تحقیقات بی بی سی نشان می دهد دولت چین به عمد در حال جداسازی کودکان اقلیت مسلمان اویغور از خانواده های شان است تا آنها را برای شستشوی مغزی به مکاتب شبانه روزی بفرستد.
بر این اساس، همزمان با بازداشت صدها هزار مسلمان اویغور در منطقه شین جیانگ در غرب چین، مکاتب بسیار بزرگی در این منطقه برای سکونت شبانه روزی کودکان ساخته شده است.
وقتی والدین کودکان اویغور زندانی می شوند، کودکان شان به مراکز شبانه روزی فرستاده می شوند.
این اقدام با هدف بازآموزی و جدا کردن کودکان از ریشه های فرهنگی و دینی اقلیت مسلمان اویغور صورت می گیرد.
دولت چین می گوید اعضای اقلیت اویغور را برای بازآموزی حرفه ای به اردوگاه ها می فرستد تا با گسترش افراطی گرایی دینی مبارزه کند.
آمار مربوط به سال ۲۰۱۷ نشان می دهد که میزان ثبت نام کودکان در کودکستان های شین جیانگ نیم میلیون نفر افزایش یافته است که ۹۰ درصد از این کودکان مسلمان بوده اند.
سیاست سرکوب در سکوت دولت چین، سال هاست که علیه اقلیت مسلمان این کشور ادامه دارد. برخی کشورهای اسلامی به دلیل پیوندهای اقتصادی و سیاسی گسترده با پکن، حاضر نیستند از مسلمانان مظلوم اویغور حمایت کنند. دولت های غربی نیز که از حقوق بشر صرفا به منظور اهداف سیاسی و ایدئولوژیک خود بهره برداری می کنند، به طور یکجانبه به انعکاس اخبار مربوط به این رویداد می پردازند؛ اما به دلیل سانسور شدید دولت کمونیست چین، حتی آنها هم قادر به بازتاباندن کامل واقعیت های تلخ موجود در این زمینه نیستند.
سیاست جداسازی کودکان از والدین که به باور یک فعال حقوق بشر، چیزی جز یک «نسل کشی فرهنگی» نیست، غیر انسانی ترین رفتاری است که تنها می توان از یک رژیم خودکامه و سرکوبگر شاهد بود؛ رژیمی که رویکردهای کمونیستی دارد و این اقدامات سرکوبگرانه از سوی رژيم های کمونیستی، ناآشنا و بی سابقه نیست.
این در حالی است که اویغورها حتی اگر تهدیدی را متوجه امنیت رژيم کمونیستی چین کرده باشند، صرفا به منظور دسترسی به حقوق سیاسی و مدنی خویش بوده است. آنها به عنوان یک اقلیت تحت ستم، حق دارند برای دستیابی به حقوق مشروع انسانی شان مبارزه کنند. آنها نباید در کشور باعظمت چین به عنوان عناصری بیگانه و درجه دو نگاه شوند.
سین جیانگ، سرزمین تاریخی آنهاست. آنان نه مهاجر اند و نه بیگانه؛ بلکه ساکنان و صاحبان بومی سرزمین خویش اند.
کودکان اویغور نیز همانند همه کودکان جهان حق دارند در سایه پدر و مادر خویش و براساس اعتقادات، ارزش ها و باورهای مکتبی و مذهبی خودشان بزرگ شوند. آنان نباید مجبور شوند از سوی یک دولت کمونیست، شستشوی مغزی داده شوند و با استحاله فرهنگی، رو به رو گردند.
پکن در تحمیل اعتقادات کمونیستی و ایدئولوژي مضمحل شده کمونیزم بر ذهن و زبان و ضمیر و روان کودکان مسلمان اویغور، محق نیست. این یک نسل کشی فرهنگی به معنای دقیق کلمه است.
نه اویغورها تروریست اند و نه کودکان آنها تروریست های بالقوه خواهند بود.
اگرچه هم شرق و هم غرب، اسلام را مساوی با «تروریزم» و مسلمانان را «تروریست» می دانند؛ اما این نگاه، عمیق ضد انسانی و مغایر با حقوق مشروع انسانی آنها در زمینه آزادی عقیده و باور است. مسلمان ها – اعم از اویغور و غیر اویغور- در گام نخست، انسان اند. انسان ها به تعبیر ژان پل سارتر، محکوم به آزادی اند و هر مرجعی –دولتی یا سازمانی یا فردی- که برای سلب این آزادی تلاش می کند، سرکوبگر و مستبد و ستم پیشه محسوب می شود.
چین باید نگاه خود نسبت به اویغورها را تغییر دهد. این همان چیزی است که به تأمین امنیت در ایالت سین جیانگ کمک می کند؛ زیرا مسلمانان ساکن این منطقه، جز همین تغییر نگاه را نمی خواهند. آنها می خواهند شهروندانی واقعی دیده شوند و از محرومیت و تبعیض و ستم و سرکوب رها شوند.
این خواسته، هیچ ربطی به تروریزم ندارد؛ اما در مقابل، برخورد گوانتانامویی با کودکان و والدین یک اقلیت دینی از سوی دولت رسمی چین است که محکوم است. این برخورد، ضد حقوق بشر، عمیقا غیر انسانی و به طور بالقوه برای امنیت و ثبات چین، خطرناک است؛ زیرا یک اقلیت بزرگ دینی را از دامن چین می راند و آنها را به واکنش های ناخواسته در برابر این سیاست های سرکوبگرانه وامی دارد.
بر این اساس، همزمان با بازداشت صدها هزار مسلمان اویغور در منطقه شین جیانگ در غرب چین، مکاتب بسیار بزرگی در این منطقه برای سکونت شبانه روزی کودکان ساخته شده است.
وقتی والدین کودکان اویغور زندانی می شوند، کودکان شان به مراکز شبانه روزی فرستاده می شوند.
این اقدام با هدف بازآموزی و جدا کردن کودکان از ریشه های فرهنگی و دینی اقلیت مسلمان اویغور صورت می گیرد.
دولت چین می گوید اعضای اقلیت اویغور را برای بازآموزی حرفه ای به اردوگاه ها می فرستد تا با گسترش افراطی گرایی دینی مبارزه کند.
آمار مربوط به سال ۲۰۱۷ نشان می دهد که میزان ثبت نام کودکان در کودکستان های شین جیانگ نیم میلیون نفر افزایش یافته است که ۹۰ درصد از این کودکان مسلمان بوده اند.
سیاست سرکوب در سکوت دولت چین، سال هاست که علیه اقلیت مسلمان این کشور ادامه دارد. برخی کشورهای اسلامی به دلیل پیوندهای اقتصادی و سیاسی گسترده با پکن، حاضر نیستند از مسلمانان مظلوم اویغور حمایت کنند. دولت های غربی نیز که از حقوق بشر صرفا به منظور اهداف سیاسی و ایدئولوژیک خود بهره برداری می کنند، به طور یکجانبه به انعکاس اخبار مربوط به این رویداد می پردازند؛ اما به دلیل سانسور شدید دولت کمونیست چین، حتی آنها هم قادر به بازتاباندن کامل واقعیت های تلخ موجود در این زمینه نیستند.
سیاست جداسازی کودکان از والدین که به باور یک فعال حقوق بشر، چیزی جز یک «نسل کشی فرهنگی» نیست، غیر انسانی ترین رفتاری است که تنها می توان از یک رژیم خودکامه و سرکوبگر شاهد بود؛ رژیمی که رویکردهای کمونیستی دارد و این اقدامات سرکوبگرانه از سوی رژيم های کمونیستی، ناآشنا و بی سابقه نیست.
این در حالی است که اویغورها حتی اگر تهدیدی را متوجه امنیت رژيم کمونیستی چین کرده باشند، صرفا به منظور دسترسی به حقوق سیاسی و مدنی خویش بوده است. آنها به عنوان یک اقلیت تحت ستم، حق دارند برای دستیابی به حقوق مشروع انسانی شان مبارزه کنند. آنها نباید در کشور باعظمت چین به عنوان عناصری بیگانه و درجه دو نگاه شوند.
سین جیانگ، سرزمین تاریخی آنهاست. آنان نه مهاجر اند و نه بیگانه؛ بلکه ساکنان و صاحبان بومی سرزمین خویش اند.
کودکان اویغور نیز همانند همه کودکان جهان حق دارند در سایه پدر و مادر خویش و براساس اعتقادات، ارزش ها و باورهای مکتبی و مذهبی خودشان بزرگ شوند. آنان نباید مجبور شوند از سوی یک دولت کمونیست، شستشوی مغزی داده شوند و با استحاله فرهنگی، رو به رو گردند.
پکن در تحمیل اعتقادات کمونیستی و ایدئولوژي مضمحل شده کمونیزم بر ذهن و زبان و ضمیر و روان کودکان مسلمان اویغور، محق نیست. این یک نسل کشی فرهنگی به معنای دقیق کلمه است.
نه اویغورها تروریست اند و نه کودکان آنها تروریست های بالقوه خواهند بود.
اگرچه هم شرق و هم غرب، اسلام را مساوی با «تروریزم» و مسلمانان را «تروریست» می دانند؛ اما این نگاه، عمیق ضد انسانی و مغایر با حقوق مشروع انسانی آنها در زمینه آزادی عقیده و باور است. مسلمان ها – اعم از اویغور و غیر اویغور- در گام نخست، انسان اند. انسان ها به تعبیر ژان پل سارتر، محکوم به آزادی اند و هر مرجعی –دولتی یا سازمانی یا فردی- که برای سلب این آزادی تلاش می کند، سرکوبگر و مستبد و ستم پیشه محسوب می شود.
چین باید نگاه خود نسبت به اویغورها را تغییر دهد. این همان چیزی است که به تأمین امنیت در ایالت سین جیانگ کمک می کند؛ زیرا مسلمانان ساکن این منطقه، جز همین تغییر نگاه را نمی خواهند. آنها می خواهند شهروندانی واقعی دیده شوند و از محرومیت و تبعیض و ستم و سرکوب رها شوند.
این خواسته، هیچ ربطی به تروریزم ندارد؛ اما در مقابل، برخورد گوانتانامویی با کودکان و والدین یک اقلیت دینی از سوی دولت رسمی چین است که محکوم است. این برخورد، ضد حقوق بشر، عمیقا غیر انسانی و به طور بالقوه برای امنیت و ثبات چین، خطرناک است؛ زیرا یک اقلیت بزرگ دینی را از دامن چین می راند و آنها را به واکنش های ناخواسته در برابر این سیاست های سرکوبگرانه وامی دارد.