اشرف غنی ؛ رییس جمهور در سخنرانی اش در جمع سران کشورهای عضو ناتو در بروکسل گفت: امروز بررسی شما برای تمدید حمایتتان از افغانستان تا سال 2024 به ما توانایی میبخشد که به منظور دست یافتن به خودکفایی تلاش کنیم، طالبان را به این متقاعد سازیم که تنها مسیر پیش رو، روند سیاسی است و همچنین بازیگران منطقهای را نسبت به مزایای همکاری تشویق کنیم.
رئیس جمهور گفت: ما در حال توسعه همکاریهای منطقهیی و جهانی در عرصههای صلح، سرمایهگذاری، تجارت و ترانزیت هستیم
اشرف غنی تصریح کرد: ما با پیروی از اجماع ملی روی صلح، ارادۀ سیاسی خود را با ارائه پیشنهاد گفتگوهای صلح و اعلام آتشبس یکطرفه که از سوی طالبان برای سه روز عید فطر پذیرفته شد، به معرض نمایش گذاشتیم.
وی افزود: برای اولین بار پس از ۴۰ سال، مردم ما تحفه صلح را تجربه کردند. این آزمایش دلیرانه، ظرفیت فوقالعاده ملت ما را به خاطر مصالحه، ارادۀ شان را برای عفو و بخشش و اینکه ما صاحب آینده هستیم، به نمایش گذاشت.
این نخستین فرصتی نیست که رییس جمهور از آن به منظور رساندن صدای صلح به گوش رهبران طالبان استفاده می کند. پیش از نشست سران ناتو، عربستان سعودی، میزبان یک نشست مهم با حضور صدها عالم دینی از بیش از ۳۰ کشور اسلامی بود تا جنگ در افغانستان را «حرام» اعلام کنند و از طالبان بخواهند که به درخواست صلح دولت، لبیک بگویند.
دولت آقای غنی، در متن و محور تلاش برای سازماندهی آن نشست قرار داشت؛ هرچند در نهایت، نتوانست به خواسته ها و انتظارات اصلی اش از آن، دست پیدا کند؛ اما نفس برگزاری نشستی با آن طول و عرض، یک دستاورد بی سابقه محسوب می شود و در خور تأمل است.
پاسخ طالبان اما همواره رد و نفی بوده است. این گروه مصرانه تأکید می کند که افغانستان کشوری «اشغال شده» است و تا زمانی که نیروهای «اشغالگر» امریکایی و ناتو این کشور را ترک نکرده اند، صلحی برقرار نخواهد شد.
طالبان همچنین دولت افغانستان را «دست نشانده» و «فاقد صلاحیت» برای گفتگوهای صلح می داند و تصریح می کند که تنها حاضر است با امریکا گفتگو کند.
هدف این گروه هرچه باشد، از نظر کارشناسان، واقعیت این است که طالبان صدای صلح دولت را ناشنیده می گیرند و نمی خواهند به آن توجه نشان دهند.
با این وجود، دولتمردان افغانستان هرگز از تکرار باربار این مطالبه، خسته و سرخورده و ناامید نمی شوند؛ حتی در نشستی مانند نشست سران ناتو که آشکارا نشستی برای ادامه جنگ نیروهای خارجی در افغانستان به حساب می آید نیز اشرف غنی؛ رییس جمهوری، سخن از صلح می زند و بر ادامه تلاش هایش در این زمینه تأکید می کند.
با اینهمه چرا طالبان نمی خواهند صدای صلح دولت را بشنوند؟
کارشناسان برای پاسخ به این پرسش، دیدگاه های گوناگونی مطرح می کنند؛ اما مهم ترین استدلال این است که صدای صلح، ضعیف تر از صدای جنگ و خشونتی است که طالبان بر دولت تحمیل می کند.
به بیان دیگر، دولت تاکنون قدرت لازم را برای انتقال این پیام به طالبان که راه حل بحران جاری، سیاست و گفتگو و صلح است نه جنگ و کشتار و خشونت، ایجاد نکرده است.
فراخوان های صلح دولت، همزمان باید دارای پیامدهای مقتدرانه و جدی در میدان جنگ نیز باشد تا طالبان به این نتیجه برسند که اگر به صلح گردن نگذارند با تبعات سخت و سنگین آن هم رو به رو خواهند شد؛ در غیر آن، تکرار فراخوان کلیشه ای صلح، تنها به معنای عجز و فروماندگی و ناتوانی دولت در جنگ با طالبان خواهد بود و این چیزی نیست که بتواند زمینه صلح را به وجود آورد.
در هیچیک از تجربه های صلح در کشورهای دیگر، شاهد تحقق صلح از مسیر تضرع و التماس و امتیازهای یکجانبه و آتش بس های طولانی مدت یکطرفه از سوی دولت نبوده ایم.
ابتدا باید ایمان مخالفان به توان نظامی و سخت افزاری شان برای تضعیف دولت از آنها ستانده شود و آنها به این باور برسند که دولت، قدرتمند است و اگر صلح نکنند، نابود می شوند.
انتظار می رفت در نشست اخیر ناتو که یک نشست امنیتی- نظامی با موضوع افغانستان بود، هم رهبران دولت و هم سران کشورهای عضو این سازمان، این پیام را صادر می کردند؛ اما نکردند و به این ترتیب، نمی توان انتظار داشت صلح خواهی یکجانبه دولت، به نتایج مطلوبی ختم شود؛ همانگونه که آتش بس یکجانبه دولت، نتوانست چنین توفیقی کسب کند.
رئیس جمهور گفت: ما در حال توسعه همکاریهای منطقهیی و جهانی در عرصههای صلح، سرمایهگذاری، تجارت و ترانزیت هستیم
اشرف غنی تصریح کرد: ما با پیروی از اجماع ملی روی صلح، ارادۀ سیاسی خود را با ارائه پیشنهاد گفتگوهای صلح و اعلام آتشبس یکطرفه که از سوی طالبان برای سه روز عید فطر پذیرفته شد، به معرض نمایش گذاشتیم.
وی افزود: برای اولین بار پس از ۴۰ سال، مردم ما تحفه صلح را تجربه کردند. این آزمایش دلیرانه، ظرفیت فوقالعاده ملت ما را به خاطر مصالحه، ارادۀ شان را برای عفو و بخشش و اینکه ما صاحب آینده هستیم، به نمایش گذاشت.
این نخستین فرصتی نیست که رییس جمهور از آن به منظور رساندن صدای صلح به گوش رهبران طالبان استفاده می کند. پیش از نشست سران ناتو، عربستان سعودی، میزبان یک نشست مهم با حضور صدها عالم دینی از بیش از ۳۰ کشور اسلامی بود تا جنگ در افغانستان را «حرام» اعلام کنند و از طالبان بخواهند که به درخواست صلح دولت، لبیک بگویند.
دولت آقای غنی، در متن و محور تلاش برای سازماندهی آن نشست قرار داشت؛ هرچند در نهایت، نتوانست به خواسته ها و انتظارات اصلی اش از آن، دست پیدا کند؛ اما نفس برگزاری نشستی با آن طول و عرض، یک دستاورد بی سابقه محسوب می شود و در خور تأمل است.
پاسخ طالبان اما همواره رد و نفی بوده است. این گروه مصرانه تأکید می کند که افغانستان کشوری «اشغال شده» است و تا زمانی که نیروهای «اشغالگر» امریکایی و ناتو این کشور را ترک نکرده اند، صلحی برقرار نخواهد شد.
طالبان همچنین دولت افغانستان را «دست نشانده» و «فاقد صلاحیت» برای گفتگوهای صلح می داند و تصریح می کند که تنها حاضر است با امریکا گفتگو کند.
هدف این گروه هرچه باشد، از نظر کارشناسان، واقعیت این است که طالبان صدای صلح دولت را ناشنیده می گیرند و نمی خواهند به آن توجه نشان دهند.
با این وجود، دولتمردان افغانستان هرگز از تکرار باربار این مطالبه، خسته و سرخورده و ناامید نمی شوند؛ حتی در نشستی مانند نشست سران ناتو که آشکارا نشستی برای ادامه جنگ نیروهای خارجی در افغانستان به حساب می آید نیز اشرف غنی؛ رییس جمهوری، سخن از صلح می زند و بر ادامه تلاش هایش در این زمینه تأکید می کند.
با اینهمه چرا طالبان نمی خواهند صدای صلح دولت را بشنوند؟
کارشناسان برای پاسخ به این پرسش، دیدگاه های گوناگونی مطرح می کنند؛ اما مهم ترین استدلال این است که صدای صلح، ضعیف تر از صدای جنگ و خشونتی است که طالبان بر دولت تحمیل می کند.
به بیان دیگر، دولت تاکنون قدرت لازم را برای انتقال این پیام به طالبان که راه حل بحران جاری، سیاست و گفتگو و صلح است نه جنگ و کشتار و خشونت، ایجاد نکرده است.
فراخوان های صلح دولت، همزمان باید دارای پیامدهای مقتدرانه و جدی در میدان جنگ نیز باشد تا طالبان به این نتیجه برسند که اگر به صلح گردن نگذارند با تبعات سخت و سنگین آن هم رو به رو خواهند شد؛ در غیر آن، تکرار فراخوان کلیشه ای صلح، تنها به معنای عجز و فروماندگی و ناتوانی دولت در جنگ با طالبان خواهد بود و این چیزی نیست که بتواند زمینه صلح را به وجود آورد.
در هیچیک از تجربه های صلح در کشورهای دیگر، شاهد تحقق صلح از مسیر تضرع و التماس و امتیازهای یکجانبه و آتش بس های طولانی مدت یکطرفه از سوی دولت نبوده ایم.
ابتدا باید ایمان مخالفان به توان نظامی و سخت افزاری شان برای تضعیف دولت از آنها ستانده شود و آنها به این باور برسند که دولت، قدرتمند است و اگر صلح نکنند، نابود می شوند.
انتظار می رفت در نشست اخیر ناتو که یک نشست امنیتی- نظامی با موضوع افغانستان بود، هم رهبران دولت و هم سران کشورهای عضو این سازمان، این پیام را صادر می کردند؛ اما نکردند و به این ترتیب، نمی توان انتظار داشت صلح خواهی یکجانبه دولت، به نتایج مطلوبی ختم شود؛ همانگونه که آتش بس یکجانبه دولت، نتوانست چنین توفیقی کسب کند.