تاریخ انتشار :چهارشنبه ۱۵ جوزا ۱۳۹۸ ساعت ۰۱:۲۶
کد مطلب : 186292
آیا تغییر فصل رابطه با پاکستان در راه است؟
اشرف غنی می گوید که دعوت نخست وزیر پاکستان برای سفر به این کشور را پذیرفته و به تاریخ (۶ سرطان) به این کشور سفر خواهد کرد.
 
او تصریح کرد که 'تدبیر، تامل و تفکر منسجم نیاز است تا یک صفحه نو تاریخی باز شود؛ نه زود ناامید شده می‌توانیم و نه هم زود امیدوارم شده می‌توانیم. باید به دقت پیش برویم تا به نقشه‌‌ای برسیم که عملی باشد و مورد قبول دولت افغانستان و پاکستان.'
 
او با اشاره به مناسبات دو کشور که در سایه اتهامات جنجالی روز به روز تیر شده است، تأکید کرد که زمان آن فرارسیده است تا بر این ارتباط تجدید نظر صورت گیرد.
 
اشرف غنی گفت که ضمن دیدارش از عربستان سعودی، در حاشیه اجلاس سران کشورهای اسلامی با عمران خان؛ نخست وزیر پاکستان ملاقات و گفتگو کرده است.
 
آقای غنی ابراز امیدواری کرد که این دیدار پیامدهای مثبتی در قبال داشته باشد.
 
این نخستین بار نیست که بلندپایه ترین مقام سیاسی و اجرایی افغانستان نسبت به تغییر فصل رابطه با پاکستان ابراز امیدواری می کند؛ اما این فصل همچنان سرد و تیره و غبارآلود و مرگبار باقی مانده و آنچه همواره تغییر کرده است، گستره، ابعاد، نوعیت و میزان دربرگیری و هزینه های ویرانگر بحران های پی در پی مستولی بر روابط دو کشور همسایه بوده است.
 
آیا این بار، اتفاقی بزرگ و شگفت انگیز رقم خواهد خورد؟
 
صرف نظر از هر پاسخی که به این سؤال داده شود، واقعیت این است کابل علیرغم همه شکست ها و تلخکامی هایی که پس از هربار امیدواری نسبت به تغییر فصل رابطه با اسلام آباد، تجربه کرده، هیچگاه امید خود را به طور کامل از دست نداده است. این بار نیز به نظر می رسد که همین امید همیشه پابرجا است که اشرف غنی را به اسلام آباد می کشاند.
 
با این حال، علیرغم تغییر مواضعی که ظاهرا پاکستان در قبال صلح و جنگ افغانستان داده و دست کم با تغییر آهنگ امریکا برای پایان دادن به جنگ و رسیدن به یک توافق صلح با طالبان، همسو و هماهنگ شده است، واقعیت این است که پاکستان همچنان بزرگترین مانع، تهدید و خطر برای صلح و ثبات در افغانستان است.
 
برای درک این مهم، لازم نیست اسناد و روایت های مکتوم پشت پرده، افشا شود تا مشخص گردد که سهم پاکستان از بحران های فراگیر و مرگباری جاری در افغانستان چقدر است؛ بلکه تنها یک حساب سرانگشتی ساده درباره تجهیز و تأمین طالبان نشان می دهد که هنوز این پاکستان است که سناریوهای گوناگون بحران و جنگ و ناامنی و بی ثباتی در افغانستان را مدیریت و کارگردانی می کند.
 
بدون حمایت های همه جانبه پاکستان و دیگر رژیم های حامی تروریزم در منطقه، گروه طالبان حتی یک هفته هم قادر به ادامه حیات خود نخواهد بود. تأمین تسلیحات، نیروی انسانی، هزینه های سنگین مالی و اقتصادی ۱۸ سال جنگ و... کاری نیست که از عهده یک گروه آماتور و شبه نظامی ساده برآید. بدون تردید، پشت سر این گروه، قدرت های بزرگی قرار دارند که به آنها در ادامه حرکت ماشین جنگی پرهزینه شان کمک می کنند که یکی از آنها پاکستان است.
 
بر این اساس، تغییر فصل رابطه با پاکستان، تنها زمانی ممکن است که اسلام آباد نسبت به تحمیل شرایط و خواسته های سلطه جویانه خود از مسیر طالبان بر کابل، اطمینان حاصل کند.
 
نکته دوم این است که سیاست خارجی پاکستان در قبال افغانستان، لزوما تحت کنترل دولت غیر نظامی مسلط بر اسلام آباد نیست. در این زمینه دستگاه های نیرومندی مانند ارتش و سازمان استخبارات نظامی آن «آی اس آی» به طور همه جانبه مشارکت دارند و اصول و رؤوس اصلی راهبرد اسلام آباد در قبال کابل را آنها طراحی، ارائه و اجرا می کنند.
 
با این حساب، آیا آقای غنی صرف از راه دیدارهای سیاسی با عمران خان می تواند این رویکرد را تغییر دهد و فصلی جدیدی از روابط میان دو کشور را پایه ریزی کند؟
 
با توجه به تجربه های چندده ساله نگاه پاکستان به افغانستان، پاسخ این پرسش، منفی است؛ مگر آنکه آقای غنی به راهکار اعجازگری دست یافته باشد که خارج از دایره آنالیز مدلول های موجود در این زمینه باشد.
https://avapress.net/vdcf1vdy0w6dc0a.igiw.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما