به رغم گذشت زمان هنوز هم از اهمیت سخنان جنرال عبدالرشید دوستم معاون اول رئیس جمهور کاسته نشده، تحلیل ها و تبصره هایی در مورد آن جریان دارد.
روز جمعه گذشته مراسم سالگرد درگذشت قربانعلی عرفانی از رهبران احزاب جهادی بود، در این مراسم که کثیری از شخصیت های سیاسی و رهبران جهادی حضور یافته بودند هر کدام دیدگاه ها و نظرات خود را در مورد سخنان جنرال عبدالرشید دوستم ابراز داشتند. گرچه بعد از اظهارات انتقادی جنرال دوستم، دولت افغانستان به ویژه جناح اشرف غنی تلاش فراوان به خرج داد که جنرال را مورد ملامت قرار دهد، اما اعلامیه های حکومت مورد پذیرش مردم قرار نگرفت در برابراعلامیه های حکومت واکنش منفی نشان دادند و حکومت ها را مورد ملامت و شماتت قرار دادند و اشرف غنی را به قوم گرایی متهم داشتند و سخنان دوستم را مورد تایید تصدیق قرار دهند.
در جریان مراسم یاد بود آقای عرفانی نیز گرچه آقای سرور دانش معاون دوم رئیس جمهور دفاع تمام قد از رئیس جمهور غنی پرداخت و کوشید که کمترین گرد ابهام را از چهره اشرف غنی بزداید و او را یک آدم غیر متعصب و غیر قوم گرا نشان دهد، اما این پرده پوشی در سخنان سایر مقام های حکومتی چندان بازتاب نیافت و نگرانی هایی از سیاست های حکومت به ویژه شخص اشرف غنی به وضوح دیده می شد.
استنباط نگارنده آنست که به جز سرور دانش که آب پاکی روی دست همه ریخت و حریم اشرف غنی را از همه عیوب مبرا دانست ولیکن سایر مقام های حکومتی نتوانستند یا نخواستند اشرف غنی را از عیب قوم گرایی آشکار تبرئه نمایند.
آنچه که سایر مقام های حکومتی را وادار اتخاذ مواضع ضعیف کرد شاید هم منافع و مصالح شخصی خود آنها بود. مقام های حکومتی گمان می برند که شدت گرفتن انتقادها بر حکومت باعث می شود که وضعیت از کنترل خارج شود و در نتیجه همه مصالح و منافع آنها با خطر مواجه گردد که در صورت بروز چنین حادثه ای کسی یا گروهی را یارای کنترل آن نخواهد بود در نتیجه منافع آنها تامین نمی گردد و آنان از اسب قدرت به زیر کشیده می شوند.
این طرز تفکر گرچه قومی گرایی را نمی پسندند اما انتقاد سخت و سنگین بر حکومت را نیز روا نمی دانند. به سخن دیگر در این دیدگاه ستیز میان منافع شخصی یا گروهی از یک طرف و منفعت ملی از جانب دیگر است.
این گروه بدین باوراند که فشار بیش از حد بر حکومت باعث می شود که همین حکومت نیم بند فرو ریزد و یک حالت انارشیستی در کشور حاکم شود در این صورت نه تنها قوم گرایی مهار نخواهد شد که هیچ سنگی روی سنگ بند نخواهد آمد، بنابراین در شرایطی که نا امنی ها و حضور طالبان در نزدیک ترین شهرهای کشور مشاهده می شود پرداختن به این گونه مسایل مطلوب نیست لذا سیاست مداران باید اولویت های کاری خود را در نگهداری نظام سیاسی کنونی بدانند و از بروز اختلافات به هر بهایی جلوگیری کنند. این طرز دید در سخنان عطا محمد نور بیشتر آشکار است.
آقای نور با آن که از حکومت انتقاد می کند در عین زمان معتقد است که باید از امکانات حکومت استفاده کرد و نشست بروکسل را یک فرصت دید، و عقیده دارد که این نشست از دست آوردهای مهم حکومت است و باید در جهت ایجاد فضای همگرایی و صلح استفاده کرد.
در جمع اصلاح گران، طرز دید دیگر هم وجود دارد که وضعیت کنونی را نامطلوب می داند و هیچ مصلحتی را بالاتر و برتر از ایجاد یک حکومت سالم غیر قومی نمی داند. این طیف بدین باور اند که در افغانستان همه مشکلات در جزایری جدا از هم نیست، نا امنی بدون فساد اداری و مواد مخدر نیست و قوم گرایی نمی تواند هیچ تاثیری بر امنیت نداشته باشد.
حکومت امروز تمام هم و غم خویش را در جهت ایجاد امنیت در کشور به کار می برد وقتی امنیت تامین شد آنگاه بساط قوم گرایی را بر چیند و یک حکومت مطلوب به وجود آورد، برعکس گرایش های قومی در حکومت، مادر بسیاری از مشکلات و نابسانی ها در کشور است. هم چنان قوم گرایی زمینه های بروز بسیاری از ناامنی ها و کشت و قاچاق مواد مخدر را در کشور فراهم می کند.
اگر حکومت بخواهد یک کار زیربنایی انجام دهد گام نخست ایجاد ساز و کار مناسب مبارزه با قوم گرایی است. و مبارزه با قوم گرایی، که اعتماد ملی به وجود می آورد ، پایه های حکومت را استحکام می بخشد.
وقتی اولین گام هایی در این جهت برداشته شود تمام اقوام ساکن در کشور می توانند به حکومت اعتماد کنند، اعتماد بر حکومت قدرتی به حکومت می بخشد و حکومت را از توان و پتانسیل برخوردار می کند که این قدرت در هیچ جای نمی توان بدست آورد. این شیوه دقیقا یک شیوه علمی است که از فیلسوفان سیاسی قرن بیستم به یادگار مانده است. برخی گفته اند که اصلاحات تدریجی یا مهندسی تدریجی اجتماعی شیوه ای است که اروپایی ها بعد از جنگ دوم جهانی به کار بستند به تنایج نیکو و ثمر بخشی نیز نایل آمدند.
لذا راه و طریقه دوم طریقه تجربه شده و قابل اعتمادی است که باید حکومت برای دست یابی به توسعه متوازن و پایدار به کار بندد. گرچه این باور بسیار پسندیده و تجربه شده و در ضمن غیر خشونت ورزانه است، اما به نظر نمی رسد که حکومت افغانستان کمر بسته باشد که جهت ایجاد یک حکومت مطلوب غیر قومی کار کند و تلاش ورزد.