مارک میلی؛ رییس ستاد مشترک ارتش امریکا میگوید که اهداف امریکا در افغانستان موفقانه دنبال شده و از ۱۹ سال پیش تاکنون هیچ تهدیدی از سوی افغانستان متوجه ایالات متحده نشدهاست.
رییس ستاد مشترک ارتش امریکا گفتهاست که هدف امریکا در افغانستان به شکل موفقانه به پیش برده شده و از ۲۰۰۱ تاکنون گروههای هراسافگن موفق به حمله دوباره به امریکا نشدهاند.
مارک میلی افزودهاست که حضور نظامی امریکا در افغانستان سبب شده تا از وقوع حملاتی چون ۱۱ سپتامبر دوباره در امریکا جلوگیری شود.
او همچنین گفتهاست که نیروهای امریکایی و ناتو تا زمان ختم ماموریتشان در افغانستان باقی خواهند ماند.
او افزودهاست که حضور نیروهای امریکایی و ناتو سبب شدهاست تا افغانستان به کشوری امن برای هراسافگنان تبدیل نشود.
رییس ستاد ارتش امریکا با اشاره به گزارش واشنگتنپست افزودهاست که دولتهای امریکا در مورد جنگ در افغانستان به مردم دروغ نگفتهاند؛ بلکه اهداف امریکا برای مبارزه با تروریزم در افغانستان به شکل موفقانه دنبال شدهاست.
این ادعا در حالی مطرح می شود که از نظر آگاهان، رؤسای جمهوری امریکا در ۱۹ سال گذشته در افغانستان، مدام در حال آزمون و خطا بوده اند.
از دید این گروه از آگاهان، استراتژی های امریکا در افغانستان، علیرغم تجربه روشن شکست پرهزینه و مفتضحانه ارتش سرخ شوروی پیشین، چندین بار اشغالگری و تجاوز و جنگ امریکا با کشورهای دیگر و نیز اطلاعات دقیق از وضعیت داخلی افغانستان، بافت قومی، سیطره سنت و مذهب بر زندگی جمعی، ساختار سیاسی و تجربه ده ها سال جنگ خونین داخلی و سلطه تروریزم، همواره نامطمئن و عاری از پشتوانه های عمیق و راهبردی و مجرب بوده است.
همه این راهبردها با شکست مواجه شده اند؛ چه در عرصه وارد کردن الگوی دموکراسی امریکا با مؤلفه ها و شاخصه های ایدئولوژی سیاسی و فکری لیبرالیسم، چه در زمینه دولت سازی و ایجاد ساختارهای مدرن حکومت و قانون و چه در خصوص برقراری امنیت و استقرار ثبات و انهدام تهدیدها و سرکوب عوامل مخرب و نابودی هسته های زایش و افزایش بحران در بیرون و درون مرزهای افغانستان.
در عرصه هایی مانند ملت سازی و مبارزه با فساد و فعال کردن زیرساخت های یک اقتصاد مدرن و پویا و پررونق نیز امریکا یا اساسا برنامه ای برای افغانستان نداشت یا همانند موارد پیشگفته در این زمینه ها نیز شکست خورد و توفیقی به دست نیاورد.
ترامپ اما با تأخیر و تعلل فراوان، پس از ماه ها سکوت و مشورت و ارزیابی و چندین بار آنالیز دقیق اوضاع داخلی افغانستان و فاکتورهای درونی و خارجی مؤثر بر این بحران پیچیده و به «بن بست» رسیده، استراتژي خود برای افغانستان و جنوب آسیا را اعلام کرد؛ راهبردی که شاید مهم ترین نکته آن، اعمال فشار بر پاکستان به عنوان اصلی ترین حامی تروریزم در افغانستان بود؛ اما در دیگر موارد، جز تجربه دگرباره استراتژي های شکست خورده اسلاف خود، چیز جدیدی ارائه نکرد.
او نظامیان، مستشاران و جاسوس های امریکایی بیشتری را به افغانستان فرستاد و همزمان صلاحیت جنگی نظامیانش را نیز بار دیگر احیا کرد تا ظاهرا در نبرد با تروریزم، دستی باز داشته باشند.
علیرغم همه این موارد، استراتژي ترامپ نیز شکست خورد و به این ترتیب، نه تنها آینده حضور و سلطه امریکا در افغانستان در هاله ای از ابهام قرار می گیرد؛ بلکه اوضاع در داخل کشور نیز به صورت ناامیدکننده ای وخیم و بحرانی است و هیچکس نمی داند که یک دولت فاسد و ناکارآمدی که رهبران و کارگزاران آن، عمیقا درگیر تاراج و اختلاس و مسایل قومی و تنش های جاه طلبانه سیاسی و تثبیت جایگاه خود در قدرت هستند با متحدی شکست خورده که اقتدار آن به سرعت در حال افول و زوال و فروپاشی است، چگونه می تواند از این مخمصه مرگبار نجات پیدا کند و کشتی توفان زده سیاست و امنیت این سامان را به سلامت به ساحل رهایی برساند.
اذعان صریح رسانه ها و کارشناسان امریکایی به شکست واشنگتن در جنگ افغانستان هم واقعیت این وضعیت را تایید می کند. بنابراین، اظهارات تازه مارک میلی را می توان در راستای همان افشاگری واشنگتن پست و به عنوان تلاش برای گمراه کردن مردم امریکا، تعبیر کرد؛ زیرا این اظهارات، با توجه به مصادیق و مستنداتی که اشاره شد، هیچ بهره ای از واقعیت ندارد. این اظهارات همچنین نشان می دهد که امریکا چون توان تحمل شکست را ندارد، در توهم پیروزی به سر می برد.
رییس ستاد مشترک ارتش امریکا گفتهاست که هدف امریکا در افغانستان به شکل موفقانه به پیش برده شده و از ۲۰۰۱ تاکنون گروههای هراسافگن موفق به حمله دوباره به امریکا نشدهاند.
مارک میلی افزودهاست که حضور نظامی امریکا در افغانستان سبب شده تا از وقوع حملاتی چون ۱۱ سپتامبر دوباره در امریکا جلوگیری شود.
او همچنین گفتهاست که نیروهای امریکایی و ناتو تا زمان ختم ماموریتشان در افغانستان باقی خواهند ماند.
او افزودهاست که حضور نیروهای امریکایی و ناتو سبب شدهاست تا افغانستان به کشوری امن برای هراسافگنان تبدیل نشود.
رییس ستاد ارتش امریکا با اشاره به گزارش واشنگتنپست افزودهاست که دولتهای امریکا در مورد جنگ در افغانستان به مردم دروغ نگفتهاند؛ بلکه اهداف امریکا برای مبارزه با تروریزم در افغانستان به شکل موفقانه دنبال شدهاست.
این ادعا در حالی مطرح می شود که از نظر آگاهان، رؤسای جمهوری امریکا در ۱۹ سال گذشته در افغانستان، مدام در حال آزمون و خطا بوده اند.
از دید این گروه از آگاهان، استراتژی های امریکا در افغانستان، علیرغم تجربه روشن شکست پرهزینه و مفتضحانه ارتش سرخ شوروی پیشین، چندین بار اشغالگری و تجاوز و جنگ امریکا با کشورهای دیگر و نیز اطلاعات دقیق از وضعیت داخلی افغانستان، بافت قومی، سیطره سنت و مذهب بر زندگی جمعی، ساختار سیاسی و تجربه ده ها سال جنگ خونین داخلی و سلطه تروریزم، همواره نامطمئن و عاری از پشتوانه های عمیق و راهبردی و مجرب بوده است.
همه این راهبردها با شکست مواجه شده اند؛ چه در عرصه وارد کردن الگوی دموکراسی امریکا با مؤلفه ها و شاخصه های ایدئولوژی سیاسی و فکری لیبرالیسم، چه در زمینه دولت سازی و ایجاد ساختارهای مدرن حکومت و قانون و چه در خصوص برقراری امنیت و استقرار ثبات و انهدام تهدیدها و سرکوب عوامل مخرب و نابودی هسته های زایش و افزایش بحران در بیرون و درون مرزهای افغانستان.
در عرصه هایی مانند ملت سازی و مبارزه با فساد و فعال کردن زیرساخت های یک اقتصاد مدرن و پویا و پررونق نیز امریکا یا اساسا برنامه ای برای افغانستان نداشت یا همانند موارد پیشگفته در این زمینه ها نیز شکست خورد و توفیقی به دست نیاورد.
ترامپ اما با تأخیر و تعلل فراوان، پس از ماه ها سکوت و مشورت و ارزیابی و چندین بار آنالیز دقیق اوضاع داخلی افغانستان و فاکتورهای درونی و خارجی مؤثر بر این بحران پیچیده و به «بن بست» رسیده، استراتژي خود برای افغانستان و جنوب آسیا را اعلام کرد؛ راهبردی که شاید مهم ترین نکته آن، اعمال فشار بر پاکستان به عنوان اصلی ترین حامی تروریزم در افغانستان بود؛ اما در دیگر موارد، جز تجربه دگرباره استراتژي های شکست خورده اسلاف خود، چیز جدیدی ارائه نکرد.
او نظامیان، مستشاران و جاسوس های امریکایی بیشتری را به افغانستان فرستاد و همزمان صلاحیت جنگی نظامیانش را نیز بار دیگر احیا کرد تا ظاهرا در نبرد با تروریزم، دستی باز داشته باشند.
علیرغم همه این موارد، استراتژي ترامپ نیز شکست خورد و به این ترتیب، نه تنها آینده حضور و سلطه امریکا در افغانستان در هاله ای از ابهام قرار می گیرد؛ بلکه اوضاع در داخل کشور نیز به صورت ناامیدکننده ای وخیم و بحرانی است و هیچکس نمی داند که یک دولت فاسد و ناکارآمدی که رهبران و کارگزاران آن، عمیقا درگیر تاراج و اختلاس و مسایل قومی و تنش های جاه طلبانه سیاسی و تثبیت جایگاه خود در قدرت هستند با متحدی شکست خورده که اقتدار آن به سرعت در حال افول و زوال و فروپاشی است، چگونه می تواند از این مخمصه مرگبار نجات پیدا کند و کشتی توفان زده سیاست و امنیت این سامان را به سلامت به ساحل رهایی برساند.
اذعان صریح رسانه ها و کارشناسان امریکایی به شکست واشنگتن در جنگ افغانستان هم واقعیت این وضعیت را تایید می کند. بنابراین، اظهارات تازه مارک میلی را می توان در راستای همان افشاگری واشنگتن پست و به عنوان تلاش برای گمراه کردن مردم امریکا، تعبیر کرد؛ زیرا این اظهارات، با توجه به مصادیق و مستنداتی که اشاره شد، هیچ بهره ای از واقعیت ندارد. این اظهارات همچنین نشان می دهد که امریکا چون توان تحمل شکست را ندارد، در توهم پیروزی به سر می برد.