تاریخ انتشار :پنجشنبه ۱۵ سنبله ۱۳۹۷ ساعت ۰۱:۳۵
کد مطلب : 170162
کشتار شیعیان؛ از دولت امیدی نیست
اندکی بعد از وقوع یک انفجار در ورزشگاهی در غرب کابل، انفجار دیگری پس از جمع شدن مردم و خبرنگاران در این محل رخ داده است.
 
گفته می‌شود فرد مهاجم در حمله دوم خود را در صندوق عقب یک موتری پنهان کرده بود و در هنگام بازرسی، در کمربند محل انفجار اول، خود را منفجر کرده است.
 
یک سخنگوی پولیس کابل گفت که تعداد شهدا به ۲۰ تن رسیده است و ۷۰ تن دیگر زخمی شده اند.
 
دو خبرنگار شبکه خصوصی طلوع کشته و چهار خبرنگار از شبکه های یک و خورشید زخمی شده‌اند.
 
شاهدان می‌گویند که مهاجم انتحاری در انفجار اول با کشتن محافظ ورزشگاه وارد آن شده است. به گفته شاهدان در زمان حمله مسابقه‌ای در جریان بوده است.
 
کمتر از یک ساعت بعد، صدای انفجار دوم شنیده شد. تاکنون آمار قطعی تلفات دو انفجار منتشر نشده است؛ اما پیش بینی می شود بر تعداد شهدا افزوده شود.
 
همانگونه که این نخستین حمله تروریستی سازمان یافته به منظور تصفیه قومی و ژنوسایدی ریشه دار در غرب کابل و علیه شیعیان افغانستان نیست، آخرین حمله نیز نخواهد بود. تروریست ها و تکفیری های داخلی و خارجی دست به دست هم داده اند تا شیعیان افغانستان را حذف کنند.
 
در این میان، موضوع ناامیدکننده این است که از دولت هیچ امید و انتظاری وجود ندارد. این چیزی است که به صراحت باید گفت و مردم نیز به خوبی آن را دریافته اند.
 
تروریزم تکفیری و حامیان داخلی و خارجی آن، عملا علیه شیعیان افغانستان یک جنگ قومی و مذهبی
مهیب را آغاز کرده اند و در این میان، دولت کمترین مسؤولیتی احساس نمی کند.
 
این در حالی است که انتظار می رفت پس از کشتارهای هدفمند سال های اخیر در کابل و سایر نقاط کشور علیه شیعیان و هزاره ها، دولت تدابیر و تمهیدات عملی مشخصی را به منظور تأمین امنیت آنها و مبارزه با دشمنان شان روی دست می گرفت؛ اما دیده می شود که تنها به یک محکومیت و ابراز همدردی ساده اکتفا می شود و حتی این اراده وجود ندارد که از پتانسیل های داخلی مردم به منظور تأمین امنیت خود شان استفاده صورت بگیرد.
 
به نظر می رسد نگاه و سیاستی در عرصه امنیت در سطح سران دولت وجود دارد که بر پایه آن، خود شیعیان و هزاره ها بیشتر از داعش و تکفیری گری و تروریزم و حامیان خارجی آنها برای دولت یک تهدید امنیتی محسوب می شود. این در حالی است که شیعیان در تحولات ۱۷ سال اخیر افغانستان، بیشتر از هر طیف دیگری وفاداری و تعهد ملی و میهنی خود را به مردم سالاری، مشارکت، آزادی های مدنی، قانون گرایی، امنیت، حمایت از دولت، احتراز از خشونت و ترور و آدمکشی و غصب و غارت و زورگویی و... نشان داده اند.
 
اینهمه در حالی بوده است که سهم آنها از توسعه و بازسازی و رفاه و پیشرفت و توزیع قدرت و سهم در سیاست، همواره کمتر و کمتر شده است.
 
روند تدریجی حاشیه نشین کردن و حذف سیستماتیک شیعیان از دولت، بر هیچکس پوشیده نیست و این با توجه به شرایط اسفبار کنونی، از دولتی که بقا و دوام و قدرت امنیتی و مشروعیت سیاسی و مدنی خود را مرهون فداکاری ها و از خودگذری های متمدنانه این اقلیت سر به راه و میهن دوست بوده، عمیقا جای شکایت و گلایه دارد.
 
اکنون که تروریست های به ظاهر تکفیری زیر نام داعش در غرب کابل، هفته به هفته صدها جوان آینده دار را بی رحمانه به خاک و خون می کشانند، از دولتی که فقط تماشاچی این بازی خونین است، چه انتظاری می توان داشت؟
 
مردم برای تأمین امنیت خود و مبارزه با تروریزم فرقه گرای تکفیری که آنها را آماج قرار داده، خود باید دست به کار شوند. هیچکس نمی تواند در برابر اقدامات و تدابیر مبتنی بر امنیت و دفاع خودی شیعیان، مانع ایجاد کند و جلو آن را بگیرد؛ زیرا در آن صورت، خود باید مسؤولیتی را بر عهده بگیرند که اکنون نسبت به آن عمدا و عملا غفلت می کنند.
 
دولت و دستگاه های امنیتی، اگر به شیعیان به مثابه یک خطر امنیتی، نگاه خصمانه دارند، این حق را نیز ندارند که آنها را قربانی بی دفاع و بی سلاح تروریزم تکفیری کنند. یا باید امنیت شان را تأمین کنند و یا به مردم اجازه دهند، خود مستقل از دولت، اقدام به تأمین امنیت، مبارزه با تروریزم و جنگ با دشمن تکفیری کنند.
 
 
 
https://avapress.net/vdcep78zwjh8fzi.b9bj.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما