همزمان با اعلان خبر برگزاری جشنواره دمبوره در بامیان باستان، مخالفت ها با اصل راه اندازی یک چنین برنامه های منافی با آداب و فرهنگ مردم این بوم و بر در این سامان و بیرون از آن، بالا گرفت.
تعدادی گمان کردند که مخالفت علمای کشور با این پدیده یعنی برگزاری جشنواره دمبوره و متفرعات آن مانند رقص و آواز خوانی و پایکوبی قشر بانوان در آن، صرفاً جنبه مذهبی داشته و عالمان دینی مثل همیشه خواسته اند تا در برابر یک ناهنجاری صرف شرعی و دینی، موضع گیری کنند.
اما مخالفت های سرسختانه عده ای از به اصطلاح دسته های مدنی و افراد و اشخاصی که در اصل و اساس میانه ای با معیارهای دینی و اخلاقی ندارند و نیز موضع گیری تند و بی تفاوتانه برخی از مسئولان در دفتر والی ولایت بامیان، حکایت از واقعیت دیگری داشت که به مرور زمان و پس از یک روز از آغاز جار و جنجال ها در مورد راه اندازی جشنواره مذکور از داخل دفتر والی به بیرون درز کرد و آن واقعیت، فشار آوردن مشاوران خارجی موجود در ولایت بامیان به مسئولان بومی در این دفتر و بیرون از آنجا مبنی بر برگزاری جشنواره دمبوره در بامیان بر رغم مخالفت علمای کشور با آن بوده است.
نمونه این فشارآوری از سمت و سوی خارجی ها را در پایتخت و نسبت به برخی از رسانه های وابسته به منافع بیگانگان و البته سود جو را نیز سراغ داریم. برنامه های پوچ و مبتذل و واهی ای چون ستاره افغان و امثال آن که سالهاست از رسانه های خصوصی پخش و نشر می شود و بر رغم مخالفت های همیشگی علمای کشور با نشر و پخش یک چنین برنامه های فاقد کیفیت و ارزش انسانی و اخلاقی، همچنان شاهد پخش آن از تلویزیونهای خصوصی در افغانستان هستیم.
اگر چه تا آنجا که حافظه مردم ما بیاد میاورد، مراکز موجود دینی- مذهبی در کشور از شورای علمای سنی و شیعه گرفته تا شورای اخوت و رجال و شخصیت های برجسته مذهبی، تا کنون چنانکه شاید و باید یا لااقل به همین میزان و مقداری که نسبت به برگزاری جشنواره دمبوره در بامیان از خود حساسیت نشان دادند، نسبت به برنامه ستاره افغان که هر هفته از تلویزیون طلوع پخش می شود و نیز نسبت به برنامه ها و رقص و پایکوبی و آواز خوانی خانمها از پرده تلویزیونهای دیگر و نیز از پرده سینماها در کشور و نیز وفور فلمها و سی دی های مبتذل و سکسی که در کنار جاده ها و میادین شهر بدون هیچ ممانعت و مزاحمتی، خرید و فروش می شوند، تا کنون خیلی جدی نبوده اند و نیم حساسیتی را که نسبت به برگزاری جشنواره دمبوره از خود نشان دادند، در زمینه های مذکور از خود به نمایش نگذاشتند و صرفاً به توصیه های اخلاقی و انسانی بسنده کردند.
البته تعدادی از مراکز دینی و نیز علمای جید و دلسوز هم بوده و هستند که همواره دید تند انتقادی و ارشادی نسبت به ناهنجاری های برنامه ای در رسانه های کشور داشته و دارند؛ اما می دانیم که این مقدار در برابر حجم وسیع و گسترده و عامدانه ای که با کمک کشورهای خارجی به اصطلاح دوست دولت و ملت افغانستان، به استحاله فکری و فرهنگی و نیز رفتاری مردم ما همت گماشته اند، هیچگاهی کافی و شافی نیست و نخواهد بود.
به نظر می رسد ریشه همه ی نابسامانی ها و ناهنجاری های اخلاقی، اقتصادی و امنیتی در کشور به خصوص در ۱۷ سال اخیر، حضور دولتهای بلوک غرب به سرکردگی ایالات متحده امریکا در افغانستان است و این ادعا ابداً بدون دلیل نیست؛ چرا که با نگاهی ولو گذرا به یک و نیم دهه پیش و قبل از آن به افغانستان و مردم آن، به خوبی در خواهیم یافت که مردم ما در آن ازمنه و دوره ها بر رغم تحمل دهها نوع ناهنجاری و مشکلاتی که بیشتر آنها نیز باز هم از ناحیه همین دوستان خارجی بر آنها تحمیل شده بود، اما به برکت عدم حضور مستقیم بیگانگان در کشور، اوضاع اقتصادی، امنیتی و از همه مهم تر اخلاقی و دینی خوب و معقولی را در حال تجربه بودند و اوضاع دینی و اخلاقی مردم ما ابداً به این میزان و مقداری که در زمان حضور مخرب و بدون موجب بلوک غرب، ضربه و لطمه دیده است، نه در آن دروه و نه در هیچ زمان دیگری از تاریخ این آب و خاک، لطمه و آسیب ندیده بود.
در هر حال، از دیدگاه بسیاری از صاحب نظران اصل و اساس و بن و بیخ مشکلات به خصوص معضله های اخلاقی و دینی و فرهنگی در افغانستان، حضور سنگین و بر خلاف منافع دولت و مردم افغانستان و بر طبق منافع استعماری و نامشروع بیگانگان غربی در این آب و خاک است؛ حضوری که در کنار بسیاری از اقدامات ضد مصالح ملی دولت و کشور و مردم ما، از برنامه های پوچ و مبتذل و ضد انسانی ای که منافی دین و اخلاق و فرهنگ بومی و ملی مردم افغانستان است، قویاً حمایت و پشتیبانی می کند که برگزاری جشنواره دمبوره و ستاره افغان و دهها و صدها برنامه های پوچ و مبتذل دیگر که از پرده رسانه های خود فروخته و بدون تعهد، پخش و نشر می شوند، جزء برنامهها و نقشه های اصلی آنها جهت تهی کردن مردم مسلمان افغانستان از هویت دینی و ملی آنها است؛ تا مردم این سامان اسلامی به مرور زمان از آموزه های انسان ساز اسلام فاصله بگیرند و تبدیل به عناصر سست و بی خاصیتی شوند که با هر فیصله بیگانگان نسبت به دین و کشور و هویت شان، هیچ مشکلی نداشته باشند.