تاریخ انتشار :پنجشنبه ۱۹ ثور ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۳۱
کد مطلب : 184776
صلح طالبان؛ شکاف خطرناک نظامیان و سیاستمداران
اخیرا اعلامیه‌ای از سوی مسؤول کمیسیون نظامی طالبان در ولسوالی‌های هرات پخش و نشر شده که از انتقاد شدید این مقام ارشد طالبان در غرب کشور از رهبری این گروه حکایت می‌کند.
 
در بخشی از این اعلامیه آمده است: «چنانچه افراد سیاسی و نظامی مجاهدین امارت اسلامی در مذاکره با امریکایی ها گفتگو نموده، مگر از طرف اشغالگران خارجی و غلامان داخلی آنان بالای امارت اسلامی حملات وحشیانه جریان دارد و بدبختانه هر روز در عملیات هوائی و زمینی اشغالگران مجاهدین امارت اسلامی قربانی می‌دهند و به شهادت می‌رسند.»
 
در این اعلامیه تأکید شده که «نادیده گرفتن تلفات اخیر و عدم رسیدگی به زخمیان در ولایت بدخشان، بادغیس، هلمند، ننگرهار و در ساحات دیگر که بزرگان امارت اسلامی در این مورد توجه جدی ندارند... یک تعداد از مفسدین امکانات مالی و دیگر کمک‌ها توسط آنان حیف و میل می‌شود و این کار آنان در شریعت اسلامی قابل قبول و بخشش نیست و یک خیانت در جهاد مجاهدین امارت اسلامی می‌باشد.»
 
این اعلامیه نشان می دهد که راه رسیدن رهبران طالبان به صلح مورد نظر آنها هم چندان که به نظر می رسد‌ آسان نیست. رهبران طالبان که روی میز صلح و سیاست، در حال چانه زنی با امریکا هستند، نیروهای پیاده و فرماندهان جنگی آن گروه را در میدان های جنگ به کار می گیرند تا با وارد کردن فشار حداکثری از طریق اعمال زور و خشونت و بالا بردن هزینه های جنگ برای امریکا و دولت افغانستان، به رهبران سیاسی شان کمک کنند تا امتیازات بیشتری به دست آورند؛ اما این وضعیت، به سرخوردگی و نارضایتی نظامیان طالبان دامن زده است. آنها تصور می کنند که به نام «جهاد» مورد بی مهری و بی توجهی رهبران سیاسی شان قرار گرفته اند؛ رهبرانی که بربنیاد اعلامیه شورای نظامی طالبان، مشغول معاملات سیاسی و زد و بندهای فسادآلود مالی و «خیانت به جهاد» هستند.
 
البته پیش از این نیز بارها ثابت شده است که رهبران و بازیگران سیاسی گروه طالبان از شبه نظامیان و فرماندهان جنگی زیردست و تحت امر خود، استفاده ابزاری می کنند.
 
یکی از نمونه های این سوء استفاده، تظاهر به زنده بودن ملا عمر؛ رهبر آن گروه تا سال ها بعد از مرگ او بود.
 
در حالی که ملا عمر، سال ها پیش مرده بود، رهبران طالبان همچنان به مناسبت های مختلف، به نام و امضای او، بیانیه صادر می کردند و به این ترتیب، شبه نظامیان آن گروه را به «جهاد» و جنگ علیه نیروهای خارجی و دولتی، ترغیب می کردند.
 
از جانب دیگر، بربنیاد شواهد موجود، ملا عمر، بعد از حمله امریکا بر افغانستان در سال ۲۰۰۱ میلادی، در زادگاهش زابل در جنوب افغانستان، در خفا و انزوا و به شیوه ای صوفیانه زندگی می کرد و هیچ ارتباط سازمان یافته و پیوسته ای با شورای رهبری و نیروهای جنگی آن گروه نداشت. گفته می شود که او از همان زمان، همه مسؤولیت هایش را به ملا عبیدالله؛ از فرماندهان ارشد آن گروه واگذار کرده بود.
 
با این وجود، رهبری طالبان همچنان از نام امیر و پایه گذار آن گروه سوء استفاده می کردند.
 
این رویدادها و اعلامیه اخیر شورای نظامی طالبان، نشان می دهد که گسستی عمیق و معنادار و خطرناک میان نظامیان و سیاستمداران طالبان بروز کرده و تحولات مرتبط با روند صلح و ادامه «جهاد» آن گروه در افغانستان، این گسست را تعمیق و تشدید کرده است.
 
در چنین شرایطی، نظامیان طالبان، ممکن است چند گزینه در اختیار داشته باشند. یکی اینکه همچنان به آرمان های اولیه «امارت اسلامی»‌ وفادار بمانند و به دستور رهبران سیاسی شان که عمیقا درگیر مسایل مالی و فساد و قدرت طلبی شده اند، گوش فرادهند و عمل کنند. دوم اینکه شبیه تحولاتی که پس از افشای خبر مرگ ملا عمر رخ داد، از بدنه اصلی آن گروه، منشعب شوند و راه و رسم مستقلی در پیش بگیرند و سوم اینکه جناح های تندروتر و جنگ طلب تر آن گروه، جذب گروه های تروریستی دیگری همانند داعش شوند و همچنان به ادامه جنگ و ترور و کشتار و خشونت ادامه دهند.
 
در هر صورت، بروز این شکاف عمیق میان نظامیان و سیاستمداران طالبان، قدرت آن گروه در مذاکرات صلح و امتیازگیری های پیرامون آن را تضعیف خواهد کرد و این بدون شدک به نفع مردم و دولت افغانستان خواهد بود.
https://avapress.net/vdca0yn6i49na01.k5k4.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما