سالها از حضور نظامیان امریکایی و متحدانش در افغانستان میگذرد. ائتلاف به رهبری ایالات متحده با هدف مبارزه با تروریسم وارد افغانستان شد. اکنون هزاران تروریست در نقاط مختلف کشور حضور دارد و حملاتی مرگبار را مرتکب میشوند. در این حملات خونین، بیشترین آسیب را غیرنظامیان متحمل شدهاند.
هجده سال قبل در یازدهم سپتامبر سال 2001 میلادی، بعد از هدف قرار گرفتن برجهای تجارت جهانی در ایالاتمتحده، این کشور به بهانه مبارزه با تروریسم، به افغانستان و عراق حملهور شد و هزاران سرباز را به این کشورها فرستاد. هنگامی که جنگندههای امریکایی در حملاتی برقآسا، طالبان را شکست داد، موجی از خوشحالی در بین مردم دیده میشد، اما بعد از سالها از حضور نظامیان امریکایی در افغانستان، اکنون شرایط به شکل بیسابقهای وخیم شده و وضعیت امریکاییها در افغانستان، شباهت نزدیکی به نظامیان ارتش آلمان نازی در جنگ استالینگراد دارد.
روزهایی که ارتش آلمان نازی و متحدان آن بهمنظور فتح شهر استالینگراد(ولگاگراد کنونی) در جبهه شرقی و جنوب روسیه یورش بردند، پس از چندین ماه درگیری خونین در سوم فبروری سال ۱۹۴۳ شکست خوردند و فیلد مارشال فون پاولوس به اتفاق ۲۵۰۰ افسر عالی رتبه که ۲۴ نفر از آنها را جنرالها تشکیل میداد، و بیش از صدهزار نفر دیگر تسلیم ارتش سرخ شوروی شدند.
با توجه به نبرد شدید تن به تن و حمله مستقیم به غیرنظامیان همانند حملات هوایی، از این نبرد به عنوان یکی از بزرگترین و خونبارترین درگیریهای تاریخ بشر یاد میشود. پس از این نبرد، آلمان نازی هیچگاه نتوانست ابتکار عمل را در جبهه شرقی به دست بگیرد و مجبور شد بخشی از نیروهای خود را برای جبران تلفات از جبهه غربی، به جبهه شرقی منتقل نماید. اکنون افغانستان تبدیل به استالینگرادی برای امریکاییها شده است. امریکاییها اکنون که نتوانسته بر تروریستها غلبه کند، به دنبال راهی برای خروج آبرومندانه از افغانستان است.
به دنبال حادثه یازدهم سپتامبر بر مرکز تجارت جهانی در نیویورک، ایتلاف جهانی مبارزه با تروریسم به رهبری ایالات متحده امریکا حمله بر افغانستان را آغاز کرد. به دنبال این حمله، جورج دبلیو بوش، رئیسجمهور وقت ایالات متحده به گروه طالبان هشدار داد که گروه القاعده را از افغانستان اخراج کند. خودداری طالبان از پذیرش درخواست امریکا، باعث شد فرمان حمله به افغانستان در ۷ اکتبر ۲۰۰۱ میلادی با نام رسمی "عملیات بلندمدت آزادی" صادر شود. هدف اصلی این جنگ، مبارزه و از بین بردن تروریسم در افغانستان بود.
اما 18 سال بعد از این حضور هزاران نظامی خارجی در افغانستان، این کشور هنوز هم محلی امن برای تروریستها است. اکنون نه تنها طالبان از بین نرفته، بلکه حدود بیست گروه تروریستی دیگر نیز در افغانستان فعالیت میکند. مناطقی زیادی در کشور در اختیار طالبان قرار دارد و جنگجویان این گروه حملات خونینی را طرحریزی و انجام میدهند.
امریکا در طولانیترین جنگ خود، نتوانسته است هیچ موفقیتی را به دست آورد. طالبان به شکل بیسابقه قدرت گرفته و حتی اهدافی را در چندصد متری ارگ ریاست جمهوری و سفارت امریکا در کابل هدف قرار میدهد. این گروه بیمهابا به شهرها و روستاهای افغانستان حمله میکند و علاوه بر کشتار نیروهای امنیتی و دفاعی کشور، سلاح و مهمات جنگی زیادی را نیز به غنیمت میگیرد.
هر چند امریکاییها برای از بین بردن تروریسم، هزاران نظامی را در نقاط مختلف افغانستان جابهجا کرد، اما امروز افغانستان بیش از هر زمان دیگری ناامن شده است؛ ولسوالیها پی هم سقوط میکند، موترهای مملو از مواد انفجاری در حساسترین نقاط کابل منفجر میشود و مردم در وحشت به سر میبرند.
علاوه بر ناکامی نظامی امریکا در افغانستان، در سایر بخشها نیز هیچگونه پیشرفتی حاصل نشده است. بنابر گزارش رسانههای امریکایی، این کشور بیش از 800 میلیارد دالر در افغانستان هزینه کردهاست، اما فساد اداری، کشت و تولید مواد مخدر، بیسوادی، خشونت علیه زنان و سایر موارد همچنان مانند غدهای سرطانی در کشور وجود دارد.
در سالهای اخیر با وجود برگزاری انتخابات و نمایش دموکراسی، اما این روند همیشه با تقلبهای گستردهای روبرو بوده است. برگزاری چندین دور انتخابات در افغانستان، همیشه با اعتراض گسترده مردم و سیاستمداران مواجه بوده است. در انتخابات گذشته ریاستجمهوری بعد از تقلب و فساد گسترده در روند انتخابات، حکومتی فراقانونی به نام حکومت وحدت ملی شکل گرفت؛ این حکومت نه جایی در قانون اساسی داشت و نه نشانی از دموکراسی بود، بلکه با وساطت وزیر خارجه وقت امریکا ایجاد شد. این موضوعات همه نشانی از ناکامی امریکا در عرصههای مختلف نظامی و غیرنظامی در افغانستان دارد.
بعد از روی کار آمدن دونالد ترامپ در امریکا، او انتقادهایی را نسبت به حضور نظامیان این کشور در افغانستان داشت. ترامپ هزینههای بالای حضور نظامیانش را مورد انتقاد قرار داد و وعده خروج از افغانستان را داد. اما وضعیت به شکلی که او میخواست پیش نرفت. زلمی خلیلزاد، نماینده ویژه وزارت امور خارجه امریکا برای صلح افغانستان بعد از ماهها مذاکره با نمایندگان طالبان در قطر، نتوانسته است هیچ موفقیتی کسب کند.
ترامپ قصد دارد تا با توافق با طالبان به شکل آبرومندانه افغانستان را ترک کند، اما خواستهای طالبان و موضوعات دیگری مانند عدم صداقت امریکاییها باعث شد تا این مذاکرات تاکنون بینتیجه باقی بماند. طالبان اعلام کرده است، با توقف مذاکرات صلح، امریکاییها ضرر بیشتری خواهند کرد. این گروه اعلام کرده است که 9 دور گفتگوهایشان با نمایندگان امریکا موفق بوده، اما حالا که لغو شده است، تاوان آن را خود امریکا متقبل خواهد شد.
اکنون ایالات متحده در طولانیترین جنگ خود همچنان سردرگم باقی مانده است. افغانستان به باتلاقی برای آنها تبدیل شده است. هزاران نظامی این کشور در افغانستان کشته و یا زخمی شده و میلیاردها دالر از پولهایی که قرار بود برای بازسازی افغانستان به مصرف برسد، با فساد گسترده در اختیار عدهای خاص قرار گرفت و یا اینکه توسط سیاستمداران فاسد در کشورهای دیگر سرمایهگذاری شد.
اکنون فقر، ناامنی و فساد اداری از مهمترین مواردی است که طی 18 سال اخیر با وجود صرف میلیاردها دالر هنوز در وضعیت بد و ابهامآمیزی قرار دارد. گفتگوهای صلح نیز متوقف شده است. بسیاری از مردم و کارشناسان سیاسی و نظامی معتقدند، در صورتی که این گفتگوها با شکست مواجه شود، افغانستان شاهد افزایش خشونتها خواهد بود و غیرنظامیان ضرر بیشتری خواهند کرد.
مردمی که سالها قبل امیدوار بودند که با آغاز دموکراسی در افغانستان، وضعیت تغییر خواهد کرد، امروز ناامیدتر از هر زمان دیگری به آینده مینگرند.
نویسنده: مصطفی احمدی
هجده سال قبل در یازدهم سپتامبر سال 2001 میلادی، بعد از هدف قرار گرفتن برجهای تجارت جهانی در ایالاتمتحده، این کشور به بهانه مبارزه با تروریسم، به افغانستان و عراق حملهور شد و هزاران سرباز را به این کشورها فرستاد. هنگامی که جنگندههای امریکایی در حملاتی برقآسا، طالبان را شکست داد، موجی از خوشحالی در بین مردم دیده میشد، اما بعد از سالها از حضور نظامیان امریکایی در افغانستان، اکنون شرایط به شکل بیسابقهای وخیم شده و وضعیت امریکاییها در افغانستان، شباهت نزدیکی به نظامیان ارتش آلمان نازی در جنگ استالینگراد دارد.
روزهایی که ارتش آلمان نازی و متحدان آن بهمنظور فتح شهر استالینگراد(ولگاگراد کنونی) در جبهه شرقی و جنوب روسیه یورش بردند، پس از چندین ماه درگیری خونین در سوم فبروری سال ۱۹۴۳ شکست خوردند و فیلد مارشال فون پاولوس به اتفاق ۲۵۰۰ افسر عالی رتبه که ۲۴ نفر از آنها را جنرالها تشکیل میداد، و بیش از صدهزار نفر دیگر تسلیم ارتش سرخ شوروی شدند.
با توجه به نبرد شدید تن به تن و حمله مستقیم به غیرنظامیان همانند حملات هوایی، از این نبرد به عنوان یکی از بزرگترین و خونبارترین درگیریهای تاریخ بشر یاد میشود. پس از این نبرد، آلمان نازی هیچگاه نتوانست ابتکار عمل را در جبهه شرقی به دست بگیرد و مجبور شد بخشی از نیروهای خود را برای جبران تلفات از جبهه غربی، به جبهه شرقی منتقل نماید. اکنون افغانستان تبدیل به استالینگرادی برای امریکاییها شده است. امریکاییها اکنون که نتوانسته بر تروریستها غلبه کند، به دنبال راهی برای خروج آبرومندانه از افغانستان است.
به دنبال حادثه یازدهم سپتامبر بر مرکز تجارت جهانی در نیویورک، ایتلاف جهانی مبارزه با تروریسم به رهبری ایالات متحده امریکا حمله بر افغانستان را آغاز کرد. به دنبال این حمله، جورج دبلیو بوش، رئیسجمهور وقت ایالات متحده به گروه طالبان هشدار داد که گروه القاعده را از افغانستان اخراج کند. خودداری طالبان از پذیرش درخواست امریکا، باعث شد فرمان حمله به افغانستان در ۷ اکتبر ۲۰۰۱ میلادی با نام رسمی "عملیات بلندمدت آزادی" صادر شود. هدف اصلی این جنگ، مبارزه و از بین بردن تروریسم در افغانستان بود.
اما 18 سال بعد از این حضور هزاران نظامی خارجی در افغانستان، این کشور هنوز هم محلی امن برای تروریستها است. اکنون نه تنها طالبان از بین نرفته، بلکه حدود بیست گروه تروریستی دیگر نیز در افغانستان فعالیت میکند. مناطقی زیادی در کشور در اختیار طالبان قرار دارد و جنگجویان این گروه حملات خونینی را طرحریزی و انجام میدهند.
امریکا در طولانیترین جنگ خود، نتوانسته است هیچ موفقیتی را به دست آورد. طالبان به شکل بیسابقه قدرت گرفته و حتی اهدافی را در چندصد متری ارگ ریاست جمهوری و سفارت امریکا در کابل هدف قرار میدهد. این گروه بیمهابا به شهرها و روستاهای افغانستان حمله میکند و علاوه بر کشتار نیروهای امنیتی و دفاعی کشور، سلاح و مهمات جنگی زیادی را نیز به غنیمت میگیرد.
هر چند امریکاییها برای از بین بردن تروریسم، هزاران نظامی را در نقاط مختلف افغانستان جابهجا کرد، اما امروز افغانستان بیش از هر زمان دیگری ناامن شده است؛ ولسوالیها پی هم سقوط میکند، موترهای مملو از مواد انفجاری در حساسترین نقاط کابل منفجر میشود و مردم در وحشت به سر میبرند.
علاوه بر ناکامی نظامی امریکا در افغانستان، در سایر بخشها نیز هیچگونه پیشرفتی حاصل نشده است. بنابر گزارش رسانههای امریکایی، این کشور بیش از 800 میلیارد دالر در افغانستان هزینه کردهاست، اما فساد اداری، کشت و تولید مواد مخدر، بیسوادی، خشونت علیه زنان و سایر موارد همچنان مانند غدهای سرطانی در کشور وجود دارد.
در سالهای اخیر با وجود برگزاری انتخابات و نمایش دموکراسی، اما این روند همیشه با تقلبهای گستردهای روبرو بوده است. برگزاری چندین دور انتخابات در افغانستان، همیشه با اعتراض گسترده مردم و سیاستمداران مواجه بوده است. در انتخابات گذشته ریاستجمهوری بعد از تقلب و فساد گسترده در روند انتخابات، حکومتی فراقانونی به نام حکومت وحدت ملی شکل گرفت؛ این حکومت نه جایی در قانون اساسی داشت و نه نشانی از دموکراسی بود، بلکه با وساطت وزیر خارجه وقت امریکا ایجاد شد. این موضوعات همه نشانی از ناکامی امریکا در عرصههای مختلف نظامی و غیرنظامی در افغانستان دارد.
بعد از روی کار آمدن دونالد ترامپ در امریکا، او انتقادهایی را نسبت به حضور نظامیان این کشور در افغانستان داشت. ترامپ هزینههای بالای حضور نظامیانش را مورد انتقاد قرار داد و وعده خروج از افغانستان را داد. اما وضعیت به شکلی که او میخواست پیش نرفت. زلمی خلیلزاد، نماینده ویژه وزارت امور خارجه امریکا برای صلح افغانستان بعد از ماهها مذاکره با نمایندگان طالبان در قطر، نتوانسته است هیچ موفقیتی کسب کند.
ترامپ قصد دارد تا با توافق با طالبان به شکل آبرومندانه افغانستان را ترک کند، اما خواستهای طالبان و موضوعات دیگری مانند عدم صداقت امریکاییها باعث شد تا این مذاکرات تاکنون بینتیجه باقی بماند. طالبان اعلام کرده است، با توقف مذاکرات صلح، امریکاییها ضرر بیشتری خواهند کرد. این گروه اعلام کرده است که 9 دور گفتگوهایشان با نمایندگان امریکا موفق بوده، اما حالا که لغو شده است، تاوان آن را خود امریکا متقبل خواهد شد.
اکنون ایالات متحده در طولانیترین جنگ خود همچنان سردرگم باقی مانده است. افغانستان به باتلاقی برای آنها تبدیل شده است. هزاران نظامی این کشور در افغانستان کشته و یا زخمی شده و میلیاردها دالر از پولهایی که قرار بود برای بازسازی افغانستان به مصرف برسد، با فساد گسترده در اختیار عدهای خاص قرار گرفت و یا اینکه توسط سیاستمداران فاسد در کشورهای دیگر سرمایهگذاری شد.
اکنون فقر، ناامنی و فساد اداری از مهمترین مواردی است که طی 18 سال اخیر با وجود صرف میلیاردها دالر هنوز در وضعیت بد و ابهامآمیزی قرار دارد. گفتگوهای صلح نیز متوقف شده است. بسیاری از مردم و کارشناسان سیاسی و نظامی معتقدند، در صورتی که این گفتگوها با شکست مواجه شود، افغانستان شاهد افزایش خشونتها خواهد بود و غیرنظامیان ضرر بیشتری خواهند کرد.
مردمی که سالها قبل امیدوار بودند که با آغاز دموکراسی در افغانستان، وضعیت تغییر خواهد کرد، امروز ناامیدتر از هر زمان دیگری به آینده مینگرند.
نویسنده: مصطفی احمدی