تاریخ انتشار :سه شنبه ۳۰ میزان ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۲۹
کد مطلب : 193690
سایه صلح امریکایی بر انتخابات افغانی
زلمی خلیلزاد؛ نمایندۀ ویژۀ امریکا برای صلح افغانستان، برای رایزنی در مورد روند صلح با طالبان به اروپا سفر کرد.
 
در اعلامیه‌ وزارت خارجه امریکا آمده است که آقای خلیلزاد به تاریخ ۲۰ اکتوبر (۲۸ میزان) عازم بلجیم، فرانسه و روسیه شد.
 
بر بنیاد این اعلامیه، آقای خلیلزاد در بروکسل و پاریس با متحدان اروپایی، ناتو و ملل متحد در مورد «تسریع تلاش‌ها برای رسیدن به صلح در افغانستان» صحبت خواهد کرد.
 
همچنین آقای خلیلزاد در مسکو با مقام‌های روسی و چینی در مورد چگونگی پایان بخشیدن به جنگ در افغانستان صحبت خواهد کرد.
 
این در حالی است که مارک اسپر؛ وزیر دفاع امریکا و نانسی پلوسی؛ رییس مجلس نمایندگان به همراه شماری از اعضای کنگره آن کشور نیز روز یکشنبه، ۲۸ میزان به صورت سرزده و جداگانه به کابل سفر کرده و بر از سرگیری مذاکرات صلح تاکید کردند.
 
این رویدادها از نظر کارشناسان به معنای آن است که اراده ای قوی در واشنگتن وجود دارد تا روند صلح امریکا با طالبان بار دیگر از سر گرفته شود.
 
از نظر این گروه از آگاهان، عوامل داخلی و خارجی زیادی بر این رویکرد سران واشنگتن، اثرگذار است.
 
در خصوص عوامل داخلی سیاست صلح جویانه دولت ترامپ در قبال طالبان می توان به اراده نیرومند و مصمم رییس جمهوری امریکا به بازگرداندن نظامیان آن کشور از جنگ های جاری در خاور میانه و خارج از امریکا اشاره کرد. او به رأی دهندگان امریکایی قول داده است تا سربازان کشورش را به خانه برگرداند و بدیهی است که تا انتخابات سال ۲۰۲۰ امریکا باید به این وعده اش عمل کند؛ به ویژه در شرایطی که او در چند زمینه دیگر از وعده های انتخاباتی اش، شکست خورده و نتوانسته به درستی به آنها عمل کند. اگر ترامپ بتواند به جنگ افغانستان، پایان دهد، بی تردید، این امر یک برگ برنده کارآمد برای او در انتخابات پیش رو خواهد بود.
 
اگرچه پیش بینی می شود که همانند تصمم بحث برانگیزی که ترامپ درباره خروج نظامیان امریکایی از سوریه و خالی کردن پشت کردها گرفت، اقدام او به خروج نظامیان امریکایی از افغانستان نیز مورد انتقاد شدید رهبران، سیاستمداران و نهادهای فعال حکومت امریکا از جمله کنگره آن کشور واقع شود؛ اما توده مردم امریکا از آن استقبال و حمایت خواهند کرد و این همان چیزی است که ترامپ به آن نیاز دارد.
 
موضوع دیگر، رویکرد ترامپ به کاهش هزینه های اقتصادی جنگ هایی است که امریکا درگیر آن است. برای ترامپ هیچ فرقی نمی کند که دولت های قبل از او با کردهای سوریه یا دولت مستقر در کابل، چه مراوداتی داشته و یا چه پیمان هایی امضا کرده اند. از نظر او، هیچ پیمانی پایدار و ابدی و استراتژيک نیست.
 
ترامپ آشکارا می گوید که همانگونه که ما تماشای بازی فوتبال را دوست داریم، طالبان، عاشق جنگ هستند. او درباره کردهای سوریه نیز حرف مشابهی زده و تلویحا گفته است که اجازه دهید آنها بجنگند.
 
او همچنین بربنیاد سیاست «اول خود مان» که مبنای محوری رویکردهای همه افراطیون ملی گرا در سراسر غرب است، می خواهد سرمایه هایی که امریکا صرف جنگ در سایر کشورها و یا حمایت از دولت های فاسد و ناکارآمد محلی می کند، صرف زیرساخت های ملی امریکا شود.
 
با این حساب، صلح با طالبان، یک اولویت غیرقابل تغییر برای ترامپ است و تعلیق و تأخیر در آن به بهانه کشته شدن یک سرباز امریکایی در کابل در حمله طالبان، چند دلیل داشت که یکی از آنها همزمانی امضای آن پیمان با حملات ۱۱ سپتامبر بود. دلیل دیگر آن نیز مجبور کردن طالبان به کاستن از حجم خشونت ها به منظور کسب امتیاز بود که ظاهرا موفق هم بود.
 
بنابراین، اکنون که کابل در آستانه یک پوست اندازی سیاسی قرار گرفته و انتظار می رود که با اعلام نتایج انتخابات، یک دولت جدید روی کار بیاید، ترامپ هم می خواهد بار دیگر، روند صلح را به جریان بیاندازد تا مانع از کار با یک دولت وابسته امریکا تا پنج سال آینده شود. البته این به معنای آن نیست که روند صلح امریکایی از هم اکنون نتیجه می دهد و انتخابات افغانستان، شکست می خورد؛ بلکه کارگزاران دولت ترامپ می خواهند روند انتخابات و نتایج آن را به گونه ای مدیریت کنند که مانعی در مسیر صلح با طالبان ایجاد نکند.
https://avapress.net/vdcf1mdyxw6d1va.igiw.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما