تاریخ انتشار :جمعه ۱۲ عقرب ۱۳۹۶ ساعت ۰۱:۵۸
کد مطلب : 152472
یک سنگ به شیطانک خویش؛ ده سنگ به اهریمن بی بی سی!

پس از آنکه رسانه بی بی سی؛ بخش افغانستان اقدام به تغییر نام صفحه فیس‌بوک این‌رسانه از بی.بی.سی افغانستان(BBC Afghanistan) به بی.بی.سی دری (BBC Dari) کرده است، این اقدام با واکنش تُند فعالان فرهنگی و کاربران فارسی زبان رسانه‌های اجتماعی مواجه شده است.

در این حوزه هر کس چیزی گفته و بیشترینه از اندیشمندان فارسی زبان در افغانستان با استدلال های استوار و لا جوابی به جنگ تفرقه افگنانه رسانه بی بی سی رفته اند و پاسخ های مناسب و بجایی به دست اندرکاران این توطئه فرهنگی- سیاسی داده اند که این نویسه در باب پاسخ دهی های نقضی و حلی به همانها بسنده کرده و در زمینه به نکته ای توجه می دهد.

نکته ای که در واقع شاه نکته بیشتر مشکلات در میان مسلمانان اعم از فارسی زبان و غیر آن از زبان ها و لهجه های متداول و مروج در سرزمینها و قلمرو جهان اسلام است و آن بینش و حس نه چندان خوشآیند و منافی با آموزه ها و تعالیم دینی است که تکلم کنندگان زبان ها و لهجه های متفاوت در کشورهای اسلامی و حتی در یک کشور با یکدیگر دارند.

همواره دیده و یا شنیده شده است که در کشور و یا کشورهایی از جهان اسلام که حد اکثر نفوس آنان را مسلمانان تشکیل می دهند و قدرت سیاسی و نظامی نیز در دست زمامداران مسلمان است، یک یا چند زبان و لهجه و گویشی که بخش اعظمی از مسلمانان در دنیا با آنها تکلم می کنند و طبیعتاً آن زبان و لهجه و محاوره برای آنها محترم و دوست داشتنی هم است، مورد تحقیر و تمسخر و حتی نکوهش قرار می گیرد و تکلم کنندگان به زبانها و لهجه های مادری و بومی در هر نقطه و مکان سرزمینهای اسلامی به وسیله دیگر مسلمانانی که با زبان و لهجه دیگری صحبت می کنند، به استهزا و ریشخندی گرفته می شوند.

حالا نکته جالب و عجیب آنکه بسیار دیده شده مسلمانانی که در یک حوزه زبانی و تمدنی و فرهنگی و دینی و حتی مذهبی با هم قرنها زندگی کرده اند و در بسیاری از گزینه هایی که گفته شد، مشترکات عمیق انسانی نیز دارند؛ اما به همه ی این احوال، هر کدام لهجه و گویش خود را بهتر از گویش و لهجه دیگری می داند و همین بهتر پنداری لهجه و گویش خودی موجب خود بزرگ بینی شده و در نتیجه شخص یا اشخاص را وادار می سازد تا به گویش و لهجه های دیگران بتازد و نسبت آنها هتاکی و بی احترامی کند.

دقیقاً همین رویکرد و عملکرد در جانب مقابل نیز وجود دارد و از باب اینکه"کل حزب بما لدیهم فرحون"، همه به خود حق می دهند تا زبان و لهجه و گویش خویش را بهتر از دیگران و از دیگران را نازل تر و عقب مانده تر و نازیبا تر از خویش بدانند.

با تاسف، تبعیض و تعصبات کور و جاهلانه تنها مربوط حوزه زبان و لهجه نشده و این جریان نامیمون و ضد آموزه های اسلامی در حوزه های دیگر مانند قوم و قبیله و نژاد و زادگاه و وطن و شهر محل سکونت و حتی خاندان و خانواده نیز کشیده شده است و دامن خویش را بر روی افکار و سلایق همه مسلمانان و در همه ی کشورهای اسلامی، گسترده و پهن کرده است.

از دید آگاهان و کارشناسان مسائل اجتماعی، تمسک و آویختن به گزینه های مذکور تا حدودی طبیعی و ناگزیر می نماید؛ چرا که انسانها فطرتاً نسبت به آنچه که مربوط به خود شان می شود و به قول علمای علم صرف و نحو، به انسان اضافه می شود، برای انسان عزیز و محترم و ارزشمند است؛ اما زمانی که این علاقه مندی ها افراطی و غیر معقول می شود، به گونه ای که انسان ها را در مدار و محوری از تعصب و تبعیض های ناروا و خطرناک برای همنوعان شان، حبس و منزوی می کند، دیگر قابل پذیرش و دفاع نبوده و باید مهار شوند و الا با اوضاع و شرائطی اسفناک و غیر قابل مهار وجود تعصبات و تبعیض های ویرانگر و مخرب در همه ی جوامع بشری مواجه خواهیم شد؛ شبیه آنچه که در روزگار کنونی و با تاسف در جوامع اسلامی با آن رو به رو هستیم.

بنابراین، آنچه که واقعیت جوامع مسلمان در عرض و طول تاریخ نشان می دهد، ناهنجاری های اخلاقی و تربیتی مانند تبعیض ها و تعصبات بیجا و پیامدهای زیانبار آنها، تنها عامل آنها دخالت دشمنان اسلام و اراده تفرقه افکن آنها نبوده است و قبل از سوء استفاده بیگنانگان، زمینه ها و بسترهای یک چنین خود بزرگ بینی های اهریمنی در میان خود مسلمانان وجود داشته و از این ناحیه جوامع مسلمانان همواره لطمه های جبران ناپذیر خورده است.

از دید کارشناسان مسائل اجتماعی، دشمن زمانی جرئت یافته تا پا پیش گذاشته و از فاصله ها و شکافهای موجود در جوامع مسلمان علیه خود آنان استفاده کند که آتش نفاق و تفرقه و دوئیت در گام نخست توسط خود مسلمانان علیه خود شان روشن و شعله ور بوده و یا شده است؛ چرا که اگر یک چنین زمینه های نامبارک و شوم در جوامع مسلمان و در تقویم تربیتی آنان وجود نمی داشت، دشمن هم توفیق و توان چندانی در شعله ور کردن آتش نفاق در میان مسلمانان پیدا نمی کرد.

بنابراین، به نظر می رسد پیش از آنکه با توپ و تفنگ حرف و سخن به جنگ استعمار در شبکه تفرقه پراکنی بی بی سی برویم، باید تشری هم به همه ی مسلمانان از جمله خود ما بزنیم و اعتراف کنیم که در این آشوبگاه ها و چالش سراهایی که امروزه دشمنان دین و آئین ما بر سر راه اتحاد و همبستگی دو میلیارد مسلمان، پخش و پهن کرده اند، خود ما کمتر از آنان مقصر نیستیم.

پس لازم است تا قبل از رجم اهریمن، سنگی هم به جانب شیطانک های تبعیض و تعصبی که در درون هر یک از ما نفس می کشد، پرتاپ کنیم؛ تا با بیرون راندن اهریمن از خانه، قلبها و ذهن های ما برای پذیرش صادقانه همدیگر آماده شود.

مولف : سیدفاضل محجوب
https://avapress.net/vdciyrazrt1aw52.cbct.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما