هلال الدین هلال؛ معاون وزارت دفاع افغانستان میگوید که سطح تلفات نیروهای ارتش بلند است و دلیل آن، جنگ فرسایشی و استخباراتی و تمویل گروههای تروریستی از سوی کشورهای همسایه است.
جنرال هلال گفت که تلاش میشود با انکشاف تشکیلات نیروهای کماندو و نیروهای هوایی، بهبود تعلیمات نیروهای اردو و توانمندسازی آنان، سطح تلفات این نیروها کاهش یابد.
در همین حال، جنرال بسم الله وزیری، قومندان قول اردوی کماندوها گفت:"صلح هم اگر میآید به بازوی ما میآید، صلح اگر آمدنی است در افغانستان با احضارات و با قابلیت و ظرفیت ما و شما خواهد آمد".
به گفته رئیس جمهور در کمتر از چهار سال گذشته، بیش از ۲۸ هزار و ۵۲۹ سرباز افغان کشته شده اند.
وزیر دفاع افغانستان نیز باری گفت که در یکماه ۵۰۰ سرباز ارتش کشته و ۷۰۰ تن مجروح شده اند.
دبیرکل ناتو نیز اخیرا گفت که از افزایش تلفات آگاه است و راه حل آن، ادامه حمایت ناتو از نیروهای امنیتی افغانستان است.
این تلفات از دید صاحب نظران مسایل نظامی حتی در اوج جنگ های ۱۸ ساله افغانستان هم بی سابقه محسوب می شود. این در حالی است که به باور آنها، در هیچیک از برهه های تاریخ در این بازه زمانی، دولت افغانستان و قدرت های خارجی حامی آن، به اندازه ای که امروز به صلح با طالبان، نزدیک هستند، نزدیک نبودند.
این دو نکته مهم، یک موضوع مهم تر را ثابت می کند و آن اینکه جنگ های جاری و خون ریزی های ناشی از آن، همانند سال های گذشته، صرفا ناشی از جنگ برای جنگ نیست؛ بلکه جنگ برای صلح است.
به بیان دیگر، طالبان بیشتر از همیشه به جنگ و کشتار و ترور می پردازند تا در گفتگوهای صلح با امریکا، امتیازهای بزرگتری کسب کنند. در این میان، تنها قربانیان صلح امریکا با طالبان، مردم افغانستان و نیروهای مسلح کشور هستند.
در این شکی نیست که پاکستان به عنوان کشور همسایه و برخی از رژيم های عربی و روسیه، از طالبان حمایت های وسیع مالی و تسلیحاتی می کنند. این چیزی نیست که نیاز به اثبات داشته باشد. شواهد متقن و مستند فراوانی در خصوص دست های خون آلود بیرونی دخیل در جنگ افغانستان، وجود دارد و امریکا، ناتو و دولت افغانستان هم به خوبی و با جزئیات از این موارد، آگاه هستند؛ اما امر هرگز از آنها رفع مسؤولیت نمی کند. نیروهای امنیتی افغانستان به نیابت از قدرت های بین المللی، در خط مقدم نبرد با تروریزم قرار دارند و همه روزه ده ها نفر از آنها به نحو تکان دهنده ای، قربانی می شوند و آمار این قربانیان، سالانه به هزاران نفر می رسد. این در حالی است که امریکا به عنوان آغازگر و پیشاهنگ جنگ با طالبان در افغانستان، مشغول صلح با آن گروه است و هیچ مسؤولیتی در قبال کشتارهای هولناک نیروهای امنیتی و مردم افغانستان توسط طالبان، بر عهده نمی گیرد.
با این حساب، این وظیفه دولت افغانستان است که ناتو و امریکا را مجبور کند تا بر اساس عهدنامه ها و پیمان هایی که با افغانستان دارند، از نیروهای امنیتی کشور در برابر طالبان، حمایت کنند، نقش فعال تری در جنگ با تروریزم، بر عهده بگیرند و به بهانه صلح، مردم و نیروهای امنیتی افغانستان را در جهنم جنگ یکجانبه طالبان، قربانی نکنند. این هرگز، انتظار زیادی نیست؛ زیرا ناتو و امریکا در چارچوب پیمان های امنیتی استعماری و یکجانبه شان با افغانستان، مسؤول مهار این وضعیت خونبار هستند و اکنون زمان آن فرارسیده که به حداقل های این مسؤولیت، عمل کنند.
در تعهد و عزم و اراده راسخ و راستین نیروهای ارتش افغانستان، در دفاع از خاک وطن و پاسداری از امنیت و آسایش مردم افغانستان، ذره ای تردید نیست؛ اما این به معنای آن نیست که این نیروها فقط برای مردن و کشته شدن، ایجاد شده اند و در نهایت باید به دست طالبان، به فجیع ترین اشکال ممکن، سلاخی شوند. حمایت از این نیروها وظیفه دولت و قدرت های خارجی همپیمان با آن است. از سوی دیگر، وقتی طالبان آشکارا با استفاده از زبان آتش، می خواهند در گفتگوهای صلح، امتیاز کسب کنند، چرا دولت و امریکا و ناتو از اهرم مشابه استفاده نمی کنند؟ اگر چنین می شد، بی تردید، آمار تلفات هولناک نیروهای امنیتی، کاهش پیدا می کرد و طالبان نیز این پیام نیرومند را دریافت می کردند که جز صلح، راهی برای نجات ندارند؛ اما ظاهرا سطوح بالای تصمیم گیری در دولت افغانستان و نیز ناتو و امریکا، اراده ای برای این اقدام ندارند.
جنرال هلال گفت که تلاش میشود با انکشاف تشکیلات نیروهای کماندو و نیروهای هوایی، بهبود تعلیمات نیروهای اردو و توانمندسازی آنان، سطح تلفات این نیروها کاهش یابد.
در همین حال، جنرال بسم الله وزیری، قومندان قول اردوی کماندوها گفت:"صلح هم اگر میآید به بازوی ما میآید، صلح اگر آمدنی است در افغانستان با احضارات و با قابلیت و ظرفیت ما و شما خواهد آمد".
به گفته رئیس جمهور در کمتر از چهار سال گذشته، بیش از ۲۸ هزار و ۵۲۹ سرباز افغان کشته شده اند.
وزیر دفاع افغانستان نیز باری گفت که در یکماه ۵۰۰ سرباز ارتش کشته و ۷۰۰ تن مجروح شده اند.
دبیرکل ناتو نیز اخیرا گفت که از افزایش تلفات آگاه است و راه حل آن، ادامه حمایت ناتو از نیروهای امنیتی افغانستان است.
این تلفات از دید صاحب نظران مسایل نظامی حتی در اوج جنگ های ۱۸ ساله افغانستان هم بی سابقه محسوب می شود. این در حالی است که به باور آنها، در هیچیک از برهه های تاریخ در این بازه زمانی، دولت افغانستان و قدرت های خارجی حامی آن، به اندازه ای که امروز به صلح با طالبان، نزدیک هستند، نزدیک نبودند.
این دو نکته مهم، یک موضوع مهم تر را ثابت می کند و آن اینکه جنگ های جاری و خون ریزی های ناشی از آن، همانند سال های گذشته، صرفا ناشی از جنگ برای جنگ نیست؛ بلکه جنگ برای صلح است.
به بیان دیگر، طالبان بیشتر از همیشه به جنگ و کشتار و ترور می پردازند تا در گفتگوهای صلح با امریکا، امتیازهای بزرگتری کسب کنند. در این میان، تنها قربانیان صلح امریکا با طالبان، مردم افغانستان و نیروهای مسلح کشور هستند.
در این شکی نیست که پاکستان به عنوان کشور همسایه و برخی از رژيم های عربی و روسیه، از طالبان حمایت های وسیع مالی و تسلیحاتی می کنند. این چیزی نیست که نیاز به اثبات داشته باشد. شواهد متقن و مستند فراوانی در خصوص دست های خون آلود بیرونی دخیل در جنگ افغانستان، وجود دارد و امریکا، ناتو و دولت افغانستان هم به خوبی و با جزئیات از این موارد، آگاه هستند؛ اما امر هرگز از آنها رفع مسؤولیت نمی کند. نیروهای امنیتی افغانستان به نیابت از قدرت های بین المللی، در خط مقدم نبرد با تروریزم قرار دارند و همه روزه ده ها نفر از آنها به نحو تکان دهنده ای، قربانی می شوند و آمار این قربانیان، سالانه به هزاران نفر می رسد. این در حالی است که امریکا به عنوان آغازگر و پیشاهنگ جنگ با طالبان در افغانستان، مشغول صلح با آن گروه است و هیچ مسؤولیتی در قبال کشتارهای هولناک نیروهای امنیتی و مردم افغانستان توسط طالبان، بر عهده نمی گیرد.
با این حساب، این وظیفه دولت افغانستان است که ناتو و امریکا را مجبور کند تا بر اساس عهدنامه ها و پیمان هایی که با افغانستان دارند، از نیروهای امنیتی کشور در برابر طالبان، حمایت کنند، نقش فعال تری در جنگ با تروریزم، بر عهده بگیرند و به بهانه صلح، مردم و نیروهای امنیتی افغانستان را در جهنم جنگ یکجانبه طالبان، قربانی نکنند. این هرگز، انتظار زیادی نیست؛ زیرا ناتو و امریکا در چارچوب پیمان های امنیتی استعماری و یکجانبه شان با افغانستان، مسؤول مهار این وضعیت خونبار هستند و اکنون زمان آن فرارسیده که به حداقل های این مسؤولیت، عمل کنند.
در تعهد و عزم و اراده راسخ و راستین نیروهای ارتش افغانستان، در دفاع از خاک وطن و پاسداری از امنیت و آسایش مردم افغانستان، ذره ای تردید نیست؛ اما این به معنای آن نیست که این نیروها فقط برای مردن و کشته شدن، ایجاد شده اند و در نهایت باید به دست طالبان، به فجیع ترین اشکال ممکن، سلاخی شوند. حمایت از این نیروها وظیفه دولت و قدرت های خارجی همپیمان با آن است. از سوی دیگر، وقتی طالبان آشکارا با استفاده از زبان آتش، می خواهند در گفتگوهای صلح، امتیاز کسب کنند، چرا دولت و امریکا و ناتو از اهرم مشابه استفاده نمی کنند؟ اگر چنین می شد، بی تردید، آمار تلفات هولناک نیروهای امنیتی، کاهش پیدا می کرد و طالبان نیز این پیام نیرومند را دریافت می کردند که جز صلح، راهی برای نجات ندارند؛ اما ظاهرا سطوح بالای تصمیم گیری در دولت افغانستان و نیز ناتو و امریکا، اراده ای برای این اقدام ندارند.