هشتمین دور گفتگوهای صلح دولت آمریکا و طالبان نیز برگزار شد. به گفته مقامات آمریکایی و طالبان، هر دو طرف در این نشست به توافقاتی دست یافتهاند.
چهار موضوع اصلی متن قطعنامهای که از سوی دولت آمریکا مورد بحث قرار گرفته، شامل خروج کامل سربازان آمریکایی از افغانستان، عدم استفاده از خاک کشور علیه منافع آمریکا، قطع ارتباط با تمام شبکههای تروریستی و حفظ دستآوردهای اخیر دولت افغانستان بیان شده است.
آنچه در متن این پیششرط ها ذکر شده، به مسائل داخلی افغانستان کمتر اشاره شده، اما در واقعیت امر تنها منافع دولت آمریکا است که باید در این گفتگوها برآورده شود.
اما افغانستان در کجای این گفتگوهای صلح قرار دارد؟
علاوه بر این نشستها، به رخ کشاندن قدرت نظامی آمریکا برای مردم افغانستان نیز پرده از نیت اصلی دولت این کشور در قبال مردم برداشته و آنچه مشخص است، این صلح در واقع تضمین کننده منافع دولت آمریکا بوده و هیچ تاثیری در امور سیاسی و امنیتی افغانستان نخواهد داشت.
به حاشیه کشانده شدن دولت و مردم افغانستان در نشستهای صلح بیانگر عدم اهمیت منافع جمعی افغانستان از سوی دو طرف بوده و پیوستن گروه طالبان به پروسه صلح، هیچ تاثیری بر روند صلح افغانستان نخواهد داشت، زیرا در این نشستها در واقعیت امر صلح طالبان با آمریکا مطرح است، نه با دولت افغانستان.
پس از خروج نیروهای خارجی از افغانستان حس امتیازخواهی گروه طالبان بیشتر خواهد شد و امکان شکلگیری دوباره جنگهای داخلی دور از انتظار نخواهد بود.
البته بیثباتی در افغانستان وابسته به خروج نیروهای خارجی از کشور نمیباشد و حضور دو دههای آمریکا در افغانستان برای مردم کشور پر تنش و پرهزینهتر بوده است، زیرا در مدت حضور نیروهای خارجی نه تنها کشت مواد مخدر کاهش و تروریزم در منطقه ریشه کن نشد، بلکه افزایش چشمگیر نیز داشته است.
غیبت حکومت افغانستان در گفتگوهای صلح پیام واضحی در مورد وارد شدن افغانستان به مرحله جدید خواهد شد و آن، اینکه طالبان با مشروعیت اینکه توسط دولت آمریکا به عنوان بخشی از قدرت در افغانستان پذیرفته شده، در صدد کسب امتیازاتِ بیشتر خواهد شد و این امر موجب امتیازخواهی سایر گروهها و حلقات نیز خواهد گردید.
اما اکنون باید مردم به افغانستانِ پساصلح با طالبان فکر کنند؛ صلحی که افغانستان هرگز از آن سهمی نبرده و نخواهد برد و صلحی که خونینتر از جنگ به انجام خواهد رسید. تشدید حملات طالبان در امکان عمومی متشکل از دولتی و مردمی، تخریب زیربناها و رویکرد خشنتر از قبل، بیانگر صلح با ملت افغانستان نبوده، بلکه طالبان با اینگونه عملیاتها در مورد یک انتقام بزرگ هشدار میدهند.
از سوی دیگر، شعار دو دهه حضور ویرانگر آمریکا در افغانستان مبتنی بر اصول دموکراسی و رعایت حقوق بشری تمامی شهروندان افغانستان، با شرطهایی که این کشور برای گروه طالبان تعیین کرده، لگدمال شده است؛ پیششرطهای که حتی در آن از چگونگی حفظ منافع دولت آمریکا، مصالحه با دولت افغانستان و خلع سلاح طالبان پس از توافقات صلح یاد نشده است.
زمانی مردم افغانستان به صلح واقعی دست پیدا خواهند کرد که مذاکرات صلح با دولت و ملت افغانستان انجام شود؛ در غیر آن پس از آشتی طالبان با آمریکا و شریک شدن این گروه در قدرت افغانستان، هیچ تضمینی برای عدم درگیری میان حکومتی در دولت وجود نخواهد داشت؛ چیزی که حداقل در چند سال اخیر شاهد آن هستیم.
گفتگوهای صلح باید با محوریت دولت و نمایندههای واقعی مردم با گروه طالبان صورت گیرد و چنانچه گروه طالبان از عدم استقلال دولت و وابستگیهای آن به آمریکا شاکی است، دولت افغانستان هم باید تنها رابطه دیپلماتیک خود را با آمریکا حفظ و دخالت این کشور را در امور داخلی افغانستان محدود سازد.
نمایندههای مردم در پارلمان افغانستان آدرس مشخص دیگری برای طالبان است که میتوانند با آنها گفتگو نمایند.
ممکن است گفتگوهای صلح طالبان با دولت آمریکا، به معنی واقعی صلح میان طالبان و آمریکا باشد، اما صلح با دولت افغانستان نخواهد بود و زمانی باید به برقراری صلح با طالبان امیدوار بود که دولت افغانستان استقلالیت خود را در امور داخلی حفظ کرده و طالبان نیز دست از دامن آمریکا بردارد.
نویسنده: سید مهدی بهزاد
چهار موضوع اصلی متن قطعنامهای که از سوی دولت آمریکا مورد بحث قرار گرفته، شامل خروج کامل سربازان آمریکایی از افغانستان، عدم استفاده از خاک کشور علیه منافع آمریکا، قطع ارتباط با تمام شبکههای تروریستی و حفظ دستآوردهای اخیر دولت افغانستان بیان شده است.
آنچه در متن این پیششرط ها ذکر شده، به مسائل داخلی افغانستان کمتر اشاره شده، اما در واقعیت امر تنها منافع دولت آمریکا است که باید در این گفتگوها برآورده شود.
اما افغانستان در کجای این گفتگوهای صلح قرار دارد؟
علاوه بر این نشستها، به رخ کشاندن قدرت نظامی آمریکا برای مردم افغانستان نیز پرده از نیت اصلی دولت این کشور در قبال مردم برداشته و آنچه مشخص است، این صلح در واقع تضمین کننده منافع دولت آمریکا بوده و هیچ تاثیری در امور سیاسی و امنیتی افغانستان نخواهد داشت.
به حاشیه کشانده شدن دولت و مردم افغانستان در نشستهای صلح بیانگر عدم اهمیت منافع جمعی افغانستان از سوی دو طرف بوده و پیوستن گروه طالبان به پروسه صلح، هیچ تاثیری بر روند صلح افغانستان نخواهد داشت، زیرا در این نشستها در واقعیت امر صلح طالبان با آمریکا مطرح است، نه با دولت افغانستان.
پس از خروج نیروهای خارجی از افغانستان حس امتیازخواهی گروه طالبان بیشتر خواهد شد و امکان شکلگیری دوباره جنگهای داخلی دور از انتظار نخواهد بود.
البته بیثباتی در افغانستان وابسته به خروج نیروهای خارجی از کشور نمیباشد و حضور دو دههای آمریکا در افغانستان برای مردم کشور پر تنش و پرهزینهتر بوده است، زیرا در مدت حضور نیروهای خارجی نه تنها کشت مواد مخدر کاهش و تروریزم در منطقه ریشه کن نشد، بلکه افزایش چشمگیر نیز داشته است.
غیبت حکومت افغانستان در گفتگوهای صلح پیام واضحی در مورد وارد شدن افغانستان به مرحله جدید خواهد شد و آن، اینکه طالبان با مشروعیت اینکه توسط دولت آمریکا به عنوان بخشی از قدرت در افغانستان پذیرفته شده، در صدد کسب امتیازاتِ بیشتر خواهد شد و این امر موجب امتیازخواهی سایر گروهها و حلقات نیز خواهد گردید.
اما اکنون باید مردم به افغانستانِ پساصلح با طالبان فکر کنند؛ صلحی که افغانستان هرگز از آن سهمی نبرده و نخواهد برد و صلحی که خونینتر از جنگ به انجام خواهد رسید. تشدید حملات طالبان در امکان عمومی متشکل از دولتی و مردمی، تخریب زیربناها و رویکرد خشنتر از قبل، بیانگر صلح با ملت افغانستان نبوده، بلکه طالبان با اینگونه عملیاتها در مورد یک انتقام بزرگ هشدار میدهند.
از سوی دیگر، شعار دو دهه حضور ویرانگر آمریکا در افغانستان مبتنی بر اصول دموکراسی و رعایت حقوق بشری تمامی شهروندان افغانستان، با شرطهایی که این کشور برای گروه طالبان تعیین کرده، لگدمال شده است؛ پیششرطهای که حتی در آن از چگونگی حفظ منافع دولت آمریکا، مصالحه با دولت افغانستان و خلع سلاح طالبان پس از توافقات صلح یاد نشده است.
زمانی مردم افغانستان به صلح واقعی دست پیدا خواهند کرد که مذاکرات صلح با دولت و ملت افغانستان انجام شود؛ در غیر آن پس از آشتی طالبان با آمریکا و شریک شدن این گروه در قدرت افغانستان، هیچ تضمینی برای عدم درگیری میان حکومتی در دولت وجود نخواهد داشت؛ چیزی که حداقل در چند سال اخیر شاهد آن هستیم.
گفتگوهای صلح باید با محوریت دولت و نمایندههای واقعی مردم با گروه طالبان صورت گیرد و چنانچه گروه طالبان از عدم استقلال دولت و وابستگیهای آن به آمریکا شاکی است، دولت افغانستان هم باید تنها رابطه دیپلماتیک خود را با آمریکا حفظ و دخالت این کشور را در امور داخلی افغانستان محدود سازد.
نمایندههای مردم در پارلمان افغانستان آدرس مشخص دیگری برای طالبان است که میتوانند با آنها گفتگو نمایند.
ممکن است گفتگوهای صلح طالبان با دولت آمریکا، به معنی واقعی صلح میان طالبان و آمریکا باشد، اما صلح با دولت افغانستان نخواهد بود و زمانی باید به برقراری صلح با طالبان امیدوار بود که دولت افغانستان استقلالیت خود را در امور داخلی حفظ کرده و طالبان نیز دست از دامن آمریکا بردارد.
نویسنده: سید مهدی بهزاد