تاریخ انتشار :پنجشنبه ۲۵ دلو ۱۳۹۷ ساعت ۱۵:۳۴
کد مطلب : 179686
ولنتاین، عشق و یک آدرس اشتباه
طبق روایات «ولنتاین»، نام کشیش معبدی در روم بوده که در قرن سوم میلادی به دستور امپراتور کلادیوس دوم، به دلیل کمک به زوج‌ های جوان مسیحی برای ازدواج، گردن زده شده است. به همین دلیل برای بزرگداشت او نام روزی را «ولنتاین» نهادند؛ روزی که در آن، دختران و پسران جوان به همدیگر هدایای عاشقانه می بخشند و به این ترتیب، «عشق» شان را جشن می گیرند.
 
سال هاست که بزرگداشت این سنت مسیحی در جوامع مسلمان هم فراگیر و مرسوم شده و دختران و پسران جوان در این روز، با خرید هدایایی شامل شیرینی، شاخه گل و یک خرس عروسکی به نام «تدی» که قلبی بزرگ به نشانه عشق، روی سینه اش دارد، این روز را جشن می گیرند.
 
مخالفت با عشق و عاشقانگی، برخلاف طینت و طبیعت انسان است؛ موجودی که گران ترین گوهر وجودی آن «عشق» است. تاریخ و تجربه نشان داده که بایکوت کردن عشق‌ورزی، تلاشی محکوم به شکست است و هرگز راه به جایی نمی برد. شاید به همین دلیل است که شاعری در وصف این ویژگی منحصر به فرد و غیر قابل حذف عشق ورزی می گوید:
 
 پری‌رو تاب مستوری ندارد
چو در بندی، سر از روزن برآرد
 
عشق با پنهانکاری، سانسور، مخالفت و وضع و اعمال قوانین و احکام سختگیرانه و سرکوب گرانه قابل مهار نیست و نمی توان آن را نهان داشت و به آن لگام زد.
 
سرنوشت غم انگیز کشیش ولنتاین، خود گواه روشن درستی این برداشت است؛ کسی که به جرم رواج عشق ورزی و تسهیل تجربه عاشقانه زوج های جوان، گردن زده شد؛ اما از خون او، رنگ سرخ خرس های «تدی» فراگیر گشت و  به روزی ماندگار در تاریخ اخلاق و فرهنگ و سنت مسیحی بدل گردید.
 
با این حال، «عشق» را علیرغم جان و جوهر جنونمند آن که هیچ قاعده و قانونی را برنمی تابد، باید از «هوس» جدا کرد. برخلاف عشق، هوس همواره مذموم بوده است؛ زیرا عشق را از ساحت بهشتی و آسمانی آن به زیر می کشد و آن را به ابزار و بهانه ای برای کامجویی های شهوت پرستانه و حیوانی انسان ها تقلیل می دهد؛ چیزی که در کارکرد «ولنتاین» نیز امروزه به وضوح و وفور، شاهد آن هستیم.
 
کشیش ولنتاین، بر سر آرمانی جان داد که به آسانی می توان آن را آرمان «عشق پاک» نامید. او می خواست زوج های جوان و عاشق، طعم شیرین وصال را بچشند و سقف زندگی مشترک شان را بر ستون عشق بنا کنند و خانواده ای اصیل، آرمانی و ایده آل بربنیاد اصول عشق پاک بسازند؛ اما امروزه، شاهد انحراف در آرمان عشق پاک ولنتاین هستیم؛ زیرا این روز، به بهانه ای برای کامجویی بوالهوسانه و شهوت پرستانه دختران و پسرانی تبدیل شده که حتی الفبای عشق را نمی دانند و نه جان جنونمند مجنون را دارند و نه وفا و عصمت عاشقانه لیلی را.
 
به بیان دیگر، روز ولنتاین به زمینه ای برای تبلیغ هوس به جای ترویج عشق بدل شده است. این در حالی است که کشیش ولنتاین در نظر داشت بنیان های خانواده را با اکسیر عشق، استحکام بخشد؛ بنیان هایی که امروزه هم در غرب و هم در کشورهای غرب زده مسلمان، با تقلیل عشق ورزی به هوس‌رانی پوچ و مبتذل و کام جویانه و شهوت پرسانه، امروز بیش از هر زمان دیگری، لرزان و آسیب پذیر شده و در حال تلاشی و فروپاشی است.
 
از سوی دیگر، ولنتاین رویدادی است که در زمینه و زمانه سیطره فرهنگ و دیانت و سیاست و اخلاق مسیحی، شکل گرفت و مربوط به همان سنت سیاسی و آیین اعتقادی است. توسعه آن به سرزمین های اسلامی و کشورهای مسلمان نشین و تقلید مضحک آن از سوی دختران و پسران مسلمان، جز آنکه غربزدگی و کنش پذیری و تسلیم و انفعال آنها در برابر فرهنگ غرب را نشان دهد، هرگز حرکتی قابل ستایش و تمجید نیست.
 
این نشانگر غلبه غرب بر ما و تسلیم ما در برابر فرهنگ غالب غرب است. اگر مسلمانان هم مانند شرایط امروز غرب، اقتدار پیشین و دیرین خود را حفظ می کنند و همچنان بر غرب سیطره می داشتند، چه بسا امروز شاهد تقلید غربی ها از سنت های فرهنگی و آیین های اعتقادی اسلام بودیم.
 
با توجه به این موارد، ذکر چند نکته درباره ولنتاین لازم است:
 
۱. سرکوب عشق و سانسور عشق‌ورزی، ممکن نیست؛ اما می توان قواعد و سنت های این امر را برپایه ارزش های دینی و فرهنگی خود مان بنا کرد؛ نه آنکه به عنوان یک مسلمان، با تقلید ناشیانه از مسیحیان پرداخت.
 
۲. هدف کشیش ولنتاین، تحکیم بنیان خانواده بر اساس اخلاق و ارزش های مسیحی و با جوهر عشق بود؛ نه ترویج فساد و ابتذالی که امروزه به نام ولنتاین به فروپاشی اخلاق و اصول عشق پاک و تضعیف و تلاشی بنیان خانواده ها انجامیده است.
 
۳. ولنتاین یک سنت مسیحی است که تعمیم آن به دنیای اسلام، نشانگر تسلیم و انفعال در برابر غرب و سنت ها و فرآورده های فرهنگی آن می باشد و تظاهر به آن، نه مایه مباهات که موجب شرمساری است.
 
۴. عشق، حقیقت است و وجود دارد؛ اما ولنتاین، یک آدرس اشتباه برای عشق حقیقی و حقیقت عشق است که به تقلیل عشق پاک به هوس های ناپاک، منتهی شده است. باید آن را در سیره و سنت دینی و فرهنگی خود مان جستجو کنیم و طبق ارزش های ایمانی خویش، برای آن فرهنگ سازی نماییم.
 
 
 
 
 
https://avapress.net/vdcevo8zpjh8fpi.b9bj.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما