تاریخ انتشار :پنجشنبه ۲۱ سنبله ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۱۴
کد مطلب : 191469
امام سجاد(ع)؛ ادامه‌دهنده نهضت پربار کربلا در قالب عزاداری و دعا
شهادت حضرت امام سجاد(ع) چهارمین پیشوایی شعیان جهان، رنج‌دیده دشت نینوا، مبلغ رسالت‌مدار نهضت عاشورا، ملجاء و پناه مظلومین و محرومین در دوازدهم محرم‌الحرام سال 95 هجری قمری اتفاق افتاده است. گویا دست تقدیر این ضایعه بزرگ را به مصیبت عاشورا پیوند داده تا ولید بن عبدالملک، قاتل آن حضرت را در جهت زیر پا کردن انسانیت و ارزش‌ها، در ردیف امثال یزید قرار دهد.
شهادت حضرت امام سجاد(ع) چهارمین پیشوایی شعیان جهان، رنج‌دیده دشت نینوا، مبلغ رسالت‌مدار نهضت عاشورا، ملجاء و پناه مظلومین و محرومین در دوازدهم محرم‌الحرام سال 95 هجری قمری اتفاق افتاده است. گویا دست تقدیر این ضایعه بزرگ را به مصیبت عاشورا پیوند داده تا ولید بن عبدالملک، قاتل آن حضرت را در جهت زیر پا کردن انسانیت و ارزش‌ها، در ردیف امثال یزید قرار دهد.
 
هنوز جنایت بنی امیه در کربلا، حمله بر مدینه‌الرسول و مکه معظمه فراموش نشده بود که ولید دست به جنایت دیگری زد و با مسموم کردن امام سجاد(ع)، مصیبت تازه‌ای را بر آل علی خلق کرد.
 
اما آن‌چه در زندگی امام سجاد(ع) پس از حادثه عاشورا قابل تأمل و واکاوی می‌باشد، شیوه امامت و رهبری حضرت مطابق شرایط و زمان است، زیرا رعایت شرایط برای زعیم و رهبر یک ملت، اصلی اساسی است و اسلام نیز دینی است که با مقتضی زمان و مطابق شرایط پیش می‌رود.
 
 امام سجاد(ع) پس از بازگشت به مدینه جدش رسول خدا(ص)، رسما عهده‌دار مسوولیت امامت بر مسلمین شد و برای رسیدگی به امور سیاسی، اجتماعی و اخلاقی مردم که وظیفه‌ هر امامی است، دو شیوه مناسب را در پیش گرفت؛ گریه و دعا.
 
گریه و عزاداری امام برای شهدای کربلا نه تنها جنبه عاطفی داشت، بلکه یک روش برگزیده مبارزات سیاسی بود، تا از یک‌سو خاطره شهدای کربلا فراموش نشود و از طرف دیگر جنایات آل امیه را در اذهان مردم زنده نگاه دارد و به مردم دنیا بفهماند که این خاندان شایستگی خلافت و رهبری را درهیچ زمانی ندارند و به نص صریح پیامبر(ص)، خرقه خلافت باید از آن‌ها گرفته شود.
 
امام سجاد(ع) با اظهار عزاداری و ذکر مصیبت برای شهدای کربلا خواست مردم را بر آن فرمایش جدش رسول خدا(ص) آگاه کند که گفت، هر وقت معاویه را بر منبر من دیدید، بکشید، بنابراین وقتی که معاویه که ظواهر اسلام را نیز رعایت می‌کرد، این‌قدر مبغوض از دید پیامبر باشد؛ بقیه این خاندان به طریق اولی شایستگی زعامت و رهبری مسلمانان را ندارند.
 
هرچند زمینه قیام مسلحانه علیه اموی‌ها در زمان امام سجاد(ع) وجود نداشت، اما تمام مسلمانان عصر حضرت دلبستگی عاطفی شدید و وابستگی روحی عمیقی به او داشتند و آموزه‌های مردمی او نیز در همه جهان اسلام امتداد پیدا کرده بود.
 
مردم آن‌روز علی‌رغم اختلافات در جهت‌گیری‌ها و مذاهب، به امام سجاد(ع) کاملا اعتماد داشتند و این اعتماد تنها از نظر فقهی و روحی نبود، بلکه او را مانند پدران بزرگوارش؛ مرجع، پیشوا و در همه مشکلات و پیش‌آمدهای زندگی، پناه‌گاه امن خود می‌دانستند.
 
در زمان امام سجاد(ع) علاوه بر ناهنجاری‌های سیاسی از ناحیه خودکامگی‌ها و استبداد حکامان جور بنی امیه، دو خطر بزرگ امت اسلامی را تهدید می کرد؛
 
خطر اول
اولین خطری که جامعه اسلامی را تهدید می‌کرد، گشوده شدن مرزهای فرهنگی جامعه اسلامی به روی فرهنگ‌های گوناگون بود که از سرزمین‌های فتح شده به سوی جامعه اسلامی سرازیر شده و ممکن بود ذوب شدن و از دست دادن اصالت امت اسلام را در پی داشته باشد. چنین عصری نیاز مبرم به یک حرکت علمی داشت تا اصالت فکری و شخصیت ممتاز تشریعی امت اسلام را که برگرفته از قرآن و سنت بود، در برابر فرهنگ‌های نو ظهور تحکیم و تایید کرده و با کاشتن بذر اجتهاد، شخصیت امت اسلام را اصالت بخشد.
 
این همان کاری بود که امام سجاد(ع) به ان‌جام آن کمر همت بست، او مجلس درس خویش را در مسجد نبوی آغاز کرد و معرفت اسلامی را در قالب تفسیر، حدیث، فقه، علوم تربیتی و عرفان از چشمه سار علوم پدران پاکش به مردم ارزانی داشت.
 
چنین بود که از این جلسات درس، عده‌ای از فقهای مسلمان را تقدیم جهان اسلام کرده، پایه‌گذار مکاتب بعدی فقه اسلام شده و سنگ بنای حرکت پویایی فقه گردید.
 
خطر دوم
دومین خطری که جامعه اسلامی را در آن زمان تهدید می‌کرد، فراموش شدن ارزش‌های اخلاقی بود که پیامد جریان رفاه‌زدگی، دنیا‌گرایی، و زیاده‌روی در استفاده از تجملات حیات محدود دنیا بود.
 
 امام زین‌العابدین(ع) در مقابله با این خطر بزرگ که موجب لرزش شدید و از هم پاشیدگی شخصیت اسلامی جامعه از درون گشته و جامعه را از استمرار رسالت خود باز می‌داشت، سلاح دعا را برگزید؛ از این‌رو است که صحیفه سجادیه را می‌توان به تعبیری یک حرکت اجتماعی بزرگ دانست که ضرورت‌های جامعه، امام سجاد(ع) را به انجام آن واداشته بود. جدا از این‌که این کتاب یک میراث الهی بی‌همتا است که تا ابد منبع فیض و مشعل هدایت و مدرسه تهذیب و اخلاق بوده و انسانیت همواره محتاج این میراث محمدی و علوی است؛ احتیاجی که روز به روز به تناسب افزایش اغواگری‌های شیاطین و فریبندگی‌های دنیا فزونی می‌یابد.
 
نویسنده: سید هاشم علوی
https://avapress.net/vdch-znzw23nwkd.tft2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما