حکومت افغانستان در نشست بینالافغانی که با میانجیگری آلمان در شهر دوحه؛ پایتخت قطر برگزار میشود، اشتراک نمیکند.
صدیق صدیقی؛ سخنگوی رییس جمهور میگوید که از جانب حکومت افغانستان هیچ نمایندهای در این نشست شرکت نخواهد کرد و در مورد اشتراککنندگان این نشست هیچ معلوماتی به حکومت داده نشدهاست.
گفته میشود که در این نشست ۶۰ نفر اشتراک میکنند.
قرار است این نشست با میزبانی آلمان و قطر به تاریخ ۱۶ و ۱۷ سرطان در دوحه برگزار شود.
این در حالی است که مارکس پوتزل؛ نماینده ویژه المان برای افغانستان و پاکستان در ماه های اخیر چندینبار با نمایندگان طالبان در قطر و همچنین مقامهای دولت افغانستان دیدار کردهاست.
پیشتر زلمی خلیلزاد؛ نماینده ویژه امریکا برای صلح افغانستان، روز دوشنبه (دهم سرطان) در توییترش نوشت که نشست قطر گام مهمی برای پیشرفت صلح در افغانستان است.
کارشناسان می گویند که مذاکراتی فشرده و جدی میان امریکا و طالبان در دوحه در جریان است. آنگونه که از شواهد موجود برمی آید، امریکا در پی آن است که این روند به سرعت نتیجه بدهد. پیشتر مایک پمپئو؛ وزیر خارجه امریکا گفته بود که امیدوار است، توافق صلح با طالبان تا ماه سپتامبر میلادی امضا شود.
از جانب دیگر، توافق امریکا با طالبان به صورت یکجانبه اجرایی نخواهد شد. امریکا هنوزهم به نحو خنده داری تظاهر به تسهیل روند گفتگوهای بین الافغانی می کند و می گوید که تمام هدف اش این است که راه را برای گفتگوهای مستقیم کابل و طالبان هموار کند. همین چندروز پیش، مایک پمپئو در جریان سفرش به کابل مدعی شد که امریکا به نیابت از مردم و دولت افغانستان با طالبان گفتگو نمی کند و تأکید کرد که تصمیم گیری درباره نوع نظام افغانستان، حق مردم آن است؛ اما در آنسو در دوحه امریکا دقیقا سرگرم همین کارهایی است که می گوید حق مردم و دولت افغانستان است.
با این حساب، برای مشروعیت بخشیدن به تصمیم هایی که در پشت پرده این مذاکرات گرفته می شود، باید یک یا چند نشست بین الافغانی برگزار شود. آنگاه امریکایی ها با گردنی فرازتر مدعی خواهند شد که آنها به نمایندگی از ملت و دولت افغانستان با طالبان، توافق نکرده اند؛ در حالی که عملا این کار را کرده اند.
با اینهمه چرا دولت علیرغم همه اصراری که روی گفتگوهای مستقیم با طالبان دارد، در نشست بین الافغانی دوحه که به میانجی گری آلمان و قطر برگزار می شود، شرکت نمی کند؟
این پرسش ممکن است، پاسخ های زیادی داشته باشد؛ اما یکی از آنها شاید این است که کابل هنوز نسبت به نقش و سهم خود در این نشست، راضی نیست. کابل نمی خواهد صرفا به عنوان یک «جناح» در عرض سایر جناح های سیاسی در یک نشست عمومی با طالبان شرکت کند. آنچه ارگ ریاست جمهوری می خواهد گفتگوهای مستقیم و مستقل با طالبان است.
این امر، دو دلیل عمده دارد؛ یکی اینکه کابل از سهم و مشارکت و نقش آفرینی مخالفان سیاسی اش در روند صلح با طالبان، ناراضی و ناخوشنود است. این چیزی است که در واکنش ارگ در قبال نشست های صلحی که به میزبانی روسیه برگزار شد نیز مشهود بود.
در داخل کشور نیز مخالفان و منتقدان حکومت، هیچ نقش و سهمی در سازمان ها، ادارات و شوراهایی که درباره صلح تشکیل می شود، ندارند. آنها حتی جرگه مشورتی اشرف غنی برای صلح را نیز تحریم کردند تا مشخص شود که راه آنها و ارگ در این زمینه، کاملا جدا است.
نکته دوم این است که ارگ ریاست جمهوری و حکومت آقای غنی، خواسته های مشخص و برنامه های مورد نظر خاص خودش را برای صلح با طالبان دارد که می خواهد مستقلا و مستقیما با آن گروه در میان بگذارد. بنابراین، هر توافق صلح با آن گروه را قبول نخواهد کرد.
به عنوان نمونه، برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و تمدید دوره ریاست جمهوری اشرف غنی تا پنج سال دیگر، یکی از اهداف ارگ است که باید در توافق صلح با طالبان، تضمین شود؛ چیزی که به نظر می رسد تاکنون فراهم نشده و در نشست بین الافغانی دوحه نیز انتظار نمی رود که تحقق پیدا کند؛ زیرا یکی از جدی ترین مخالفان این ایده، جریان ها و شخصیت های سیاسی بیرون از دولت اند که در آن نشست، شرکت خواهند کرد؛ ضمن آنکه طالبان هم قویا مخالف آن خواهند بود.
صدیق صدیقی؛ سخنگوی رییس جمهور میگوید که از جانب حکومت افغانستان هیچ نمایندهای در این نشست شرکت نخواهد کرد و در مورد اشتراککنندگان این نشست هیچ معلوماتی به حکومت داده نشدهاست.
گفته میشود که در این نشست ۶۰ نفر اشتراک میکنند.
قرار است این نشست با میزبانی آلمان و قطر به تاریخ ۱۶ و ۱۷ سرطان در دوحه برگزار شود.
این در حالی است که مارکس پوتزل؛ نماینده ویژه المان برای افغانستان و پاکستان در ماه های اخیر چندینبار با نمایندگان طالبان در قطر و همچنین مقامهای دولت افغانستان دیدار کردهاست.
پیشتر زلمی خلیلزاد؛ نماینده ویژه امریکا برای صلح افغانستان، روز دوشنبه (دهم سرطان) در توییترش نوشت که نشست قطر گام مهمی برای پیشرفت صلح در افغانستان است.
کارشناسان می گویند که مذاکراتی فشرده و جدی میان امریکا و طالبان در دوحه در جریان است. آنگونه که از شواهد موجود برمی آید، امریکا در پی آن است که این روند به سرعت نتیجه بدهد. پیشتر مایک پمپئو؛ وزیر خارجه امریکا گفته بود که امیدوار است، توافق صلح با طالبان تا ماه سپتامبر میلادی امضا شود.
از جانب دیگر، توافق امریکا با طالبان به صورت یکجانبه اجرایی نخواهد شد. امریکا هنوزهم به نحو خنده داری تظاهر به تسهیل روند گفتگوهای بین الافغانی می کند و می گوید که تمام هدف اش این است که راه را برای گفتگوهای مستقیم کابل و طالبان هموار کند. همین چندروز پیش، مایک پمپئو در جریان سفرش به کابل مدعی شد که امریکا به نیابت از مردم و دولت افغانستان با طالبان گفتگو نمی کند و تأکید کرد که تصمیم گیری درباره نوع نظام افغانستان، حق مردم آن است؛ اما در آنسو در دوحه امریکا دقیقا سرگرم همین کارهایی است که می گوید حق مردم و دولت افغانستان است.
با این حساب، برای مشروعیت بخشیدن به تصمیم هایی که در پشت پرده این مذاکرات گرفته می شود، باید یک یا چند نشست بین الافغانی برگزار شود. آنگاه امریکایی ها با گردنی فرازتر مدعی خواهند شد که آنها به نمایندگی از ملت و دولت افغانستان با طالبان، توافق نکرده اند؛ در حالی که عملا این کار را کرده اند.
با اینهمه چرا دولت علیرغم همه اصراری که روی گفتگوهای مستقیم با طالبان دارد، در نشست بین الافغانی دوحه که به میانجی گری آلمان و قطر برگزار می شود، شرکت نمی کند؟
این پرسش ممکن است، پاسخ های زیادی داشته باشد؛ اما یکی از آنها شاید این است که کابل هنوز نسبت به نقش و سهم خود در این نشست، راضی نیست. کابل نمی خواهد صرفا به عنوان یک «جناح» در عرض سایر جناح های سیاسی در یک نشست عمومی با طالبان شرکت کند. آنچه ارگ ریاست جمهوری می خواهد گفتگوهای مستقیم و مستقل با طالبان است.
این امر، دو دلیل عمده دارد؛ یکی اینکه کابل از سهم و مشارکت و نقش آفرینی مخالفان سیاسی اش در روند صلح با طالبان، ناراضی و ناخوشنود است. این چیزی است که در واکنش ارگ در قبال نشست های صلحی که به میزبانی روسیه برگزار شد نیز مشهود بود.
در داخل کشور نیز مخالفان و منتقدان حکومت، هیچ نقش و سهمی در سازمان ها، ادارات و شوراهایی که درباره صلح تشکیل می شود، ندارند. آنها حتی جرگه مشورتی اشرف غنی برای صلح را نیز تحریم کردند تا مشخص شود که راه آنها و ارگ در این زمینه، کاملا جدا است.
نکته دوم این است که ارگ ریاست جمهوری و حکومت آقای غنی، خواسته های مشخص و برنامه های مورد نظر خاص خودش را برای صلح با طالبان دارد که می خواهد مستقلا و مستقیما با آن گروه در میان بگذارد. بنابراین، هر توافق صلح با آن گروه را قبول نخواهد کرد.
به عنوان نمونه، برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و تمدید دوره ریاست جمهوری اشرف غنی تا پنج سال دیگر، یکی از اهداف ارگ است که باید در توافق صلح با طالبان، تضمین شود؛ چیزی که به نظر می رسد تاکنون فراهم نشده و در نشست بین الافغانی دوحه نیز انتظار نمی رود که تحقق پیدا کند؛ زیرا یکی از جدی ترین مخالفان این ایده، جریان ها و شخصیت های سیاسی بیرون از دولت اند که در آن نشست، شرکت خواهند کرد؛ ضمن آنکه طالبان هم قویا مخالف آن خواهند بود.