مجلس نمایندگان در پیوند به حمله مرگبار مخالفین مسلح بر شفاخانه نظامی سردار محمدداوود خان، و پس از جنجال های بسیار با ریاست جمهوری، وزرای دفاع و امورداخله و همچنین رئیس امنیت ملی را برای استیضاح فراخواند.
رئیس امنیت ملی کشور؛ آقای معصوم ستانکزی در دفاع از عملکرد این ریاست گفت: کار را لشکر طیبه انجام میدهد، مسوولیتش را گروه تروریستی داعش به عهده میگیرد. حقانی تسهیلاتش را فراهم می کند و یک نوع سرگردانی را به وجود آوردهاند تا دشمن اصلی گم شود.
رئیس امنیت ملی همچنان گروه طالبان را «پیشقراولهای قوای امنیتی پاکستان» دانسته، افزود: همین طالبان نیستند که باعث میشوند پاکستانیها به خاک ما مداخله کنند و پیش بیایند؛ بیایید واقعیت را به مردم افغانستان بگوییم.
وی با بیان اینکه ۲۰ گروه تروریستی در افغانستان فعالیت میکنند، تاکید کرد که تمام این گروههای تروریستی زیر چتر کلان{گروه طالبان} فعالیت مینمایند."
رئیس محترم امنیت ملی کشور، مسائل مهم و تقریباً بکر و تازه ای مطرح کرده اند و بر خلاف استیضاح های گذشته پارلمان کشور، اما استیضاح مقام ریاست امنیت ملی کشور در این نوبت، یک چیز متفاوت بوده و مسائل دقیق و حساسی از زبان آقای معصوم ستانکزی به بیرون درز کرده است!.
ممکن است بسیاری از آگاهان مسائل کشور با رئیس امنیت ملی در موضوعی که در پارلمان مطرح کرده است، موافق باشند و عامل بسیاری از بحرانهای امنیتی در کشور را دولت اسلام آباد و سران پاکستانی بدانند؛ کما اینکه چنین نظرهایی بارها از سوی کارشناسان مطرح شده است؛ اما سخن اصلی و در واقع پرسش اصلی هم از مقام محترم ریاست امنیت ملی و فراتر تر از آن از سران حکومت وحدت ملی، این است که چرا و به چه دلیل در قسمت شناساندن دشمنان واقعی مردم افغانستان، برای مردم این کشور معلومات داده نمی شود؟!
و پرسش اساسی تر اینکه اگر طالبان بواقع پیش قراولان نیروهای امنیتی پاکستان هستند و با این رویکرد بزرگ ترین خیانت به خاک و مردم خود را مرتکب می شوند، پس چرا این گروه و هواداران آنها در میان اقوام ساکن در افغانستان برای قاطبه مردم کشور به معرفی گرفته نمی شوند و چرا دولت و علمای هر قوم و تیره و رسانه ها نسبت به این موضوع مهم و حیاتی، ساکت مانده اند و حقایق و واقعیت ها را برای همه مردم کشور برملا و آشکار نمی کنند؟!.
مردم افغانستان از دولتمردان شان توقع دارند که وقتی ادعایی می کنند؛ اولاً برای آن باید دلیل منطقی و اساسی داشته باشند و پس از آن با توجه به مسئولیت خطیر و سنگین شان در قبال سرنوشت کشور و مردم، وظیفه دارند تا با استفاده از هر وسیله و ابزار مشروع و معروف، دشمن و عوامل دشمن را-ولو از هر تیره و تباری باشند- مورد شناسایی قرار داده و پس از آن برای همگان بشناسانند؛ چرا که در غیر این صورت و با اهمال و بی تفاوتی در قبال یک چنین موضوع حیاتی و حساسی، خود از خیانت کنندگان به مردم و کشور خواهند بود که عملی است نابخشودنی و تا افغان است و افغانستانی و تاریخ این مرز و بوم، از یک چنین دولتمردانی با ننگ و نفرت یاد خواهند کرد!.
در ربطِ به حل یک چنین مشکل چند راهکار عملی به نظر می رسد که اگر چه ممکن است راه حل نهایی موضوع نباشد؛ اما قطعاً تا حدود زیادی به برقراری نسبی امنیت در کشور کمک در خور توجهی خواهد کرد.
راهکار نخست، کار قوی و حساب شده و شبانه روزی فرهنگی در جهت شناساندن دقیق و شفاف دشمن و عوامل آن، برای همه ی مردم کشور است؛ به گونه ای که همه بدانند چه دولتها و قدرتهایی با کشور و مردم ما دشمنی دارند و چه کسانی در داخل کشور به آنان کمک می کنند و سعی شود در شناسایی و شناساندن عوامل دشمن به هیچ گونه از انگیزه ها و وابستگی های تیره و تباری توجه نشود؛ چرا که تجربه نشان داده است که دولت و ملت افغانستان تا کنون بیشترین لطمه و ضربه را از همین ناحیه شوم و نامیمون خورده اند و قطعاً تا یک چنین ملاحظات و رویکردهایی در میان سران و رهبران و نیز مردم وجود داشته باشد، کار مبارزه با دشمن اصلی و عوامل داخلی آن بجایی نخواهد رسید.
راهکار بعدی پس از شناسایی و شناساندن دشمن و عوامل داخلی آن عملی خواهد بود و آن مبارزه واقعی و غیر نمایشی با نیروهای نفوذی و همان عوامل دشمن در درون نظام و زوایای پیدا و پنهان آن و صد البته بدون هیچ گونه ملاحظه تباری و زبانی و نژادی است. این راهکار دقیقاً به این معنی است که عوامل دشمن با هر نژاد و زبان و قومیت و مذهبی باید مورد شناسایی و مواخذه قرار بگیرد؛ تا بتوان به آن امنیت نسبی مورد نظر دست پیدا کرد.
و سرانجام راهکار سوم و نهایی آن است که سران و دولتمردان ما صادقانه با مردم مواجه شوند و با عملکرد شفاف و افغان و افغانستان شمول، به مردم بفهمانند و در عمل ثابت کنند که خواهان خیر و صلاح مردم و کشور هستند و این مهم نیز برآورده نمی شود جز با رفتار قاطع و جدی و غیر قابل ملاحظه دولت و حکومت در برابر دشمنان و عوامل وابسته به آنان در همه ی زمینه ها از جمله جنگ و نبرد جاری در کشور.