سید عباس حسینی/ گروه طالبان و امریکا همچنان مست از باده توافق صلحی هستند که روز یکشنبه گذشته(10 حوت) در دوحه قطر و پس از 20 سال جنگ و نبرد با یکدیگر و کشتن هزاران انسان بیگناه امضا کردند.
رهبر طالبان به دنبال امضای این توافقنامه، در یک بیانیه، آن را پیروزی طالبان خواند و تأکید کرد که هیچ کس حق نقض این توافق را ندارد. پس از آن، دونالد ترامپ، رییسجمهور امریکا شب گذشته(سهشنبه، 13 حوت) با پایین آوردن شأن یک رییسجمهور، به مدت 35 دقیقه، با ملا برادر، معاون سیاسی گروه طالبان و رییس دفتر سیاسی این گروه در قطر به صورت تلفنی گفتوگو کرد. ترامپ پیش از این گفته بود که با رهبر طالبان دیدار خواهد کرد، اما گویا حتی رهبر طالبان حاضر به گفتوگو با او نیست.
ترامپ پس از گفتگوی تلفنیاش با ملا برادر گفت: "ما با طالبان علایق مشترک داریم. با ملا برادر روابط خوب دارم. نمیخواهم میلیونها تن را در افغانستان به قتل برسانم".
هرچند برخی این سخنان دونالد ترامپ را همانند دیگر سخنان و اقدامات او، ناشی از شخصیت روانی و نامتعادل رییسجمهور امریکا بدانند، اما جدای از روابط پنهانی امریکا و طالبان و نقش امریکا در ایجاد این گروه، ترامپ و دولت امریکا در حال بدعت گذاشتن مواردی در منطقه و جهان اند که کشورها، دولتها و ملتها را در آینده با مشکلات متعدد مواجه خواهد ساخت.
در طول یک و نیم سال گذشته، و پس از نزدیک به دو دهه که امریکا مایل به مذاکره با طالبان نبود، این کشور به گونهای وارد روند صلح افغانستان شد که تاکنون کمتر سابقه و نمونه آن دیده شده بود. در ابتدا قرار بود امریکا و فرستاده ویژه این کشور برای صلح افغانستان، تسهیلکننده مذاکرات بینالافغانی با طالبان شوند، اما با گذشت زمان، امریکا و طالبان به دو طرف اصلی جنگ و صلح کشور مبدل شدند. امریکا با رویکرد خود در این مدت، چنان شأن و منزلت و جایگاه یک گروه نظامی مخالفت دولت که در موارد متعددی دست به حملات تروریستی زده را بالا برد که نمونه آن در گذشته وجود نداشته است. امریکا با رویکرد اشتباه و اشتباهات استراتژیکی که در مذاکره با طالبان انجام داد، جایگاه این گروه را به فراتر از جایگاه دولت افغانستان ارتقا داد و حتی در توافقنامه صلح با طالبان، از این گروه به عنوان امارت اسلامی طالبان یاد کرد؛ مسألهای که با انتقاد صریح مشاور امنیت ملی رییسجمهور غنی مواجه شد.
به این وسیله، امریکا با مشروعیت بخشیدن به گروه طالبان، نه تنها جایگاه دولت افغانستان را خاک بر زمین کرد، که جایگاه خود را به عنوان یک قدرت جهانی، به شدت تضعیف کرد. این روند به گونهای پیش رفت که در طول مذاکرات و در شرایط کنونی، این طالبان بود که از موضع برتر سخن میگفت و تاکنون پیرامون هیچ خواسته خود، انعطاف نشان نداده است؛ در حالی که در مقابل، این آمریکا و تحت فشارهای این کشور، دولت افغانستان بود که از خواستها و شروط خود در برابر طالبان عقبنشینی کردهاند.
در چنین شرایطی، طالبان که عملا خود را پس از جنگ، پیروز میدان دیپلماسی با امریکا نیز میداند، کماکان حاضر نیست دولت افغانستان را به رسمیت بشناسد و هر روز، یک معیار جدید برای مذاکرات بینالافغانی و چگونگی ترکیب هیأت افغانستان تعیین میکند. اشتباهات استراتژیک امریکا در مذاکره با طالبان تا حدی پیش میرود که خارج از صلاحیتهای خود و در مداخله آشکار در امور داخلی دولت افغانستان، به جای این دولت تصمیم میگیرد و به طالبان تعهد میدهد قبل از آغاز مذاکرات بینالافغانی و در مدت زمانی بسیار کوتاه(10 روز)، 5 هزار زندانی طالبان از زندانهای دولت آزاد شوند؛ گستاخی که با عصبانیت و خشم محمد اشرف غنی نیز همراه شد.
در چنین شرایطی، وقتی رییسجمهور امریکا با ملا برادر تلفنی صحبت میکند و جایگاه معاون سیاسی طالبان را تا سطح یک رییسجمهور بالا میبرد، تبعات منفی هم در عملی شدن توافق با این گروه و هم آغاز مذاکرات بینالافغانی به دنبال خواهد داشت. نه تنها طالبان، بلکه این اشتباه استراتژیک دونالد ترامپ بدعتی را بنیان نهاده که پس از این، هر گروه مخالف و حتی تروریستی برای امضای توافقنامه صلح، خود را فراتر از دولت قانونی کشور مربوط بداند و بخواهد برای توافق صلح، با رییس جمهور امریکا صحبت کند. متأسفانه باید گفت که امریکا و زمامداران این کشور در روند صلح با طالبان، خلاف بسیاری از معیارها و قوانین بینالمللی برخورد کردند؛ گویی کودکی هستند که سالها بی کس و کار در جنگل زندگی کرده و حالا به یکباره، پا در دنیای انسانها گذاشته است.
با این رویکرد، رییس جمهور امریکا، دولت او و فرستاده ویژه این کشور برای صلح افغانستان در ادامه تطبیق توافق صلح با طالبان، با دشواریهای بسیاری به دلیل رویکرد اقتدارگرایانه طالبان مواجه خواهند بود. همین رویکرد اقتدارگرایانه طالبان ناشی از اشتباهات امریکاست که هنوز جوهر توافقنامه با این کشور خشک نشده، طالبان دوره کاهش خشونتها را پایان بخشیده و حملات وسیعی را علیه نیروهای امنیتی و مردم افغانستان آغاز کردند؛ در حالی که تأکید کردند به نیروهای امریکایی و خارجی حمله نخواهند کرد.
متأسفانه در چنین شرایطی، بار دیگر رویاهای مردم برای دستیابی به صلح رنگ میبازد. با اشتباهات استراتژیک امریکا و رویکرد کنونی طالبان، در صورت آغاز مذاکرات بینالافغانی نیز هر حوزه و عرصه شاهد یک بنبست میان دولت و ملت افغانستان با نمایندگان گروه طالبان خواهد بود.
جدای از تأثیر این رویکرد امریکا، سخنان ترامپ و گفتوگوی تلفنی او با ملا برادر، علاوه بر اینکه سوالات زیادی را در ذهن مردم در مورد اهداف و نیات امریکا ایجاد میکند، چهره منفور این کشور و رویکردش در افغانستان را منفورتر خواهد ساخت. رحمتالله نبیل، نامزد انتخابات ریاست جمهوری و رییس پیشین شورای امنیت ملی در واکنش به تماس تلفنی ترامپ با ملا برادر نوشته است: "آیا بین "تروریستان سابق" و "دوستهای سابق" رقابت برای دریافت بیشترین تماس تلفنی جریان دارد؟ برای چندین سال هزاران افغان به دلیل تماس با جنگجویان طالبان بازداشت شدند. اکنون ملا برادر یک برادر است. ۳۰ میلیون افغان از دلیل این دوستی تازه ایجاد شده، آگاه نیستند. ذهنها در تلاش دانستن است".
رهبر طالبان به دنبال امضای این توافقنامه، در یک بیانیه، آن را پیروزی طالبان خواند و تأکید کرد که هیچ کس حق نقض این توافق را ندارد. پس از آن، دونالد ترامپ، رییسجمهور امریکا شب گذشته(سهشنبه، 13 حوت) با پایین آوردن شأن یک رییسجمهور، به مدت 35 دقیقه، با ملا برادر، معاون سیاسی گروه طالبان و رییس دفتر سیاسی این گروه در قطر به صورت تلفنی گفتوگو کرد. ترامپ پیش از این گفته بود که با رهبر طالبان دیدار خواهد کرد، اما گویا حتی رهبر طالبان حاضر به گفتوگو با او نیست.
ترامپ پس از گفتگوی تلفنیاش با ملا برادر گفت: "ما با طالبان علایق مشترک داریم. با ملا برادر روابط خوب دارم. نمیخواهم میلیونها تن را در افغانستان به قتل برسانم".
هرچند برخی این سخنان دونالد ترامپ را همانند دیگر سخنان و اقدامات او، ناشی از شخصیت روانی و نامتعادل رییسجمهور امریکا بدانند، اما جدای از روابط پنهانی امریکا و طالبان و نقش امریکا در ایجاد این گروه، ترامپ و دولت امریکا در حال بدعت گذاشتن مواردی در منطقه و جهان اند که کشورها، دولتها و ملتها را در آینده با مشکلات متعدد مواجه خواهد ساخت.
در طول یک و نیم سال گذشته، و پس از نزدیک به دو دهه که امریکا مایل به مذاکره با طالبان نبود، این کشور به گونهای وارد روند صلح افغانستان شد که تاکنون کمتر سابقه و نمونه آن دیده شده بود. در ابتدا قرار بود امریکا و فرستاده ویژه این کشور برای صلح افغانستان، تسهیلکننده مذاکرات بینالافغانی با طالبان شوند، اما با گذشت زمان، امریکا و طالبان به دو طرف اصلی جنگ و صلح کشور مبدل شدند. امریکا با رویکرد خود در این مدت، چنان شأن و منزلت و جایگاه یک گروه نظامی مخالفت دولت که در موارد متعددی دست به حملات تروریستی زده را بالا برد که نمونه آن در گذشته وجود نداشته است. امریکا با رویکرد اشتباه و اشتباهات استراتژیکی که در مذاکره با طالبان انجام داد، جایگاه این گروه را به فراتر از جایگاه دولت افغانستان ارتقا داد و حتی در توافقنامه صلح با طالبان، از این گروه به عنوان امارت اسلامی طالبان یاد کرد؛ مسألهای که با انتقاد صریح مشاور امنیت ملی رییسجمهور غنی مواجه شد.
به این وسیله، امریکا با مشروعیت بخشیدن به گروه طالبان، نه تنها جایگاه دولت افغانستان را خاک بر زمین کرد، که جایگاه خود را به عنوان یک قدرت جهانی، به شدت تضعیف کرد. این روند به گونهای پیش رفت که در طول مذاکرات و در شرایط کنونی، این طالبان بود که از موضع برتر سخن میگفت و تاکنون پیرامون هیچ خواسته خود، انعطاف نشان نداده است؛ در حالی که در مقابل، این آمریکا و تحت فشارهای این کشور، دولت افغانستان بود که از خواستها و شروط خود در برابر طالبان عقبنشینی کردهاند.
در چنین شرایطی، طالبان که عملا خود را پس از جنگ، پیروز میدان دیپلماسی با امریکا نیز میداند، کماکان حاضر نیست دولت افغانستان را به رسمیت بشناسد و هر روز، یک معیار جدید برای مذاکرات بینالافغانی و چگونگی ترکیب هیأت افغانستان تعیین میکند. اشتباهات استراتژیک امریکا در مذاکره با طالبان تا حدی پیش میرود که خارج از صلاحیتهای خود و در مداخله آشکار در امور داخلی دولت افغانستان، به جای این دولت تصمیم میگیرد و به طالبان تعهد میدهد قبل از آغاز مذاکرات بینالافغانی و در مدت زمانی بسیار کوتاه(10 روز)، 5 هزار زندانی طالبان از زندانهای دولت آزاد شوند؛ گستاخی که با عصبانیت و خشم محمد اشرف غنی نیز همراه شد.
در چنین شرایطی، وقتی رییسجمهور امریکا با ملا برادر تلفنی صحبت میکند و جایگاه معاون سیاسی طالبان را تا سطح یک رییسجمهور بالا میبرد، تبعات منفی هم در عملی شدن توافق با این گروه و هم آغاز مذاکرات بینالافغانی به دنبال خواهد داشت. نه تنها طالبان، بلکه این اشتباه استراتژیک دونالد ترامپ بدعتی را بنیان نهاده که پس از این، هر گروه مخالف و حتی تروریستی برای امضای توافقنامه صلح، خود را فراتر از دولت قانونی کشور مربوط بداند و بخواهد برای توافق صلح، با رییس جمهور امریکا صحبت کند. متأسفانه باید گفت که امریکا و زمامداران این کشور در روند صلح با طالبان، خلاف بسیاری از معیارها و قوانین بینالمللی برخورد کردند؛ گویی کودکی هستند که سالها بی کس و کار در جنگل زندگی کرده و حالا به یکباره، پا در دنیای انسانها گذاشته است.
با این رویکرد، رییس جمهور امریکا، دولت او و فرستاده ویژه این کشور برای صلح افغانستان در ادامه تطبیق توافق صلح با طالبان، با دشواریهای بسیاری به دلیل رویکرد اقتدارگرایانه طالبان مواجه خواهند بود. همین رویکرد اقتدارگرایانه طالبان ناشی از اشتباهات امریکاست که هنوز جوهر توافقنامه با این کشور خشک نشده، طالبان دوره کاهش خشونتها را پایان بخشیده و حملات وسیعی را علیه نیروهای امنیتی و مردم افغانستان آغاز کردند؛ در حالی که تأکید کردند به نیروهای امریکایی و خارجی حمله نخواهند کرد.
متأسفانه در چنین شرایطی، بار دیگر رویاهای مردم برای دستیابی به صلح رنگ میبازد. با اشتباهات استراتژیک امریکا و رویکرد کنونی طالبان، در صورت آغاز مذاکرات بینالافغانی نیز هر حوزه و عرصه شاهد یک بنبست میان دولت و ملت افغانستان با نمایندگان گروه طالبان خواهد بود.
جدای از تأثیر این رویکرد امریکا، سخنان ترامپ و گفتوگوی تلفنی او با ملا برادر، علاوه بر اینکه سوالات زیادی را در ذهن مردم در مورد اهداف و نیات امریکا ایجاد میکند، چهره منفور این کشور و رویکردش در افغانستان را منفورتر خواهد ساخت. رحمتالله نبیل، نامزد انتخابات ریاست جمهوری و رییس پیشین شورای امنیت ملی در واکنش به تماس تلفنی ترامپ با ملا برادر نوشته است: "آیا بین "تروریستان سابق" و "دوستهای سابق" رقابت برای دریافت بیشترین تماس تلفنی جریان دارد؟ برای چندین سال هزاران افغان به دلیل تماس با جنگجویان طالبان بازداشت شدند. اکنون ملا برادر یک برادر است. ۳۰ میلیون افغان از دلیل این دوستی تازه ایجاد شده، آگاه نیستند. ذهنها در تلاش دانستن است".