تصمیم هند درباره لغو اختیارات ویژه منطقه خودمختار کشمیر، واکنشهای تندی در پاکستان برانگیخته است. به رغم آنکه هند برای سومین روز پیاپی در کشمیر تحت کنترل خود حکومت نظامی اعلام کرده، تظاهراتی پراکنده در این منطقه برگزار شده است. هند تلفن و اینترنت را هم قطع کرده است.
همزمان با مقررات منع تردد شبانه، یک خاموشی ارتباط راه دور و رسانه ای برقرار است؛ چون دولت هند نگران است تصمیم آن برای لغو خودمختاری این منطقه به اعتراضات گسترده منجر شود.
رهبران محلی دستگیر شده اند. کشمیری ها در سایر بخش های کشور گفته اند که قادر نیستند با خانواده های خود در آنجا تماس بگیرند.
ده ها هزار نیروی اضافی هندی پیش از اعلام تصمیم دولت هند در آنجا مستقر شده بود و سربازان بیشتری از آن زمان اعزام شده اند.
براساس اصل ۳۷۰ قانون اساسی هند، به جامو و کشمیر اختیارات ویژه ای در مقایسه با سایر ایالتهای هند برای اداره امور داخلیشان داده شده؛ اما این اصل، اکنون تعلیق شده است.
این به معنای اشغال مستقیم کشمیر توسط هند است؛ کشوری مسلمان که سال هاست برای استقلال اش از سلطه هند و پاکستان مبارزه می کند.
این در حالی است که نه سازمان های بین المللی، نه کشورهای اسلامی و نه قدرت های بزرگ مدعی حقوق بشر و دموکراسی برای حمایت از مردم مظلوم کشمیر و اشغال مستقیم سرزمین شان توسط هندی ها اعتراض نمی کنند.
این رویداد یکبار دیگر پرده از استندردهای دوگانه حاکم بر دنیای امروز برمی دارد و نشان می دهد که در دنیای امروز، همه چیز را منافع سیاسی و اقتصادی تعیین می کند. شعارهای ایدئولوژيک، ادعاهای ارزش گرایانه، اعتقادات و باورهای مشترک و... همگی تا زمانی ارزش و اعتبار دارند که مانع از تحقق و موجب تضاد منافع نشوند.
کشمیر سال هاست که در نزاعی منفعت اندیشانه میان هند و پاکستان می سوزد. آنچه برای هیچیک از دوطرف این بحران، اهمیتی ندارد، حق انتخاب و اراده آزاد مسلمانان ساکن آن سرزمین است.
اکنون نیز که یک حزب افراط گرا و فاشیست هندو بر هند مسلط است، کشمیر حتی از کمترین حق خود یعنی خودمختاری در امور داخلی نیز محروم می شود. هند اصل ۳۷۰ قانون اساسی آن کشور درباره خودمختاری کشمیر را لغو کرده و رسما و مستقیما حاکمیت و اداره آن کشور را برعهده گرفته است.
رهبران محلی دستگیر شده و هزاران نظامی هندی برای سرکوب اعتراضات استقلال طلبانه کشمیری ها به آن کشور، گسیل شده اند. حالا کشمیر یک ایالت تحت سلطه هند و بخشی از قلمرو سرزمینی آن کشور است.
بیم آن می رود که پاکستان در قبال این رویداد، واکنش نشان دهد و جنگ مهیب دیگری میان دو قدرت اتمی متخاصم دربگیرد؛ جنگی که بدون تردید، کمترین پیامد آن نابودی آرمان آزادیخواهی شهروندان مظلوم کشمیری خواهد بود که همچنان برای داشتن کشوری مستقل و وطنی که مالکیت و حاکمیت آن از آن کشمیری های بومی و نه دست نشاندگان هند و پاکستان باشد، مبارزه می کنند.
نگرانی دیگر این است که حتی اگر جنگی نیز میان هند و پاکستان، واقع نشود، در سایه اقدامات استعماری و استکباری جدید دولت ملی گرای هندو مستقر در دهلی نو، بخش هندی سرزمین کشمیر برای همیشه تحت سرکوب و ستم و سختگیری های ضد انسانی هند باقی بماند و نوعی سیاست استعماری و سرکوبگرانه خشن بر مردمان آن اعمال شود تا هیچگاه آرمان آزادیخواهی نداشته باشند و زیر سم ستم هندی ها درهم بشکنند.
در این میان، فریادهای دادخواهانه کشمیری ها که امروزه از سوی قدرت های بزرگ جهان، سازمان های بین المللی و کشورهای مدعی رهبری جهان اسلام، مسکوت گذارده می شود و در سایه سیاست سرکوب دولت هند، کاملا ناشنیده می ماند، یکبار دیگر وحدت و اخوت و برادری و همگرایی مسلمانان را به چالش فراخوانده است. اگرچه کشمیری ها اکنون به دلیل زندانی که دولت دهلی برای شان ساخته، نمی توانند با جهان خارج ارتباط برقرار کنند و هرگونه بازتاب واقعیت های تلخ جاری در آن کشور بحران زده و تحت سلطه، غیر ممکن است؛ اما همین وضعیت هم به تنهایی حاکی از آن است که مسلمانان کشمیری، تاوان بی پناهی و فقدان حمایت کشورهای مسلمان را می پردازند و قربانی کامجویی های سلطه جویانه پاکستان و هند می شوند.
همزمان با مقررات منع تردد شبانه، یک خاموشی ارتباط راه دور و رسانه ای برقرار است؛ چون دولت هند نگران است تصمیم آن برای لغو خودمختاری این منطقه به اعتراضات گسترده منجر شود.
رهبران محلی دستگیر شده اند. کشمیری ها در سایر بخش های کشور گفته اند که قادر نیستند با خانواده های خود در آنجا تماس بگیرند.
ده ها هزار نیروی اضافی هندی پیش از اعلام تصمیم دولت هند در آنجا مستقر شده بود و سربازان بیشتری از آن زمان اعزام شده اند.
براساس اصل ۳۷۰ قانون اساسی هند، به جامو و کشمیر اختیارات ویژه ای در مقایسه با سایر ایالتهای هند برای اداره امور داخلیشان داده شده؛ اما این اصل، اکنون تعلیق شده است.
این به معنای اشغال مستقیم کشمیر توسط هند است؛ کشوری مسلمان که سال هاست برای استقلال اش از سلطه هند و پاکستان مبارزه می کند.
این در حالی است که نه سازمان های بین المللی، نه کشورهای اسلامی و نه قدرت های بزرگ مدعی حقوق بشر و دموکراسی برای حمایت از مردم مظلوم کشمیر و اشغال مستقیم سرزمین شان توسط هندی ها اعتراض نمی کنند.
این رویداد یکبار دیگر پرده از استندردهای دوگانه حاکم بر دنیای امروز برمی دارد و نشان می دهد که در دنیای امروز، همه چیز را منافع سیاسی و اقتصادی تعیین می کند. شعارهای ایدئولوژيک، ادعاهای ارزش گرایانه، اعتقادات و باورهای مشترک و... همگی تا زمانی ارزش و اعتبار دارند که مانع از تحقق و موجب تضاد منافع نشوند.
کشمیر سال هاست که در نزاعی منفعت اندیشانه میان هند و پاکستان می سوزد. آنچه برای هیچیک از دوطرف این بحران، اهمیتی ندارد، حق انتخاب و اراده آزاد مسلمانان ساکن آن سرزمین است.
اکنون نیز که یک حزب افراط گرا و فاشیست هندو بر هند مسلط است، کشمیر حتی از کمترین حق خود یعنی خودمختاری در امور داخلی نیز محروم می شود. هند اصل ۳۷۰ قانون اساسی آن کشور درباره خودمختاری کشمیر را لغو کرده و رسما و مستقیما حاکمیت و اداره آن کشور را برعهده گرفته است.
رهبران محلی دستگیر شده و هزاران نظامی هندی برای سرکوب اعتراضات استقلال طلبانه کشمیری ها به آن کشور، گسیل شده اند. حالا کشمیر یک ایالت تحت سلطه هند و بخشی از قلمرو سرزمینی آن کشور است.
بیم آن می رود که پاکستان در قبال این رویداد، واکنش نشان دهد و جنگ مهیب دیگری میان دو قدرت اتمی متخاصم دربگیرد؛ جنگی که بدون تردید، کمترین پیامد آن نابودی آرمان آزادیخواهی شهروندان مظلوم کشمیری خواهد بود که همچنان برای داشتن کشوری مستقل و وطنی که مالکیت و حاکمیت آن از آن کشمیری های بومی و نه دست نشاندگان هند و پاکستان باشد، مبارزه می کنند.
نگرانی دیگر این است که حتی اگر جنگی نیز میان هند و پاکستان، واقع نشود، در سایه اقدامات استعماری و استکباری جدید دولت ملی گرای هندو مستقر در دهلی نو، بخش هندی سرزمین کشمیر برای همیشه تحت سرکوب و ستم و سختگیری های ضد انسانی هند باقی بماند و نوعی سیاست استعماری و سرکوبگرانه خشن بر مردمان آن اعمال شود تا هیچگاه آرمان آزادیخواهی نداشته باشند و زیر سم ستم هندی ها درهم بشکنند.
در این میان، فریادهای دادخواهانه کشمیری ها که امروزه از سوی قدرت های بزرگ جهان، سازمان های بین المللی و کشورهای مدعی رهبری جهان اسلام، مسکوت گذارده می شود و در سایه سیاست سرکوب دولت هند، کاملا ناشنیده می ماند، یکبار دیگر وحدت و اخوت و برادری و همگرایی مسلمانان را به چالش فراخوانده است. اگرچه کشمیری ها اکنون به دلیل زندانی که دولت دهلی برای شان ساخته، نمی توانند با جهان خارج ارتباط برقرار کنند و هرگونه بازتاب واقعیت های تلخ جاری در آن کشور بحران زده و تحت سلطه، غیر ممکن است؛ اما همین وضعیت هم به تنهایی حاکی از آن است که مسلمانان کشمیری، تاوان بی پناهی و فقدان حمایت کشورهای مسلمان را می پردازند و قربانی کامجویی های سلطه جویانه پاکستان و هند می شوند.