آصف صدیقی؛ معاون دوم مجلس سنا از امریکا خواستهاست که زلمی خلیلزاد؛ نماینده ویژه امریکا برای صلح افغانستان برکنار شود.
معاون دوم مجلس سنا روز یکشنبه، 12 عقرب در نشست عمومی این مجلس گفت که خلیلزاد در روند صلح، اهداف شخصی خود را دنبال میکند و باید برکنار شود.
او تاکید کرد که واشنگتن به جای خلیلزاد، نماینده دیگری را در امور صلح افغانستان معرفی کند.
به گفته آقای صدیقی، تلاشهای خلیلزاد در راستای تامین صلح در افغانستان مؤثر نبودهاست.
صفیالله هاشمی؛ عضو دیگر مجلس سنا نیز گفت که زلمی خلیلزاد در گفتگوهایش با طالبان باید بر برقراری آتشبس و آغاز مذاکرات بین الافغانی متمرکز شود.
او افزود که خلیلزاد در مذاکرات صلح با طالبان مرتکب اشتباه شدهاست.
سفارت امریکا در کابل گفته است که خلیلزاد در سفر اخیرش به کابل با رهبران حکومت، مقامهای پیشین حکومتی، اعضای جامعه مدنی و عالمان دینی در مورد صلح گفتگو کردهاست.
این نخستین بار نیست که زلمی خلیلزاد به تلاش برای مقاصد شخصی در پوشش روند صلح افغانستان متهم می شود. چند ماه پیش نیز حمدالله محب؛ مشاور امنیت ملی اشرف غنی که به امریکا سفر کرده بود، در واشنگتن در گفتگو با خبرنگاران، خلیلزاد را متهم به تلاش برای رسیدن به قدرت از مجرای صلح کرد. او گفت که خلیلزاد پیش از این نیز برای در اختیار گرفتن سکان هدایت دستگاه قدرت در افغانستان، تلاش کرده؛ اما موفق نشده و این بار می خواهد به نام صلح به عنوان یک «وایسرا» وارد کابل شود.
اظهارات آقای محب در آن زمان با واکنش تند وزارت امور خارجه امریکا مواجه شد و در پی آن، مقام های امریکایی کار با مشاور امنیت ملی آقای غنی را متوقف کردند. با این حال، به نظر می رسد که تلاش خلیلزاد برای رسیدن به اهداف شخصی اش در روند صلح هنوز متوقف نشده است.
افزون بر این، مأموریت خلیلزاد حتی اگر بر پایه سیاست رسمی امریکا نیز عمل کند، به نفع مردم و دولت افغانستان نیست؛ زیرا او یکی از عوامل بازدارنده در مقابل گفتگوهای صلح مستقیم میان حکومت و مردم افغانستان با طالبان است.
زلمی خلیلزاد نزدیک ده ماه با طالبان، گفتگو کرد؛ اما هیچگاه برای مشارکت مستقیم کابل به عنوان نماینده مشروع افغانستان در روند صلحی که برای افغانستان است، تلاش نکرد و چه بسا مانع از آن شد.
بارها حکومت و احزاب و رهبران سیاسی افغانستان، خواستار مشارکت مستقیم و مستقل در روند گفتگوهای صلح شدند؛ اما خلیلزاد به طور یکجانبه به گفتگوهای پنهانی و پشت پرده اش با طالبان ادامه داد و حتی تا آستانه امضای توافق با آن گروه نیز پیش رفت.
در جریان مذاکرات طولانی امریکا و طالبان، مردم افغانستان چندین بار شاهد مرگبارترین موج خشونت ها بودند که صدها نفر را به کام مرگ فرستاد و طالبان نیز مسؤولیت آن را برعهده گرفتند؛ اما خشونت های خونین هم خلیلزاد را از دنبال کردن هدف شخصی و سیاست سلطه جویانه امریکا در روند صلح افغانستان بازنداشت؛ اما کشته شدن تنها یک سرباز امریکایی در کابل، ترامپ را واداشت تا روند مذاکرات را متوقف کند.
از نظر کارشناسان، اینها نشانگر آن است که امریکا و نماینده ویژه آن کشور در امور صلح افغانستان، نه تنها عامل ایجاد صلح نیستند؛ بلکه در مسیر تحقق آن، مانع ایجاد می کنند؛ زیرا صلح مورد نظر امریکا و خلیلزاد، صلحی نیست که مردم افغانستان می خواهند. چنین صلحی تنها می تواند متضمن مصونیت و امنیت امریکایی ها باشد و اهداف و نیات آنها را برآورده کند.
تصور می شود که بربنیاد همین رویکردهای زلمی خلیلزاد است که حتی دولت افغانستان نیز به او روی خوش نشان نمی دهد. به عنوان مثال، در سفر پنج روزه اخیر او به کابل، هیچ اعلامیه ای از سوی ارگ ریاست جمهوری درباره محتوای گفتگوی خلیلزاد با اشرف غنی منتشر نشد.
با این حساب، تا زمانی که سکان هدایت روند صلح در انحصار عنصری به نام خلیلزاد قرار دارد، نمی توان انتظار داشت که این روند به تمامی مطابق میل و مراد مردم و دولت افغانستان به پیش برود، و از این منظر، حق با نمایندگان مجلس سناست که خواستار برکناری خلیلزاد از سوی امریکا هستند.
معاون دوم مجلس سنا روز یکشنبه، 12 عقرب در نشست عمومی این مجلس گفت که خلیلزاد در روند صلح، اهداف شخصی خود را دنبال میکند و باید برکنار شود.
او تاکید کرد که واشنگتن به جای خلیلزاد، نماینده دیگری را در امور صلح افغانستان معرفی کند.
به گفته آقای صدیقی، تلاشهای خلیلزاد در راستای تامین صلح در افغانستان مؤثر نبودهاست.
صفیالله هاشمی؛ عضو دیگر مجلس سنا نیز گفت که زلمی خلیلزاد در گفتگوهایش با طالبان باید بر برقراری آتشبس و آغاز مذاکرات بین الافغانی متمرکز شود.
او افزود که خلیلزاد در مذاکرات صلح با طالبان مرتکب اشتباه شدهاست.
سفارت امریکا در کابل گفته است که خلیلزاد در سفر اخیرش به کابل با رهبران حکومت، مقامهای پیشین حکومتی، اعضای جامعه مدنی و عالمان دینی در مورد صلح گفتگو کردهاست.
این نخستین بار نیست که زلمی خلیلزاد به تلاش برای مقاصد شخصی در پوشش روند صلح افغانستان متهم می شود. چند ماه پیش نیز حمدالله محب؛ مشاور امنیت ملی اشرف غنی که به امریکا سفر کرده بود، در واشنگتن در گفتگو با خبرنگاران، خلیلزاد را متهم به تلاش برای رسیدن به قدرت از مجرای صلح کرد. او گفت که خلیلزاد پیش از این نیز برای در اختیار گرفتن سکان هدایت دستگاه قدرت در افغانستان، تلاش کرده؛ اما موفق نشده و این بار می خواهد به نام صلح به عنوان یک «وایسرا» وارد کابل شود.
اظهارات آقای محب در آن زمان با واکنش تند وزارت امور خارجه امریکا مواجه شد و در پی آن، مقام های امریکایی کار با مشاور امنیت ملی آقای غنی را متوقف کردند. با این حال، به نظر می رسد که تلاش خلیلزاد برای رسیدن به اهداف شخصی اش در روند صلح هنوز متوقف نشده است.
افزون بر این، مأموریت خلیلزاد حتی اگر بر پایه سیاست رسمی امریکا نیز عمل کند، به نفع مردم و دولت افغانستان نیست؛ زیرا او یکی از عوامل بازدارنده در مقابل گفتگوهای صلح مستقیم میان حکومت و مردم افغانستان با طالبان است.
زلمی خلیلزاد نزدیک ده ماه با طالبان، گفتگو کرد؛ اما هیچگاه برای مشارکت مستقیم کابل به عنوان نماینده مشروع افغانستان در روند صلحی که برای افغانستان است، تلاش نکرد و چه بسا مانع از آن شد.
بارها حکومت و احزاب و رهبران سیاسی افغانستان، خواستار مشارکت مستقیم و مستقل در روند گفتگوهای صلح شدند؛ اما خلیلزاد به طور یکجانبه به گفتگوهای پنهانی و پشت پرده اش با طالبان ادامه داد و حتی تا آستانه امضای توافق با آن گروه نیز پیش رفت.
در جریان مذاکرات طولانی امریکا و طالبان، مردم افغانستان چندین بار شاهد مرگبارترین موج خشونت ها بودند که صدها نفر را به کام مرگ فرستاد و طالبان نیز مسؤولیت آن را برعهده گرفتند؛ اما خشونت های خونین هم خلیلزاد را از دنبال کردن هدف شخصی و سیاست سلطه جویانه امریکا در روند صلح افغانستان بازنداشت؛ اما کشته شدن تنها یک سرباز امریکایی در کابل، ترامپ را واداشت تا روند مذاکرات را متوقف کند.
از نظر کارشناسان، اینها نشانگر آن است که امریکا و نماینده ویژه آن کشور در امور صلح افغانستان، نه تنها عامل ایجاد صلح نیستند؛ بلکه در مسیر تحقق آن، مانع ایجاد می کنند؛ زیرا صلح مورد نظر امریکا و خلیلزاد، صلحی نیست که مردم افغانستان می خواهند. چنین صلحی تنها می تواند متضمن مصونیت و امنیت امریکایی ها باشد و اهداف و نیات آنها را برآورده کند.
تصور می شود که بربنیاد همین رویکردهای زلمی خلیلزاد است که حتی دولت افغانستان نیز به او روی خوش نشان نمی دهد. به عنوان مثال، در سفر پنج روزه اخیر او به کابل، هیچ اعلامیه ای از سوی ارگ ریاست جمهوری درباره محتوای گفتگوی خلیلزاد با اشرف غنی منتشر نشد.
با این حساب، تا زمانی که سکان هدایت روند صلح در انحصار عنصری به نام خلیلزاد قرار دارد، نمی توان انتظار داشت که این روند به تمامی مطابق میل و مراد مردم و دولت افغانستان به پیش برود، و از این منظر، حق با نمایندگان مجلس سناست که خواستار برکناری خلیلزاد از سوی امریکا هستند.