبان تنها یک پا داشته است".
با تداوم پیشبرد چنین رویکردی از سوی طالبان، به خصوص با آغاز مذاکرات بینالافغانی، هر لحظه و پیرامون هر موضوعی امکان بنبست در مذاکرات و برگشت به خانه اول وجود دارد.
با این وجود، کشورها و جریانهای حامی طالبان و همچنین بزرگان این گروه، باید طالبان را قانع سازند که اگر از جنگ خسته شده و واقعا خواهان تأمین صلح عادلانه و سراسری در کشور اند، باید معیارها و فنون مذاکره و دیپلماسی را رعایت کنند تا به دنبال چانهزنیهای مختلف، به یک نتیجه برد ـ برد با حکومت و مردم افغانستان دست پیدا کنند.
امید است که اعلام آزادی 20 زندانی حکومت از سوی طالبان که قرار است امروز از ولایت قندهار آزاد شوند، چراغ سبزی از سوی این گروه برای بازگشت به روند مذاکرات فنی پیرامون رهایی زندانیان باشد، تا زمینه برای آغاز مذاکرات بینالافغانی فراهم شود.
3ـ همانطور که در بالا ذکر شد، یک قسمت از نگرانیهای حکومت افغانستان در مورد رهایی زندانیان طالبان، بر اساس خواست مردم و نهادهای حقوق بشری، نگرانیهای مشروع و قابل تأمل است. سوال اساسی این است که آیا طالبان رها شده به میدانهای جنگ بازخواهند گشت؟ تجربه تلخی که در دو رهایی بزرگ زندانیان طالبان، یکی در دوره حامد کرزی که جنگجویان رها شده، رهبری جنگ در ولایات شمالی را به عهده گرفته و وضعیت امنیتی کشور به خصوص در شمال را متحول کردند، و دیگری سال گذشته توسط محمد اشرف غنی، نشان داد که طالبان رها شده، با وجود ضمانتهای داده شده، دوباره به میدان جنگ بازگشتهاند.
فراموش نمیکنم نوجوانی را که با هزار دل رحمی و محبت از سوی حامد کرزی رها شد، اما چند هفته پس از رهایی، قبل از انجام یک حمله انتحاری مجدد در ولایت هلمند بازداشت گردید؟!
البته شاید یک تقصیر بزرگ در بازگشت این زندانیان به میدانهای جنگ به گردن حکومت باشد که زمینه بازجذب این زندانیان رها شده به زندگی عادی و فراهم کردن زمینههای اشتغال و زندگی آبرومند را برای آنها فراهم نکرده است؛ در نهایت، آنها برای امرار معاش، مجددا سلاح به دست گرفته و به میدان جنگ بازگشتهاند.
متأسفانه حکومت تاکنون کوچکترین توجهی به زمینههای بازجذب زندانیان رها شده طالبان به زندگی عادی و آبرومند نداشته و غفلت در این زمینه، خود به خود زمینه بازگشت مجدد زندانیان رها شده به میدانهای جنگ را فراهم میکند.
در زمینه رهایی 5 هزار زندانی طالبان نیز این گروه باید در هماهنگی با حکومت افغانستان، به دنبال تأمین زندگی آبرومندانه این زندانیان و ایجاد زمینههای امرار معیشت و بازجذب اجتماعی آنها باشد؛ چه اینکه اگر این شرایط فراهم نشود، اگر این زندانیان برای طالبان به میدان جنگ بازنگردند، گروههای دیگری مثل داعش آماده جذب این نیروها هستند.
امریکا که ادعای تلاش برای تأمین صلح در افغانستان و خروج از کشور را دارد، به جای کاهش یک میلیارد دالری کمکهای خود، به خصوص به نیروهای امنیتی کشور، باید بودجه مشخصی را برای بازگشت طالبان به روند صلح و زندگی غیرنظامی، به خصوص برای بازجذب اجتماعی زندانیان و نیروهای این گروه اختصاص دهد تا زمینه پروژههای بازسازی و اشتغالزایی برای این نیروها فراهم شود.
این در حالی است که پیش از این، گروه طالبان با عدم تأیید هویت زندانیان رها شده از سوی حکومت، رهاشدگان را "افراد نامعلوم" خوانده و تأکید کرده، حکومت در رهایی زندانیان طالبان بهانهگیری میکند.
با این وجود، در اقدامی تازه از سوی طالبان، سخنگوی دفتر سیاسی این گروه در قطر اعلام کرده که امروز یکشنبه(24حمل)، 20 زندانی حکومت در ولایت قندهار از زندان رها شده و به اداره صلیب سرخ سپرده میشوند.
پیرامون این تلاشها برای رهایی زندانیان دو طرف، چند نکته حائز اهمیت است:
1ـ تلاش حکومت برای رهایی زندانیان طالبان، بدون اینکه این رهایی به دنبال توافق با هیأت فنی طالبان صورت بگیرد، به نوعی کوبیدن آب در هاون است. در حالی که طالبان در مورد رهایی این زندانیان و هویت آنها تردید دارد و این زندانیان بدون حضور هیأت طالبان و بدون توافق با این گروه رها شده، هیچ تأثیری در روند آزادی 5 هزار زندانی خواسته شده طالبان و زمینهسازی برای آغاز مذاکرات بینالافغانی نخواهد داشت. قطعا در صورت آغاز گفتوگوهای دو طرف در مورد رهایی زندانیان، طالبان این 300 زندانی و ادامه آن را در زمره 5 هزار زندانی خود محاسبه نخواهد کرد.
بر این اساس، محمد اشرف غنی همان طور که در اعیاد فطر و قربان سال گذشته صدها زندانی طالبان را آزاد کرد، بدون اینکه ذرهای بر روند صلح تأثیر بگذارد، همچنان بر اساس محاسبه اشتباه پیش میرود و این رویکرد، نه تنها کمکی به روند صلح و آغاز مذاکرات بینالافغانی نمیکند، که این روند با موانع روبرو میسازد.
بر این اساس، بهترین راه و تصمیم در شرایط کنونی، زمینهسازی برای بازگشت طالبان به میز مذاکره در مورد رهایی زندانیان، البته با در نظرداشت منافع ملی کشور است.
2ـ گروه طالبان از همین اکنون به روشنی نشان میدهد که توانایی لازم برای مدیریت کشور و بازگشت به عرصه سیاسی را ندارد. نمایندگان این گروه در طول دوران مذاکره با امریکا، با عدم قبول مذاکره و گفتوگو با حکومت افغانستان از یکسو، و عدم نشان دادن انعطاف در خواستها و پیشنهادهای خود، به روشنی با لجاجتهای خود نشان دادند هنوز آماده مذاکره و دیپلماسی نیستند؛ چه اینکه این مسأله در اولین مذاکرات رو در روی هیأت این گروه با نمایندگان حکومت در مورد رهایی زندانیان نیز دیده شد.
بر اساس گفتههای رییس ارگانهای محل و عضو هیأت مذاکرهکننده با طالبان، این گروه بیش از اینکه به دنبال آزادی زندانیان خود باشد، به دنبال رهایی فرماندهان کلیدی و ارشد خود از زندانهای حکومت است؛ مسألهای که حکومت، نهادهای مدافع حقوق بشر و همچنین مردم نگرانیهای جدی در مورد بازگشت آنها به میدانهای جنگ دارند.
از سوی دیگر، اگر طالبان چنانکه ادعا دارند، معیارهای شرعی و دینی را مد نظر بگیرند، کسانی که در کشتار بیرحمانه غیرنظامیان دست داشته و دست به جنایات جنگی زدهاند، و جدای از دعوای حقالعبد و حق حکومت، دعوای حقالناسی دارند، چگونه میتوانند مورد عفو و بخشش قرار گرفته و رها شوند؟!
بر این اساس، طالبان که سالهای سال در کوه و دشت مشغول نبرد و منازعه بودهاند، هنوز به لحاظ فکری و عملی آماده پذیرش آموزههای مدرن، به خصوص معیارهای دیپلماسی و مذاکره نبوده و نیستند؛ چه اینکه انعطاف دو طرف در خواستها و شروط خود و زمینهسازی برای دستیابی به یک نتیجه برد ـ برد، یکی از محوریترین اصول دیپلماسی و مذاکره است. با وجود عقبنشینیهای حکومت افغانستان در طول دو سالی که از آغاز روند مذاکرات صلح با طالبان میگذرد، در موارد متعدد "مرغ طالبان تنها یک پا داشته است".
با تداوم پیشبرد چنین رویکردی از سوی طالبان، به خصوص با آغاز مذاکرات بینالافغانی، هر لحظه و پیرامون هر موضوعی امکان بنبست در مذاکرات و برگشت به خانه اول وجود دارد.
با این وجود، کشورها و جریانهای حامی طالبان و همچنین بزرگان این گروه، باید طالبان را قانع سازند که اگر از جنگ خسته شده و واقعا خواهان تأمین صلح عادلانه و سراسری در کشور اند، باید معیارها و فنون مذاکره و دیپلماسی را رعایت کنند تا به دنبال چانهزنیهای مختلف، به یک نتیجه برد ـ برد با حکومت و مردم افغانستان دست پیدا کنند.
امید است که اعلام آزادی 20 زندانی حکومت از سوی طالبان که قرار است امروز از ولایت قندهار آزاد شوند، چراغ سبزی از سوی این گروه برای بازگشت به روند مذاکرات فنی پیرامون رهایی زندانیان باشد، تا زمینه برای آغاز مذاکرات بینالافغانی فراهم شود.
3ـ همانطور که در بالا ذکر شد، یک قسمت از نگرانیهای حکومت افغانستان در مورد رهایی زندانیان طالبان، بر اساس خواست مردم و نهادهای حقوق بشری، نگرانیهای مشروع و قابل تأمل است. سوال اساسی این است که آیا طالبان رها شده به میدانهای جنگ بازخواهند گشت؟ تجربه تلخی که در دو رهایی بزرگ زندانیان طالبان، یکی در دوره حامد کرزی که جنگجویان رها شده، رهبری جنگ در ولایات شمالی را به عهده گرفته و وضعیت امنیتی کشور به خصوص در شمال را متحول کردند، و دیگری سال گذشته توسط محمد اشرف غنی، نشان داد که طالبان رها شده، با وجود ضمانتهای داده شده، دوباره به میدان جنگ بازگشتهاند.
فراموش نمیکنم نوجوانی را که با هزار دل رحمی و محبت از سوی حامد کرزی رها شد، اما چند هفته پس از رهایی، قبل از انجام یک حمله انتحاری مجدد در ولایت هلمند بازداشت گردید؟!
البته شاید یک تقصیر بزرگ در بازگشت این زندانیان به میدانهای جنگ به گردن حکومت باشد که زمینه بازجذب این زندانیان رها شده به زندگی عادی و فراهم کردن زمینههای اشتغال و زندگی آبرومند را برای آنها فراهم نکرده است؛ در نهایت، آنها برای امرار معاش، مجددا سلاح به دست گرفته و به میدان جنگ بازگشتهاند.
متأسفانه حکومت تاکنون کوچکترین توجهی به زمینههای بازجذب زندانیان رها شده طالبان به زندگی عادی و آبرومند نداشته و غفلت در این زمینه، خود به خود زمینه بازگشت مجدد زندانیان رها شده به میدانهای جنگ را فراهم میکند.
در زمینه رهایی 5 هزار زندانی طالبان نیز این گروه باید در هماهنگی با حکومت افغانستان، به دنبال تأمین زندگی آبرومندانه این زندانیان و ایجاد زمینههای امرار معیشت و بازجذب اجتماعی آنها باشد؛ چه اینکه اگر این شرایط فراهم نشود، اگر این زندانیان برای طالبان به میدان جنگ بازنگردند، گروههای دیگری مثل داعش آماده جذب این نیروها هستند.
امریکا که ادعای تلاش برای تأمین صلح در افغانستان و خروج از کشور را دارد، به جای کاهش یک میلیارد دالری کمکهای خود، به خصوص به نیروهای امنیتی کشور، باید بودجه مشخصی را برای بازگشت طالبان به روند صلح و زندگی غیرنظامی، به خصوص برای بازجذب اجتماعی زندانیان و نیروهای این گروه اختصاص دهد تا زمینه پروژههای بازسازی و اشتغالزایی برای این نیروها فراهم شود.