استراتژی جدید اتحادیه اروپا برای افغانستان توسط وزیران خارجه ۲۸ کشور عضو این اتحادیه تصویب شد.
تقویت روند صلح، تامین ثبات و امنیت در منطقه، تحکیم دموکراسی، تنفیذ قانون، بهبود وضعیت حقوق بشر، بهبود حکومتداری، رشد و تقویت زنان، حمایت از رشد اقتصادی و بشری و رسیدگی به آزمون مهاجرت از اولویتهای استراتژی اتحادیۀ اروپا برای افغانستان عنوان شده است.
وزیران خارجۀ اتحادیۀ اروپایی "با درک وضعیت آسیب پذیر و شکننده امنیتی و اقتصادی در افغانستان و ارادۀ آشکار حکومت آن کشور برای ایجاد اصلاحات ضروری" بر لزوم تجدید عطف و توجه جامعۀ جهانی بر افغانستان تاکید کرده اند.
فدریکا موگرینی؛ مسؤول سیاست خارجی اتحادیۀ اروپا گفت: مردم افغانستان مستحق صلح و رفاه هستند و افزود که این روند باید از سوی افغانها رهبری شده و تحت مالکیت افغانها باشد.
وی تاکید کرد: حمایت فعال منطقه و جهان از این روند حیاتی است. "مردم افغانستان در روند صلح خود می توانند بر اتحادیۀ اروپا حساب کنند".
استراتژي جدید اتحادیه اروپا برای افغانستان در شرایطی تصویب می شود که به باور ناظران، این اتحادیه نیز بی تردید از تبعات ناشی از شکست استراتژي های پیشین اروپا و امریکا و ناتو و متحدان بین المللی و منطقه ای آنها در افغانستان، متأثر شده و در مواردی شاید در قبال برخی نارسایی ها، مستقیما مسؤول شناخته شود.
به نظر نمی رسد مفاد استراتژی جدید اتحادیه اروپا برای افغانستان، نسبت به رویکرد پیشین این اتحادیه در این زمینه، تغییر چندانی کرده باشد. اولویت های تعریف شده در استراتژي جدید، از سال ها پیش، جزو ارکان اصلی سیاست این اتحادیه در افغانستان بوده است.
اما آیا اتحادیه اروپا می تواند با تعریف و تصویب این استراتژي جدید، مسیر تازه ای در برابر افغانستان قرار دهد و وضعیت جاری شکست را به دورنمایی حاوی پیروزی تغییر دهد؟
این پرسشی جدی و کلیدی است و اگر کشورهای عضو اتحادیه اروپا برای آن، پاسخی روشن و مشخص نداشته باشند و همچنان مانند امریکا، در یک رویکرد مبتنی بر آزمون و خطا، منتظر بازخوردهای منفی یا مثبت این استراتژي بمانند، هیچ تضمینی برای گذار از وضعیت ناامیدکننده جاری به آینده ای درخشان و امیدبخش وجود نخواهد داشت.
اگرچه تصور نمی شود که این استراتژي جدید، حاوی تغییر تازه ای در سیاست های اتحادیه اروپایی در قبال افغانستان باشد؛ اما تأکید این نهاد بر دو موضوع مهم حمایت از روند صلح به رهبری و تحت مالکیت افغان ها و نیز اصلاحات اساسی از سوی دولت افغانستان، نشان دهنده آن است که این دو موضوع، دو رکن اصلی این استراتژي تازه را شکل می دهند.
این در حالی است که به باور کارشناسان، اتحادیه اروپا به عنوان مرجعی که سرمایه گذاری سنگینی روی روند صلح افغانستان، انجام داده و بدون شک، انتظارات بزرگ و مشخصی از آن دارد، اگر صادقانه معتقد و متعهد به یک روند صلح افغانستانی و تحت مالکیت افغانستان است، به منظور تحقق این هدف و نیز برآورده شدن انتظارات مشخص افغانستان از این روند، می بایست با سیاست های کابل در این زمینه، همراهی و همکاری کند. مهم ترین خواسته کابل در حال حاضر این است که پاکستان به عنوان اصلی ترین حامی تروریزم و عامل بزرگ بدبختی های جاری در افغانستان، تغییر رفتار دهد و دست از حمایت از تروریزم و دامن زدن به ناامنی های جاری در افغانستان بردارد.
بدون شک، اتحادیه اروپا نیز مانند امریکا از امکانات وسیع و مؤثری برخوردار است که با استفاده از آنها می تواند اسلام آباد را مجاب و مجبور به تغییر رفتارش در قبال افغانستان کند و به این ترتیب، ایده دیرینه صلح در افغانستان را تحقق بخشد.
در حوزه اصلاحات داخلی از سوی دولت افغانستان نیز از اتحادیه اروپایی، انتظارات بزرگی وجود دارد.
این اتحادیه و ۲۸ کشور عضو آن، از کمک کنندگان بزرگ به دولت افغانستان هستند. شماری از این کشورها، صدها نیروی نظامی در کشور ما دارند و میلیاردها دالر کمک اقتصادی به دولت کابل ارائه داده اند.
بنابراین، این اتحادیه و هریک از اعضای قدرتمند آن، اگر اراده کنند می توانند دولت کابل را تحت فشار قرار دهند تا به تعهدات خود در زمینه ایجاد اصلاحات اساسی، مبارزه با فساد، حکومت داری خوب و پاسخگو، حاکمیت قانون و تعهد به الزامات رفتارهای دموکراتیک، به درستی و صادقانه عمل کند.
تنها در این صورت است که دو رکن مهم استراتژي جدید اتحادیه اروپایی در قبال افغانستان، یعنی صلح و اصلاحات داخلی، تحقق عملی پیدا خواهند کرد و وضعیت شکست خورده جاری، جای خود را به دورنمایی از پیروزی خواهد داد.