حسینی مزاری/ پس از امضای توافقنامه میان امریکا و طالبان این خوشبینی پدیدار گشت که گویا صلح در افغانستان برقرار گردیده و نیروهای خارجی به ویژه امریکاییها از افغانستان خارج میشوند، اما واقعیت امر این است که نه صلح در افغانستان برقرار میگردد و نه هم نیروهای خارجی به خصوص امریکاییها قصد ترک افغانستان را دارند.
صلح برقرار نمیشود به این دلیل که در گذشته هم بارها در سخنان مختلف و نوشتههای گوناگون گفتهام که صلح در افغانستان زمانی برقرار میگردد که از مؤلفههای لازم برخوردار باشد از جمله؛ گفتگوها بینالافغانی و طرف دولت قوی باشد، مخالفین دولت از انسجام و آدرس واحد برخوردار باشند، نشانهها و آثار صلحخواهی از جمله برقراری آتشبس در طرفین مشاهده گردد و نیز حداقل کشورهای همسایه و منطقه از این عملیه حمایت کنند و کمکگر هر دو طرف باشند، اما در توافق امضاشده میان طالبان و امریکا هیچ یکی از این مؤلفهها به چشم نمیخورد و امریکا با نادیده گرفتنِ خود ارادیت و استقلال و آزادی افغانستانیها و بیخیالی نسبت به منافع و نگاه کشورهای همسایه و منطقه، وارد عمل گردیده، خود با گروهی که ادعای دشمنی و مبارزه با آن داشته وارد گفتگو و معامله شده است. طبیعی است که در این صورت دولت افغانستان از خود حساسیت نشان بدهد، مردم نسبت به این توافقنامه بدبین بوده و کشورهای همسایه و منطقه نیز با نگرانی دنبال کنندۀ تحولات باشند.
از همه مهمتر، طالبان به دلیل پراکندگی داخلی، از یک آدرس واحد برخوردار نیستند و ممکن است فردا دستهی دیگری با این نام وارد جنگ و نا امنسازی کشور شوند و بر فرض انسجام این گروه و داشتن آدرس واحد از سوی آن، اما تنها طالبان نیستند که در افغانستان عرض اندام داشته و سالها یک طرفِ جنگ و ناامنی کشور بودهاند بلکه مطابق اذعان منابع امنیتی و حتی خود رئیسجمهور افغانستان امروزه در کشور بیش از 20 گروه تروریستی در حال نبرد با نیروهای نظامی و امنیتی افغانستان هستند، چنانچه حمله تروریستی در سالیاد عبدالعلی مزاری ثابت کنندۀ این مدعاست، پس، بر فرض امریکاییها با طالبان بستند و با دادن امتیازات، آنها را وادار به جمع شدن از صحنۀ جنگ و ورود در عرصه فعالیتهای سیاسی نمودند اما با بقیه گروههای تروریستی چکار میکنند؟!.
نیروهای خارجی به ویژه امریکاییها خاک افغانستان را نیز ترک نخواهند کرد. چه اینکه تهاجم وسیع غربیها به افغانستان و صرف صدها میلیارد دالر و دادن هزاران کشته و مصرف وحشتناک وسایل و ادوات نظامی، فرهنگی و رسانهای علیه خاک و مردم این کشور برای آن صورت نگرفته است تا به این راحتی رخت سفر بربندند و اقدام به خروج از افغانستان نمایند.
چه اینکه امریکاییها بر مبنای معلومات سازمانهای اطلاعاتی خود به این نتیجه رسیده بودند که به زودی قدرت اقتصادی غرب به شرق منتقل میگردد و ستونهای اصلی این قدرت هم چهار کشور چین، روسیه، ایران و هند خواهند بود و بایستی دست به کار میشدند تا در راستای تضعیف این چهار کشور و یا حداقل مهار و مدیریت آنها به نفع امریکا، کاری انجام بدهند، این بود که افغانستان را بهترین نقطه یافتند تا به بهانهای، در این کشور حضور پیدا نموده، از نزدیک نسبت به چهار قدرت یادشده اشراف پیدا کنند.
بنابراین حضور امریکاییها در افغانستان به خاطر خود این کشور نیست تا اگر صلحی برقرار شود راحت دست از سر کشور ما بردارند و به موطن اصلی خود برگردند، بلکه قرار است از بستر و سکوی آن علیه کشورهای یادشده سوءاستفاده کنند و به عنوان چهارراه اطلاعاتی به مدیریت بقیهی جهان اسلام و رقبای غیر مسلمان خود بپردازند.
ادامه دارد...
صلح برقرار نمیشود به این دلیل که در گذشته هم بارها در سخنان مختلف و نوشتههای گوناگون گفتهام که صلح در افغانستان زمانی برقرار میگردد که از مؤلفههای لازم برخوردار باشد از جمله؛ گفتگوها بینالافغانی و طرف دولت قوی باشد، مخالفین دولت از انسجام و آدرس واحد برخوردار باشند، نشانهها و آثار صلحخواهی از جمله برقراری آتشبس در طرفین مشاهده گردد و نیز حداقل کشورهای همسایه و منطقه از این عملیه حمایت کنند و کمکگر هر دو طرف باشند، اما در توافق امضاشده میان طالبان و امریکا هیچ یکی از این مؤلفهها به چشم نمیخورد و امریکا با نادیده گرفتنِ خود ارادیت و استقلال و آزادی افغانستانیها و بیخیالی نسبت به منافع و نگاه کشورهای همسایه و منطقه، وارد عمل گردیده، خود با گروهی که ادعای دشمنی و مبارزه با آن داشته وارد گفتگو و معامله شده است. طبیعی است که در این صورت دولت افغانستان از خود حساسیت نشان بدهد، مردم نسبت به این توافقنامه بدبین بوده و کشورهای همسایه و منطقه نیز با نگرانی دنبال کنندۀ تحولات باشند.
از همه مهمتر، طالبان به دلیل پراکندگی داخلی، از یک آدرس واحد برخوردار نیستند و ممکن است فردا دستهی دیگری با این نام وارد جنگ و نا امنسازی کشور شوند و بر فرض انسجام این گروه و داشتن آدرس واحد از سوی آن، اما تنها طالبان نیستند که در افغانستان عرض اندام داشته و سالها یک طرفِ جنگ و ناامنی کشور بودهاند بلکه مطابق اذعان منابع امنیتی و حتی خود رئیسجمهور افغانستان امروزه در کشور بیش از 20 گروه تروریستی در حال نبرد با نیروهای نظامی و امنیتی افغانستان هستند، چنانچه حمله تروریستی در سالیاد عبدالعلی مزاری ثابت کنندۀ این مدعاست، پس، بر فرض امریکاییها با طالبان بستند و با دادن امتیازات، آنها را وادار به جمع شدن از صحنۀ جنگ و ورود در عرصه فعالیتهای سیاسی نمودند اما با بقیه گروههای تروریستی چکار میکنند؟!.
نیروهای خارجی به ویژه امریکاییها خاک افغانستان را نیز ترک نخواهند کرد. چه اینکه تهاجم وسیع غربیها به افغانستان و صرف صدها میلیارد دالر و دادن هزاران کشته و مصرف وحشتناک وسایل و ادوات نظامی، فرهنگی و رسانهای علیه خاک و مردم این کشور برای آن صورت نگرفته است تا به این راحتی رخت سفر بربندند و اقدام به خروج از افغانستان نمایند.
چه اینکه امریکاییها بر مبنای معلومات سازمانهای اطلاعاتی خود به این نتیجه رسیده بودند که به زودی قدرت اقتصادی غرب به شرق منتقل میگردد و ستونهای اصلی این قدرت هم چهار کشور چین، روسیه، ایران و هند خواهند بود و بایستی دست به کار میشدند تا در راستای تضعیف این چهار کشور و یا حداقل مهار و مدیریت آنها به نفع امریکا، کاری انجام بدهند، این بود که افغانستان را بهترین نقطه یافتند تا به بهانهای، در این کشور حضور پیدا نموده، از نزدیک نسبت به چهار قدرت یادشده اشراف پیدا کنند.
بنابراین حضور امریکاییها در افغانستان به خاطر خود این کشور نیست تا اگر صلحی برقرار شود راحت دست از سر کشور ما بردارند و به موطن اصلی خود برگردند، بلکه قرار است از بستر و سکوی آن علیه کشورهای یادشده سوءاستفاده کنند و به عنوان چهارراه اطلاعاتی به مدیریت بقیهی جهان اسلام و رقبای غیر مسلمان خود بپردازند.
ادامه دارد...