باقر بیان جابرالزبیدی که پیش از این در پستهای وزارت داخله و مالیه دولتهای پیشین عراق، کار کرده، ادعا میکند که امریکا تلاشهای مغرضانهای را برای احیای دوباره داعش، روی دست گرفتهاست.
این مقام پیشین عراقی در مطلبی که بهتازگی منتشر کرده، نوشتهاست که تخمین زده میشود که حدودا ۸۰۰ عنصر داعشی در سوریه همچنان فعال باشند، آنها داعشیهای اروپایی هستند.
وزیر پیشین داخله و مالیه عراق میگوید: «اطلاعاتی که بهطور مستمر و مداوم به ما میرسد، نشان میدهد که تلاشهای مغرضانه و خبیثانه نیروهای وابسته به ائتلاف بینالمللی تحت رهبری امریکا، نشان میدهد که هدف آنها تشکیل دو محور جدید در منطقه باشد.»
او از تلاش برای آزادی زندانیان داعش و تشکیل نیرویی از میان عشایر و تروریستهای سابقه دار برای جنگ با حشدالشعبی و ارتش عراق، به عنوان این دو محور یاد میکند و نتیجه می گیرد که تلاش ها از سوی امریکا در جریان است.
افشاگری این مقام سابق عراقی، واقعیت تازه ای را آشکار نمی کند؛ زیرا هیچکس نسبت به نیات و اهداف امریکا در حمایت همه جانبه از داعش، تردیدی ندارد. داعش دست پرورده امریکاست؛ واقعیتی که حتی دونالد ترامپ هم آن را قبول دارد و در زمان کارزارهای انتخاباتی اش از آن به عنوان اهرمی برای تضعیف موقعیت و محبوبیت دموکرات ها به ویژه باراک اوباما و هیلاری کلینتون، استفاده می کرد.
اکنون که ترامپ رییس جمهوری امریکا است، آیا رویکرد ایالات متحده در حمایت از داعش، تغییر کرده است؟
برای پاسخ به این پرسش، لازم نیست به مواضع تکراری امریکا در «مبارزه با تروریزم» و... نگاه کنیم. این مواضع، صرفا مصرف سیاسی و تبلیغاتی دارد و واقعیت های پشت پرده را بازتاب نمی دهد؛ زیرا امریکا تروریزم را ایجاد نکرده است تا با آن مبارزه کند. تروریزم بخشی از لوازم و ابزارهای لازم برای تحمیل و تعمیم هژمونی ایالات متحده بر کشورهای هدف است. داعش نیز چنین کارکردی دارد و چه بسا در این خصوص، بهتر از هر گروه تروریستی دیگری برای امریکا مهم است.
بنابراین برای آنکه دریابیم آیا موضع دولت امریکا در قبال گروه تروریستی داعش با روی کارآمدن دونالد ترامپ تغییر کرده است، باید به عملکرد امریکا در مبارزه با این گروه نگاه کرد.
در عراق و سوریه، امریکا رهبری یک ائتلاف بزرگ جهانی را برعهده دارد که به بهانه «مبارزه» با داعش، تشکیل شده است. البته این ائتلاف در زمان باراک اوباما متولد شد؛ اما کار آن در دوره ترامپ هم ادامه یافت؛ اما داعش را در سوریه و عراق، نه امریکا؛ بلکه نیروهای مردمی، حشدالشعبی، ارتش های ملی و هم پیمانان منطقه ای دمشق و بغداد، درهم شکستند.
مهم ترین میراث امریکا در مبارزه با داعش در سوریه، نابودی کامل رقه؛ پایتخت داعش و کشتار فجیع غیرنظامیان ساکن آن شهر بود. این اقدام هم درست زمانی صورت گرفت که هزاران تروریست داعشی از رقه به دیرالزور منتقل شدند و هم اکنون نیز صدها عضو آن گروه، همچنان در بخش هایی از سوریه، حضور دارند و امریکا و ائتلاف به رهبری آن کشور، اجازه جنگیدن با آنها را نمی دهند.
در عراق هم ماجرا از همین قرار است؛ با این تفاوت که در عراق، امریکا در ظاهر امر از ارتش آن کشور حمایت می کرد و با دولت آن، روابط دیپلماتیک دارد؛ اما داعش را امریکا سرنگون نکرد؛ بلکه این فتوای تاریخی مرجع عالیقدر تقلید حضرت آیت الله العظمی سیستانی و تشکیل حشدالشعبی و کمک های بی شایبه متحدان متعهد عراق بود که بساط خلاف برساخته داعش را در موصل و صلاح الدین درهم پیچید.
در افغانستان نیز همه دستاورد دولت ترامپ در «مبارزه» با داعش، استفاده تبلیغاتی و نمایشی از «مادر بمب ها» بود که البته هرگز مشخص نشد که به جز بازتاب وسیع رسانه ای آن، چه تأثیری روی قدرت و نفوذ و حضور داعش در افغانستان و حتی همان محدوده ننگرهار داشت.
بنابراین، دلیل عدم شکست داعش در افغانستان، این نیست که قدرتی به نام امریکا و ده ها کشورها هم پیمان آن، در آن حضور نظامی ندارند یا همانند سوریه برای براندازی دولت مشروع و ملی و منتخب آن، بسیج شده اند؛ بلکه کاملا برعکس، این است که امریکا و هم پیمانانش به دلیل سلطه همه جانبه بر افغانستان، اجازه مبارزه واقعی با داعش را نمی دهند و این امر، یک حاشیه امنیت مستحکم برای این گروه ایجاد کرده تا نه تنها نابود نشود؛ بلکه به اذعان خود امریکا پایگاه هایش را تقویت کند تا در آینده آن را به «سوریه دوم» بدل کند.
بر این اساس، افشاگری هشدارآمیز وزیر داخله پیشین عراق، جدی است و ابعاد این هشدار، تنها به عراق محدود نمی شود؛ بلکه امریکا و هم پیمانانش می خواهند با تنفس مصنوعی به غول در حال مرگ داعش، آن را در عراق و سوریه و افغانستان و... دوباره احیا کنند.
این مقام پیشین عراقی در مطلبی که بهتازگی منتشر کرده، نوشتهاست که تخمین زده میشود که حدودا ۸۰۰ عنصر داعشی در سوریه همچنان فعال باشند، آنها داعشیهای اروپایی هستند.
وزیر پیشین داخله و مالیه عراق میگوید: «اطلاعاتی که بهطور مستمر و مداوم به ما میرسد، نشان میدهد که تلاشهای مغرضانه و خبیثانه نیروهای وابسته به ائتلاف بینالمللی تحت رهبری امریکا، نشان میدهد که هدف آنها تشکیل دو محور جدید در منطقه باشد.»
او از تلاش برای آزادی زندانیان داعش و تشکیل نیرویی از میان عشایر و تروریستهای سابقه دار برای جنگ با حشدالشعبی و ارتش عراق، به عنوان این دو محور یاد میکند و نتیجه می گیرد که تلاش ها از سوی امریکا در جریان است.
افشاگری این مقام سابق عراقی، واقعیت تازه ای را آشکار نمی کند؛ زیرا هیچکس نسبت به نیات و اهداف امریکا در حمایت همه جانبه از داعش، تردیدی ندارد. داعش دست پرورده امریکاست؛ واقعیتی که حتی دونالد ترامپ هم آن را قبول دارد و در زمان کارزارهای انتخاباتی اش از آن به عنوان اهرمی برای تضعیف موقعیت و محبوبیت دموکرات ها به ویژه باراک اوباما و هیلاری کلینتون، استفاده می کرد.
اکنون که ترامپ رییس جمهوری امریکا است، آیا رویکرد ایالات متحده در حمایت از داعش، تغییر کرده است؟
برای پاسخ به این پرسش، لازم نیست به مواضع تکراری امریکا در «مبارزه با تروریزم» و... نگاه کنیم. این مواضع، صرفا مصرف سیاسی و تبلیغاتی دارد و واقعیت های پشت پرده را بازتاب نمی دهد؛ زیرا امریکا تروریزم را ایجاد نکرده است تا با آن مبارزه کند. تروریزم بخشی از لوازم و ابزارهای لازم برای تحمیل و تعمیم هژمونی ایالات متحده بر کشورهای هدف است. داعش نیز چنین کارکردی دارد و چه بسا در این خصوص، بهتر از هر گروه تروریستی دیگری برای امریکا مهم است.
بنابراین برای آنکه دریابیم آیا موضع دولت امریکا در قبال گروه تروریستی داعش با روی کارآمدن دونالد ترامپ تغییر کرده است، باید به عملکرد امریکا در مبارزه با این گروه نگاه کرد.
در عراق و سوریه، امریکا رهبری یک ائتلاف بزرگ جهانی را برعهده دارد که به بهانه «مبارزه» با داعش، تشکیل شده است. البته این ائتلاف در زمان باراک اوباما متولد شد؛ اما کار آن در دوره ترامپ هم ادامه یافت؛ اما داعش را در سوریه و عراق، نه امریکا؛ بلکه نیروهای مردمی، حشدالشعبی، ارتش های ملی و هم پیمانان منطقه ای دمشق و بغداد، درهم شکستند.
مهم ترین میراث امریکا در مبارزه با داعش در سوریه، نابودی کامل رقه؛ پایتخت داعش و کشتار فجیع غیرنظامیان ساکن آن شهر بود. این اقدام هم درست زمانی صورت گرفت که هزاران تروریست داعشی از رقه به دیرالزور منتقل شدند و هم اکنون نیز صدها عضو آن گروه، همچنان در بخش هایی از سوریه، حضور دارند و امریکا و ائتلاف به رهبری آن کشور، اجازه جنگیدن با آنها را نمی دهند.
در عراق هم ماجرا از همین قرار است؛ با این تفاوت که در عراق، امریکا در ظاهر امر از ارتش آن کشور حمایت می کرد و با دولت آن، روابط دیپلماتیک دارد؛ اما داعش را امریکا سرنگون نکرد؛ بلکه این فتوای تاریخی مرجع عالیقدر تقلید حضرت آیت الله العظمی سیستانی و تشکیل حشدالشعبی و کمک های بی شایبه متحدان متعهد عراق بود که بساط خلاف برساخته داعش را در موصل و صلاح الدین درهم پیچید.
در افغانستان نیز همه دستاورد دولت ترامپ در «مبارزه» با داعش، استفاده تبلیغاتی و نمایشی از «مادر بمب ها» بود که البته هرگز مشخص نشد که به جز بازتاب وسیع رسانه ای آن، چه تأثیری روی قدرت و نفوذ و حضور داعش در افغانستان و حتی همان محدوده ننگرهار داشت.
بنابراین، دلیل عدم شکست داعش در افغانستان، این نیست که قدرتی به نام امریکا و ده ها کشورها هم پیمان آن، در آن حضور نظامی ندارند یا همانند سوریه برای براندازی دولت مشروع و ملی و منتخب آن، بسیج شده اند؛ بلکه کاملا برعکس، این است که امریکا و هم پیمانانش به دلیل سلطه همه جانبه بر افغانستان، اجازه مبارزه واقعی با داعش را نمی دهند و این امر، یک حاشیه امنیت مستحکم برای این گروه ایجاد کرده تا نه تنها نابود نشود؛ بلکه به اذعان خود امریکا پایگاه هایش را تقویت کند تا در آینده آن را به «سوریه دوم» بدل کند.
بر این اساس، افشاگری هشدارآمیز وزیر داخله پیشین عراق، جدی است و ابعاد این هشدار، تنها به عراق محدود نمی شود؛ بلکه امریکا و هم پیمانانش می خواهند با تنفس مصنوعی به غول در حال مرگ داعش، آن را در عراق و سوریه و افغانستان و... دوباره احیا کنند.