رئیس جمهور در پایان نشست دو روزه دادستان های کشور در ارگ گفت: تأمین صلح در افغانستان مستلزم تأمین عدالت است و به همین دلیل، وی از نهادهای عدلی و قضایی حمایت می کند.
آقای غنی در بخش دیگر از سخنانش، از وضعیت جنگ در افغانستان گفت و تأکید کرد که سال آینده، وضعیت دفاعی نیروهای امنیتی به حالت تهاجمی تغییر خواهد کرد.
وی در این باره گفت: «ما در یک جنگ تحمیل شدۀ دفاعی قرار داریم و باید دفاع کنیم. ما سال آینده حالت تهاجمی خواهیم داشت و نیروهای امنیتی ما آمادگی این کار را دارند."
از سویی هم، آقای غنی به تفنگ داران غیر مسؤول هشدار داد که آنان را در «قفس» خواهد انداخت. "
سالهاست که آگاهان دلسوز فریاد می زنند که نیروهای نظامی ما باید از حالت تدافعی بیرون آمده و آرایش تهاجمی به خود بگیرند.
این تغییر رویکرد از دید آگاهان چانس تغییر مثبت در میادین نبرد را به سود نظامیان دولتی بی اندازه بالا خواهد برد و اگر نتوان گفت که پیروزی در جبهه خودی را تضمین می کند، قطعاً این مقدار را می توان ادعا کرد که تا حدود زیادی جریان جنگ را به سود نیروهای رزمی کشور تغییر می دهد.
چیزی که رئیس جمهور کشور از آن حرف می زند، از زبان ایشان حرف جدید و اگر این طرح و پلان از حیطه حرف و دهان تجاوز کند و به مرحله اجرا و عمل برسد، به جرئت می توان گفت که پالیسی کارآمد و موثر در میادین جنگ علیه دشمنان خواهد بود.
اینکه چه عوامل و گزینه هایی باعث شده تا رئیس جمهور به نتیجه ای برسد که دیگران سالها پیش به آن رسیده بودند و یکریز به مقامات حکومتی توصیه یک چنین پالیسی ای را می کردند، خیلی اهمیت ندارد و در اوضاع و شرائط کنونی آنچه مهم می نماید و می تواند برای دولت و ملت افغانستان سرنوشت ساز باشد، اصل رسیدن به این فکر و اندیشه و به تعقیب آن عمل به آن است که می تواند علت و عامل بسیار دقیقی باشد برای پیروزی هایی که ممکن است شامل حال نیروهای امنیتی کشور در جبهات نبرد علیه دشمنان این آب و خاک شود.
از دید آگاهان، اگر رئیس جمهور در ادعای خویش مبنی بر تغییر رویکرد جنگی نیروهای مسلح کشور از حالت تدافعی به چهره تهاجمی، صادق باشد و در واقع توانسته باشد پنهان یا آشکار از پیش چشم نیروهای ستون پنجمی دشمن که در هر جایی از جمله ارگ ریاست جمهوری، حضور دارند، عبور کرده باشد و به گونه ای از کمند آنان رهیده باشد، این می تواند یک رویکردی بی اندازه بجا و ایده آل از سوی ریئس جمهور غنی به حساب آید و از طرفی همین روش موجب می شود تا دولت افغانستان و در راس آن وزارت دفاع و نیروهای مسلح و پیش از همه شخص رئیس جمهور بهترین شکل استفاده درست و بهینه را از نیروهای نظامی و امنیتی کشور در کارنامه خویش ثبت کنند.
با روش مذکور؛ یعنی تغییر حالت دفاعی به شکل تهاجمی، ارتش و اردوی افغانستان در چند بخش دچار تحول و دگرگونی مثبت می شود که در زیر به مواردی از آنها اشاره می شود:
۱-نخستین اثر آن در نیروهای خودی ظاهر می شود. آنان با انگیزه بهتر از قبل به نبرد با دشمنان این آب و خاک ادامه می دهند و لااقل منتظر نمی مانند تا دشمن به ساحات زیر نفوذ آنان تجاوز کند.
۲-دشمنان مسلح نیز حساب کار خود را می کنند و می دانند که جنگ دولت افغانستان با آنان جدی است و با ناامید شدن از فعالیت نیروهای ستون پنجمی در درون نظام افغانستان، روحیات جنگی خویش را از دست می دهند.
۳-حامیانِ بیرونی اشرار مسلح نیز به خود آمده و جنگ و رزم نیروهای نظامی افغانستان را جدی می گیرند و اراده آنان در دخالت لااقل کمتر به افغانستان و مسائل آن، پر رنگ تر می شود.
۴-نیروهای موجود در اردو و پولیس و سایر نهادهای امنیتی که در واقع فرزندان این آب و خاک و در واقع نمایندگان هر یک از خانواده های افغان ها در مراکز نظامی و امنیتی هستند نیز اعتماد شان به دولت و حکومت بیشتر و بهتر می شود و از طریق آنها مردم نیز اعتماد شان را با دولت و حکومت بازسازی می کنند.
۵- و سرانجام اینکه ملت افغانستان به سران و رهبران شان اعتماد می کنند؛ چیزی که لااقل تا کنون شاهد آن نبوده ایم و این اعتماد چیز کمی نیست که با تاسف دولتمردان ما تا کنون بی تفاوت از کنار آن گذشته اند و چوب آن را هم خورده اند؛ چرا که هیچ گونه جایگاه و پایگاهی از اعتماد و علاقه و محبت در اعماق دل ملت خویش ندارند و این بد ترین حالتی است که می توان برای یک دولت و سران و مقامات آن تصور کرد.
در هر حال، تصمیم تازه رئیس جمهور، مبنی بر تغییر حالت نیروهای رزمی کشور از تدافعی به تهاجمی،-البته اگر صرفِ شعار نباشد- تصمیم لازم و فنی و بجایی است که باید به فال نیک گرفت و اگر چه این تصمیم خیلی زودتر از اینها باید گرفته و عملی می شد؛ تا از آن همه تلفات نیروهای خودی به میزان زیادی کاسته می شد.