"نشست سران عربی، اسلامی با حضور دونالد ترامپ ؛ رییس جمهور امریکا در ریاض و در تاریخ ۲۱ ماه می سال جاری برگزار خواهد شد."
تجربه نشان داده که هر گاه نشستی از نوع نشست بالا و به وسیله دولتهای مذکور راه اندازی و برپا می شود، درست پس از پایان نشستهای کذایی، دور جدید و تازه ای از بحران های پایدار در منطقه رخ می نماید؛ به خصوص این نوبت که چهره تازه ای از دولت ایالات متحده امریکا، قرار است در این نشست شرکت جسته و به نوعی رهبری آن را در دست خواهد داشت.
حضور رئیس جمهور امریکا در نشست مذکور و آنهم پس از شکست های پی در پی جبهه ترور و دهشت آفرینی در سوریه و عراق و نیز انعقاد قرار دادهای نجومی خرید سلاح از امریکا با عربستان، پیام های صریح و مشخصی را به جهانیان به خصوص جبهه رقیب مخابره می کند.
روزنامه راي اليوم چاپ لندن در مقاله اي به قلم عبدالباري عطوان در باره انگیزه دولت سعودی از دعوت ترامپ در نشست مذکور می نویسد: "درباره دستور کار اين نشست و مسائلي که ممکن است در آن بررسي شود خبري درز نکرده است. آيا اين نشست با هدف قرار دادن ترامپ در صدر ائتلاف همين کشورهاي سني است يا براي اينکه وي را تبرئه و شهرتش را به عنوان رئيس جمهور نژاد پرست متنفر از اسلام و مسلمانان پاک کنند. ترامپ در تبليغات انتخابات رياست جمهوري و صدور حکم براي جلوگيري از ورود اتباع شش کشور عربي به آمريکا بي شرمانه اين تنفر را نشان داد. همچنين ترامپ زماني که وحشيانه ترين انواع باج خواهي مالي را عليه کشورهاي عربي حوزه خليج (فارس) از جمله خود عربستان سعودي اعمال کرد، هيچ علاقه و دوستي در قبال اين کشورها از خود بروز نداد.
ترامپ گفته است عربستان بايد خود هزينه محافظت آمريکا از آن را بپردازد که اگر محافظت آمريکا نبود عربستان نابود مي شد. شيوه دعوتي که وزير امور خارجه عربستان سعودي حامل آن به برخي کشورهاي عربي و اسلامي برگزيده مثل مغرب، اردن، مصر و پاکستان بود چنين به نظر مي رسد که بيشتر به يک «حکم جلب» و «احضار» براي حضور شباهت دارد يعني مشابه حکم جلبي که پاسگاههاي پليس در کشورهاي عربي يا کشورهاي جهان سوم صادر مي کنند.
اين جشن (جشن عروسي) چرا براي ترامپ برگزار مي شود که در ميان مردم آمريکا منفور است و چرا دوباره براي وي بازار گرمي مي کنند در حاليکه با ما عربها و مسلمانان بر اساس نژاد پرستي صرف دشمني مي کند. آيا اين امر به تمايلش يا اجراي طرحهايش براي شعله ور کردن جنگ طائفه اي در منطقه و خدمت به دشمن اسرائيلي است؟"
تعدادی دیگری از آگاهان اما به این باور اند که دولت ترامپ بر رغم دارا بودن روحیه ضد عربی و اسلامی؛ اما ناگزیر از برقراری روابط حسنه با دولتهایی مانند سعودی و متحدان آن است. بنابراین، به نظر می رسد به همان میزانی که دولت سعودی متمایل به برقراری روابط نزدیک تر با دولت تازه در امریکا است، به همان اندازه و شاید هم بیشتر از آن دولت ترامپ نیز علاقمند به این پیوند است؛ اگر چه حس خود بزرگ بینی و تکبر مانع از آن شود که ترامپ و همفکرانش در دولت آن کشور، خود را نیازمند به این رابطه نشان بدهند.
از دید این دسته از صاحب نظران، دولت جدید ایالات متحده امریکا و نیز دولت سعودی و متحدان عربی آن، جهت پیش برد طرح ها و توطئه های منطقه ای شان، شدیدا به همدیگر نیازمندند و به نظر می رسد دو طرف به این مهم وقوف کامل دارند حتی اگر نخواهند پیش یک دیگر کم بیاورند و صورت ظاهر را مراعات کرده باشند؛ اما ناگزیری های برخاسته از لزوم حفظ منافع نامشروع هر دو طرف در منطقه، ایجابات خاص خودش را دارد که اهم آنها نقش آفرینی این دو کشور در آفرینش و ایجاد بحرانهای دوامدار و غیر قابل مهار در کل منطقه خاور میانه و فراتر از آن است.
از سوی دیگر به نظر می رسد ناگزیری ایالات متحده امریکا به ایجاد و حفظ رابطه بهتر با سعودی و قدرت های منطقه ای همسو با آن، بیشتر از ناگزیری سعودی ها برای یک اینچنین رابطه ای با امریکا باشد؛ چرا که اگر امریکایی ها بخواهند تسلط بیشتر شان را بر کشورها و دولتهای منطقه تحمیل کنند، گزینه ای بهتر و مناسب تر از آل سعود و همفکران منطقه ای آنها نمی یابد و برای نیل به اهداف سلطه جویانه و استعماری شان هم که شده، لازم است تا گزینه ایجاد رابطه بهتر و نزدیک تر با سعودی ها را علامت بزنند.
بنابر آنچه گفته شد، به نظر می رسد هدف از شرکت آقای ترامپ در نشست ریاض، رایزنی ها و مشوره کردن ها میان سران سعودی و امریکایی در جهت ایجاد بحران های وسیع و گسترده و فراگیر در سطح منطقه و حفظ و ادامه آنها در خاور میانه است.