حزب ترکستان اسلامی که با القاعده مرتبط دانسته میشود و در سوریه فعالیت دارد، ویدیوی تازهای را منتشر کرده که جنگجویان این گروه را مشغول جنگ در افغانستان نشان میدهد.
این ویدیو که ظاهرا مربوط به نوامبر ۲۰۱۹ است، عمدتا مونتاژ عکسهایی است که جنگجویان و خانوادههای این گروه را نشان میدهد.
اما ویدیو همچنین ادوات نظامی را نشان میدهد که ظاهرا جنگجویان این گروه از نیروهای امنیتی افغانستان به دست آوردهاند.
حزب اسلامی ترکستان یک سازمان افراطگرا است که توسط جدایی طلبان اویغور در غرب چین تاسیس شده است و چین، اتحادیه اروپا، امریکا، بریتانیا، روسیه و پاکستان آن را یک گروه "تروریستی" میدانند. اهداف اعلام شده این گروه ایجاد دولت مستقل به نام "ترکستان شرقی" در سین کیانگ چین است.
مرکز این گروه در زمان حاکمیت طالبان کابل بود و از همان زمان روابط نزدیکی با القاعده داشته است.
در اینکه حزب ترکستان اسلامی به عنوان یک گروه افراط گرای مرتبط با شبکه های تروریستی مانند القاعده در افغانستان، فعال است و این فعالیت، خطرناک، غیر قانونی و اقدامی آشکار علیه حاکمیت، امنیت ملی و تمامیت ارضی کشور، محسوب می شود، تردیدی وجود ندارد. اینکه این نیرو با نظامیان و نیروهای امنیتی افغانستان، درگیر شده و ادوات جنگی آنها را در اختیار گرفته باشند نیز در ذات خود، محکوم است و این نیاز را تشدید می کند تا دولت افغانستان و مدعیان مبارزه با تروریزم علیه این جریان وارد عمل شوند و آن را منهدم سازند.
اما این تنها یک بخش داستان و نمایانگر ظاهر رویداد است. حزب ترکستان اسلامی، یک جریان خودانگیخته تروریستی نیست که به منظور جدا کردن بخشی از خاک چین از تمامیت ارضی آن کشور، فعال شده باشد و به همین دلیل، باید سرکوب و نابود شود. گنجاندن نام این گروه در لیست سیاه قدرت های بزرگ نیز اهمیت چندانی ندارد؛ چه اینکه در گذشته هم گروه ها و چهره هایی در لیست سیاه کشورهای بزرگ قرار گرفته و تحت عنوان «تروریزم» تحت پیگرد بوده اند؛ اما در عمل ثابت شده است که همان کشورها از این گروه ها حمایت های مالی و فکری و تسلیحاتی و آموزشی می کنند و اساسا آنها را برای رسیدن به مقاصد خاص خود، تأسیس و تجهیز کرده اند.
بنابراین، به حزب ترکستان اسلامی و انتشار تصاویر فعالیت آن در افغانستان باید از منظری دیگر نگاه کرد.
پرسش اول این است که اگر آرمان این حزب، تأسیس یک واحد سیاسی مستقل به نام ترکستان شرقی است که از جمله باید شامل بخش مسلمان نشین ایالت سین کیانگ چین شود، چرا این گروه تروریستی در سوریه حضور داشته و در کنار سایر جریان های تکفیری، علیه دولت و ارتش آن کشور می جنگیده است؟ آیا این امر اثبات نمی کند که این گروه نیز همانند داعش و القاعده و النصره و احرارالشام و ده ها جریان تروریستی دیگر، مورد حمایت مستقیم قدرت های بزرگ بوده و برای اهداف آنها راهی میدان های جنگ در خاور میانه می شود؟
پرسش دوم این است که حزب ترکستان اسلامی چگونه توانسته علیرغم حضور ناتو، در بخش هایی از خاک افغانستان، پایگاه های امن و مستحکم به وجود آورد؟ پرسشی که درباره داعش و طالبان و القاعده هم وجود دارد.
پرسش سوم اینکه ادوات، تجهیزات و موترهای زرهی نیروهای افغان که در تصاویر این گروه نشان داده شده، آیا واقعا در میدان جنگ به دست نیروهای آنان افتاده یا همان کشورهایی که نیروهای امنیتی افغانستان را کمک می کنند، عین کمک ها را در اختیار جریان های تروریستی هم قرار می دهند و آنها به این بهانه که آن را در جنگ به دست آورده اند، در تصاویر شان نشان می دهند؟
مساله دیگر، سیاست های سرکوبگرانه دولت چین در قبال مسلمان های اویغور است. ملت اویغور تنها به این دلیل که مسلمان است و تابع ایدئولوژي دگم اندیش دولت کمونیست پکن نیست، همواره در معرض سرکوب های شدید قرار داشته و اعضای آن به عنوان شهروندان درجه چندم، نگاه شده اند. برپایی اردوگاه های عریض و طویل شستشوی مغزی و بازآموزی دولت چین که به بازداشت، زندانی و شکنجه شدن هزاران اویغور منجر شده تا آنها را از عقاید و باورهای دینی شان دور نگه دارد، اگرچه در سایه سرکوب و سانسور شدید چینی ها، کمتر رسانه ای می شود؛ اما بی تردید، این سیاست نژادپرستانه و فاشیستی، از جایی سر برمی آورد و واکنش برانگیز می شود. حزب ترکستان اسلامی به مثابه یک گروه تروریستی، یکی از همین واکنش ها محسوب می شود که البته دست ابزار قدرت های رقیب و دشمن چین هم قرار گرفته تا علیه منافع آن، مورد استفاده قرار بگیرد.
در این میان، افغانستان که به لطف عملکردهای مبهم ناتو و امریکا، همچنان اردوگاه بزرگ تروریست های سراسر جهان است، بهترین بستر برای ایجاد، آموزش، رشد، توسعه و اشاعه تروریزم و جریان های تروریستی محسوب می شود.
این ویدیو که ظاهرا مربوط به نوامبر ۲۰۱۹ است، عمدتا مونتاژ عکسهایی است که جنگجویان و خانوادههای این گروه را نشان میدهد.
اما ویدیو همچنین ادوات نظامی را نشان میدهد که ظاهرا جنگجویان این گروه از نیروهای امنیتی افغانستان به دست آوردهاند.
حزب اسلامی ترکستان یک سازمان افراطگرا است که توسط جدایی طلبان اویغور در غرب چین تاسیس شده است و چین، اتحادیه اروپا، امریکا، بریتانیا، روسیه و پاکستان آن را یک گروه "تروریستی" میدانند. اهداف اعلام شده این گروه ایجاد دولت مستقل به نام "ترکستان شرقی" در سین کیانگ چین است.
مرکز این گروه در زمان حاکمیت طالبان کابل بود و از همان زمان روابط نزدیکی با القاعده داشته است.
در اینکه حزب ترکستان اسلامی به عنوان یک گروه افراط گرای مرتبط با شبکه های تروریستی مانند القاعده در افغانستان، فعال است و این فعالیت، خطرناک، غیر قانونی و اقدامی آشکار علیه حاکمیت، امنیت ملی و تمامیت ارضی کشور، محسوب می شود، تردیدی وجود ندارد. اینکه این نیرو با نظامیان و نیروهای امنیتی افغانستان، درگیر شده و ادوات جنگی آنها را در اختیار گرفته باشند نیز در ذات خود، محکوم است و این نیاز را تشدید می کند تا دولت افغانستان و مدعیان مبارزه با تروریزم علیه این جریان وارد عمل شوند و آن را منهدم سازند.
اما این تنها یک بخش داستان و نمایانگر ظاهر رویداد است. حزب ترکستان اسلامی، یک جریان خودانگیخته تروریستی نیست که به منظور جدا کردن بخشی از خاک چین از تمامیت ارضی آن کشور، فعال شده باشد و به همین دلیل، باید سرکوب و نابود شود. گنجاندن نام این گروه در لیست سیاه قدرت های بزرگ نیز اهمیت چندانی ندارد؛ چه اینکه در گذشته هم گروه ها و چهره هایی در لیست سیاه کشورهای بزرگ قرار گرفته و تحت عنوان «تروریزم» تحت پیگرد بوده اند؛ اما در عمل ثابت شده است که همان کشورها از این گروه ها حمایت های مالی و فکری و تسلیحاتی و آموزشی می کنند و اساسا آنها را برای رسیدن به مقاصد خاص خود، تأسیس و تجهیز کرده اند.
بنابراین، به حزب ترکستان اسلامی و انتشار تصاویر فعالیت آن در افغانستان باید از منظری دیگر نگاه کرد.
پرسش اول این است که اگر آرمان این حزب، تأسیس یک واحد سیاسی مستقل به نام ترکستان شرقی است که از جمله باید شامل بخش مسلمان نشین ایالت سین کیانگ چین شود، چرا این گروه تروریستی در سوریه حضور داشته و در کنار سایر جریان های تکفیری، علیه دولت و ارتش آن کشور می جنگیده است؟ آیا این امر اثبات نمی کند که این گروه نیز همانند داعش و القاعده و النصره و احرارالشام و ده ها جریان تروریستی دیگر، مورد حمایت مستقیم قدرت های بزرگ بوده و برای اهداف آنها راهی میدان های جنگ در خاور میانه می شود؟
پرسش دوم این است که حزب ترکستان اسلامی چگونه توانسته علیرغم حضور ناتو، در بخش هایی از خاک افغانستان، پایگاه های امن و مستحکم به وجود آورد؟ پرسشی که درباره داعش و طالبان و القاعده هم وجود دارد.
پرسش سوم اینکه ادوات، تجهیزات و موترهای زرهی نیروهای افغان که در تصاویر این گروه نشان داده شده، آیا واقعا در میدان جنگ به دست نیروهای آنان افتاده یا همان کشورهایی که نیروهای امنیتی افغانستان را کمک می کنند، عین کمک ها را در اختیار جریان های تروریستی هم قرار می دهند و آنها به این بهانه که آن را در جنگ به دست آورده اند، در تصاویر شان نشان می دهند؟
مساله دیگر، سیاست های سرکوبگرانه دولت چین در قبال مسلمان های اویغور است. ملت اویغور تنها به این دلیل که مسلمان است و تابع ایدئولوژي دگم اندیش دولت کمونیست پکن نیست، همواره در معرض سرکوب های شدید قرار داشته و اعضای آن به عنوان شهروندان درجه چندم، نگاه شده اند. برپایی اردوگاه های عریض و طویل شستشوی مغزی و بازآموزی دولت چین که به بازداشت، زندانی و شکنجه شدن هزاران اویغور منجر شده تا آنها را از عقاید و باورهای دینی شان دور نگه دارد، اگرچه در سایه سرکوب و سانسور شدید چینی ها، کمتر رسانه ای می شود؛ اما بی تردید، این سیاست نژادپرستانه و فاشیستی، از جایی سر برمی آورد و واکنش برانگیز می شود. حزب ترکستان اسلامی به مثابه یک گروه تروریستی، یکی از همین واکنش ها محسوب می شود که البته دست ابزار قدرت های رقیب و دشمن چین هم قرار گرفته تا علیه منافع آن، مورد استفاده قرار بگیرد.
در این میان، افغانستان که به لطف عملکردهای مبهم ناتو و امریکا، همچنان اردوگاه بزرگ تروریست های سراسر جهان است، بهترین بستر برای ایجاد، آموزش، رشد، توسعه و اشاعه تروریزم و جریان های تروریستی محسوب می شود.