عطامحمد نور؛ رئیس اجرایی حزب جمعیت اسلامی افغانستان و والی سابق بلخ، در واکنش به شهادت جنرال رازق؛ فرمانده پولیس قندهار گفته است که او «در پی یک توطئه ناجوانمردانه، به شهادت رسید».
وی از جنرال رازق به عنوان یکی از استوانه های قدرت در جنوب کشور یاد کرده که از محبوبیت خوبی در میان مردم برخوردار بود.
به گفته آقای نور او نه تنها یک نظامی تمام عیار بود که عامل اساسی امنیت قندهار و حوزه جنوب کشور، محسوب میگردید.
والی پیشین بلخ تصریح کرده که جنرال رازق، از اعضای ارشد ائتلاف بزرگ ملی بود که نقش ارزشمندی در تعاملات سیاسی کشور داشت.
به گفته آقای نور، شهادت جنرال عبدالرازق در یک محل مصون و تحت شرایط شدید امنیتی نشان می دهد که او در نتیجه توطئه حریفانش و مقامات بلندپایه درون حکومت، هدف قرار گرفته است.
فرمانده قدرتمند پولیس قندهار پیش از این بارها هدف حمله قرار گرفته بود؛ اما هر بار جان به سلامت برده بود. این بدان معناست که تروریست ها پیش از این نتوانسته اند از عهده حذف او برآیند.
از سوی دیگر، او به دلیل بارها مورد حمله قرار گرفتن، بالاترین و سختگیرانه ترین تمهیدات امنیتی را اعمال می کرد تا هیچ راه رخنه و نفوذی برای تروریست ها برای هدف گرفتن او وجود نداشته باشد. این چیزی است که حتی حریفان و دشمنان داخلی و خارجی او را نیز از حذف او به وسیله تروریست ها ناامید کرده بود.
موضع گیری آقای نور نیز که از متحدان سیاسی آقای رازق محسوب می شود و هردو عضو ائتلاف بزرگ ملی هستند، نشان می دهد که قتل جنرال رازق، تنها یک رویداد تروریستی ساده نیست. به باور آقای نور، این قتل، توطئه ای ناجوانمردانه از سوی حریفان آقای رازق به ویژه عوامل درون حکومتی بوده است؛ اتهامی سنگین و تکان دهنده که اگر درست باشد، به مثابه یک زلزله مدهش، ارکان اصلی سیاست و امنیت افغانستان را خواهد لرزاند و مسؤولیت های سنگینی را متوجه نیروهای ناتو و دولت مورد حمایت آن در کابل خواهد کرد.
از دید صاحب نظران مسایل امنیتی و استخباراتی، نکته قابل تأمل این است که در نشستی که آقای رازق مورد حمله قرار گرفته، فرماندهان ارشد نیروهای ناتو و مقام های درجه یک امنیتی حوزه جنوب و مقام های بلندپایه سیاسی و امنیتی حکومت محلی قندهار هم حضور داشته اند. بنابراین، به سختی می توان باور کرد که این حمله، صرفا کار طالبان باشد و دیگر عوامل قدرتمند از داخل و خارج، در طراحی و اجرای آن، مشارکتی نداشته باشند.
با توجه به این مسایل و با در نظرداشت اتهام سنگینی که از سوی عطامحمد نور، مطرح شده، انتظار می رود این قتل، یکبار دیگر گمانه زنی ها در خصوص فعال شدن دوباره پروژه حذف هدفمند سران و رهبران و فرماندهان تراز اول مجاهدین و عناصر میهن دوست و متعهد را تقویت کند؛ پروژه ای که به ویژه در سال های حکومت رییس جمهور کرزی چندین تن از سران و رهبران و فرماندهان ارشد مجاهدین را آماج قرار داد و در نتیجه، این طیف قدرتمند و اثرگذار سیاسی و امنیتی را به شدت تضعیف و زمینگیر کرد.
جنرال رازق هم مرکز ثقل امنیت جنوب افغانستان بود و از قدرتمندترین چهره های حاکم بر حوالی جنوب محسوب می شد که سیاست ها و تصمیم های بحث برانگیز حکومت مرکزی را قبول نداشت و در برابر آنها مستقلانه موضع می گرفت؛ بنابراین، بدیهی است که قتل چنین چهره ای نمی تواند به یک صحنه سازی شبه تروریستی، توجیه شود و ابعاد و زوایای تکان دهنده آن، نادیده گرفته شود.
با حذف فزیکی جنرال رازق و با توجه به اظهار نظر صریح عطامحمد نور در خصوص عوامل اصلی قتل او، اکنون توپ در زمین ائتلاف بزرگ ملی است که چگونه می خواهد از ترور یک چهره شاخص و هم پیمان مقتدر و اثرگذار خود در برابر این توطئه تکان دهنده، خونخواهی کند و به عوامل پشت پرده و اصلی آن درست عبرت و انتقام بدهد.
وی از جنرال رازق به عنوان یکی از استوانه های قدرت در جنوب کشور یاد کرده که از محبوبیت خوبی در میان مردم برخوردار بود.
به گفته آقای نور او نه تنها یک نظامی تمام عیار بود که عامل اساسی امنیت قندهار و حوزه جنوب کشور، محسوب میگردید.
والی پیشین بلخ تصریح کرده که جنرال رازق، از اعضای ارشد ائتلاف بزرگ ملی بود که نقش ارزشمندی در تعاملات سیاسی کشور داشت.
به گفته آقای نور، شهادت جنرال عبدالرازق در یک محل مصون و تحت شرایط شدید امنیتی نشان می دهد که او در نتیجه توطئه حریفانش و مقامات بلندپایه درون حکومت، هدف قرار گرفته است.
فرمانده قدرتمند پولیس قندهار پیش از این بارها هدف حمله قرار گرفته بود؛ اما هر بار جان به سلامت برده بود. این بدان معناست که تروریست ها پیش از این نتوانسته اند از عهده حذف او برآیند.
از سوی دیگر، او به دلیل بارها مورد حمله قرار گرفتن، بالاترین و سختگیرانه ترین تمهیدات امنیتی را اعمال می کرد تا هیچ راه رخنه و نفوذی برای تروریست ها برای هدف گرفتن او وجود نداشته باشد. این چیزی است که حتی حریفان و دشمنان داخلی و خارجی او را نیز از حذف او به وسیله تروریست ها ناامید کرده بود.
موضع گیری آقای نور نیز که از متحدان سیاسی آقای رازق محسوب می شود و هردو عضو ائتلاف بزرگ ملی هستند، نشان می دهد که قتل جنرال رازق، تنها یک رویداد تروریستی ساده نیست. به باور آقای نور، این قتل، توطئه ای ناجوانمردانه از سوی حریفان آقای رازق به ویژه عوامل درون حکومتی بوده است؛ اتهامی سنگین و تکان دهنده که اگر درست باشد، به مثابه یک زلزله مدهش، ارکان اصلی سیاست و امنیت افغانستان را خواهد لرزاند و مسؤولیت های سنگینی را متوجه نیروهای ناتو و دولت مورد حمایت آن در کابل خواهد کرد.
از دید صاحب نظران مسایل امنیتی و استخباراتی، نکته قابل تأمل این است که در نشستی که آقای رازق مورد حمله قرار گرفته، فرماندهان ارشد نیروهای ناتو و مقام های درجه یک امنیتی حوزه جنوب و مقام های بلندپایه سیاسی و امنیتی حکومت محلی قندهار هم حضور داشته اند. بنابراین، به سختی می توان باور کرد که این حمله، صرفا کار طالبان باشد و دیگر عوامل قدرتمند از داخل و خارج، در طراحی و اجرای آن، مشارکتی نداشته باشند.
با توجه به این مسایل و با در نظرداشت اتهام سنگینی که از سوی عطامحمد نور، مطرح شده، انتظار می رود این قتل، یکبار دیگر گمانه زنی ها در خصوص فعال شدن دوباره پروژه حذف هدفمند سران و رهبران و فرماندهان تراز اول مجاهدین و عناصر میهن دوست و متعهد را تقویت کند؛ پروژه ای که به ویژه در سال های حکومت رییس جمهور کرزی چندین تن از سران و رهبران و فرماندهان ارشد مجاهدین را آماج قرار داد و در نتیجه، این طیف قدرتمند و اثرگذار سیاسی و امنیتی را به شدت تضعیف و زمینگیر کرد.
جنرال رازق هم مرکز ثقل امنیت جنوب افغانستان بود و از قدرتمندترین چهره های حاکم بر حوالی جنوب محسوب می شد که سیاست ها و تصمیم های بحث برانگیز حکومت مرکزی را قبول نداشت و در برابر آنها مستقلانه موضع می گرفت؛ بنابراین، بدیهی است که قتل چنین چهره ای نمی تواند به یک صحنه سازی شبه تروریستی، توجیه شود و ابعاد و زوایای تکان دهنده آن، نادیده گرفته شود.
با حذف فزیکی جنرال رازق و با توجه به اظهار نظر صریح عطامحمد نور در خصوص عوامل اصلی قتل او، اکنون توپ در زمین ائتلاف بزرگ ملی است که چگونه می خواهد از ترور یک چهره شاخص و هم پیمان مقتدر و اثرگذار خود در برابر این توطئه تکان دهنده، خونخواهی کند و به عوامل پشت پرده و اصلی آن درست عبرت و انتقام بدهد.