مارک مایلی؛ رئیس ستاد مشترک ارتش امریکا، از احتمال رسیدن به یک توافق صلح با طالبان در آینده نزدیک خبر داده است.
آقای مایلی روز (چهارشنبه ۶ قوس) در اولین سفرش به افغانستان ابراز داشت که اکنون بیش از هر زمان دیگری فرصت دست یافتن به یک نتیجه موفقیتآمیز از مذاکرات صلح در افغانستان وجود دارد و "ممکن است در آینده نزدیک اتفاق بیفتد".
او اضافه کرد: "فکر میکنم فرصت رسیدن به یک نتیجه مثبت از طریق مذاکرات [اکنون] بیش از هر زمان دیگری است. من در ۱۸ سال گذشته عمیقا درگیر [مساله] افغانستان بودهام."
پیشتر دونالد ترامپ نیز گفته بود که "روی یک توافق با طالبان کار میکنیم، ببینیم چه میشود."
او افزوده بود که دفعه قبل امریکا و طالبان به توافق نزدیک شده بودند؛ "اما طالبان فکر میکردند که کشتن مردم کار درستی است. آنها گمان میکردند که با این کار میتوانند از موضع قدرت مذاکره کنند."
این در حالی است که مردم افغانستان، اکنون بیش از هر زمان دیگری نسبت به رسیدن به یک توافق برای استقرار صلح پایدار، بی باور شده اند. از دید آنها روند جاری صلح، متضمن هیچگونه ثبات قابل اتکا در بلندمدت نیست؛ زیرا هم طالبان و هم امریکا در پی رسیدن به بهره های کوتاه مدت در این روند هستند و هیچکدام نگاهی فراگیر و پایدار به ایجاد صلح در بلندمدت ندارند.
امریکای به رهبری دونالد ترامپ می خواهد در آستانه انتخابات سال ۲۰۲۰ امریکا دست کم در یکی از عرصه های سیاست خارجی پرابتلای ایالات متحده، پیشرفتی قابل اتکا و افتخار به دست آورد. ترامپ که در انتخابات قبلی، قول داده بود نیروهای امریکایی را به خانه بازگرداند، جنگ های چندین ساله در خاور میانه را پایان دهد و سرمایه های میلیاردی امریکا در جنگ های عبث خارجی را صرف احیا و بازسازی زیرساخت های داخل امریکا، افزایش خدمات عمومی و... کند تاکنون قادر به عملیاتی کردن این وعده های خود نشده است.
این در حالی است که همزمان، آمار کشته شدن نظامیان امریکایی در افغانستان نیز طی ماه های اخیر به صورت چشمگیری افزایش یافته است و این امر، بی تردید ترامپ را بیش از همیشه تحت فشار افکار عمومی، جنبش های ضد جنگ و عموم رأی دهندگان امریکایی قرار خواهد داد.
از سوی دیگر، ترامپ که در داخل کشورش به شدت تحت فشارهای ناشی از پرونده «اوکراینگیت» قرار دارد و دموکرات ها شبانه روز تلاش می کنند تا فرایند طولانی و پیچیده استیضاح رییس جمهور را وارد مراحل عملیاتی نمایند، نیازمند موفقیت و پیشرفتی بزرگ و چشمگیر در سیاست خارجی است تا دست کم در کوتاه مدت، اندکی از بار سنگین و کمرشکن این فشارها بکاهد و نفسی به راحتی بکشد.
نمایش مضحک سناریوی مرگ ابوبکر بغدادی و حواشی فراوانی که پیرامون آن به وجود آمد، نتوانست به این مهم کمک کند. جنگ تجاری با چین هم آنگونه که ترامپ می خواهد پیش نرفته و چه بسا نتیجه معکوس می دهد. توافق اتمی با کوریای شمالی و جنگ با ایران هم از دیگر عرصه هایی است که سیاست خارجی ترامپ در آن، متحمل شکست شده است.
در چنین شرایطی همه نگاه ها در امریکا به طولانی ترین جنگ تاریخ امریکا در افغانستان است که روز به روز طولانی تر می شود و هزینه های بیشتری را بر حکومت منفعتگرای ترامپ تحمیل می کند.
در اینسو، گروه طالبان نیز صلح را سکویی برای بازگشت دوباره به قدرت می داند و به کمتر از این پیامد، رضایت نمی دهد. طالبان که در دور اول مذاکرات سازش با امریکا، هیچ اعتنایی به مسایل داخلی افغانستان نداشت و چه بسا آگاهانه بر حجم و دامنه خشونت های مرگبارش افزوده بود، پس از تعطیلی این روند از سوی ترامپ، اندکی عقب نشینی کرد و با کاستن ملموس از میزان خشونت ها، سعی می کند تعهد خود به صلح را نشان دهد.
با این حال، این تلاش تنها معطوف به جلب رضایت و اعتماد طرف امریکایی است و طالبان هنوز برای گفتگوهای مستقیم با دولت و جریان های سیاسی افغان، تمایلی جدی نشان نداده اند.
این گروه در عین حال، اعلام نکرده که آیا برقراری آتش بس به عنوان پیش شرط صلح را می پذیرد یا نه؛ چیزی که از خواسته های حکومت افغانستان است و از نظر کارشناسان نیز نشان خواهد داد که طالبان تا چه حد بر جبهات جنگ، کنترل دارند و اینکه آیا اساسا رسیدن به توافق سازش، به پایان جنگ هم منجر می شود یا خیر.
ناظران معتقد اند که خروج نیروهای امریکایی و خارجی و تعهد طالبان به یک آتش بس پایدار و قابل اطمینان، از پیش نیازهای رسیدن به یک صلح واقعی و پایدار است؛ در غیر آن، بازی های جاری، تنها برای تحقق اهداف و منافع کوتاه مدت ترامپ و طالبان است و پیامد دیگری نخواهد داشت.
آقای مایلی روز (چهارشنبه ۶ قوس) در اولین سفرش به افغانستان ابراز داشت که اکنون بیش از هر زمان دیگری فرصت دست یافتن به یک نتیجه موفقیتآمیز از مذاکرات صلح در افغانستان وجود دارد و "ممکن است در آینده نزدیک اتفاق بیفتد".
او اضافه کرد: "فکر میکنم فرصت رسیدن به یک نتیجه مثبت از طریق مذاکرات [اکنون] بیش از هر زمان دیگری است. من در ۱۸ سال گذشته عمیقا درگیر [مساله] افغانستان بودهام."
پیشتر دونالد ترامپ نیز گفته بود که "روی یک توافق با طالبان کار میکنیم، ببینیم چه میشود."
او افزوده بود که دفعه قبل امریکا و طالبان به توافق نزدیک شده بودند؛ "اما طالبان فکر میکردند که کشتن مردم کار درستی است. آنها گمان میکردند که با این کار میتوانند از موضع قدرت مذاکره کنند."
این در حالی است که مردم افغانستان، اکنون بیش از هر زمان دیگری نسبت به رسیدن به یک توافق برای استقرار صلح پایدار، بی باور شده اند. از دید آنها روند جاری صلح، متضمن هیچگونه ثبات قابل اتکا در بلندمدت نیست؛ زیرا هم طالبان و هم امریکا در پی رسیدن به بهره های کوتاه مدت در این روند هستند و هیچکدام نگاهی فراگیر و پایدار به ایجاد صلح در بلندمدت ندارند.
امریکای به رهبری دونالد ترامپ می خواهد در آستانه انتخابات سال ۲۰۲۰ امریکا دست کم در یکی از عرصه های سیاست خارجی پرابتلای ایالات متحده، پیشرفتی قابل اتکا و افتخار به دست آورد. ترامپ که در انتخابات قبلی، قول داده بود نیروهای امریکایی را به خانه بازگرداند، جنگ های چندین ساله در خاور میانه را پایان دهد و سرمایه های میلیاردی امریکا در جنگ های عبث خارجی را صرف احیا و بازسازی زیرساخت های داخل امریکا، افزایش خدمات عمومی و... کند تاکنون قادر به عملیاتی کردن این وعده های خود نشده است.
این در حالی است که همزمان، آمار کشته شدن نظامیان امریکایی در افغانستان نیز طی ماه های اخیر به صورت چشمگیری افزایش یافته است و این امر، بی تردید ترامپ را بیش از همیشه تحت فشار افکار عمومی، جنبش های ضد جنگ و عموم رأی دهندگان امریکایی قرار خواهد داد.
از سوی دیگر، ترامپ که در داخل کشورش به شدت تحت فشارهای ناشی از پرونده «اوکراینگیت» قرار دارد و دموکرات ها شبانه روز تلاش می کنند تا فرایند طولانی و پیچیده استیضاح رییس جمهور را وارد مراحل عملیاتی نمایند، نیازمند موفقیت و پیشرفتی بزرگ و چشمگیر در سیاست خارجی است تا دست کم در کوتاه مدت، اندکی از بار سنگین و کمرشکن این فشارها بکاهد و نفسی به راحتی بکشد.
نمایش مضحک سناریوی مرگ ابوبکر بغدادی و حواشی فراوانی که پیرامون آن به وجود آمد، نتوانست به این مهم کمک کند. جنگ تجاری با چین هم آنگونه که ترامپ می خواهد پیش نرفته و چه بسا نتیجه معکوس می دهد. توافق اتمی با کوریای شمالی و جنگ با ایران هم از دیگر عرصه هایی است که سیاست خارجی ترامپ در آن، متحمل شکست شده است.
در چنین شرایطی همه نگاه ها در امریکا به طولانی ترین جنگ تاریخ امریکا در افغانستان است که روز به روز طولانی تر می شود و هزینه های بیشتری را بر حکومت منفعتگرای ترامپ تحمیل می کند.
در اینسو، گروه طالبان نیز صلح را سکویی برای بازگشت دوباره به قدرت می داند و به کمتر از این پیامد، رضایت نمی دهد. طالبان که در دور اول مذاکرات سازش با امریکا، هیچ اعتنایی به مسایل داخلی افغانستان نداشت و چه بسا آگاهانه بر حجم و دامنه خشونت های مرگبارش افزوده بود، پس از تعطیلی این روند از سوی ترامپ، اندکی عقب نشینی کرد و با کاستن ملموس از میزان خشونت ها، سعی می کند تعهد خود به صلح را نشان دهد.
با این حال، این تلاش تنها معطوف به جلب رضایت و اعتماد طرف امریکایی است و طالبان هنوز برای گفتگوهای مستقیم با دولت و جریان های سیاسی افغان، تمایلی جدی نشان نداده اند.
این گروه در عین حال، اعلام نکرده که آیا برقراری آتش بس به عنوان پیش شرط صلح را می پذیرد یا نه؛ چیزی که از خواسته های حکومت افغانستان است و از نظر کارشناسان نیز نشان خواهد داد که طالبان تا چه حد بر جبهات جنگ، کنترل دارند و اینکه آیا اساسا رسیدن به توافق سازش، به پایان جنگ هم منجر می شود یا خیر.
ناظران معتقد اند که خروج نیروهای امریکایی و خارجی و تعهد طالبان به یک آتش بس پایدار و قابل اطمینان، از پیش نیازهای رسیدن به یک صلح واقعی و پایدار است؛ در غیر آن، بازی های جاری، تنها برای تحقق اهداف و منافع کوتاه مدت ترامپ و طالبان است و پیامد دیگری نخواهد داشت.