دونالد ترامپ؛ رئیس جمهور امریکا در پی اعلام آمادگی کیم جونگ اون؛ رهبر کوریای شمالی برای غیرهسته ای شدن در جریان سفر به چین، گفته مشتاق دیدار با آقای کیم است.
آقای ترامپ در عین حال افزوده که پیش از ملاقات با کیم جونگ اون، واشنگتن سیاست تحریم و فشار حداکثری بر کره شمالی را ادامه خواهد داد.
در نیمه ماه حوت، در پی انتقال پیام آقای کیم درباره آمادگی کوریای شمالی برای توقف آزمایش های هسته ای و موشکی و مذاکره درباره خلع سلاح هسته ای، کاخ سفید از آمادگی آقای ترامپ برای دیدار با آقای کیم خبر داده بود.
به دنبال آن تحول، کوریای جنوبی که با هر دو طرف در تماس است، اعلام کرده بود که دیدار دونالد ترامپ و کیم جونگ اون، در ماه می (ثور - جوزا) برگزار خواهد شد، هرچند تاریخ دقیق دیدار مشخص نشده است.
اعلام آمادگی رئیس جمهور امریکا برای ملاقات با رهبر کوریای شمالی، بسیاری از ناظران را شگفت زده کرده است.
این پرسش برای بسیاری از ناظران به وجود آمده است که چرا دونالد ترامپ، تا این اندازه مشتاق دیدار با رهبر کشوری است که پیشتر بدترین، زننده ترین و غیر دیپلماتیک ترین نوع موضع گیری های تحقیرآمیز و اهانت آلود را بر علیه وی داشته است؟
چه چیز این دیدار برای آقای ترامپ، جذاب است؟
این پرسش در حالی مطرح می شود که برای بسیاری از ناظران، این حیرت انگیز است که رییس جمهوری کشوری به دیدار رهبر کوریای شمالی می رود که از زمان تولد آن کشور، دوطرف در تخاصم و دشمنی قرار داشته اند و امریکا همواره به کوریای شمالی به مثابه دشمن نگاه کرده است.
به همین دلیل، ترامپ، نخستین رییس جمهوری امریکا است که با یک رهبر کوریای شمالی، دیدار می کند.
یک پاسخ ممکن است این باشد که ترامپ، عاشق شنا کردن برخلاف جریان آب است. او همان گونه که در عرصه سیاست داخلی امریکا، خود را مردی «ضد سیستم» معرفی می کرد و سعی می نمود، ژستی فراحزبی و فراجناحی بگیرد، در عرصه بین المللی نیز تاکنون تلاش کرده است همین کاراکتر را ارائه دهد؛ از تصمیم بحث برانگیز کشیدن دیوار در طول مرز میان امریکا با مکزیک تا خروج از پیمان اقلیمی پاریس و تا مخالفت های مکررش با توافقنامه هسته ای با ایران و البته به رسمیت شناختن بیت المقدس به عنوان پایتخت رسمی و ابدی رژيم صهیونیستی اسراییل.
همه این اقدامات و تصمیمات، ناشی از شخصیت خودمحور ویژه ترامپ است؛ چیزی که بازخوردها و تبعات آن در عرصه مدیریت داخلی امریکا نیز مشهود است؛ از کناره گیری های مکرر تا برکناری های ناگهانی یاران و همکاران نزدیک ترامپ.
با این حساب، در دیدار با رهبر کوریای شمالی نیز ترامپ به دنبال شکستن یک شالوده کهن و ریشه دار یعنی تابوی دیدار دو رهبر امریکا و کوریای شمالی می باشد.
صرف نظر از این، یک موضوع دیگر نیز ترامپ را به دیدار با کیم جونگ اون، ترغیب می کند و آن این که کوریای شمالی یکی از عینی ترین و قابل دسترس ترین تهدیدهای جدی علیه امنیت امریکا در جهان است.
فراموش نکنیم که کوریای شمالی، یک قدرت اتمی است؛ قدرتی که به صورت مستقیم و بی هراس، امریکا را تهدید به حمله اتمی کرده است و با توسعه هدفمند و مستمر برد موشک های قاره پیمایش، به صورت عینی نشان داده است که اگر اراده کند، قدرت آماج قرار دادن امریکا در عمق خاک آن کشور را داراست.
از سوی دیگر، در هیچ دوره ای به اندازه زمان قدرت دونالد ترامپ، امریکا در معرض تهدیدهای مستقیم کوریای شمالی قرار نداشته است.
در جریان ماه های گذشته، روابط دو کشور، شاهد یکی از بی سابقه ترین فصل های آکنده از تنش و تقابل خود بود.
با این حساب، به عقیده کارشناسان، اگرچه امریکا وانمود می کند که این فشارها و تحریم های مالی و انزوای سیاسی بوده است که رهبر کوریای شمالی را به تغییر رفتار، واداشته؛ اما واقعیت این است که کوریای شمالی با اهرمی که در اختیار دارد، امریکا را مجبور به کرنش کرد و اکنون نیز می تواند امتیازهایی بی سابقه و استثنایی را از امریکا و کوریای جنوبی به دست آورد و امریکا هم مجبور است به خاطر امنیت ملی و مصالح بزرگ اش، به خواسته های پیونگ یانگ در بدل برچیدن تسلیحات اتمی آن کشور، تن دردهد و تمکین کند.
آقای ترامپ در عین حال افزوده که پیش از ملاقات با کیم جونگ اون، واشنگتن سیاست تحریم و فشار حداکثری بر کره شمالی را ادامه خواهد داد.
در نیمه ماه حوت، در پی انتقال پیام آقای کیم درباره آمادگی کوریای شمالی برای توقف آزمایش های هسته ای و موشکی و مذاکره درباره خلع سلاح هسته ای، کاخ سفید از آمادگی آقای ترامپ برای دیدار با آقای کیم خبر داده بود.
به دنبال آن تحول، کوریای جنوبی که با هر دو طرف در تماس است، اعلام کرده بود که دیدار دونالد ترامپ و کیم جونگ اون، در ماه می (ثور - جوزا) برگزار خواهد شد، هرچند تاریخ دقیق دیدار مشخص نشده است.
اعلام آمادگی رئیس جمهور امریکا برای ملاقات با رهبر کوریای شمالی، بسیاری از ناظران را شگفت زده کرده است.
این پرسش برای بسیاری از ناظران به وجود آمده است که چرا دونالد ترامپ، تا این اندازه مشتاق دیدار با رهبر کشوری است که پیشتر بدترین، زننده ترین و غیر دیپلماتیک ترین نوع موضع گیری های تحقیرآمیز و اهانت آلود را بر علیه وی داشته است؟
چه چیز این دیدار برای آقای ترامپ، جذاب است؟
این پرسش در حالی مطرح می شود که برای بسیاری از ناظران، این حیرت انگیز است که رییس جمهوری کشوری به دیدار رهبر کوریای شمالی می رود که از زمان تولد آن کشور، دوطرف در تخاصم و دشمنی قرار داشته اند و امریکا همواره به کوریای شمالی به مثابه دشمن نگاه کرده است.
به همین دلیل، ترامپ، نخستین رییس جمهوری امریکا است که با یک رهبر کوریای شمالی، دیدار می کند.
یک پاسخ ممکن است این باشد که ترامپ، عاشق شنا کردن برخلاف جریان آب است. او همان گونه که در عرصه سیاست داخلی امریکا، خود را مردی «ضد سیستم» معرفی می کرد و سعی می نمود، ژستی فراحزبی و فراجناحی بگیرد، در عرصه بین المللی نیز تاکنون تلاش کرده است همین کاراکتر را ارائه دهد؛ از تصمیم بحث برانگیز کشیدن دیوار در طول مرز میان امریکا با مکزیک تا خروج از پیمان اقلیمی پاریس و تا مخالفت های مکررش با توافقنامه هسته ای با ایران و البته به رسمیت شناختن بیت المقدس به عنوان پایتخت رسمی و ابدی رژيم صهیونیستی اسراییل.
همه این اقدامات و تصمیمات، ناشی از شخصیت خودمحور ویژه ترامپ است؛ چیزی که بازخوردها و تبعات آن در عرصه مدیریت داخلی امریکا نیز مشهود است؛ از کناره گیری های مکرر تا برکناری های ناگهانی یاران و همکاران نزدیک ترامپ.
با این حساب، در دیدار با رهبر کوریای شمالی نیز ترامپ به دنبال شکستن یک شالوده کهن و ریشه دار یعنی تابوی دیدار دو رهبر امریکا و کوریای شمالی می باشد.
صرف نظر از این، یک موضوع دیگر نیز ترامپ را به دیدار با کیم جونگ اون، ترغیب می کند و آن این که کوریای شمالی یکی از عینی ترین و قابل دسترس ترین تهدیدهای جدی علیه امنیت امریکا در جهان است.
فراموش نکنیم که کوریای شمالی، یک قدرت اتمی است؛ قدرتی که به صورت مستقیم و بی هراس، امریکا را تهدید به حمله اتمی کرده است و با توسعه هدفمند و مستمر برد موشک های قاره پیمایش، به صورت عینی نشان داده است که اگر اراده کند، قدرت آماج قرار دادن امریکا در عمق خاک آن کشور را داراست.
از سوی دیگر، در هیچ دوره ای به اندازه زمان قدرت دونالد ترامپ، امریکا در معرض تهدیدهای مستقیم کوریای شمالی قرار نداشته است.
در جریان ماه های گذشته، روابط دو کشور، شاهد یکی از بی سابقه ترین فصل های آکنده از تنش و تقابل خود بود.
با این حساب، به عقیده کارشناسان، اگرچه امریکا وانمود می کند که این فشارها و تحریم های مالی و انزوای سیاسی بوده است که رهبر کوریای شمالی را به تغییر رفتار، واداشته؛ اما واقعیت این است که کوریای شمالی با اهرمی که در اختیار دارد، امریکا را مجبور به کرنش کرد و اکنون نیز می تواند امتیازهایی بی سابقه و استثنایی را از امریکا و کوریای جنوبی به دست آورد و امریکا هم مجبور است به خاطر امنیت ملی و مصالح بزرگ اش، به خواسته های پیونگ یانگ در بدل برچیدن تسلیحات اتمی آن کشور، تن دردهد و تمکین کند.